به تاریکخانهی باجنیوزها نور بتابانیم
پاسخهای حدیث خسروی مدیر روابطعمومی نوبیتکس به پرسشهای باشگاه روزنامهنگاران ایران را در این گزارش میخوانید.

به گزارش هممیهن آنلاین؛ پاسخهای حدیث خسروی مدیر روابطعمومی نوبیتکس به پرسشهای باشگاه روزنامهنگاران ایران را در ادامه میخوانید:
چه موضوعی در سال جدید شما را نگران میکند و چه موضوعی به شما اطمینان خاطر میدهد؟
موضوعی که در سال جدید من را نگران میکند بیش از هرچیز وضعیت فرهنگی و شکاف اجتماعی است؛ همه ما میدانیم ناترازی انرژی، تحریم بینالمللی و تورم با مدیریت صحیح و تعامل با جهان بهبود مییابد اما شکافهای اجتماعی که به واسطه فقر و عدم توزیع عادلانه ثروت و افزایش ضریب جینی به شکافهای قومی، منطقهای و ... تبدیل میشوند بیش از هرچیز ایران ما را در معرض خشم و خشونت فزاینده قرار میدهد. این شکاف به واسطه تغییرات اقلیمی و زیستمحیطی در جغرافیای ایران بسیار نگران کننده است. امیدوارم بتوانیم از این شکاف بکاهیم.
در عصری که اخبار جعلی و فیکنیوز گسترش یافته، شما چگونه به بازگرداندن اعتماد عمومی به اطلاعات کمک میکنید؟
بررسی منابع مختلف برای راستی آزمایی یک گزاره (چه در نقش خواننده و چه در نقش نگارنده) و داشتن میزانی از شک و دیده منتقدانه لازمهی زمانه ما برای تشخیص اخبار جعلی در جهان پر سرعت شبکههای اجتماعی است.
با باجنیوزها چه میکنید؟ راه مقابله با آنها چیست؟
سال ۱۴۰۳ با باج نیوزها یا هر آنچه که با هدف تخریب منتشر میشود، درگیر بودم. با این تجربه امروز بیش از هر زمانی معتقدم راه مقابله با آن افشاگری و شفاف کردن منشا این اقدامات است. به عبارت بهتر باید بر تاریکخانهای که علاوه بر ایجاد ازدحام خبری و گم کردن جریانهای آگاهیدهنده به اعتبار روزنامهنگار و رسانه به عنوان راوی حقیقت آسیب میزند، نور بتابانیم و هرکسی به سهم خود در کنار زدن دیوارهای این اتاق تاریک نقش داشته باشد.
برای شما، تفاوت اصلی میان روایتسازی در روزنامهنگاری و روایتسازی در روابط عمومی چیست؟ آیا این دو میتوانند در نقطهای به هم برسند؟
نقطه اشتراک این روایت سازی در آن سوی میز و در مخاطب نهفته است. اگر یک برند بخواهد روایت خود را به شکلی روان و بدون تبلیغات و فریبهای رایج تبلیغاتی به مخاطب ارائه دهد، لازم است بیش از هر زمانی استانداردهای کسبوکاری و برندی خود را با دغدغههای عمومی و حل مساله برای عموم مردم گره بزند. و همچنین از نگاه کردن به جامعه با دید مشتری فاصله گرفته و مانند یک روزنامهنگار اولویت را انسان و شهروندان در نظر بگیرد و از این قاب مسائل را نگاه و روایت کند.
آیا روزهایی بوده که احساس کرده باشید بین حقیقتی که میدانید و پیامهایی که باید به جامعه منتقل کنید، در تنگنا قرار نه گرفتهاید؟ چگونه با این تناقض کنار آمدهاید؟
تا به امروز من با یک مرز اخلاقی مشخص کارم را پیش بردهام. از خودم سوال میپرسم آیا صرفا سلیقه و عقیده شخصی تو با این پیام مخالف است یا آنچه که به مخاطب منتقل میکنیم سبب خطا، آسیب و یا پنهان شدن واقعیت میشود؟ اگر جواب سوال دوم مثبت باشد آیا نمیتوانم برای انتقال حقیقت و شفاف بودن با کسبوکارم به توافق برسم؟ و اگر باز هم پاسخ مثبت باشد آن زمان لازم است مسئولیت انتقال آن پیام مخدوش را به عهده نگیرم و فضا را واگذار کنم.
چه چیزی بیش از همه شما را در حرفه PR تحت تأثیر قرار میدهد؟ انسانها، چالشها یا تغییرات اجتماعی؟
همواره انسانها. چالشها و تغییرات اجتماعی گذراست و ما انسانها در طول سالیان برای انواع این چالشهای و تغییرات آبدیده شدهایم اما آنچه هرگز برای من کم اهمیت یا ساده نمیشود، احساس و افکار عموم نسبت به سوژهای است که من میتوانم در بهبود آن نقشی داشته باشم.
چگونه میتوانید در میان تمام تناقضات و فشارهای اجتماعی، جایی برای امید باز کنید و آن را ترویج کنید؟
نمیدانم در ترویج امید موفق بودهام یا نه اساسا ترویج امید اولویتم نیست؛ اما امیدوار بودن تنها کاری است که بلدم. فکر میکنم امیدداشتن لازمه زنده ماندن و عاشق این سرزمین بودن است. منِ شهروند اگر بتوانم با هر سختیای که شده نور کوچکی از امید را زنده نگهدارم، حتما روزگاری این امیدهای کوچک سرزمین ایران در برمیگیرد.
وقتی به گذشته خود فکر میکنید، آیا حرفه روزنامهنگاری شما را به شخصیتی مبدل کرده که اکنون هستید؟ چه ارزشهایی از آن دوره هنوز در شما زنده است؟
آنچه از روزنامه نگاری با من ماند پرسشگری است. پرسشگری به نوعی برای من آغاز یادگرفتن هرچیزی و یا یافتن هر حقیقتی است و اساسا در روابط عمومی پرسشگر بودن نیز راهگشاست.
معنای زندگیتان را از کجا میگیرید؟ آیا در میان تمام روایتها، حقیقتی را یافتهاید که معنای خاصی به زندگی شما بخشیده باشد؟
طبیعت؛ به طور خاص کوهستان، روایت حضور چندهزار ساله انسان در کوهستانها به نوعی ترجمهای از سرسختی و دوام آوردن است که برایم الهام بخش است.