| کد مطلب: ۲۲۶۰۰

استراتژی اسرائیل در برابر ایران

استراتژی اسرائیل در برابر ایران

آنچه که می‌خوانید یادداشت بنی‌گانتز، وزیر دفاع سابق اسرائیل است که در آن درباره استراتژی اسرائیل درمقابله با ایران و محور مقاومت توضیح داده است. مواضع مطرح در این نوشتار صرفاً جهت اطلاع از شیوه فکری مقامات اسرائیل منتشر می‌شود.

۷ اکتبر ۲۰۲۳، بدترین فاجعه را برای دولت اسرائیل و یهودیان از زمان هولوکاست رقم زد. تقریباً ۲۵۰ نفر را در یک روز گروگان گرفتند. ۱۰۱ نفر از این افراد هنوز در غزه اسیر هستند. حزب‌الله لبنان از روز بعد، حمله خود را به شمال اسرائیل آغاز کرد و نزدیک به ۷۰۰۰۰ اسرائیلی را مجبور به ترک خانه‌های خود کرد. ایران که حملات خود را ابتدا در ۱۳ آوریل و بار دیگر در ۱ اکتبر آغاز کرد، میلیون‌ها اسرائیلی را به پناهگاه‌ها فرستاد.

یک سال بعد، باید پرسید: رهبران حماس به چه چیزی امیدوار بودند و رهبران ایران به دنبال چه چیزی هستند؟ چیزی که نظام سیاسی و نظامی اسرائیل تا حدودی از درک آن عاجز بود، این بود که حماس تا چه حد توسط هدف به راه انداختن جنگ مذهبی هدایت می‌شد. یکی از فرماندهان ارشد اطلاعاتی نیروهای دفاعی اسرائیل در اوایل جنگ با اشاره به یحیی سنوار، رهبر حماس، به من گفت: «ما اطلاعات کاملی داشتیم اما من مؤلفه جهادی محاسبات حماس و سنوار را دست‌کم گرفتم.» ما همچنین به این هشدار عمل نکردیم که تا چه حد حماس بی‌ثباتی داخلی اسرائیل را به‌عنوان ضعفی که مانع عزم و توانایی اسرائیل برای پاسخ به یک حمله می‌شود، تفسیر کرد.

از آن زمان، اطلاعات نشان داده است که چگونه سران حماس معتقد بودند که در ضعیف‌ترین حالت، ما قادر به متحد شدن نخواهیم بود. رهبر حماس و آیت‌الله خامنه‌ای آرزوی مشترکی دارند: نابود کردن اسرائیل. اما رهبری ایران حوصله راهبردی بیشتری داشت. اما اشتباه نکنید! ایران در حال آماده شدن برای فرصت مناسب است.

واضح است که اسرائیل و جهان باید در مواجهه با تهدیدی که ایران برای موجودیت اسرائیل و آینده منطقه ایجاد می‌کند، فعال و مصمم باشد. جهان نمی‌تواند نقش ایران را در خفه‌کردن آزادی کشتیرانی و آسیب رساندن به تجارت جهانی در دریای سرخ یا حمایت فنی و نظامی از روسیه در اوکراین نادیده بگیرد. رژیم و محور آن باید با خاورمیانه‌ای قدرتمند و متحد به رهبری و حمایت آمریکا روبه‌رو شوند که آماده است برای جلوگیری از تحقق چشم‌انداز ایران در منطقه ۷ اکتبر ابتکار عمل را به دست گیرد. اکنون زمان تقویت است. همکاری منطقه‌ای و تلاش گسترده برای مقابله با ایران.

در جبهه نظامی دولت‌ها باید با قدرت و فعالانه با تجاوز ایران درگیر شوند و به طور سیستماتیک توانایی‌های نیابتی آن را تنزل دهند. این مسئولیتی است که اسرائیل در این هفته در اقدام نظامی خود علیه حزب‌الله و حوثی‌ها بر عهده گرفته‌است و در حال بررسی نحوه واکنش به آخرین حمله موشکی ایران است. ما همچنین باید برای لحظه مناسب برای رفع خطر توسعه سلاح هسته‌ای ایران، در صورت عبور از این خط قرمز روشن، آماده شویم.

در جبهه منطقه‌ای: ما باید معماری منطقه‌ای مبتنی بر سازوکار دفاع هوایی خاورمیانه (MEAD) و پیمان ابراهیم را تقویت کنیم. ما باید به توسعه هماهنگی هوایی خاورمیانه ادامه دهیم و در عین حال دورنمای هماهنگی تهاجمی را برای استقرار در صورت نیاز بررسی کنیم.

در جبهه اقتصادی: کشورها باید خط لوله مالی تروریسم را با تقویت تحریم‌ها، هدف قرار دادن صنایع کلیدی ایران و تعقیب دارایی‌های آن در خارج از کشور قطع کنند. در بُعد حقوقی دولت‌هایی که قبلاً این کار را نکرده‌اند باید جمهوری اسلامی و شاخه‌های آن از جمله سپاه پاسداران را در لیست تروریستی خود قرار دهند. آنها همچنین باید نیروهای ایرانی را که در سطح جهانی فعالیت می‌کنند، متوقف کنند.

در جبهه سیاسی، آنها باید اپوزیسیون ایران را قدرتمند کرده و رژیم ایران را در مجامع بزرگ بین‌المللی منزوی کنند. چنین کمپین هماهنگی مستلزم زمان و منابع و تعهدی موقر، پایدار و متحد است. اسرائیل، همراه با اوکراین و تایوان، یک پایگاه دموکراتیک است که توسط یک محور براندازی تهدید می‌شود. اگر یکی بیفتد، یک اثر دومینویی رخ می‌دهد و کشورهایی که در این بین گیر افتاده‌اند باید طرفی را انتخاب کنند. 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی