انوش اسفندیاری عضو اندیشکده تدبیر آب ایران: با انتقال آب فقط مشکل تهران را به تاخیر میاندازیم
انوش اسفندیاری، عضو اندیشکده تدبیر آب ایران در گفتوگو با هم میهن به این نکته اشاره دارد که انتقال آب به تهران در مقابل کمبودهایی که وجود دارد در حد یک مُسکن است و باید مصرف آب در تهران را کنترل کرد.

انوش اسفندیاری، عضو اندیشکده تدبیر آب ایران در گفتوگو با هم میهن به این نکته اشاره دارد که انتقال آب به تهران در مقابل کمبودهایی که وجود دارد در حد یک مُسکن است و باید مصرف آب در تهران را کنترل کرد. او میگوید راهحل اساسی کنترل جمعیت تهران و مدیریت مصرف است. اسفندیاری گفته توسعه در کشور ما آبمحور است و دولتمردان تلاش داشتند متناسب با رشد اقتصادی آب بیشتری به بخش کشاورزی و دیگر بخشها بدهند اما باید این رویه تغییر کند. او انتقال آب از دریای عمان و دریای خزر را نیز طرحهایی خیلی خطرناک میداند که ممکن است هر لحظه متوقف شود و به یک تراژدی تبدیل شود.
انتقال آب سد طالقان میتواند مشکل بیآبی تهران را حل کند؟
این انتقال در مقابل کمبودهایی که در مورد آب تهران وجود دارد تنها یک مُسکن میتواند باشد و در مورد راهحل درست بارها این بحث مطرح شده که باید مصرف در تهران را کنترل کرد. درصد و میزان آبی که از سد طالقان به تهران میآید خیلی کم است. برای تهران به طور متوسط حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب در هر سال تامین میشود.
علت اینکه این موضوع برجسته شده به خاطر شرایطی است که در شهر تهران حاکم است و سدها کاملاً در حال تخلیه هستند و باعث شده به آب زیرزمینی فشار بیاید؛ در واقع نجاتدهنده اصلی تهران، آب زیرزمینی است که در حدود ۶۰ درصد آب مورد نیاز را تامین میکند درحالیکه در سالهای عادی فقط ۳۰ درصد از آبهای زیرزمینی تامین میشد. با توجه به فرونشست سریعی که در مناطق غربی تهران است طبیعتاً این موضوع خطراتی را ایجاد میکند و در حقیقت ما با این راهکارها فقط مسئله و مشکل آب تهران را به تاخیر میاندازیم. وقتی فرونشستها زیاد شود و چاهها قدرت تخلیه نداشته باشند طبیعتاً این راهحل نیز امیدبخش نیست.
اینکه آب یک شهر و استان دیگر را در تهران مصرف کنیم چه عواقبی دارد؟
نکته خوبی را گفتید، تمام هزینههایی که برای یک طرح میشود لزوماً هزینههای مالی نیست بلکه هزینههای اقتصادی و محیط زیستی هم دارد. یکی از مسائل این است که خسارتهایی را به اقتصاد یک منطقه وارد میکنیم برای اینکه آب را به تهران منتقل کنیم. مثلاً شهریار منطقهای است که در گذشته خیلی تحت تاثیر این موضوع بوده و آسیبهایی که دیده بسیار زیاد است و وضعیت آب زیرزمینی آن منطقه بدتر هم شده است. کرج نیز مشکلاتی را دارد و حالا این مشکلات به دشت قزوین هم رسیده است. مهمتر از همه سد سفیدرود است که آب شاهرود وارد آن میشده که امسال یکی از سالهای بسیار دشوار برای مردم پاییندست سد سفیدرود بود.
راهحل اساسی چیست؟
راهحل اساسی کنترل جمعیت شهر تهران و مدیریت مصرف با امکاناتی که در اختیار ساکنان تهران وجود دارد، است. باید اندازهگیری مصرف به نحو درستی صورت بگیرد و باید در هر مجتمع متوسطگیری انجام شود. وقتی کنتور پرمصرفها و کممصرفها را یک رقم متوسط درنظر میگیرند باعث میشود قبض مردم نیز بسیار زیاد بیاید و این شیوه اصلا مدیریت مصرف نیست.
ممکن است این شیوه وضعیت مالی شرکتهای آب را بهتر و یا زیادی بهتر کند اما تاثیری بر روی مدیریت مصرف ندارد. از طرفی فشار آب هم کم شده که به نوعی محدودیت محسوب میشود. بر روی مردم هم فشار مالی آمده که باید پمپ و منبع بخرند که اصلاً راهحل درست و مناسبی نیست. اینکه تلاش کنیم از اطراف تهران برای تهران آب بیاوریم بیشتر عکسالعملی و منفعلانه است و در درازمدت هیچ مشکلی را حل نمیکند، حتی ممکن است از فرصت استفاده کنند و یک طرح انتقال آب جدیدی را نیز شروع کنند ولی این موضوع تا کی میخواهد ادامه پیدا کند؟ این سوالی است که برای آن پاسخی نیست.
با توجه به اینکه ایران نسبت به مناطق همجوار خود به طور نسبی منابع آبی خوبی دارد باید به سمت این برود که توسعه را با توجه به امکانات آبی انجام دهد. تاکنون اینگونه بوده که توسعه در کشور ما آبمحور بوده و دولتمردان سعی میکردند که فعالیتهای اقتصادی را در نظر بگیرند که آب بیشتری نیاز دارد و همیشه تلاش میکردند متناسب با رشد اقتصادی آب بیشتری به بخش کشاورزی و سایر بخشها اختصاص دهند اما باید این رویه تغییر کند. مدتهاست که این قضیه گفته شده که باید توسعه کمآببر داشته باشیم. ما کشوری هستیم که از نظر فرهنگی مزیت نسبی داریم و باید بر روی اقتصاد فرهنگی و شیوههای اقتصادی و توسعه فرهنگی کار کنیم.
گاهی طرحهایی مانند انتقال آب دریای خزر و یا دریای عمان مطرح میشود، این طرحها را چگونه میبینید؟
این طرحها خیلی خطرناک است برای اینکه هزینههای آن بسیار بالا است و ممکن است هر لحظه متوقف شود و اگر متوقف شود باعث یک تراژدی خواهد شد. تامین برق این پروژهها بسیار دشوار است و همچنین هزینههای ارزی بسیار زیادی دارد و حتی به جز اجرا در نگهداری و بهرهبرداری آن باید هزینههای زیادی را متقبل شد. چون هزینه تمامشده آب با این شیوه بالا است با اقتصاد ما جور درنمیآید.