ترامپ هم توجهی به آفریقا نخواهد داشت
ایالات متحده تمایل دارد قاره آفریقا را از دریچه مقابله با تروریسم ببیند، و احتمالاً این رویکرد بعد از ۲۱ ژانویه ۲۰۲۵ نیز تغییری نخواهد کرد.
ایالات متحده تمایل دارد قاره آفریقا را از دریچه مقابله با تروریسم ببیند، و احتمالاً این رویکرد بعد از ۲۱ ژانویه ۲۰۲۵ نیز تغییری نخواهد کرد. درحالیکه مفسران به بررسی پیامدهای پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات برای ایالات متحده و جهان مشغولاند، برخی رسانهها به دنبال پاسخ این پرسش هستند که بازگشت ترامپ به قدرت چه تأثیری بر قاره آفریقا خواهد داشت. ابتدا باید گفت که احتمالاً ترامپ و تیم او به آفریقا توجه چندانی نخواهند داشت.
پروفسور استیون والت در ارزیابی اخیر خود از «۱۰ پیامد سیاست خارجی انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده» حتی اشارهای به آفریقا نکرده است، زیرا مسائلی مانند خاورمیانه، اوکراین، ناتو و چین احتمالاً توجه بیشتری از ترامپ نسبت به قاره آفریقا جلب خواهند کرد.
با روی کار آمدن ترامپ، فرصتی برای دیپلماسی و «تنظیم مجدد» روابط با آفریقا فراهم میشود. تاکنون، انتخابهای ترامپ برای پستهای ارشد سیاست خارجی شامل افرادی با علاقه بارز به امور آفریقا نیست و واکنشها به پیروزی او در آفریقا پیچیدهتر از آن چیزی است که انتظار میرفت. با وجود اظهارات جنجالی ترامپ درباره کشورهای آفریقایی و سخنان نژادپرستانه و اسلامهراسانهاش، بسیاری از مردم عادی آفریقا، به دلیل موفقیتهای کارآفرینانه، مواضع اجتماعی محافظهکارانه و صراحت گفتار او، تحسینش میکنند. چندین رهبر آفریقایی نیز سریعاً به او تبریک گفتند.
با این حال، ترامپ احتمالاً از فرصتی که برای تعامل دیپلماتیک با آفریقا وجود دارد، آگاه نیست و توجه چندانی به آن نخواهد داشت. بنابراین، این فرصت احتمالاً از دست خواهد رفت. بیتوجهی ترامپ به آفریقا میتواند به تداوم وضعیت سکون در سیاستگذاریهای مربوط به این قاره منجر شود. این به این معناست که فرماندهی آفریقایی ارتش آمریکا (AFRICOM) همچنان چهره اصلی سیاست ایالات متحده در آفریقا خواهد بود.
علاوه بر این ترامپ بیشتر از بایدن به دیکتاتورها تمایل دارد، جالب اینجاست که تحت دولت بایدن، ژنرال مایکل لنگلی، فرمانده AFRICOM، با خودکامگان و افرادی که به دنبال خودکامگی هستند، از جمله خلیفه حفتر در لیبی، دیدارهایی به ظاهر مشتاقانه داشته است. ممکن است ترامپ رویکردی دوستانه نسبت به روسیه اتخاذ کند که میتواند فضایی مساعدتر برای نفوذ روسیه ایجاد کند، هرچند رویکرد ضدروسی بایدن نیز موفقیت چشمگیری در عقبراندن نفوذ روسیه، بهویژه در ساحل، نداشته است.
از نظر سیاسی، بزرگترین تغییرات احتمالی میتواند در شاخ آفریقا رخ دهد. ممکن است تیم ترامپ «سومالیلند»، منطقهای جداشده که از سال ۱۹۹۱ ادعای استقلال از سومالی دارد را به رسمیت بشناسد. در مورد سومالی، ممکن است روند عدم درگیری دوباره به جریان بیفتد؛ بایدن یکی از دستورات ترامپ در اواخر دورهاش برای خروج نیروهای آمریکایی از سومالی را لغو کرد. همچنین ممکن است در سودان، دولت ترامپ میان دو جناح متخاصم – نیروهای مسلح سودان و نیروهای پشتیبانی سریع – که برای کنترل کشور در حال جنگ هستند، «یک برنده» را انتخاب کند.
در همین حال، تمرکز کاخ سفید بر دیگر مسائل احتمالاً باعث خواهد شد که سیاستهای مربوط به شاخ آفریقا (و سایر مناطق این قاره) تنها از دریچه سیاست داخلی مالی ترامپ و از منظر سیاسی، مسائل خلیجفارس و اسرائیل بررسی شوند. در مورد سومالیلند، ترامپ ممکن است بخواهد از تحریک مصر، که در مقابل اتیوپی با سومالی همپیمان شده، اجتناب کند. در سودان نیز ترامپ ممکن است به امارات متحده عربی، که بهطور گسترده به حمایت از نیروهای پشتیبانی سریع متهم است، تکیه کند یا صرفاً اجازه دهد اوضاع در سودان بدون دخالت او پیش برود.
در مجموع، پیروزی ترامپ پیامدهای عمدتاً نگرانکنندهای برای آفریقا، بهویژه برای مردم عادی این قاره، به همراه خواهد داشت. این پیامدها میتواند شامل کاهش برنامههای کلیدی کمک و سلامت عمومی مانند «برنامه اضطراری ریاستجمهوری برای مبارزه با ایدز» و «ابتکار ریاستجمهوری برای مقابله با مالاریا» (که هر دو توسط جرج دبلیو بوش آغاز شدند)، تقویت بیشتر دیکتاتورها توسط ترامپ در مقایسه با بایدن، یا واگذاری تصمیمات روزمره به AFRICOM به دلیل سکون در سیاستگذاریها باشد.
رویکرد معاملهگرایانه ترامپ ممکن است برای برخی رهبران آفریقایی جذاب باشد و ترامپ به مسائلی مانند دسترسی به مواد معدنی حیاتی علاقهمند است (هرچند «راهبرد مواد معدنی حیاتی» دولت قبلی او اشارهای به آفریقا نداشت). در کل، تا پایان دهه، نفوذ ایالات متحده در آفریقا احتمالاً به سطحی حتی پایینتر از وضعیت کنونی کاهش خواهد یافت.