| کد مطلب: ۳۱۱۲۵

زمان اقدام اروپا

ژاک پوس، وزیر خارجه وقت لوکزامبورگ، در سال ۱۹۹۱ گفته بود: «اگر اروپایی‌ها بتوانند مشکلی را حل کنند، آن مشکل یوگسلاوی است.» در پایان همان سال، اتحاد جماهیر شوروی به‌صورت رسمی و عمدتاً مسالمت‌آمیز فروپاشید، اما در بالکان، تنش‌های قومی در حال افزایش بود.

زمان اقدام اروپا

ژاک پوس، وزیر خارجه وقت لوکزامبورگ، در سال ۱۹۹۱ گفته بود: «اگر اروپایی‌ها بتوانند مشکلی را حل کنند، آن مشکل یوگسلاوی است.» در پایان همان سال، اتحاد جماهیر شوروی به‌صورت رسمی و عمدتاً مسالمت‌آمیز فروپاشید، اما در بالکان، تنش‌های قومی در حال افزایش بود.

پوس، مصر بود که چون یوگسلاوی یک کشور اروپایی است، بحران در آنجا باید توسط اروپا و نه ایالات متحده مدیریت شود. او با افتخار اعلام کرد: «اکنون زمان اقدام اروپا است.» بااین‌حال، طی سال‌های بعد، یوگسلاوی وارد فرآیند خونین فروپاشی شد و اروپا نشان داد توان چندانی برای مدیریت آن بحران ندارد.

امروز، کشوری دیگر در اروپا با بحران مشابهی روبه‌روست: اوکراین. با منطق پوس، این بار هم وظیفه اروپا است که «نجاتش» دهد. اما آیا اروپا این بار عملکرد بهتری خواهد داشت؟

اظهارات دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده که اروپا را به ناتوانی در خودکفایی امنیتی متهم می‌کند، تا حدی حاوی حقیقت است. درواقع، هیچ‌کس در اروپا این توهم را ندارد که این قاره بتواند به‌تنهایی «مشکل اوکراین» را حل کند؛ از ابتدا انتظار می‌رفت ایالات متحده نقش رهبری را ایفا کند. بااین‌حال، این واقعیت نباید مشارکت‌های قابل‌توجه اروپا در قبال اوکراین را نادیده بگیرد.

طبق داده‌های مؤسسه Kiel، اروپا اکنون از ایالات متحده به‌عنوان بزرگ‌ترین کمک‌کننده به اوکراین پیشی گرفته است. تا اواخر سال گذشته، اروپا حدود ۱۲۵ میلیارد یورو (۱۲۸ میلیارد دلار) به اوکراین اختصاص داده، درحالی‌که کمک‌های ایالات متحده به ۸۸ میلیارد دلار رسیده است. این کمک‌ها شامل تقریباً همان میزان حمایت نظامی است که ایالات متحده ارائه کرده (حدود ۶۰ میلیارد یورو). علاوه بر این، اروپا قبلاً تعهد کرده است ۱۲۰ میلیارد یوروی دیگر در سال‌های آینده اختصاص دهد، درحالی‌که آینده کمک‌های آمریکا با ابهام روبه‌روست.

سیاست‌گذاران اتحادیه اروپا به‌طور قاطع معتقدند که پیروزی روسیه تهدیدی جدی برای بقای اتحادیه خواهد بود. اورزولا فن در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، این موضوع را به‌وضوح بیان کرده و مجموعه‌ای بی‌سابقه از تحریم‌ها و تدابیر دیگر را برای وادار کردن روسیه به عقب‌نشینی رهبری کرده است.

موضوع اصلی این است که بیشتر سیاست‌مداران اروپایی در سطح ملی نیز باور دارند که حمایت از اوکراین به نفع کشورهایشان است. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، که آشکارا ارزش‌ها و هنجارهای اتحادیه اروپا را نادیده گرفته، در حال حاضر درگیر یک جنگ پنهانی با غرب است. اگر او بتواند با زور اراضی اوکراین را تصرف کند، چه چیزی مانع از آن خواهد شد که جاه‌طلبی‌هایش برای تغییر نقشه اروپا ادامه پیدا کند؟

این تهدید نه‌تنها کشورهای همسایه اوکراین را، بلکه آن دسته از کشورهایی که اوکراین را صرفاً سرزمینی دورافتاده با اطلاعاتی اندک درباره آن می‌دانند – به تعبیر معروف نویل چمبرلین – نگران کرده است. همین درک مشترک از تهدید باعث شد که در اواخر سال ۲۰۲۳، ۲۶ کشور عضو اتحادیه اروپا تصمیم به آغاز مذاکرات الحاق اوکراین بگیرند. چنین اقدامی تنها با توافق همه اعضا امکان‌پذیر بود، اما ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان، از حمایت از این تصمیم خودداری کرد. در نتیجه، رهبران اتحادیه اروپا از او خواستند جلسه را ترک کند تا رأی‌گیری انجام شود.

این ماجرا نشان داد که قوانین اتحادیه اروپا، که اغلب نیاز به اجماع دارند، می‌توانند پاسخ‌های به‌موقع و مؤثر به چالش‌های داخلی و تهدیدهای خارجی را مختل کنند. اما همچنین ثابت کرد که اگر اکثریتی قاطع مصمم باشد، می‌تواند مانع‌تراشی کشورهای کوچک و بازیگران سرکش را خنثی کند. در همین راستا، اکنون ائتلافی بزرگ از کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال بررسی ایجاد یک صندوق مشترک ۵۰۰ میلیارد یورویی برای پروژه‌های دفاعی هستند که خارج از چارچوب معاهدات اتحادیه باشد و حق وتو بر آن اعمال نشود.

اگرچه هیچ میزانی از حمایت اروپا نمی‌تواند به‌طور کامل جایگزین قدرت سیاسی و نظامی ایالات متحده شود، اما اگر ترامپ تلاش کند توافق «صلحی» را مذاکره کند که به نفع پوتین و به زیان اوکراین باشد، اروپا باید آماده باشد تا مسئولیت را به دست بگیرد و حمایت سیاسی و مالی لازم را برای ادامه مقاومت اوکراین فراهم کند. اروپا نمی‌تواند نتیجه جنگ را به‌تنهایی تعیین کند، اما می‌تواند به‌طور چشمگیری چشم‌اندازهای اوکراین را بهبود بخشد. اراده اروپا بر محاسبات ترامپ و پوتین تأثیر خواهد گذاشت.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار