الزام به تشریفات
احمد عزیزی دیپلمات قدیمی، کتاب خاطرات دلکشی دارد بهنام «شتای عمر». آقای عزیزی از کادرهای اولیه وزارت امورخارجه دولت انقلابی است و روایتهایی از ناآشنایی دیپلماتهای تازهکار به پیچیدگیها و الزامات تشریفات و بایدها و نبایدهای پروتکلهای معمول در دید و بازدیدهای رسمی دارد.
احمد عزیزی دیپلمات قدیمی، کتاب خاطرات دلکشی دارد بهنام «شتای عمر». آقای عزیزی از کادرهای اولیه وزارت امورخارجه دولت انقلابی است و روایتهایی از ناآشنایی دیپلماتهای تازهکار به پیچیدگیها و الزامات تشریفات و بایدها و نبایدهای پروتکلهای معمول در دید و بازدیدهای رسمی دارد. مثلاً خاطرهای را از دیدار هیئت الجزایری - که برای میانجیگری به ایران آمده بودند و دو ماهی توقفشان طول کشید- میگوید.
او مینویسد: «یکی از شبها جلسه تا دیر وقت - حدود ساعت ۱۰ شب - ادامه پیدا کرد و ما اصلاً به فکر پذیرایی نبودیم و توصیههای مسئول تشریفات وزارت خارجه را هم نشنیده میگرفتیم…»
خلاصه اینکه نه آبی، نه تنقلاتی و نه حتی شامی جلوی مهمانان گذاشته نمیشود. بیچارهها که برای امر خیر ختم جنگ و واسطهگری بین ایران و عراق آمده بودند، بدون شام تا نیمهشب در وزارت امورخارجه، گرسنه و تشنه میمانند.
بعد که دیگر خود میزبانان هم به گرسنگی میافتند، چند کوفته سرد از ناهار باقیمانده آبدارخانه نخستوزیری را میآورند که مهمانان هم دست به آنها نمیزنند. آقای عزیزی میگوید، نه آنشب و نه هیچ زمان دیگری ما آنها را به یک ناهار یا شام کاری دعوت نکردیم و بعداً من بهمعنای ناهار کاری و شام کاری پی بردم.
این تشریفات و پروتکلها تاریخچهای دارند و براساس مجموعهای از آداب تدوین شدهاند که روابط را سامان دهند. گارد احترام و تشریفات نظامی، مراسم استقبال آراسته، مرتب، منظم، تمیز و بدون بههمریختگی، نمونهای از قدرت و توانایی میزبان است که به بهانه احترام گذاردن به مهمان به رخ کشیده میشود. هرچه این تشریفات با جزئیات و نظم دقیق و ظریف بهجا آورده شود، مقام میزبان در نظر مهمان بزرگتر میشود.
عرض کردم نظم، ترتیب و تشریفات، چیزهایی هستند که ما هنوز درباره آنها دچار سوءبرداشت جدی هستیم. تصور میکنیم اگر مقام رسمی کشورمان در جلسه استقبال از مهمان و مذاکره با طرف خارجی بهجای نشستن در خودرویی گرانقیمت و تشریفاتی، سوار پراید شود یا بهجای بر تن کردن کت و شلواری آراسته - مانند آنچه دکتر ظریف به تن دارند- کاپشن و ژاکتی سبک و اسپرت بپوشد، یعنی «مردمی» است.
البته که چنین نیست. مقام رسمی موظف است برای بزرگداشت نام ایران و مردم ایران، بهحد اعلای ممکن نظم، آراستگی، تشریفات کامل و حتی پرزرق و برق را بهجا آورد. خودروی زیبا، لباس آراستهی مقام رسمی و رفتار مطابق با پروتکلهای پذیرفتهشده، پاسداشت بزرگی ملت است. همانطور که فرشهای گرانقیمت دفتر ریاستجمهوری، کاخ سعدآباد و تالارهای آیینهکاری وزارت امورخارجه متعلق به ملت ایران است، پذیرایی پرتکلف و آراستگی و حتی کمی ولخرجی برای به رخ کشیدن زیباییها، هنر، فرهنگ و توان ایرانی وظیفه دولت است.
در این چند روز که مراسم هرساله ادای احترام دستگاههای گوناگون به بنیانگذار نظام برگزار میشود، بهعینه میبینید که ما اعتقادی به برگزاری یک مراسم تشریفاتی آراسته و دقیق و منظم نداریم. تاج گلی که لابد توسط متصدیان تشریفات تهیه شده را ببینید. این حلقه گل را به زشتترین حالت ممکن درست کرده، ابتکار به خرج داده و نشان دولتی را هم با گل در وسط این حلقه ساختهاند. این حلقه گل بهتنهایی وهن به ملت، دولت و کشور است. بعد هم نظم و ترتیب اجرای مراسم را ببینید. قرار است این مراسم، ادای احترام و تجدید میثاق باشد. اما از سکون، آرامش، نظم و ترتیبی که لازمه اینگونه مراسم است، خبری نیست.
البته که مشکلات کشور بزرگتر و جدیتر از این ایرادات بهظاهر جزئی هستند، اما باور بفرمایید همه اینها نزد رقبا و طرفهای خارجی بهچشم میآیند و در جدی گرفتن ما و مذاکرات و روابط خارجی موثر هستند. برای همین است که در همه دانشکدههای علومسیاسی دنیا که به کار تربیت کادر دیپلماتیک مشغول هستند، «پروتکل و تشریفات» تدریس میشود. بههمریختگی و ناآراستگی موجب تقلیل وزن سیاسی ما در دنیا و وهن به ملت و پرچم ملی است.