چرا روسیه در تولید سلاح از آمریکا و ناتو پیشی گرفت؟
در سال گذشته، ویلیام ای. لاپلانت، معاون وزیر دفاع ایالات متحده، اعتراف تکاندهندهای کرد: صنایع دفاعی طی دهههای اخیر محصولات اندکی را برای وزارت دفاع تولید کردهاند. این اظهارات در حالی مطرح شد که روسیه به اوکراین حمله کرده بود و ناتوانی غرب در تأمین سریع تسلیحات مورد نیاز اوکراین، همه را شگفتزده کرده بود. با وجود بودجه دفاعی بسیار کمتر از ناتو و ایالات متحده، روسیه توانسته است در تولید مهمات، موشک و تانک از این ابرقدرتها پیشی بگیرد.
این پرسش مطرح میشود که چگونه کشوری با اقتصادی بسیار کوچکتر، توانسته است در عرصه نظامی از رقبای بزرگ خود پیشی بگیرد؟ پاسخ این معما ساده است: روسیه در جنگی وجودی میجنگد و برای پیروزی در آن از همه توان خود استفاده میکند. در مقابل، ناتو و بهویژه ایالات متحده، جنگی را دنبال میکنند که امیدوارند پیروز شوند.
این تفاوت در اولویتها، به این معنی است که صنایع دفاعی غربی، همچنان به دنبال سودآوری و قراردادهای بلندمدت هستند و تمایلی به تغییر رویه و افزایش تولید ندارند. اگر غرب میخواهد در رقابت با روسیه و سایر رقبای خود پیروز شود، باید تغییرات اساسی در صنایع دفاعی خود ایجاد کند. این تغییرات شامل تسریع فرآیند تولید، کاهش هزینهها و افزایش انعطافپذیری صنایع دفاعی است. در غیر این صورت، غرب همچنان شاهد تأخیر در تحویل تسلیحات و افزایش هزینههای نظامی خواهد بود.
نهتنها پروژههای بزرگ و پیچیده با تأخیر و هزینههای گزاف همراه بودهاند، بلکه تولید سادهترین تجهیزات نظامی مانند گلوله توپخانه نیز با مشکلات عدیدهای مواجه شده است. در اوایل سال ۲۰۲۲، ارتش آمریکا به صراحت اعلام کرد که دیگر توپخانه را بهعنوان یک عنصر کلیدی در میدان نبرد نمیبیند. بهعنوان شاهدی بر این مدعا، در ماه مه ۲۰۲۱، یعنی چند ماه قبل از آغاز جنگ اوکراین، ارتش آمریکا درخواست کاهش چشمگیر تولید گلولههای ۱۵۵ میلیمتری را ارائه کرد. اما این تنها بخشی از مشکل بود.
تحقیقات نشان داد که کل زنجیره تولید مهمات توپخانه آمریکا دچار اختلال شده است. سالهاست که تولید این گلولهها به دلیل نقصهای فنی و ایمنی با مشکلات جدی روبهرو بوده است. علاوه بر این، برنامه نوسازی کارخانه تولید توپخانه در ویرجینیا نیز با تأخیر طولانی و افزایش چشمگیر هزینه همراه بوده است. به عبارت دیگر، این پروژه نهتنها با موفقیت همراه نبود، بلکه با شکست نیز همراه بوده است.
با این حال، نگرانکنندهترین جنبهی وضعیت اسفناک زنجیره تامین گلوله توپخانه ارتش آمریکا و کنگره، وابستگی شدید به حداقل دوازده ماده شیمیایی حیاتی برای تولید گلوله توپخانه بود که در یک سند داخلی ارتش در سال ۲۰۲۱ افشا شد. بر اساس تحقیقات رویترز، این مواد از چین و هند، کشورهایی با روابط تجاری نزدیک به روسیه، تامین میشدند. تمام این موارد نشاندهنده وضعیت بسیار بحرانی زنجیره تامین مهمات توپخانه است؛ بهویژه اگر آن را با ظرفیت تولید ۴۳۸ هزار گلوله در ماه کارخانههای مهمات آمریکا در سال ۱۹۸۰ مقایسه کنیم.
برای احیای این زنجیره حیاتی، ارتش آمریکا درخواست بودجهای 1/3 میلیارد دلاری برای افزایش تولید گلولههای ۱۵۵ میلیمتری به ۱۰۰ هزار گلوله در ماه تا پایان سال ۲۰۲۵ کرد. اما کنگره با تصویب لایحه تکمیلی امنیتی این بودجه را افزایش داد. از سوی دیگر، تردیدی نیست که اگر ایالات متحده و متحدان ناتو احساس خطر جدی برای موجودیت خود میکردند، میتوانستند با صرف میلیاردها دلار، اقدامات اضطراری لازم را برای پیشی گرفتن از روسیه در تولید تسلیحات اتخاذ کنند.
با این حال، این امر مستلزم تغییرات بنیادین در سیستم خرید تجهیزات دفاعی بود. اگرچه چنین اقدامی در تئوری امکانپذیر است، اما به نظر میرسد اراده سیاسی لازم برای اجرای آن وجود ندارد. این امر احتمالاً ناشی از ارزیابی واقعبینانه تهدید روسیه و باور به بقای دموکراسی است. در نتیجه، تهدید روسیه بهانهای برای افزایش بودجه پیمانکاران دفاعی و جایگزینی تجهیزات نظامی است، اما به اندازهای جدی نیست که منجر به تغییرات اساسی در صنعت دفاعی شود. این صنعت با وجود کاهش بازدهی، همچنان سودهای کلانی کسب میکند. در مقابل، روسیه به تقویت نظامی خود بهعنوان یک جنگ حیات و مرگ ادامه خواهد داد.