تنش هستهای روسیه و غرب ادامه مییابد
برای دههها، یکی از پایههای امنیت بینالمللی، گفتوگو میان مسکو و واشنگتن درباره کنترل تسلیحات هستهای بود.
اما در سالهای اخیر، این گفتوگو تقریباً به طور کامل متوقف شده و استفاده از تهدید به استفاده از تسلیحات هستهای به شدت افزایش یافته است. در ماه مه، روسیه در پاسخ به آنچه که حمایت مستقیم غرب از اقدامات تروریستی علیه روسیه نامید، مانورهای هستهای تاکتیکی برگزار کرد.
مقامات روسیه حتی تهدید کردند که از تسلیحات هستهای استراتژیک علیه غرب استفاده کنند.مسکو پیشنهاد واشنگتن برای از سرگیری مذاکرات کنترل تسلیحات را رد کرده است. این کشور به وضوح اعلام کرده که کنترل تسلیحات هستهای برایش اولویت ندارد و تا زمانی که خواستههایش در سایر زمینهها برآورده نشود، به نقض تابوهای هستهای ادامه خواهد داد.
به عبارت دیگر، روسیه از تمایل آمریکا برای کنترل تسلیحات سوءاستفاده میکند.استفاده از تهدید هستهای به یک روال عادی برای کرملین تبدیل شده است. هر بار که کییف به تسلیحات جدیدی مجهز میشود، اجازه استفاده از سلاحهای غربی برای حمله به خاک روسیه را پیدا میکند یا به سیستمهای هشدار موشکی روسیه حمله میکند، مسکو به تهدید هستهای متوسل میشود.
در حقیقت، روسیه سالهاست که تلاش میکند غرب را با تهدیدهای هستهای تحت فشار قرار دهد. در سال ۲۰۱۸، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، با اعلام توسعه تسلیحاتی که تحت پوشش معاهده کاهش تسلیحات راهبردی (START III) نیستند، از جمله موشک کروز دوربرد بوروِوِستنیک و اژدر اتمی پوزئیدون، اوضاع را پیچیده کرد.
همه این اقدامات با هدف نمایش برتری استراتژیک روسیه، تأثیرگذاری بر نهادهای ایالات متحده و متقاعد کردن واشنگتن به پذیرش مواضع روسیه در سایر مسائل بود.از زمان آغاز درگیری در اوکراین، وزارت دفاع روسیه تسلیحات هستهای را بهعنوان تنها مانع جنگ با ناتو میبیند، درحالیکه وزارت خارجه آنها را بهعنوان یک ابزار دیپلماتیک مانند ابزارهای دیگر در نظر میگیرد. به همین دلیل، موافقت با مذاکرات کنترل تسلیحات هستهای در حال حاضر در مسکو بهعنوان یک شکست تلقی میشود.
علاوه بر این، بسیاری در روسیه معتقدند که نظام کنترل تسلیحات دوران جنگ سرد براساس خواستهها و شرایط مدنظر غرب ایجاد شده است و میخواهند این وضعیت تغییر کند. از دیدگاه آنها، دخالت غرب در اوکراین نتیجه بازدارندگی ناکارآمد هستهای است و بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ مثالی از چگونگی استفاده موفقیتآمیز از تهدیدات هستهای برای دستیابی به اهداف نظامی-سیاسی است.
در واکنش به حمایت آمریکا از کییف، روسیه تسلیحات هستهای خود را در بلاروس مستقر کرده، از پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای خارج شده و مشارکت خود را در معاهده کاهش تسلیحات راهبردی (START III) تعلیق کرده است. این اقدامات با هدف ترساندن واشنگتن به تقسیم جهان، یا حداقل اروپا، به حوزههای نفوذ انجام شده است. این اقدامات نتایجی داشتهاند: وعدههای حمایت آمریکا از اوکراین با استثناهایی همراه شدهاند و واشنگتن برای مذاکرات کنترل تسلیحات راهبردی و ممنوعیت تسلیحات هستهای در فضا فشار میآورد (البته مسکو هرگونه ابتکاری را که تنشها را کاهش دهد، رد میکند).
با این حال، کرملین هنوز فاصله زیادی با پذیرش درخواستهای حداکثری خود توسط واشنگتن دارد. ایالات متحده نیز نهتنها حمایت خود از اوکراین را کاهش نمیدهد، بلکه آماده پاسخ به سبک بحران موشکی کوبا نیست.
این بدان معناست که روسیه به تشدید تنشها ادامه خواهد داد. گزینههای مسکو شامل تغییر دکترین استفاده از تسلیحات هستهای، افزایش ذخایر تسلیحاتی، ساخت سیستم دفاع موشکی ملی، افزایش قابلیتهای هستهای در منطقه کالینینگراد و حتی اجرای یک «انفجار هستهای نمایشی» است.مسکو امیدوار است که پس از تغییر حکومتها در غرب، خواستههایش برآورده شود. واشنگتن نیز امیدهای مشابهی برای روسیه دارد.
آنها فراموش نکردهاند که چگونه ورود میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ منجر به توافقات کنترل تسلیحات هستهای و ایجاد ثبات در اروپا شد. این انتظارات نشان میدهند که روندهای نگرانکننده کنونی ممکن است سالها ادامه یابند؛ حداقل تا زمانی که پوتین در قدرت باقی بماند.