انتقام از منتقدان اسرائیل
از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به این سو، بسیاری از خبرنگاران و کارکنان رسانه در غرب که علیه جنگ اسرائیل در غزه موضع گرفتهاند یا با رویکردی انتقادی این جنگ را پوشش دادهاند، با موجی از اقدامات تلافیجویانه روبهرو شدهاند. در تلاشی برای درک بهتر فضا و سازوکارهای پسِ این پدیده، اتحادیه ملی نویسندگان ۴۴ پرونده را که طی آن ۱۰۰ نفر از کارکنان رسانهها که اغلب رنگینپوست بودند و هدف اقدامات تلافیجویانه و برخوردهای سلبی قرار گرفتند، ثبت و ضبط کرده است.
از زمان عملیات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و حمله نظامی اسرائیل به غزه، مدیران شرکتهای رسانهای غربی و مؤسسههای فرهنگی، اقداماتی در راستای محدود کردن و اعمال فشار بر خبرنگارانی که میخواهند صدای فلسطینیها را به گوش جهان برسانند یا درباره نقض حقوق بشر از سوی اسرائیل صحبت میکنند، انجام دادهاند.
اتحادیه ملی نویسندگان ۴۴ مورد را که در فاصله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا اول فوریه ۲۰۲۴ اتفاق افتاده و بیش از ۱۰۰ نفر را تحت تأثیر قرار داده بررسی و تأیید کرده است.
نویسندگان این گزارش، اقدام تلافیجویانه یا انتقامگیری را اقدامی تعریف میکنند که از سوی یک نهاد، رسانه، سازمان یا گروه به دلیل حمایت از فلسطین یا انتقاد از دولت اسرائیل علیه یک خبرنگار یا کارمند رسانه صورت گرفته باشد. براساس این تعریف، اقدام تلافیجویانه میتواند از سوی مدیران رسانهها یا افراد و گروههای ذینفع در بیرون محل کار افراد انجام شده باشد. گسترش اقدامات اینچنینی شامل اذیت و آزار درون یک سازمان یا دستگیری و فشارهای قانونی نظیر جرمانگاری انتقاد از اسرائیل مسئلهای بسیار نگرانکننده است.
دادههای اتحادیه ملی نویسندگان نشان میدهد بیش از همه رنگینپوستان و بهطور خاص اهالی خاورمیانه و شمال آفریقا و کسانی که بهعنوان مسلمان شناخته میشوند، هدف این انتقامجوییها بودهاند. سهچهارم این انتقامجوییها علیه رنگینپوستان اتفاق افتاده است. در بیش از یکسوم موارد ثبتشده نیز هدف انتقامجویی کارمند یا خبرنگاری اهل خاورمیانه یا کشورهای شمال آفریقا بوده و این دادهها ثابت میکند برخلاف روند حرکت تحریریهها به سوی برابری و تنوع نژادی – بهویژه از زمان کشته شدن جورج فلوید در سال ۲۰۲۰ توسط پلیس – آنها روند متفاوتی را در پیش گرفتند.
موارد گردآوریشده در این گزارش از طریق گزارشهای خبری، پستهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی، تماسهای تلفنی یا پیامهای ردوبدلشده با افرادی که در معرض اقدامات تلافیجویانه بودهاند و همچنین دو نظرسنجی جامع که توسط اتحادیه ملی نویسندگان صورت گرفته، استخراج شدهاند.
اولین نظرسنجی از کارکنان رسانهها درباره تجربه مواجهه آنها با اقدامات تلافیجویانه به دلیل حمایت از فلسطین یا دیدگاهشان در خصوص جنگ غزه بود. دومین نظرسنجی، به خودسانسوری درباره جنگ غزه پس از برخوردها یا تهدیدها میپرداخت. تمامی مواردی که در این گزارش به آنها پرداخته شده راستیآزمایی شده و مواردی که امکان راستیآزمایی آنها وجود نداشت یا مواردی که پس از اول فوریه ۲۰۲۴ اتفاق افتادند، از گزارش کنار گذاشته شدهاند.
با اینکه یافتههای این گزارش جامع نیست و همه مواردِ اتفاقافتاده در طول این مدت ثبت نشده است اما این موارد پنجرهای بهسوی یک مسئله بسیار شایع و البته سیستماتیک باز میکنند که البته از اکتبر ۲۰۲۳ به این سو آغاز نشده و قدمتی طولانی دارد.
شغل و جایگاه کسانی که هدف این انتقامگیریها قرار گرفتهاند بسیار متنوع است؛ خبرنگاران آزاد، کارکنان اداری در رسانهها، دو سردبیر، روزنامهنگاران تازهکار، صدابرداران رسانه، سناریونویسها و یک برنده جایزه پولیتزر از جمله کسانی هستند که در این دوره هدف انتقامجویی و برخورد قرار گرفتهاند. این افراد از کشورهای مختلفی هم هستند و علاوه بر اهالی منطقه منا، افرادی از استرالیا، کانادا، بریتانیا و تعدادی دیگر از کشورهای اروپایی با برخوردها و اقدامات انتقامجویانه مواجه بودهاند.
در غرب، تاریخچهای طولانی از اعمال فشار و محدودیت علیه صداهای طرفدار فلسطین و منتقد اسرائیل وجود دارد. اما از ۷ اکتبر، این محدودیتها به یکی از دغدغههای جدی اهالی رسانه تبدیل شده است. درحالیکه بسیاری از خبرنگارانی که حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا را پوشش میدهند و نگاهی منتقدانه به رفتار اسرائیل دارند، با محدودیتهایی از جمله ممانعت از انجام کارشان روبهرو هستند، خبرنگاران فلسطینی که به صورت میدانی تحولات را گزارش میکنند، کشته میشوند.
براساس آمارهای فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، تا پیش از انتشار این گزارش ۱۰۲ فلسطینی، ۴ اسرائیلی و ۳ لبنانی که خبرنگار یا از کارکنان رسانهها بودند از ۷ اکتبر به این سو در پی جنگ در منطقه کشته شدهاند. ارتش اسرائیل نهتنها اهمیتی برای جان خبرنگاران در غزه قائل نیست بلکه نشانههای روشنی وجود دارد که در برخی موارد عمداً کسانی را که جلیقه PRESS به تن داشتند، هدف قرار داده است. برای نمونه در ۱۳ اکتبر، براساس تحقیقات مستقل رویترز، AFP، دیدبان حقوق بشر و عفو بینالملل، ارتش اسرائیل یک خبرنگار را کشته و ۶ همراه او را زخمی کرده است.
در شرایطی که مدیران رسانههای غرب، خبرنگاران را از پوشش انتقادی جنگ در غزه و جلب توجه افکار عمومی به خشونت بیپایان اسرائیل منع میکنند، این اقدام آنها آسیبپذیرترین خبرنگاران یعنی خبرنگاران میدانی حاضر در غزه را بیش از پیش تحت تأثیر قرار میدهد و به خطر میاندازد.
دادهها چه میگویند؟
برخی مؤسسات، افراد و گروهها، اتحادیه ملی نویسندگان (NWU) را بهعنوان یک گروه ضدیهودی معرفی میکنند و نتایج این تحقیقات را زیر سوال میبرند اما این اتحادیه تأکید دارد که بهعنوان نهادی صنفی با راستیآزمایی کامل و دقیق این گزارش را منتشر کرده است.
براساس یافتهها، دستکم در ۱۰ پرونده رسانهها به دلیل رویکرد خبری کارکنان، پستهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی آنها یا بیانیههایی که در راستای حمایت از فلسطین و انتقاد از اسرائیل امضا کردهاند، اقدام به اخراج کارکنان، لغو قراردادهای بلندمدت با آنها و اعمال فشار برای استعفای کارکنان کردهاند.
در ۸ پرونده، سردبیران رسانهها قراردادها با خبرنگاران آزاد که مطالب را به صورت حقالتحریر برای آن رسانهها ارسال میکردند، باطل کردند. در یک مورد روند استخدام یک نیروی ثابت متوقف شد و سایر پروندهها نیز شامل لغو برنامههای عمومی نظیر سخنرانیها یا جلوگیری از اهدای جایزه به خبرنگاران منتقد اسرائیل میشد.
موارد بررسیشده در این گزارش اغلب تحت فشارهای شدیدی در فضای شبکههای اجتماعی قرار گرفتهاند. علاوه بر این سیاستهای تازه برخی رسانهها نظیر گاردین که خود را لیبرال تعریف میکند یا مجله هرست باعث شده محدودیتهایی جدی برای برخی خبرنگاران ایجاد شود. برای نمونه، ۳۸ نفر در لسآنجلستایمز و ۲۰ نفر در سیدنیمورنینگ هرالد از پوشش دادن موضوعات جدی و چالشبرانگیز منع شدهاند؛ تنها به این دلیل که نامه مربوط به محکوم کردن قتل خبرنگاران فلسطینی را امضا کرده بودند.
برخی اوقات، تقابلها در شبکههای اجتماعی بهگونهای بود که افراد با موج گستردهای تهدید به قتل یا با خشونت روبهرو میشدند.
در ۲۴ پروندهای که مورد بررسی قرار گرفته و مجموعاً ۶۰ نفر را تحت تأثیر قرار دادهاند، نهادها و مؤسسات آمریکایی درگیر هستند. در ۲۰ پرونده دیگر که ۴۵ نفر را تحت تأثیر قرار داده نیز پای مؤسساتی از کانادا، استرالیا، انگلیس، فرانسه، آلمان و ایتالیا در میان است.
این اقدامات انتقامجویانه علیه خبرنگاران فقط بر آنها که هدف این اقدامات بودهاند تأثیر نمیگذارد بلکه بسیاری از کسانی که در رسانهها کار میکنند این اقدامات را بهعنوان نوعی هشدار میبینند و برای ادامه فعالیت خود مجبور به خودسانسوری میشوند. اکثر کسانی که در نظرسنجی اتحادیه ملی نویسندگان شرکت کردهاند میگویند از ۷ اکتبر به این سو فشار بیشتری را بر روی خود احساس کردهاند تا خودسانسوری بیشتری داشته باشند.
در انتهای نظرسنجی از افراد خواسته شده بود تا تجربه شخصیشان را بازگو کنند. حدود ۲۰ نفر از شرکتکنندگان اعلام کردند که احساس میکنند در پی فشارهای موجود باید از اظهارنظر عمومی و نمایش همدلی با فلسطینیان و استفاده از واژههایی نظیر «پاکسازی قومی» و «نسلکشی» در راستای توصیف اقدامات اسرائیل خودداری کنند. از نگاه آنها، عواقب انجام این اقدامات میتواند اخراج، رفتن در لیست سیاه و کنار گذاشته شدن از جمعها باشد.
در ادامه با هر کدام از شیوههای برخورد و پروندههای آن بیشتر آشنا خواهیم شد:
قطع همکاری، استعفا و عدم تمدید قرارداد
دو سردبیر، یک کارتونیستِ کهنهکار، یک کارآموز، یک دستیارِ تولید و یک گزارشگرِ ورزشی از جمله کسانی بودند که در پی اظهارات علنی و عمومی در خصوص موضوع اسرائیل و فلسطین از کار اخراج شدند.
آرت فوروم، دیوید ولاسکو سردبیر خود را به دلیل انتشار نامهای که ۸ هزار نفر از هنرمندان در حمایت از فلسطین امضا کرده بودند، اخراج کرد. هیئتمدیره ژورنال ایلایف، یک نشریه مرتبط با حوزه پزشکی و دارویی، مایکل ایسن، سردبیر این نشریه را به دلیل ریتوئیت یک مطلب طنز از حساب کاربری آنیون (یک نشریه طنز آمریکایی) در موضوع بیتوجهی اسرائیل به جان فلسطینیها از جایگاهش کنار گذاشت.
زهرا الاخرس، روزنامهنگار فلسطینیتبار در کانادا از شبکه گلوبالنیوز اخراج شد. گلوبالنیوز دلیل اخراج او را استفاده از هشتگهایی نظیر «فلسطین را آزاد کنید» و «نسلکشی در غزه» اعلام کرده است. الاخرس میگوید بهطور مرتب نظراتش را درباره موضوعات مختلف در سطح جهان در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاشت و هیچوقت به این دلیل از سوی مدیران بالادستی مؤاخذه نشده بود اما به محض نوشتن از فلسطین به این ترتیب با او برخورد شد. او در یک ویدئویی که در اینستاگرام منتشر کرد، گفت: «گلوبال از من میخواست به تصاویر وحشتناک این نسلکشی و کشتار مردم خودم نگاه کنم و هیچ چیزی نگویم.»
برخی از کارکنان رسانهها از سوی کارفرمایانشان مجبور شدهاند یا تحت فشار قرار گرفتهاند تا استعفا دهند. یکی از مهمترین نمونههای این موضوع، یاسمین هاگس، روزنامهنگار باسابقه و پرافتخار مجله نیویورکتایمز است که در پی امضای نامه گروهی که خود را «نویسندگان علیه جنگ در غزه» مینامند، به شدت تحت فشار قرار گرفت. مجله نیویورکتایمز بیانیهای صادر کرد و نوشت که امضای این نامه را «خلاف قوانین نشریه» میداند و یاسمین مجبور به استعفا شد. جیمی لارنکیلیس، یک روزنامهنگار آزاد که قراردادی سالانه با مجله نیویورکتایمز برای انتشار مطالبش در این نشریه داشت نیز اعلام کرد که دیگر امکان همکاری با نیویورکتایمز را ندارد. کیلیس به پایگاه خبری Democracy NOW گفته علاوه بر به صدا درآوردن زنگ خطر درباره یک فاجعه بینالمللی، اقدام او برای قطع همکاری با نیویورکتایمز اعتراضی به فشارهای بیسابقهای بود که علیه کارکنان این رسانه اعمال میشود.
تعداد دیگری از خبرنگاران آزاد و حقالتحریر نیز به دلیل اظهاراتشان در موضوع فلسطین و اسرائیل شغلشان را از دست دادهاند. بسیاری از مؤسسات شفاف نمیگویند که دلیل اخراج یا قطع همکاری یا عدم تمدید قرارداد با خبرنگار چیست اما در موارد بررسیشده، این اقدامات تلافیجویانه پس از انتقاد از رفتار اسرائیل در غزه یا حمایت از فلسطین رخ داده است. انتشارات Poetry انتشار یک مقاله ضدصهیونیستی را برای مدتی طولانی به تعویق انداخت و Harvard Law Review مقاله یک نویسنده فلسطینی را لغو کرد. هر دو این مؤسسات اعلام کردند مایل نیستند با نویسندگان آزاد به دلیل اظهاراتشان در موضوع فلسطین ارتباط داشته باشند.
یک نویسنده آزاد آمریکایی که درخواست کرده نامش ذکر نشود، به اتحادیه ملی نویسندگان گفته است که یک نشریه محلی که او بهطور منظم برای آنها مطلب میفرستاد، پس از انتقاد او از اقدامات ارتش اسرائیل در غزه از چاپ مقالات او خودداری کرده است. به گفته این نویسنده، این مطالب در حوزه سبک زندگی بوده و ارتباطی به خاورمیانه نداشت اما پس از سه بار لغو انتشار مطالب، نشریه به او گفته است که قوانین نشریه در حوزه شبکههای اجتماعی از سوی این نویسنده نقض شده و همکاری با او قطع میشود.
یک پرونده دیگر به آنونت لاتوف، خبرنگار استرالیایی – لبنانی مربوط میشود. او که تنها یک هفته از انعقاد قراردادش با رادیو ABC Sydny morning show میگذشت، به این دلیل که گزارش دیدبان حقوق بشر را پیرامون استفاده اسرائیل از ایجاد قحطی و گشنگی دادن به مردم غزه بهعنوان یک سلاح در صفحه شخصی خود منتشر کرده بود، از این برنامه کنار گذاشته شد. براساس یک گزارش تحقیقی، گروهی به نام «وکلا برای اسرائیل» چندین بار به این شبکه نامه نوشته و تهدید کرده بودند اگر لاتوف برکنار نشود، علیه شبکه اقدام حقوقی خواهند کرد. در حال حاضر لاتوف پس از کنار گذاشته شدن، از شبکه ABC استرالیا شکایت کرده است.
لغو مأموریت و ممانعت از پوشش خبری
یکی دیگر از اقدامات مرسوم در رسانههای غربی، ممانعت از پوشش موضوعات مربوط به فلسطین و اسرائیل از سوی خبرنگارانی بود که از اقدامات اسرائیل انتقاد کرده بودند. این ممانعتها گاه موقت و گاه دائمی بودند و در بعضی موارد نیز به تعلیق خبرنگاران از شغل خود منجر شدند.
دو مؤسسه رسانهای بزرگ تعداد زیادی از نیروهایشان را در این زمینه محدود کردند. مدیران لسآنجلستایمز، ۳۸ نفر از کارمندان این رسانه را پس از آنکه در نامهای از قتل خبرنگاران فلسطینی توسط اسرائیل انتقاد کرده بودند، از پوشش موضوعات مربوط به اسرائیل و فلسطین منع کردند. این رسانه مدعی شده است که نامه مذکور سیاستهای نشریه را نقض میکند.
براساس گزارش نیوزگیلد، از مجموع این ۳۸ نفر، ۲۸ نفر رنگینپوست بودند که شامل ۷ نفر از خاورمیانه و شمال آفریقا میشد. این در حالی است که وضعیت کلی تحریریه لسآنجلستایمز شامل ۵۰ درصد رنگینپوست و ۵۰ درصد سفیدپوست است. در استرالیا، ۲۰ خبرنگار در دو رسانه سیدنی مورنینگ هرالد و The Age که هر دو زیر نظر مؤسسه Nine Entertainment اداره میشوند، از مشارکت در پوشش هر خبری مربوط به جنگ منع شدهاند. این اتفاق به دلیل نامهای که آنها در انتقاد از نحوه پوشش جنگ در رسانههای استرالیا امضا کردهاند، افتاده است. سردبیر سیدنی مورنینگ هرالد در مصاحبهای مدعی شده که این ممنوعیت به دلیل جلوگیری از «سوگیری در پوشش اخبار» اتفاق افتاده است.
لغو مراسمها و جلوگیری از اهدای جایزه
دستکم ۱۰ نفر از کارکنان رسانهها مجبور شدهاند حضور خود را در محافل عمومی لغو کرده یا به مدتی نامعلوم به تعویق بیاندازند. لغو یا تعویق این برنامهها به بهانههایی چون «مقابله با یهودستیزی» یا «همدلی با قربانیان ۷ اکتبر» صورت میگیرد.
تنها چند ساعت پیش از شروع برنامه رونمایی از کتاب ویتتاننگوین، برنده جایزه پولیتزر به او اطلاع دادند که برنامه لغو و به آینده موکول شده است. مؤسسه برگزارکننده این مراسم در نیویورک طی بیانیهای «اظهارات عمومی نویسنده درباره اسرائیل در شرایط فعلی» را علت لغو کردن مراسم عنوان کرد. نگوین، دو روز پیش از این مراسم در مراسم دیگری در لندن نامهای سرگشاده در انتقاد از اسرائیل امضا کرده بود.
تعداد دیگری از مراسمها به دلیل ادعاهای مربوط به تهدیدهای امنیتی یا دخالت مقامهای دولتی لغو شدند. یک برنامه رسمی در لندن که در آن از ناتانثرال، خبرنگار یهودی-آمریکایی برای معرفی کتاب جدیدش – یک کتاب غیرداستانی که دغدغههای فلسطینیان را بازتاب میداد – دعوت شده بود، به درخواست پلیس متروپولیتن لغو شد.
برنامههای تلویزیونی هم از این قاعده مستثنی نبودند. در یک نمونه، سیبیاس مصاحبهای زنده با نورا اراکات، حقوقدان و نویسنده فلسطینی – آمریکایی داشت اما این مصاحبه هیچگاه روی سایت این شبکه منتشر نشد چراکه از نگاه شبکه «بسیار تند» بود.
مؤسسات آلمانی بهطور خاص در لغو مراسم و اهدای جوایز بسیار تهاجمی عمل کردند. در ماه اکتبر، آدانیا شیبیل، نویسنده فلسطینی که بهخاطر کتاب جدیدش برنده جایزه ادبیات آلمانی شده بود و در کتابش به داستان زنی فلسطینی میپرداخت که مورد خشونت واقع شده است، قرار بود در مراسمی جایزه خود را دریافت کند اما این مراسم به دلیل «جنگ در اسرائیل» لغو شد.
در حادثهای مشابه، مؤسسه هاینریشبل در شهر برمن، مراسم اهدای جایزه هانا آرنت به ماشا گشن، نویسنده یهودی را که اخیراً وضعیت غزه را با وضعیت گتوهای زیر نظر آلمان نازی مقایسه کرده بود، لغو کرد. اتحادیه ملی نویسندگان دو حادثه دیگر را که طی آن اهدای جایزه به نویسندگان هوادار فلسطین لغو شد، ثبت کرده است.
یک مؤسسه ادبیاتی اتریشی، پس از آنکه لانا باستاسیچ، نویسنده بوسنیایی ارتباط خود را با انتشارات ادبیات سالزبورگ در آلمان به دلیل «سکوت در برابر نسلکشی» قطع کرد، به او اعلام کرد که برنامه اقامت و کتابخوانی از پیش برنامهریزیشده او لغو شده است. باستاسیچ در نامهای خطاب به این مؤسسه اتریشی نوشت: «متشکرم که دعوت از من را پس گرفتید. من دوست ندارم همکار مؤسسه باشم که برنامه هنرمندان را به دلیل فعالیتهای دغدغهمندانه آنها لغو میکند و بر این باور است که مناسبترین پاسخ به یک نسلکشی، سکوت و سانسور است.»
در یک اقدام عجیب دیگر، جایزه سیمونویل که در سال ۲۰۱۹ به زینبالرزویی، خبرنگار مراکشی – فرانسوی به دلیل دفاع او از سکولاریسم فرانسوی اهدا شده بود، در پی انتقادهای این خبرنگار از حمله اسرائیل به غزه در دسامبر ۲۰۲۳ پس گرفته شد.
اعمال فشار در شبکههای اجتماعی و آزار آنلاین
اعمال گسترده فشار در شبکههای اجتماعی یکی از رایجترین شیوههای اعمال فشار در دنیای امروز است؛ از محدودیتهای بسیار زیاد مؤسسات برای فعالیت کارکنان در شبکههای اجتماعی تا مدیرانی که کارکنان را بهخاطر پستهایشان تعلیق یا اخراج میکند یا محدودیتهایی که خود شبکههای اجتماعی برای برخی خبرنگاران در نظر میگیرند.
در این گزارش ۱۶ پرونده اینچنینی وجود دارد که دهها نفر از خبرنگاران را تحت تأثیر قرار داده و در برخی موارد به آزار آنلاین آنها و انتشار اطلاعات خصوصی آنها برای ساکتکردنشان منجر شده است. حسابهای کاربری طرفدار اسرائیل موارد بسیار زیادی از آزار و افشاگری برای ساکت کردن منتقدان را رقم زدهاند و در بیشتر موارد خبرنگاران منتقد را با برچسبهایی نظیر «ضدیهودی» یا «حامی تروریسم» ساکت کردهاند.
در یک مورد، حبا مقصود، یک زن مصری – آمریکایی که بهعنوان مشاور دیجیتال مدیا در مؤسسههای غیردولتی کار میکند، پس از نوشتن جمله «من در کنار فلسطین میایستم» در فیسبوک، با تهدیدهای بیشماری در نیوجرسی مواجه شد که سلامت خود و خانوادهاش را تهدید میکرد. اطلاعات زیادی از این خانواده در شبکههای اجتماعی پخش شد و برخی به کسبوکار فروش آنلاین داروی همسر او حمله کردند و با نوشتن مطالبی نظیر اینکه «او از حامیان حماس است» تلاش کردند به خانواده مقصود نیز ضربه بزنند. حبا مقصود دچار ترس زیادی از این حملات شد؛ نام خانوادگی و تصویر پروفایل خود را تغییر داد و میگوید با دیدن چیزهایی مثل خودرویی که ساعتها در کوچه بنبست او و خانوادهاش را زیر نظر داشته هراس زیادی احساس میکند.
یکی از نگرانیهای جدی خبرنگاران و کسانی که در فضای شبکههای اجتماعی مورد حمله قرار میگیرند، اتفاقاتی است که ممکن است برای عزیزان و اعضای خانوادههایشان رخ دهد.
کمیته دقت در ارائه گزارش و تحلیل از خاورمیانه (CAMERA)، گروهی که مدعی است بر سوگیری ضداسرائیلی در مطبوعات نظارت میکند، حملات زیادی را علیه ۶ خبرنگار آزاد اهل خاورمیانه و یک خبرنگار حقالتحریر بیبیسیجهانی صورت داد. در مقابل، بیبیسی، بهجای دفاع از خبرنگاران خود «تحقیقاتی فوری» را برای بررسی رفتار آنها در شبکههای اجتماعی آغاز کرد. بیبیسی در طول این مدت این ۶ خبرنگار را از آنتنهای زنده کنار گذاشت و همچنین اعلام کرد آن نیروی حقالتحریر در پروژههای بعدی بیبیسی به کار گرفته نخواهد شد.
با این حال، در پایان بررسیها مشخص شد اشتباهی از این خبرنگاران سر نزده بود و اقدام انضباطی جداگانهای علیه آنها انجام نشد. در موردی دیگر، یک پایگاه خبری یهودی در مقالهای پستهای یک خبرنگار آزاد به نام چانته جوزف را که با گاردین همکاری میکرد، نمونهای از یهودیستیزی خواند و محکوم کرد.
او نوشته بود خشونت بهطور تاریخی در جنبشهای آزادیبخش مشاهده شده و ادعای اسرائیل مبنی بر حمله به غزه برای «آزادی گروگانها» را «بخشی از پروپاگاندای اسرائیل» خواند. جوزف مجبور شد به دلیل این اظهارات عذرخواهی کند و مطالبش را از شبکههای اجتماعی حذف کند اما گاردین در فاصله کوتاهی اعلام کرد که پادکست هفتگی جوزف «برای مدتی» پخش نخواهد شد.
این خبرنگار در اظهارنظری درباره آنچه برایش اتفاق افتاد، گفته است: «من از بسیاری از برنامههایی که قرار بود در آنها شرکت کنم حذف شدم. حجم آزار آنلاینی که در این روزها تجربه کردم فاجعه بود. حملات نژادپرستانه زیادی علیه من اتفاق افتاد. به هر حال من در کنار سیاهپوست بودن یک خبرنگار آزاد و بدون قرارداد هستم که خیلی راحت میتوانند زندگی من را نابود کنند.»
در تلاشی برای دوری از اتهام سوگیری، بسیاری از مؤسسات و سازمانهای خبری قوانین و سیاستهای جدیدی را برای فعالیت در شبکههای اجتماعی به کارکنان خود ابلاغ کرده و سردبیران ارشد اختیارات زیادی برای برخورد با خاطیان از این قوانین پیدا کردهاند. سردبیر ارشد گاردین به همراه سردبیران منطقهای این رسانه در آمریکا و استرالیا این سیاستهای جدید را به خبرنگاران ابلاغ کرده و گفتهاند که خبرنگاران باید از امضای نامههای سرگشاده، بیانیهها و نوشتن پستهایی در شبکههای اجتماعی که «بیطرفی تحریریه» را زیر سوال میبرد، خودداری کنند: «سردبیران ارشد در برابر هر تخطی از قوانین به صورت مورد به مورد تصمیمگیری خواهند کرد.»
در نمونهای دیگر، مدیران یک رسانه، یکی از کارکنان خود را به دلیل انتقاد از نحوه پوشش اخبار در صفحه اینستاگرام شخصی خود (یعنی کسی جز دنبالکنندگان تأییدشده امکان دیدن آن را نداشت) توبیخ کردند. او به سرعت از پوشش هر خبری مربوط به اسرائیل یا فلسطین منع شد. این فرد میگوید او تنها مسلمان در تحریریه رسانه بود و همکاران سفیدپوستش به دلیل انتقادها از اسرائیل یا امضای بیانیههای حمایت از فلسطین با مشکل خاصی مواجه نشدند.
فراتر از رسانه: اعمال فشار در فضای آکادمی و هنر
برخوردها با خبرنگاران منتقد اسرائیل تنها محدود به فضای رسانهای یا فضای آنلاین نمیشد. بسیاری از این خبرنگاران که در فضای آکادمیک یا فضاهای هنری مشغول به کار بودند، در این فضاها هم با دردسرهایی جدی به دلیل انتقاد از اسرائیل یا حمایت از فلسطین مواجه شدند. موارد بسیاری از این مسئله مشاهده شد اما به این دلیل که این اتفاق بیرون از مرزهای رسانه اتفاق میافتد، در این گزارش ثبت نشدند. با این وجود، مروری کوتاه بر آنها نشان میدهد که در این فضاها نیز الگویی مشابه با آنچه در رسانهها میگذشت جریان داشت.
در سراسر ایالات متحده، دانشجویان و اساتید زیادی با اقدامات انتقامجویانه نظیر اخراج، تعلیق، لغو برنامهها، آزار آنلاین، افشای اطلاعات برای ساکت شدن، سانسور و حتی خشونت از سوی پلیس مواجه شدند. یکی از مشهورترین برخوردها در این زمینه با رئیس سابق دانشگاه هاروارد یعنی کلادین گی اتفاق افتاد. او به دلیل فشارهای مداوم برخی جریانهای حامی اسرائیل و فشارهای حامیان مالی دانشگاه مجبور به استعفا شد. کارزارهای فشار علیه او زمانی آغاز شد که تعدادی از دانشجویان هاروارد در نوعی اعلام همدلی با فلسطینیها ریشه مسئله ۷ اکتبر را خشونت و اشغالگری اسرائیل اعلام کردند و دانشگاه حاضر نشد به سرعت جلوی انتشار این بیانیه را بگیرد. این موضوع به ابزار اصلی برای اعمال فشار بر کلادین گی بدل شد و او پس از مدتی کوتاه استعفا داد.
اتحادیه ملی نویسندگان با تعدادی از دانشگاهیان مصاحبه کرده که میگویند در شبکههای اجتماعی با موجهای گسترده انتقامجویی و اقدامات تلافیجویانه روبهرو شدهاند. علاوه بر این، از ماه اکتبر به این سو دستکم سه استاد دانشگاه در نیویورک گفتهاند که قرارداد آنها پس از اعلام همبستگی با مردم فلسطین تمدید نشده است. یک شاعر و استاد دانشگاه آمریکایی تأکید دارد پس از یک توئیت در اظهار همدردی با فلسطینیها با آزار آنلاین مواجه شده و تهدید به مرگ شده است. او همچنین پس از اینکه دانشگاه محل فعالیتش در بیانیهای اعلام کرد مواضع او ربطی به دانشگاه و ارزشهای این محیط ندارد، از شغل خود استعفا داد و به یک شهر دیگر مهاجرت کرد.
آرنسا بولجوسمیچ کاستورا، نویسنده و محقق نسلکشی اهل بوسنی که خود از بازماندگان نسلکشی صربها به حساب میآید نیز در توئیتر نوشته است که با اینکه در مراحل میانی کار خود در یک پروژه قرار داشت اما به دلیل حمایت از فلسطین در شبکههای اجتماعی از ادامه کار منع شد.
در دنیای هنر شامل موزهها و گالریها هم این رفتارها ادامه دارد. واندا نانیبوش، نویسنده و متصدی موزه در گالری هنر اُنتاریو در پی انتقاد از اسرائیل در شبکههای اجتماعی با نامههای متعددی از سوی حامیان اسرائیل مواجه شد که برای محل کار او ارسال میشد و در نهایت گالری هنر اُنتاریو اعلام کرد که نانیبوش از این گالری میرود.
در آلمان هم موارد مشابه زیادی دیده میشود. برای مثال موزه فلکوانگ در اسن، برنامه آنائیس داپلان، نویسنده آمریکایی را لغو کرد. این موزه در بیانیهای که به دلایل این اقدام میپرداخت، حمایت داپلان از گروهی را که «حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد» بهعنوان دلیل اصلی عنوان کرد. در واکنش به جو شدید سانسور آلمان، یک حساب اینستاگرامی به نام آرشیو سکوت در حال جمعآوری موارد سرکوب و لغو سخنرانیهای طرفداران فلسطین در این کشور بوده است.
خشونت عریان
در شرایطی که کارکنان رسانهها در غرب به دلیل انتقاد از دولت آمریکا و اسرائیل و حمایت از فلسطین با چالشهایی جدی روبهرو شدهاند، بسیاری از خبرنگاران خارجی اجازه ورود به غزه و بازدید میدانی از وضعیت در این منطقه جنگی را پیدا نمیکنند.
اسرائیل به خبرنگاران اجازه ورود به غزه را نمیدهد مگر اینکه همراه ارتش اسرائیل در غزه باشند که این موضوع خود باعث کنترل آنچه خبرنگاران میبینند میشود. بیش از ۵۰ خبرنگار ارشد از شبکههای مطرحی چون سیانان، بیبیسی، اسکای نیوز، شبکه ۴ انگلیس و سایر رسانهها نامهای را در فوریه ۲۰۲۴ امضا کرده بودند که در آن از اسرائیل و مصر خواسته میشد دسترسی بدون سانسور خبرنگاران به مناطق جنگی را فراهم کنند.
حتی شرکتهای خصوصی هم گامهایی در راستای جلوگیری از ارسال کمک به فلسطینیها برداشتند. بهطور ویژه، گو فاند می، درگاه حمایت شهروندان از افراد و گروهها، یک کارزار جمعآوری کمک مالی برای سندیکای خبرنگاران فلسطینی را لغو کرد.
تا زمان انتشار این گزارش، ۱۰۲ خبرنگار فلسطینی، ۴ اسرائیلی و ۳ خبرنگار لبنانی در طول جنگ کشته شدهاند. براساس گزارش کمیته حفاظت از خبرنگاران، تعداد خبرنگارانی که طی حملات اسرائیل در این مدت کشته شدهاند، از تعداد مشابه خبرنگاران کشتهشده در هر جنگ دیگری طی دو دهه اخیر بیشتر بوده است. علاوه بر کشته شدن خبرنگاران، گزارشهای متعددی از آزار، بازداشت و تهدید خبرنگاران فلسطینی در غزه وجود دارد. این مسئله البته تنها به غزه هم محدود نمیشود و در کرانه باختری بیش از ۶۰ خبرنگار در این مدت بازداشت شدهاند.
بسیاری از خبرنگاران فلسطینی بهرغم اینکه مجبور شدهاند اعضای خانواده، عزیزان و همکارانشان را به خاک بسپارند، همچنان به کار خود ادامه میدهند. این در حالی است که خطر جدی مرگ یا زخمی شدن در کنار خطراتی نظیر دسترسی محدود به غذا و پناهگاه امن و نبود تجهیزانی مثل نداشتن کلاه ایمنی و جلیقه مناسب آنها را تهدید میکند.
یکی از دغدغهها و نگرانیهای اصلی خبرنگاران فلسطینی این است که گزارشها و فعالیتهای آنها، اعضای خانوادهشان را به هدف حمله بدل کند. دلیل این نگرانی هم روشن است. در ماه اکتبر، وائل الدحدوح، رئیس دفتر الجزیره در غزه همسر، پسر، دختر و نوهاش را در حمله هوایی اسرائیل به خانهاش از دست داد. با این حال تا اواخر دسامبر زمانی که حمله هوایی اسرائیل فیلمبردار همراه او را کشت و خود وائل را زخمی کرد، به کارش ادامه داد. در ۷ ژانویه ۲۰۲۴، پسر ارشد وائل به نام حمزه که او نیز یک خبرنگار بود در حمله هوایی اسرائیل به غزه کشته شد. وائل الدحدوح که به دلیل جراحات شدید در قطر در بیمارستان بستری بود، وعده داده است که تا زمانی که زنده است و نفس میکشد به انجام وظیفه خود ادامه دهد.
تصویری از وائل الدحدوح، خبرنگار فلسطینی که خانواده خود را در غزه از دست داد
در ماههای اخیر و با زیاد شدن اخبار مربوط به کشته شدن خبرنگاران توجه برخی نهادهای بینالمللی به این ماجرا جلب شده است. سازمان ملل متحد بهتازگی تحقیقاتی را درباره کشته شدن عصام عبدالله، خبرنگار رویترز و تعدادی از همراهان او آغاز کرده است. نتایجی که تاکنون در این تحقیقات به دست آمده، نشان میدهد یک تانک اسرائیلی ۲ بار و درحالیکه خودروی خبرنگاران کاملاً قابل شناسایی بود، به سمت آن شلیک کرده است. این اقدام در تضاد جدی با قوانین بینالمللی بود. گزارش اخیر روزنامه واشنگتنپست نیز تردیدهای زیادی را در خصوص نحوه هدف قرار گرفتن خانه وائل الدحدوح در خان یونس ایجاد میکند.
سندیکای خبرنگاران فلسطینی در یک پرونده حقوقی، بایدن، رئیسجمهور آمریکا و تعدادی دیگر از مقامات این کشور را متهم به کوتاهی در جلوگیری و «تداوم کمک آگاهانه» به «نسلکشی آشکار» اسرائیل کرد که نقض قوانین فدرال و بینالمللی به شمار میرود. این گروه گزارش داد که در فاصله ۷ اکتبر تا ۱۹ دسامبر، ۸۴ خبرنگار کشتهشده در غزه هدف حملات هوایی دقیق یا تیراندازی از مکانی نامشخص قرار گرفتهاند بهطوریکه مشخصاً خانه یا محل گزارش آنها عمداً هدف قرار گرفته شده است. در دستکم ۳ سه مورد، سندیکای خبرنگاران فلسطینی مدارکی را ارائه کرده که نشان میدهد یک روز پیش از کشته شدن خبرنگاران، اسرائیل آنها را تهدید به مرگ کرده بود. هدف قرار دادن روزنامهنگاران براساس قوانین بینالمللی، جنایت علیه بشریت است.
نرخ کشتار خبرنگاران در غزه بسیار بالاست اما کشتن عمدی خبرنگاران فلسطینی اتفاق جدیدی به شمار نمیرود. پیش از ۷ اکتبر، در طول دو دهه گذشته و در مناطق اشغالی نوار غزه و کرانه باختری، اسرائیل دستکم ۲۰ خبرنگار فلسطینی را عمداً هدف حمله قرار داده و کشته بود. شناختهشدهترین خبرنگار که در سال ۲۰۲۲ توسط سربازان ارتش اسرائیل به قتل رسید، شیرین ابوعاقله خبرنگار فلسطینی – آمریکایی بود که بهرغم بر تن داشتن جلیقه و کلاه مخصوص خبرنگاران با آرم PRESS توسط یک تکتیرانداز ارتش اسرائیل هدف گلوله قرار گرفت. با اینکه ابوعاقله شهروند آمریکا به شمار میرفت اما ایالاتمتحده هیچگاه واکنش جدی به اقدام اسرائیل در قتل این شهروند آمریکایی نشان نداد.
اسرائیل کمی بعد به مراسم تشییعجنازه شیرین ابوعاقله نیز حمله کرد و تعدادی از شرکتکنندگان در این مراسم بر اثر خشونت سربازان اسرائیلی به شدت مجروح شدند.
استاندارد دوگانه در خصوص بیطرفی
رسانهها و کارکنان رسانه «بیطرفی» در گزارش را یک مسئولیت مهم و حرفهای تلقی میکنند. با این حال، بررسیها نشان میدهد آنچه بهعنوان نقض بیطرفی در رسانههای غربی در نظر گرفته میشود به فاکتورهایی نظیر سابقه کاری و هویت نژادی خبرنگار هم مرتبط است. نوع نگاه مدیر رسانه و میزان فشاری که گروههای خارجی بر رسانه وارد میکنند نیز بر این قضاوت تأثیر جدی دارد. به همین دلیل مفهوم بیطرفی بیشتر به ابزاری برای تکرار روایت غالب بدل شده و گروههای به حاشیه راندهشده در انتشار روایتهایی که روایت غالب را به چالش بکشند، با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند که در بسیاری از موارد آنها را از انتشار روایت منصرف میکند.
یافتههای اتحادیه ملی نویسندگان ثابت میکند خبرنگاران فلسطینی، اهل خاورمیانه و شمال آفریقا یا خبرنگاران مسلمان، بهراحتی متهم میشوند و اجازه پوشش اخبار مربوط به تحولات اسرائیل و فلسطین از آنها سلب میشود اما در مقابل روایتهای حامی اسرائیل بدون در نظر گرفتن مسئله سوگیری یا نقض بیطرفی بهراحتی منتشر میشوند و تبعاتی برای منتشرکنندگان آن نیز وجود ندارد.
یکی از مهمترین نمونهها در این زمینه به زمانی بازمیگردد که روزنامه نیویورکتایمز گزارشی تحقیقی درباره استفاده سیستماتیک حماس از خشونت جنسی در ۷ اکتبر منتشر کرد. این گزارش در پادکست روزانه نشریه به نام دیلی هم بازتاب یافت و سوالات زیادی پیرامون دقت گزارش ایجاد شد.
نشریه اینترسپت در گزارشی، فکتهای مورد استناد در گزارش نیویورکتایمز را زیر سوال برد و مدیران نیویورکتایمز که نسبت به درز برخی اطلاعات از داخل تحریریه به شدت شاکی بودند، تحقیقاتی را در این زمینه آغاز کردند که کارمندان اهل خاورمیانه و شمال آفریقا هدف اصلی آن به شمار میرفتند.
در ادامه مشخص شد خبرنگاری که این گزارش را آماده کرده یک فیملساز اسرائیلی بوده که هیچ سابقهای در آماده کردن گزارشهای تحقیقی نداشته و در شبکههای اجتماعی پستی را که از دولت اسرائیل میخواست نوار غزه را به «سلاخخانه» بدل سازد، لایک کرده است. نیویورکتایمز این اقدام خبرنگار در شبکههای اجتماعی را محکوم کرد اما همچنان به حمایت از گزارش او پرداخت، درحالیکه در ادامه اطلاعات بیشتری در خصوص غلط بودن یافتههای این گزارش منتشر شد.
همچنین، در بسیاری از نشریات معروف، خبرنگارانی که ارتباطات آشکاری با دولت اسرائیل داشتند، مأموریتهای مهمی در پوشش اخبار مربوط به غزه به آنها محول شد. والاستریت ژورنال، آتلانتیک و سیانان از جمله رسانههایی هستند که به خبرنگارانی با سابقه حضور در ارتش اسرائیل اجازه دادند تا به پوشش اخبار غزه برای آنها بپردازند.
نمونههای زیادی از گزارشهایی با سوگیری به نفع اسرائیل در رسانههایی مانند آنها و همچنین نیویورکتایمز دیده میشود. برای نمونه، در سیانان، کریستین امانپور، خبرنگار با تجربه به مدیران این شبکه در خصوص ارجاع گزارشهای مربوط به اسرائیل و فلسطین به دفتر اورشلیم این شبکه - که مشمول سانسورهای ارتش اسرائیل است - معترض شد.
بیرون از تحریریهها هم این رسانهها سختگیری متفاوتی را در خصوص خبرنگارانی که از فلسطین حمایت میکردند، اعمال میکردند. درحالیکه براساس یافتهها خبرنگاران زیادی به دلیل امضای نامههایی با موضوعات حمایت از فلسطین یا حمایت از خبرنگارانی که در شرایط سخت و خطرات زیاد در غزه کار میکنند، با تبعات و دردسرهای زیادی مواجه شدند، در مقابل بسیاری از خبرنگاران که اقدام به محکوم کردن حماس یا حمایت از اسرائیل کردند هیچ تذکری را بابت نقض بیطرفی دریافت نکردند.
مؤسساتی نظیر «کنری میسیون»، «یهودستیزی را متوقف کنید»، «گزارش صادقانه» یا «کمیته دقت» در ارائه گزارش و تحلیل از خاورمیانه نقش زیادی در برخورد با خبرنگاران داشتند. این مؤسسات با برچسبهایی نظیر یهودستیز به خبرنگاران منتقد اسرائیل حمله میکردند و با اعمال فشار باعث برخورد رسانهها با آنها میشدند.
دادهها نشان میدهد از ۷ اکتبر به این سو، اقداماتی که میتوان آنها را یهودیستیزی یا اسلامستیزی توصیف کرد بهشدت افزایش یافته اما همزمان برخی گروهها با یکی انگاشتن انتقاد از اسرائیل با یهودیستیزی تلاش کردند تا فشارها علیه خبرنگاران منتقد را افزایش دهند. در برخی موارد حتی کارزارها و تظاهراتی که از سوی یهودیان علیه صهیونیسم به راه افتاده بهعنوان رویدادی یهودیستیزانه در نظر گرفته شده و این دستکاریها در افزایش آمارهای مربوط به گسترش یهودیستیزی پس از ۷ اکتبر بیتأثیر نبوده است.
زمانی که بحث یهودیستیزی به میان میآید کار برای مؤسسات و رسانهها بسیار سخت میشود. آنها در این شرایط باید بین ایستادن در کنار کارکنانشان و پذیرش ریسک حملات شدید به اعتبارشان برای حمایت از آنها یا قرار گرفتن در کنار اسرائیل و خاموش کردن صداهای منتقد یکی را انتخاب کنند. واشنگتنپست در گزارشی آورده است که مؤسسه «یهودیستیزی را متوقف کنید» حمله به محل کار و حسابهای کاربری خبرنگاران و کارکنان رسانهها را بهعنوان یک راهبرد جدی در دستور کار قرار داده بود و این اقدام به اخراج یا تعلیق دستکم ۳۶ نفر از کارکنان رسانهها منجر شد.
با این حال، برخی رسانهها در برابر فشار این مؤسسات خارجی مقاومت کردند و در برخی موارد در کنار خبرنگاران خود ایستادند. برای نمونه، زمانی که کمیته دقت در ارائه گزارش و تحلیل از خاورمیانه (CAMERA)، سارا یاسین، سردبیر اجرایی لسآنجلس تایمز را به دلیل پستهای انتقادی از دولت اسرائیل به «طرفداری از حماس» متهم کرد، مدیریت این رسانه به شدت از یاسین دفاع کرد اما متأسفانه نمونههایی مانند این در رسانهها اندک و استثنا بودند.
جو وحشت
در این پژوهش، برخی موارد که با توجه به جو وحشت حاکمشده بر رسانهها امکان بررسی دقیق و صحتسنجی آن وجود نداشت، مورد اشاره قرار نگرفتهاند. این موارد ارزش بررسی دارند و باید به دقت و در زمانی که این جو وحشت حاکم نباشد مورد بررسی قرار گیرند.
مهدی حسن، خبرنگار و مجری ارشد اماسانبیسی از جمله کسانی بود که به پوشش انتقادی اقدامات اسرائیل و سبک خاص مصاحبه کردنش شهرت داشت. او در ماه نوامبر، مصاحبههای زیادی با مقامهای ارشد دولت اسرائیل انجام داد و طی آن مصاحبهها ادعاهای اسرائیلیها درباره عدم کشتار کودکان و غیرنظامیان را زیر سوال برد.
کمتر از دو هفته بعد از این مصاحبهها، شبکه اماسانبیسی اعلام کرد که برنامه مهدی حسن لغو شده است و این تصمیم ارتباطی به موضوع اسرائیل ندارد. با این حال یک منبع داخلی گفته است که حسن به «گوشت قربانی» تحولات پس از ۷ اکتبر بدل شد و قربانی فشارهایی شد که از بیرون به شبکه وارد میشد. آنچه برای مهدیحسن رخ داد نشان داد که حتی خبرنگاران ارشد و شناختهشده نیز از تبعات این فشارهای بیرونی در امان نیستند و در صورت عبور از خطوط قرمز نامرئی مدیران با اقدامات تلافیجویانه روبهرو میشوند. مهدی حسن پس از جدایی از اماسانبیسی شبکه شخصی خود را به نام زیتیو راهاندازی کرد.
مواردی هم در یافتههای گزارش وجود دارد که انتشار مقالات خبرنگاران که در آنها جملاتی احساسی درباره وضعیت فلسطینیان وجود داشت، حذف شده است. همچنین برخی خبرنگاران میگویند پیشنهادهای کاری برای آنها وجود داشت که بهطور ناگهانی لغو شد و آنها گمان میکنند لغو این پیشنهادها، به نگاه آنها در خصوص مسئله اسرائیل و فلسطین بازمیگشت.
مونا چلبی، دیتا ژورنالیست و تصویرگری که در سال ۲۰۲۳ موفق شد جایزه پولیتزر را از آنِ خود کند پس از ۷ اکتبر به این مسئله پرداخت که چگونه بسیاری از خبرنگاران در گزارشهای خود پیرامون جنگ غزه از واژه فلسطین استفاده نمیکنند. او همچنین جایزه ۱۵ هزار دلاری خود را به سندیکای خبرنگاران فلسطینی اهدا کرد. چلبی میگوید: «من پس از مراسم پولیتزر عملاً بیکار شدهام.»
یک خبرنگار گفته احساس میکند حمایت او از اسرائیل و هویت یهودی او باعث طردشدنش در تحریریه شده است اما یافتههای اتحادیه ملی نویسندگان آمریکا نشان میدهد بیش از آنکه حمایت از اسرائیل یک عامل نگرانی باشد، این حمایت از فلسطین بوده که در میان بسیاری از خبرنگاران نگرانیهایی درباره سرنوشت و وضعیت کاری آنها ایجاد کرده است.
یک نویسنده ارشد در فیلادلفیا معتقد است که هویت او باعث شده تا برخوردهای مدیران متفاوت باشد. به گفته او، اینکه او عرب و مسلمان است باعث شده تا مرتباً به خود اجازه دهند هویت حرفهای او را زیر سوال ببرند.
توضیح هممیهن
درباره اتحادیه ملی نویسندگان آمریکا: این پژوهش از سوی اتحادیه ملی نویسندگان در آمریکا انجام شده است. این سازمان خود را یک اتحادیه کارگری متشکل از نویسندگان در بخشهای مختلف خبری و غیرخبری معرفی میکند که برخلاف بسیاری از اتحادیههای مشابه، نویسندگان آزاد را نیز شامل میشود.
این اتحادیه بیش از ۱۳۰۰ عضو در آمریکا دارد و هدف خود را ارتقای وضعیت اقتصادی نویسندگان و مقابله با وضعیتهای تبعیضآمیز علیه آنها اعلام کرده است.
اتحادیه ملی نویسندگان خود را نماینده نویسندگان دانشگاهی، نویسندگان محتوای برنامههای تلویزیونی، کپیرایترها، وبلاگنویسان، نویسندگان کتاب، ویراستاران، روزنامهنگاران، رماننویسان، نمایشنامهنویسان، شاعران، فیلمنامهنویسان، مترجمان و نویسندگانی که در سایر حوزهها فعالیت میکنند میداند. مدیران و اعضای ارشد ادارهکننده این اتحادیه براساس انتخاباتی که سالی یک بار میان اعضا صورت میگیرد انتخاب میشوند.
عکس: GettyImages