تاسیان و تاسیانهای بعدی
ایکاش روزی بیاید فیلمها و سریالها را براساس کیفی، دست رد بر سینهشان زد نه بهواسطه نشان دادن آنچه در زمانه سیر داستان رخ میدهد.

اول نوشته رک و بیریا مطرح شود که صاحب این قلم آنچنان میانهای با سه قسمت پخششده «تاسیان» ندارد و اگر بهواسطه توقیف آن، چند کلمهای سیاه میکند، از باب دیگری است. اگر پیشغلیانی نیاییم بهقول قدما و سریع سراغ روح اصلی این نوشته برویم، باید نوشت که ایکاش روزی بیاید فیلمها و سریالها را براساس کیفی، دست رد بر سینهشان زد نه بهواسطه نشان دادن آنچه در زمانه سیر داستان رخ میدهد.
توضیح آنکه در بستری آزاد همگان کمپینی تشکیل دهند که اگر محتوای هنری و کیفیتی اثری، در خور نبود، بهمدت معینی جلوی پخشاش گرفته شود؛ سیاقی که شماره صفر برخی آثار جهانی هم طی میکنند و رگ خواب مخاطب دستشان میآید، نه آنکه گافهای فراوان سناریو دیده نشود و بکگراندی در سیبل قرار گیرد که نمیتوان بودش را نادیده گرفت.
در همین سه قسمتی که از «تاسیان» پخش شد؛ مگر میتوان میزانسن و دکوپاژ را جور دیگری چید؟ واقعاً دوستانی که ایراد نه به سناریو؛ بلکه به رقص، آواز، نشان دادن سایه مو در تاریکی و بودن مشروبات الکلی در میز دارند، توضیح دهند مابهازای آن چه میتواند باشد؟ این سکانسهایی که مدنظرشان هست که شئون در آن رعایت نشده، به چهشکلی نوشته شود؟ ایرادی که گاهی به منتقدان سینما و تلویزیون هم گرفته میشود که اگر خود، کارگردان و سناریست اثرمیبودند؛ چگونه آن پلان و سکانسهایی که بدانها ایراد دارند را درمیآوردند؟ البته پرواضح است که جایگاه منتقد و سازنده، توفیر اساسی دارد نزد مخاطب.
ولی طی این سالها آنچنان که به جزئیات اثر و چند سکانس خرده گرفته میشود، به کلیات طرح هیچگونه واکنشی نشان داده نمیشود از سوی این افراد! و افسوس آنجاست که در این میان سناریوی شاید گاهاً ضعیف یک اثر، بهواسطه این پروپاگاندای مجازی، آنچنان با کیفیت دیده شود که امر بر سازندگانش هم مشتبه شود که شاهکار بیبدیلی خلق کردهاند!
هرچند در این میان برای نمونه مجموعه بیتکرار «شبکه مخفی زنان»، واجد سناریوی درخوری بود که به سبب کجفهمیها نزدیک یکسال توقیف آن طول کشید و بعد آن هم از یادها رفت! و آنچنان قسمتهای باقیمانده دیده نشد. در مورد تاسیان شاید به آن حدت و شدت نباشد؛ چه که از ابتدا نیز این قافله لنگ بود و حرفوحدیثهایی وجود داشت. دوستان منتظر ماندند که چند قسمت پخش شود و چند پلان مدنظر به تصویر آید که میزانسن گفتاری و نوشتاریشان جور شود! حال کاری به آن نداریم که اینگونه رفتار کردن «ازقضا سرکنگبین صفرا فزود»، معنا میدهد و نقض غرض خواهد شد.
اینکه این سالها شاهد نشان دادن ممنوعههای قانونی در سریالها و فیلمهای روی پرده هستیم، بیشتر برمیگردد به آنچه در خلوت جامعه وجود دارد، نه تطهیر گذشته موجود. که این خود نشان از وضع پنهان موجود است. اینکه سازندگان آثار، در پلتفرمها که کمی آزادی عمل بیشتری در ظاهر دارند، مبادرت به نشان دادن پلانهای رقص، آواز و مشروب میکنند، پاکشویی ذهن مخاطب نیست و قصد آن ندارد که دوره گذشته را بیآلایش نشان دهد. بهباورم بیشتر تلنگری است به دوره حال و آنچه در خفای جامعه نمود دارد؛ مخاطبی که با همه ممنوعیتها در پی عناصری است که در مجموعهها و فیلمهای سینمایی بهشکل گلدرشتی میبیند و آن را در زندگی روزانه و پیرامون حس میکند. توقیف «تاسیان» و تاسیانهای احتمالی بعدی نیز این غم را نمیشوید.
این مهم را باور کنید و به گفته بازیگر این اثر بیاندیشیم که این فقط یک فیلم است و بس. بیش از اندازه بها دادن به خردهگیران و از آنطرف مخالفان توقیف نیز؛ به صواب و ثواب نیست. اثر هنری را باید در چارچوب خودش دید. فیلمنامه را باید دریابیم. عناصر تشکیلدهندهاش را. مگر تیتراژ آن را دقت نکردهاید که بسان فیلمهای دهههای 40 و 50 با فونت درشت نوشته شده؛ که خود گویای کلیت کار و قصهای عام و سینمایی است. نه آنسان که فکر میشود که پس آن به توقیف ختم شود...