غرب و مسئله اقتصاد گرجستان
مقامها و کارشناسان غربی ادعا میکنند که نتیجه انتخابات عمومی در گرجستان به معنی سرقت انتخاب اروپایی است.
مقامها و کارشناسان غربی ادعا میکنند که نتیجه انتخابات عمومی در گرجستان به معنی سرقت انتخاب اروپایی است. سیاستمداران، روزنامهنگاران و سازمانهای غیردولتی غربی با دیدگاهی بدبینانه، تصویر اقتصادی کلی را نادیده گرفتهاند و انتخابات را به شکل انتخابی نهایی بین اروپا و روسیه جلوه دادهاند. در اینجا نکات ظریفی وجود دارد که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
به عنوان مثال، اگر به حجم زیادی از دادههای اقتصادی معتبر نگاه کنید، حقیقت ناخوشایندی را کشف میکنید که گرجستان تاکنون از نزدیکی اقتصادی به اتحادیه اروپا زیاندیده است. همچنین، جنگ اوکراین که اتحادیه اروپا از آن حمایت مالی میکند، پیشرفتهای اقتصادی کلیدی در گرجستان، از جمله کاهش بیکاری را متوقف کرده است.
نگاهی کلیتر به مسئله نشان میدهد که گرجستان از سال ۲۰۱۲ از طریق تلاشهای خود تبدیل به یک نیروی اقتصادی شده است. این کشور کوچک و پرافتخار با جمعیت 3/1 میلیون نفر، رتبه هفتم را در شاخص سهولت کسبوکار بانک جهانی به دست آورده است، بالاتر از بریتانیا و تمامی کشورهای اتحادیه اروپا به جز دانمارک.
رشد اقتصادی متوسط 5/2 درصد بوده و در صورتی که انقباض اقتصادی ناشی از پاندمی در سال ۲۰۲۰ را حذف کنیم، به 6/2 درصد میرسد. تولید ناخالص داخلی سرانه ۷۹ درصد افزایش یافته است. به گفته بانک جهانی، فقر در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳ از 70/6 درصد به 40/1 درصد کاهش یافته است و این دستاورد با مدیریت کلان اقتصادی مناسب حاصل شده است.
البته برای کاهش بیشتر فقر، همچنان به کار بیشتری نیاز است. عملکرد رشد اقتصادی گرجستان عمدتاً از طریق سرمایهگذاری داخلی تأمین شده است. بهعنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری سالانه بهطور متوسط 26/6 درصد بوده که از میانگین اتحادیه اروپا (21/8 درصد) و بریتانیا (18/8 درصد) بالاتر است. با این حال، امضای توافق تجارت آزاد و جامع و عمیق (DCFTA) با اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴ موجی از سرمایهگذاری جدید اروپایی را وارد گرجستان نکرد.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۴ تنها ۶۵ هزار دلار بیشتر از سال ۲۰۱۴ بود و بهطور میانگین 29/6 درصد از کل FDI در گرجستان را در این دوره تشکیل میداد. روسیه بهعنوان یک بازیگر مهم اما نه کلیدی، 5/4 درصد از FDI را در سال ۲۰۲۳ به خود اختصاص داده است. در زمینه تجارت، امضای DCFTA حداقل در تئوری باید باعث افزایش متقابل و سودمند تجارت میشد. اما این اتفاق نیفتاده است.
وبسایت کمیسیون اروپا با افتخار اعلام میکند که اروپا بزرگترین شریک تجاری گرجستان است. اما تجارت اتحادیه اروپا با گرجستان تنها 20/9 درصد از کل را تشکیل میدهد و دلیل آن فقط این است که گرجستان از سال ۲۰۱۶ مملو از واردات اروپایی شده است.
در واقع، کشورهای غرب اروپا در زمینه تجارت، منافع گرجستان را از آن خود کردهاند. بهطور متوسط، هشت شریک بزرگ تجاری غرب اروپایی گرجستان (از جمله بریتانیا) اکنون چهار برابر بیشتر از آنچه وارد میکنند، به گرجستان صادرات دارند. بزرگترین نمونه آلمان است که در سال ۲۰۲۲ معادل ۶۷۳ میلیون دلار به گرجستان صادرات داشت در حالی که وارداتش تنها ۸۶ میلیون دلار بود. صادرات اروپا به گرجستان تا سال ۲۰۲۳ چهار برابر شده و به 3/6 میلیارد یورو رسیده و همچنان رو به افزایش است.
همزمان، اروپا بهطور فعال موانعی را در برابر واردات از گرجستان ایجاد میکند. گرجستان متهم شده است که به روسیه در دور زدن تحریمهای صادراتی کمک میکند، اما شواهدی قوی برای این ادعا وجود ندارد.
62/2 درصد از صادرات گرجستان به هشت شریک تجاری بزرگ اوراسیایی (جمهوریهای استقلال یافته از شوروی، ترکیه، چین و هند) میرود و تراز تجاری گرجستان در تجارت با آنها نسبت به تراز تجاری گرجستان در تجارت با اروپا متعادلتر است. غرب انتخابات و نتایج آن را تقریباً به نبردی بین نور و تاریکی (بین اروپا و روسیه) تفسیر کرده است.
آنها بنیانگذار رویای گرجستان، ایوانیشویلی، را به عنوان یک مهره کرملین معرفی کردهاند. بله، ایوانیشویلی مانند بسیاری از الیگارها، ثروت خود را در دوران آشوب فروپاشی شوروی به دست آورد. ملیگرایی او ریشه در محافظهکاری دارد که پژواکهایی از روسیه پوتین و مجارستان اوربان دارد. به نظر میرسد اکثریت مردم گرجستان رفاه را بر جنگ ترجیح دادهاند. زمان آن رسیده است که به دولت گرجستان اجازه دهیم به فعالیت خود بپردازد و با دخالتهای بیشتر این کشور را آزار ندهیم.