| کد مطلب: ۱۱۸۴۸

دوقطبی داریم، خوبش را هم داریم

یادم هست هر بار که یک زندانی آزاد شده، خوشحال شده‌ام. این خوشحالی را هم پنهان نکرده‌ام. حتی در مقابل کسانی که می‌گفتند این آزادی‌ها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد، موضع می‌گرفتم و می‌گفتم، آزادی همیشه خوب است؛ به هر بهانه‌ای که باشد. بیشتر از همه هم به جنبه اخلاقی و انسانی ماجرا نظر داشتم چراکه معتقد بودم آن کسی که دربند است، دوست، برادر، خواهر، پدر، مادر و همکار هم دارد و احیاناً فرزندی، همسری یا معشوق و معشوقه‌ای و چه لزومی دارد که این همه آدم در رنج و عذاب باشند. حتی وقتی بعضی دوستان می‌گفتند ایام انتخابات نزدیک است و این نیمچه آزادی‌بیان یا آزادی جمعی از زندانیان سیاسی به‌دلیل گرم کردن تنور انتخابات است؛ بازهم می‌گفتم ایرادش چیست؟ آزادی را باید قدر دانست و مغتنم شمرد ولو اندک، مختصر و محدود و از هر فرصت کوتاهی باید سود جست برای گشایش بیشتر. با همین منظری که خدمت‌تان عرض کردم به‌شدت منتظر آزادی نیلوفر حامدی و الهه محمدی بودم. اصلاً هم برایم مهم نبود کسانی که حکم آزادی این دو را امضاء می‌کنند چه سودایی در سر دارند. مهم آزادی آن‌ها بود و پایان یافتن این همه چشم‌انتظاری از سوی خانواده‌های صبور، دوستان نزدیک و دور و مردمی که نگران سرنوشت آن‌ها بودند. خُب، الحمدلله این آرزو محقق شد و پریروز این بچه‌ها آزاد شدند. اما هنوز طعم شیرینی آزادی آن‌ها در کام جامعه ایرانی ننشسته بود که خبر آمد برای بی‌حجابی آن‌ها پرونده جدیدی تشکیل شده است. اول فکر کردم شوخی است. احتمال دادم این شوخی بی‌مزه یا دستپخت تندروها باشد که ذاتاً دشمن زیبایی و آزادی‌اند در هر شرایطی یا محصول اپوزیسیون مشنگِ خارج از کشور که معمولاً در فرجام با تندروهای داخلی هم‌سو و هم‌نظرند و غایت‌شان یکی است. کمی هم صبر کردم بلکه تکذیبیه‌ای از سوی مراجع رسمی صادر شود که تا الان نشده است و حالا مانده‌ام که یعنی چه؟ یعنی همان کسانی که توانسته‌اند برخی از نهادها را راضی کنند تا این بچه‌ها آزاد شوند و بی‌خود و بی‌جهت برای مملکت هزینه نتراشند، برای همین بچه‌ها دوباره پرونده تشکیل داده‌اند؟ یا اینکه همان‌ها که اصرار داشته‌اند این بچه‌ها باید در زندان بمانند تا گیس‌شان همرنگ دندان‌های‌شان شود، گفته‌اند حالا که قرار است این‌ها را آزاد کنید، یک پرونده دیگر دست‌به‌نقد برای‌شان تشکیل بدهید تا هم خودشان خیلی خوش به حال‌شان نشود و هم آن‌هایی که از آزادی آن‌ها لبخند بر لبان‌شان نشسته، بدانند یک من ماست چقدر کره دارد.

نمی‌دانم؛ اینکه کار چه کسی است، نمی‌دانم اما این را خوب می‌دانم این پرونده را هر کسی تشکیل داده و با هر نیتی، خوب می‌دانسته چه دارد می‌کند. پیام دریافت شد. منتهی این را هم خوب می‌دانم چنین رفتاری به‌نفع هرکسی که باشد به‌نفع مملکت نیست و در پس این تصمیم هیچ مصلحت و تدبیری نهفته نیست. بی‌شک بسیاری از رسانه‌های خبری دنیا سرنوشت این دو خبرنگار را دنبال می‌کنند. واقعاً چه خواهند گفت اگر خبردار شوند این دو زندانی، هنوز از زندان بیرون نیامده گرفتار دردسر جدیدی شده‌‌اند. مردم منتظرند ببینند چرا این دو خبرنگار این‌همه‌مدت را در زندان سپری کرده‌اند اما هنوز پاسخ این پرسش را دریافت نکرده‌اند که با شگفتی دیگری مواجه می‌شوند. جالب اینکه در تمام تصاویری که رسانه‌ها از این دو خبرنگار منتشر کرده‌اند، هر دوی آن‌ها حجاب متعارف این روزها را رعایت کرده‌‌اند. اگر این اندازه از حجاب موجب گرفتاری و تشکیل پرونده می‌شود پس باید برای میلیون‌ها ایرانی دیگر هم چنین وضعیتی پیش بیاید و این خودش پیام بسیار دلگرم‌کننده‌ای است در آستانه انتخابات! اما اگر دور از چشم خبرنگاران و مردمی که این تصاویر را ضبط کرده‌اند کشف حجابی در حد جرم رخ داده، بازهم باید منتظر بود که این اتهام به هرکسی می‌تواند زده شود و این هم پیام دلگرم‌کننده‌ای است به ملت همیشه در صحنه.

اما چیزی که عیان است و نیاز به کنکاش چندانی ندارد اینکه، تشکیل‌دهندگان چنین پرونده‌ای خواسته‌اند بگویند زیاد پررو نشوید. فکر نکنید به این راحتی‌ها بازی تمام شده است. ما همیشه حواس‌مان به شما هست و هر وقت اراده کنیم به هر بهانه‌ای می‌توانیم در خدمت‌تان باشیم. درست هم می‌گویند و اتفاقاً این میزان صراحت به‌مراتب بهتر از سخنان بعضی از بزرگواران است که در آستانه انتخابات می‌گویند اصلاً چیزی به‌نام دوقطبی با حجاب و بی‌حجاب نداریم. با این اتفاق همه ما فهمیدیم که دوقطبی داریم و اتفاقاً خوبش را هم داریم.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار