تصرف، الحاق و پاکسازی قومی / اسرائیل در حال زمینهچینی برای اشغال نظامی و ساخت شهرکهای جدید یهودی در غزه است
اشپیگل با کارشناسان نظامی، سربازان، امدادگران، کنشگران حامی شهرکسازی و فلسطینیها در شمال غزه گفتوگو کرده است. آنچه آنها میگویند نشان میدهد تمرکز اولیه ارتش اسرائیل دیگر بر مبارزه برای آزادی گروگانها و نابودی حماس نیست. بلکه آنها میگویند توجهها سالهاست که بر اشغال غزه معطوف شده و همچنان وسعت منطقهای که فلسطینیان در آن زندگی میکنند، کوچکتر شده و آنهایی که زمانی در شمال غزه زندگی کردند، نقل مکان کردهاند.
روی تپهای خارج از نوار غزه تلسکوپی نصب شده است. اینجا در حاشیه شهر اسرائیلی سدروت، با پرداخت 5 شِکِل میتوانید جنگ را با بزرگنمایی 25برابر تماشا کنید. تماشاچیان «وای»گویان در لنز نمایاب نگاه میکنند و به منظرهای از آوار و دودی که گهگاهی از ویرانهها بلند میشوند، خیره میشوند.
فضای اینجا شاد است، کودکان دنبال هم میکنند و زوجها برای عکس ژست میگیرند. مردی هم با حس رضایت ماریجوانا میکشد. در بازخوردهای گوگل، بازدیدکنندگان از نیمکتها و منظره زیبا تعریف کردهاند و از راحتی پرداخت با کارت بانکی اعتباری گفتهاند. حدر فنتون و چهار دخترش دور تلسکوپ ایستادهاند. هر بار که صدای انفجار بلند بمبی یا ساختمانی از غزه میآید، هورا میکشند.
زمانی که انفجار ابری بزرگ از دود به هوا میفرستد فنتون بهوجد میآید: «چقدر زیبا! چقدر زیبا! چقدر زیبا! خدایا شکرت!» فقط چند کیلومتر آنطرفتر شهرهای بیتلاهیا و بیت حانون قرار دارند که هر دو تقریباً نابود شدهاند. اما فنتون زمانی که به آنطرف زل میزند، وحشت جنگ را نمیبیند. او آینده را میبیند، آینده شهرکسازیهای یهودیها در غزه.
فرصتی برای اسرائیل بزرگتر
فنتون، 38 ساله و مادر 7 فرزند است. او میگوید: «خداوند به ما سرزمین اسرائیل را وعده داد که غزه بخشی از آن است.» او عینک آفتابی بهچشم دارد و گوشوارههای نقره را به گوشهایش آویزان کرده. موهایش را با یک روسری به سبک زنان مذهبی یهودی پوشانده است. پدربزرگ او سالها پیش از یمن به اسرائیل آمده بود. او در شهر اشکلون در همان نزدیکی زندگی میکند و مدتهاست که آرزوی داشتن خانهای در نوار غزه را داشته؛ در شهرکی اسرائیلی در اراضی فلسطینی که تقریباً 20 سال پیش، قبل از خروج نیروهای اسرائیلی از نوار غزه، وجود داشت.
حالا، فنتون معتقد است که این آرزو خیلی هم دور نیست. او با اشاره به ویرانههای غزه میگوید: «اینجا میخواهیم زندگی کنیم.» نام این شهرک قرار است Yishai باشد: به معنی هدیه خدا. کمی پس از حمله حماس در هفتم اکتبر 2023که در آن حدود 1200 نفر در اسرائیل کشته و بیش از 250 نفر گروگان گرفته شدند، زمانی که اکثر اسرائیلیها در بهت بودند و هر روز مراسم کفن و دفنی برپا بود، برخی این خونریزی را بهمنزله فرصتی دیدند. آنها جنبشی را با هدف دوباره ایجاد شهرکهای یهودی در غزه راه انداختند. حدر فنتون هم یکی از آنها بود. او میگوید هفتم اکتبر ثابت کرده «فرصتی از طرف خدا برای جلوگیری از ترور و بازپس گرفتن سرزمینی بهوجود آمده که به ما یهودیها تعلق دارد.»
زمانی که از او پرسیده شد آیا هیچ همدلی با مردم غزه، با مادرانی که کودکانی مثل او دارد، احساس میکند، میگوید: «جایی که بمبهای بسیاری در حال فرود آمدن است، چه کسی زنده میماند؟ آنها میتوانستند خیلی قبلتر فرار کنند. او اضافه میکند، بههر حال برای اروپا، کانادا یا مصر منطقیتر است که بهجای ارسال تجهیزات کمک، فلسطینیان را بپذیرند: «اعراب در جاهای دیگر زندگی بهتری از اینجا خواهند داشت.»
شهرکهای اسرائیلی در نوار غزه ظاهراً چیزی بیش از فانتزیهای پیچیده راستگرایان است. امری که به نگرش نخستوزیر از تبعید فلسطینیان به صحرا یا استفاده از سلاحهای هستهای در غزه بیشباهت نیست. بنیامین نتانیاهو همواره میگوید شهرکسازیها در غزه «واقعی نیستند» و «اسرائیل هیچ قصدی از تصرف کامل غزه یا جابهجایی جمعیت غیرنظامیان آن ندارد.»
حالا با گذشت یک سال از جابهجایی چندین باره اکثر جمعیت 2 میلیون و 300 هزار نفری فلسطینیها در نوار غزه، ویرانی بخش قابلتوجهی از منطقه، مرگ 45هزار نفر، وقوع رخدادهای خارج از تصور و جابهجایی اجباری جمعیتی از فلسطینیان، تصرف نظامی و تاسیس دوباره شهرکهای اسرائیلی در نوار غزه امری واقعی بهنظر میرسد. یا دقیقتر بگوییم: بیشتر زمینهچینی آن انجام شده است.
تصرف، الحاق و پاکسازی قومی
اشپیگل با کارشناسان نظامی، سربازان، امدادگران، کنشگران حامی شهرکسازی و فلسطینیها در شمال غزه گفتوگو کرده است. آنچه آنها میگویند نشان میدهد تمرکز اولیه ارتش اسرائیل دیگر بر مبارزه برای آزادی گروگانها و نابودی حماس نیست. بلکه آنها میگویند توجهها سالهاست که بر اشغال غزه معطوف شده و همچنان وسعت منطقهای که فلسطینیان در آن زندگی میکنند، کوچکتر شده و آنهایی که زمانی در شمال غزه زندگی کردند، نقل مکان کردهاند. در عین حال، آمادهسازیهایی انجام شده که به ساخت و ساز شهرکهای اسرائیلی کمک میکند. این موضوع باقی خواهد ماند چه آتشبس فوری از نوعی که هماکنون تحت مذاکره است حقیقت پیدا کند، چه نکند.
موشه یعلون، ژنرال پیشین اسرائیلی در اوایل دسامبر در گفتوگوی تلویزیونی هشدار داد: «مسیری که چیده شده مسیر تصرف، الحاق و پاکسازی قومی» است. یعلون میگوید: «دیگر نه بیتلاهیایی وجود دارد، نه بیت حانون، ارتش در حال مداخله در جبالیاست و در حقیقت سرزمینها در حال پاکسازی از اعراب است.» اسرائیل تهدید میکند که به «کشوری فاسد و موعودباور فاشیست جذامگرفته» تبدیل شده.
قطعات اینها عباراتی طاقتفرسا هستند اما یعلون میداند چه میگوید و او هر چیزی است جز یک فعال صلحطلب چپگرا. او رئیس ارتش بود و زمانی وزیر دفاع نتانیاهو. از زمان جنگ غزه در سال 2014 روی کار بود که بهعنوان خونبارترین و خشونتبارترین درگیری پیش از هفتم اکتبر 2023 بهشمار میرود. حدود 2000 فلسطینی در آن جنگ کشته شدند.
چگونه ممکن است به این مرحله برسد؟ یا بهعبارت دیگر آیا باید به این مرحله میرسید؟
در فاصلهای دورتر از غزه یک شهروند اسرائیلی زندگی میکند که از اکثر فلسطینیها با این بخش از اراضی آشنایی دارد. او مناطق جنگی و بحرانزده را به کمک تصاویر ماهوارهای، دادهها و عکسها میسنجد و آنالیز میکند. آیال وایزمن برای درک اینکه جنگ چگونه بهراه میافتد، چه استراتژیهایی بهکار گرفته میشوند و چه اهدافی دنبال میشوند، او به این نتیجه رسید که باید تغییرات محدوده مکانی را سنجید.
این نتیجه وایزمن را که کنشگر، معمار و استاد کالج گولداسمیت در لندن است، برآن داشت تا سازمان تحقیقاتی «معماری کالبدشکافی» را راهاندازی کرد. از هفتم اکتبر او و تیماش بر اینکه ارتش اسرائیل چگونه در حال تغییر دادن جغرافیای نوار غزه است، نظارت داشتهاند. وایزمن میگوید، قاعده زمان جنگ این است که ویرانی یا تصادفی است یا اتفاقی: «باید شبیه یک پازل باشد، یک خانه اینجا نابود شود و دیگری در آنجا. اما این نابودی الگویی دارد.» او میگوید، تمام مراکز مسکونی بهطور سیستماتیک نابود شدهاند که شامل باغها، زمینها، چاهها، جادهها، نیروگاههای تصفیه فاضلاب، زیرساختهای آب و مکانهای ویژه فرهنگی است.
وایزمن معتقد است که میداند هدف از این ویرانیها چیست: «برای جلوگیری از بازگشت فلسطینیها.» درست مثل اواخر دهه 40 میلادی زمانی که صدها هزار نفر از مناطقی که به اراضی اسرائیل تبدیل شدند، اخراج شدند و شهرها و روستاهایشان ویران شدند پس هیچ جایی برای بازگشت وجود ندارد. بسیاری از آنها در آن زمان بهسمت نوار غزه جابهجا شدند. امروز، فرزندان، نوهها و نتیجهها دوباره طرد شدهاند. وایزمن میگوید برای درک آنچه در غزه اتفاق میافتد، باید به گذشته نگاه کنیم: «و باید به شیوه پژواک و قافیه تاریخ توجه کرد.» برای او همهچیز در حال قافیهبندی است.
تبعید به جنوب
در قرن نوزدهم، قدرتهای استعماری اروپاییها مرز جنوبی فلسطین را در امتداد تالاب وادی غزه، بستر رودخانهای که آب باران را از کوههای حبرون به دریای مدیترانه میریزد، ترسیم کردند. در جنگ جهانی اول، عثمانیها و بریتانیاییها با یکدیگر روبهرو شدند. وایزمن میگوید: «از سال 1948، اسرائیل تلاش کرد تا فلسطینیها را از جنوب وادی غزه بیرون کند. حالا دارد دوباره همین کار را انجام میدهد.»
این حقیقت که وادی غزه به مرز تاریخی تبدیل شده همچنین به اقلیم مربوط است. در جنوب آن، صحرا آغاز میشود. شمال آن، بارشها بیشتر است و زمینها حاصلخیزتر شدهاند. وایزمن میگوید این یک «فراروایت جغرافیایی» است.
وایزمن میگوید، بههمین ترتیب تصادفی نبود که چند روز بعد از هفتم اکتبر، اسرائیل دستور داد تا تمام ساکنان نوار غزه در شمال وادی غزه به جنوب منتقل شوند، شاید حتی امیدوارند که فلسطینیهای مستأصل از مرز به سمت مصر بروند. او در ادامه میگوید تصادفی هم نیست که یک ماه بعد، ارتش اسرائیل اساساً در نزدیکی وادی غزه نوار غزه را بهدو قسمت تقسیم کند.
سپس ایستهای بازرسی در تقاطع 2 شاهراه اصلی شمال-جنوب ایجاد شدند. بهمحض آنکه کسی به سمت جنوب حرکت کند، اجازه بازگشت نخواهد داشت. از آن زمان، اکثر فلسطینیان در گوشه جنوبغربی نوار غزه که وسعت آن همواره در حال کوچکتر شدن است، زندگی میکردند؛ در خانههایی که بیشتر چادر و آلونک بودند.
وایزمن میگوید، از اوایل اکتبر 2024، اسرائیل تلاش میکرد تا بقیه فلسطینیان را از شمال غزه خارج کند. بهگفته او بهمحض خارج شدن آنها، ارتش اسرائیل این منطقه را اشغال خواهد کرد و سپس شهرکهای اسرائیلی در آنجا ساخته خواهند شد.
بمباران بیوقفه
نتیجه این است که درست همانجایی که حدر فنتون میخواهد خانهاش را بسازد، محمد کیلانی برای زنده ماندن تقلا میکند. او وکیلی است که 38 سال پیش در بیتلاهیا بهدنیا آمد. جایی که او بزرگ شده، ازدواج کرده و سه دختر دارد. بزرگترین فرزند او 4 ساله است و دوقلوها 2سال و نیمهاند. کمی پس از شروع جنگ، خانه محمد آسیب دید و او میگوید حالا کاملاً نابود شده است. خانواده از این پناهگاه به پناهگاهی دیگر فرار کردهاند که بهگفته او تا الان در کل 8 بار جا عوض کردهاند.
اشپیگل در اوایل دسامبر با کیلانی در تماس بود. او فقط گاهی اینترنت دارد و بهکمک پنلهای خورشیدی موبایل خود را شارژ میکند. او میگوید از آغاز جنگ بهندرت توانسته به غذا یا آب، دارو، پوشک و شیر برای کودکانش پیدا کند. آنها هیچ گوشت و سبزیجاتی نداشتند و حتی مجبور بودند غذای حیوانات خانگی را بخورند. اما آنها در شمال غزه باقی ماندند. او میگوید بالاخره هیچ جای دیگری امن نیست.
کیلانی میگوید تا پایان سپتامبر شرایط فاجعهبار بود: «اما 2 ماه آخر از هر چیزی که در تمام کل جنگ تجربه کرده بودیم، بدتر بوده است.»
تقریباً یک سال پس از هفتم اکتبر 2023، ارتش بهدنبال محاصره بیت حانون، بیتلاهیا و بخشهایی از جبالیا از بقیه منطقه بود. از آن زمان تقریباً هیچ غذا، آب یا سوختی وارد این مناطق نشده است. هزاران نفر فرار کردهاند اما طبق تخمینهای سازمان ملل، همچنان ممکن است 75هزار نفر در شمال وجود داشته باشند.
شمال غزه ویرانهای بیش نیست
کیلانی میگوید هواپیماهای جنگی، پهپادها و توپخانهها صبح و شب به ما شلیک میکردند: «بازداشتها و تفتیشها ادامه دارند و پناهگاهها کاملاً سوختهاند. دیگر هیچ آب و غذایی نداریم. آنهایی که به خیابان رفتند هدف گلوله قرار گرفتند. بولدوزرها زمینها را کنده و خانهها را نابود کردهاند.» او دیگر بیتلاهیا را نمیشناسد، جایی که تمام عمرش را در آن زندگی کرده: «(اینجا) فقط ویرانه میبینید.»
کیلانی داستان ساختمانی را تعریف میکند که در اواخر نوامبر در بیتلاهیا مورد هدف قرار گرفت و دهها غیرنظامی در آن پناه گرفته بودند. کیلانی میگوید با دستان خود زیر آوارها دنبال بازماندگان میگشت اما اسرائیل به او و دیگرانی که برای کمک آمده بودند شلیک کرد. او میگوید بعد از مدتی توانستند زن مصدومی را از زیر آوارها بیرون بکشند. اما هنگامی که او را با گاری که به الاغی متصل بود، حمل میکردند، ارتش به آنها شلیک کرد و آن زن، پسر و دیگر همراهانش در این حمله کشته شدند. کیلانی این حادثه را از دور تماشا میکرد: «هیچوقت این تصاویر از یادم نمیرود.» او عکسهایی را از گاری، الاغی که کلهاش آش و لاش شده و سه نفری که در پتوهای رنگی پیچیده شده بودند، نشان داد.
از آغاز عملیات کنونی تقریباً هر روز گزارشهایی از بمبارانهای مشابه در شمال غزه وجود داشته است. طبق سازمان دفاع مدنی فلسطین، نزدیک به 2700 نفر در این منطقه فقط از اکتبر کشته شدهاند و 10هزار نفر هم زخمی.
طعمه سگها
زخمیها را بهندرت میتوان درمان کرد، باوجود اینکه تقریباً نیمی از بیمارستانهای فعال در شمال غزه که اغلب از سوی ارتش مورد حمله و تفتیش قرار میگیرند. کادر درمان و بیماران دستگیر و به بیرون رانده شدهاند. کیلانی میگوید بسیاری از اجساد باید همانجا که افتادهاند دفن شوند، بدون کفن و سنگ قبر. تازه اگر دفن شوند. او میگوید تعدادی از اجساد زیر آوار قرار دارند که اغلب طعمه سگها میشوند.
اشپیگل که با کیلانی و چندین نفر دیگر صحبت کرده به این نتیجه رسیده که ارتش عامدانه ساختمانهای مسکونی را مورد هدف قرار میدهد تا ساکنان آنها را مجبور کند شمال غزه را ترک کنند. آنها از حمله به پناهگاهها دریغ نمیکنند.
حملات مکرر به مدارس
مدرسه ابوطمام یکی از آخرین پناهگاههای اورژانسی در بیتلاهیا بود که کیلانی و خانوادهاش از آن فرار کردند. تصور میشود چندین هزار نفر در آنجا پناه گرفتهاند.
کیلانی میگوید سپس در 4 دسامبر برگههایی از آسمان پایین آمد که از ساکنان میخواست محل خود را ترک کنند. بهگفته این وکیل مدت کمی بعد، بمبها نزدیک مدارس فرود آمدند، دستکم 50 نفر را مصدوم کردند. پس از آن، پهپادهای کوچک که اغلب مجهز به سلاحاند که از سوی ارتش اسرائیل بهپرواز درمیآمدند، با بلندگویی دوباره از مردم در این مدارس خواستند تا تخلیه کنند و آنها را در خیابانهای نزدیک این مدارس تهدید به تیرباران میکردند.
کیلانی میگوید، وحشتی مدرسه را فرا گرفت: «انگار روز رستاخیز بود.» کیلانی تصمیم گرفت خانوادهاش را به شهر غزه بفرستد. با این حال او خودش ماند، از ترس اینکه دستگیر شود یا در ایست بازرسی اسرائیل که تمام آوارگان باید از آنها رد شوند با او بدرفتاری شود. از زمان آغاز جنگ، اسرائیل تقریباً هزاران مرد در نوار غزه را دستگیر کرده است که برخی از آنها در کمپها زندانی و شکنجه شدهاند. کیلانی میگوید که حالا در مدارس یا خانههای خالی میخوابد، گاهی هم در خیابان.
وکیل میگوید: «آنچه اینجا اتفاق میافتد بیش از پاکسازی قومی است. هیچ کلماتی برای توصیف آنچه برای ما اتفاق میافتد وجود ندارد. آنها ما را میکشند، ما را از اینجا بیرون میکنند و همزمان به ما گشنگی میدهند.»
بیجاشدگان غزه که به دنبال پناهگاه میگردند نهتنها در 4 دسامبر از مدرسه ابوطمام بلکه از دو مدرسه دیگر در بیتلاهیا بیرون رانده شدهاند. بهگفته سازمان ملل در همان روز نزدیک به 5500 نفر مجبور به فرار به شهر غزه شدند. در میان بیجاشدگان از مدرسه ابوطمام محمد مصری، 36ساله که پیش از جنگ استادیار دانشگاه بود بههمراه همسر و دو فرزندش قرار داشتند.
مصری میگوید طبق دستور ارتش این خانواده یک ساعت و نیم پیاده به سمت ایست بازرسی اسرائیل حرکت کردند. همراه آن مردان و زنان مسنی بودند که به سختی میتوانستند راه بروند و مردمی نشسته بر ویلچر بودند که در جادههای بمبارانشده کمی توانستند پیش روند. بیتلاهیا دیگر قابل شناسایی نبود «انگار که زلزلهای بسیار قوی در آن رخ داده.»
پیادهروی طولانی در وحشت
مصری میگوید، آنها مجبور بودند چندین ساعت در ایست بازرسی منتظر بمانند تا اینکه هوا تاریک شود: «مردان جوان نهایتاً 20 ساله و بهشدت مسلح» مراقبشان بودند، به آنها توهین میکردند و با آنها مانند حیوان برخورد میکردند. تمام مردان از خانوادههایشان جدا شده بودند و زنان و کودکان باقی ماندند تا چندین کیلومتر پیاده به شهر غزه برگردند. زنی 70 ساله به اشپیگل میگوید که او مثل خیلیها، بیشتر چمدانش را خالی کرده که دیگر نمیتوانست آن را حمل کند. علاوه بر آن، سربازان بالا سرشان شلیک میکردند تا آنها را بترسانند تا به حرکت ادامه دهند. طبق ادعاها در رسانه اجتماعی، برخی از مردم کشته شدند اما هیچ مدرکی وجود ندارد.
مصری، استادیار دانشگاه میگوید مردان مجبور بودند منتظر بمانند تا در گروههای 5 نفره عکسشان گرفته شود با دوربینهایی که ظاهراً دارای نرمافراز تشخیص چهره بودند. آنها همچنین تحت بازجویی قرار میگرفتند. به گفته مصری آنهایی که مشکوک بهنظر میرسیدند به پادگان میرفتند.
مصری میگوید: «ما صدای جیغ مردان را میشنیدیم، آنها بهشدت مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند.» آنهایی که از رفتن به پادگان امتناع میکردند، کتک میخوردند. او در نهایت پس از 10 ساعت اجازه عبور را با اسکورت سربازها پیدا کرد. اگر کسی در گروه او زمین میخورد بهگفته او لگد میخوردند. سربازی با تهقنداق تفنگاش به سر مصری هم لگد زده بود. او میگوید سپس سربازان از فاصله 10 متری به آنها شلیک کردند و برخی از آنها را زخمی کردند.
او در نهایت اواسط شب به شهر غزه رسید، در خیابان خوابید تا اینکه صبح روز بعد خانوادهاش را پیدا کند: «بهندرت پناهگاه یا چادری وجود داشت. کودکان از گرسنگی و سرما ناله میکردند.» آنها فقط چند روز بعد توانستند چادری را پیدا کنند.
خاطرات یک نکبه
حمدیه و مادر ناتنیاش، ابو عوده در شهر غزه پناه گرفتند، در مدرسهای مملو از جمعیت. حمدیه به روشی که بلد بود زخمهای مادرناتنیاش را با آبنمک میشست و پوشکهایش را عوض میکرد. آنها زمانی همه با هم زندگی میکردند، با فرزندان و نوهها در خانهای 5 طبقه در بیت حانون که سال 2015 تمام شد. این رسیدن به آرزویی دیرینه بود. حمدیه ابوعوده زمانی که درباره باغچه پشتبام خانهشان صحبت میکرد، بارها صدایش گرفت؛ او از گلهای رز، سیر و بادمجانی که خودش پرورش داده بود، میگفت. او حتی کبوتر و خرگوش هم داشت.
آنها نگرانند که هیچوقت نتوانند دوباره به خانه برگردند، اینکه آنها شاهد بازگشت نکبهاند، همانطور که فلسطینیها، تبعید سال 1948 را مشاهده کردند. جمیله ابو عوده خود شاهد ماجرای نکبه بوده و حمدیه ابو عوده داستانهای نکبه را وقتی بزرگ میشد، شنیده.
هشدارهای ناامید امدادگران
لوئیز واتریج، سخنگوی سازمان آنروا، آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک، سازمان امدادرسانی سازمان ملل، اهل بریتانیاست و در اواخر نوامبر یک هفته را در شهر غزه گذراند. او میگوید با عدهای از بیجاشدگان دیدار کرده که اخیراً از سمت شمال آمدهاند. او میگوید تمام آنها «فقط لباس روی دوششان داشتند.»
برخی از آنها خود را از خانههای بمبارانشده خود نجات دادهاند: «آنها اعضای نزدیک خانوادهشان را از دست دادهاند و وقتی میخواستند درباره آنها صحبت کنند بغضشان میترکید.» واتریج میگوید بسیاری از زنان تنها به آنجا آمدند که همسران، پدران و برادرانشان یا هدف گلوله سربازان اسرائیلی قرار گرفتند یا در ایست بازرسیها دستگیر شدند. واتریج میگوید هر روز، زنان در جاده صلاحالدین، مسیر اصلی فرار از شمال منتظر میمانند تا مردانشان ظاهر شوند.
شرایط بشردوستانه در شهر غزه فاجعهبار است. شهر نابود شده و هیچ فضایی برای مردمی که از شمال میآیند وجود ندارد. واتریج میگوید: «آنها همهجا کمپ کردهاند، خیلیها در ویرانههای ساختمانهای بمباران شده که انگار هر ثانیه ممکن است سقوط کنند.» بوی فاضلاب همهجا را گرفته، بیشتر فلسطینیها گرسنهاند و تیربارانها ادامه دارد. واتریج میگوید: «مردم مستأصل شدهاند.»
سازمان ملل و چند سازمان امدادرسانی دیگر هشدارهای جدی فزایندهای را در هفتههای اخیر مبنی بر شرایط «آخرالزمانی» در غزه اعلام کردهاند. حتی رئیس بسیار محتاط کمیته بینالمللی صلیب سرخ، میریانا اسپولیاریک در اواسط نوامبر به اشپیگل میگوید: «نمیتوانم کلمات را برای توصیف آنچه در غزه اتفاق میافتد پیدا کنم. هیچ مقامی از انسان در غزه باقی نمانده.»
اما هیچ واکنشی به هشدارها وجود نداشته. شاید به این دلیل است که جهان، بیش از یک سال جنگ به کشتار عادت کردهاند. چون وحشت تقریباً عادی شده است. با این حال آنچه در شمال غزه در حال وقوع است فقط ادامه جنگ نیست. بلکه ظاهراً پیشدرآمدی برای تصرف طولانیمدت زمین است.
تصرف نظامی یکسوم غزه
بهگفته سازمان ملل، تقریباً 70درصد ساختمانهای نوار غزه تا اواخر نوامبر نابود یا آسیب دیدهاند. تحلیل اشپیگل از تصاویر ماهوارهای نشان داد که بین 11 اکتبر تا 12 نوامبر بهتنهایی، دستکم 100 ساختمان، برخی از آنها سازههای مسکونی چندین طبقه در کمپ جبالیا نابود شدهاند و تمام آنها در منطقهای بهاندازه 20 زمین فوتبالاند. بیشتر این تخریبها از سوی ارتش انجام شدهاند. در بیت حانون و بیتلاهیا ظاهراً خرابیهای مشابهی در دو ماه گذشته انجام شدهاند. چندین فلسطینی به اشپیگل گفتهاند که با تانکها جابهجا شدهاند.
آنها را «بمبهای رباتی» نامگذاری کردهاند. نابودی گسترده از زمان شروع جنگ را میتوان در امتداد مرز اسرائیل پیدا کرد؛ جایی که ارتش نوعی «منطقه حائل» با تخریب تمام سازهها در شعاع یک کیلومتری ایجاد کردهاند. در آن منطقه که مجاور مرز مصر است، نام آن کریدور فیلادلفیاست، ساختمانها از نظر سیستماتیک نابود شدهاند. علاوه بر آن سازمان حقوق بشری Forensic Architecture 14 مسیر حمله ارتش اسرائیل را شناسایی کرده که به نوار غزه میرسند. این مسیرها با مناطق بهشدت تخریب شده احاطه شدهاند.
منبع: اشپیگل