صنعت فلج شده
سیاستهای تحریمی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده، ضربات سنگینی بر پیکر اقتصاد ایران وارد کرده است. این تحریمها، با هدف فلجکردن اقتصاد کشور، بخشهای کلیدی مانند نفت، پتروشیمی، معدن و فولاد را نشانه گرفتهاند.

سیاستهای تحریمی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده، ضربات سنگینی بر پیکر اقتصاد ایران وارد کرده است. این تحریمها، با هدف فلجکردن اقتصاد کشور، بخشهای کلیدی مانند نفت، پتروشیمی، معدن و فولاد را نشانه گرفتهاند. در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ با خروج یکجانبه از توافق هستهای (برجام)، سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران اعمال کرد.
این سیاست شامل تحریمهای گستردهای بود که بهطور مستقیم صادرات نفت، محصولات پتروشیمی، فلزات و سایر صنایع استراتژیک ایران را هدف قرار داد. پیش از اعمال تحریمها، تولید نفت ایران به حدود 3/8 میلیون بشکه در روز رسیده بود. با اعمال تحریمها، این رقم به 2/1 میلیون بشکه در روز کاهش یافت. صادرات نفت نیز از 2/5 میلیون بشکه در روز به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز سقوط کرد.
این کاهش شدید، درآمدهای ارزی کشور را بهشدت تحت تأثیر قرار داد و منجر به افزایش کسری بودجه شد. با کاهش صادرات نفت، ذخایر نفتی ایران بهسرعت پر شد. ظرفیت ذخیرهسازی نفت کشور حدود ۱۰۰ میلیون بشکه برآورد میشود. با کاهش صادرات، این ظرفیت بهسرعت تکمیل شد و ایران مجبور به کاهش تولید نفت شد تا از سرریز شدن ذخایر جلوگیری کند. این وضعیت، علاوه بر کاهش درآمد، به تجهیزات و زیرساختهای نفتی نیز آسیب رساند. صنعت پتروشیمی ایران، بهعنوان دومین منبع درآمد ارزی کشور نیز تحت تأثیر تحریمها قرار گرفت.
پیش از تحریمها، ظرفیت تولید محصولات پتروشیمی ایران حدود ۶۵ میلیون تن در سال بود که برنامهریزی شده بود تا سال ۲۰۲۵ به ۱۰۰ میلیون تن برسد اما با اعمال تحریمها، بسیاری از پروژههای توسعهای متوقف شد و تولید به حدود ۵۰ میلیون تن در سال کاهش یافت. همچنین، صادرات محصولات پتروشیمی از ۲۰ میلیارد دلار در سال به کمتر از ۱۰ میلیارد دلار کاهش یافت. ایران در سالهای اخیر به یکی از تولیدکنندگان بزرگ فولاد در جهان تبدیل شده بود.
تولید فولاد ایران در سال ۲۰۱۷ حدود ۲۱ میلیون تن بود که قرار بود تا سال ۲۰۲۵ به ۵۵ میلیون تن برسد اما تحریمها باعث کاهش تولید به ۱۷ میلیون تن و کاهش صادرات به کمتر از ۵ میلیون تن رسید. این کاهش تولید و صادرات، علاوه بر از دست رفتن بازارهای بینالمللی، به بیکاری هزاران نفر در این صنعت منجر شد. صنعت معدن ایران، با دارا بودن ذخایر غنی از مس، روی، طلا و سایر فلزات گرانبها، یکی از بخشهای مهم اقتصادی کشور محسوب میشود.
پیش از تحریمها، سرمایهگذاریهای گستردهای برای توسعه معادن در حال انجام بود اما با اعمال تحریمها، بسیاری از شرکتهای خارجی از ایران خارج شدند و پروژههای توسعهای متوقف شد. این وضعیت، تولید مواد معدنی را بهشدت کاهش داد و درآمدهای ارزی حاصل از صادرات این محصولات را نیز تحت تأثیر قرار داد. کاهش تولید و صادرات در بخشهای نفت، پتروشیمی، فولاد و معدن، منجر به بیکاری گسترده در این صنایع شد. برآوردها نشان میدهد که بیش از ۵۰۰ هزار نفر در این بخشها شغل خود را از دست دادهاند.
این بیکاری گسترده، نارضایتی عمومی را افزایش داده و به مشکلات اجتماعی متعددی منجر شده است. در حال حاضر که ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده است و دو ماه از آغاز دوره دوم ریاستجمهوری او میگذرد، ایران با چالشهای بیسابقهای در زمینه روابط خارجی و اقتصادی مواجه است. طی این مدت، ترامپ به صراحت برخی از پیشنهادات مذاکراتی و همچنین تهدیداتی در رابطه با توافقات جدید با ایران مطرح کرده است. این وضعیت، چشمانداز جدیدی برای اقتصاد ایران و سیاستهای اقتصادی آن رقم میزند.
دولت ترامپ در دوره اول خود از سیاستهای «فشار حداکثری» برای مقابله با ایران استفاده کرد اما در این دوره جدید، شاهد پالسهای مختلفی هستیم که نشان میدهند احتمال مذاکره و حتی تغییر رویکردهای سختگیرانه وجود دارد. ترامپ بهطور مشخص اعلام کرده که آماده است با ایران وارد مذاکرات جدیدی شود، مشروط بر اینکه تهران آمادگی برای انجام تغییرات جدی در سیاستهای هستهای خود را داشته باشد. این رویکرد میتواند مسیر اقتصادی ایران را بهشدت تغییر دهد. در صورتی که ایران تصمیم بگیرد از مذاکرات با آمریکا خودداری کند، همچنان با تشدید فشارهای تحریمی روبهرو خواهد بود.
این وضعیت میتواند باعث ادامه کاهش درآمدهای ارزی و آسیب به صنایع کلیدی مانند نفت، پتروشیمی، فولاد و معدن شود. ادامه تحریمها به معنای افزایش مشکلات اقتصادی برای مردم ایران است، از جمله افزایش نرخ تورم، بیکاری، کاهش قدرت خرید و سایر چالشهای اجتماعی. در صورتی که مذاکرات به نتیجه برسد و تحریمها کاهش یابند یا رفع شوند، ایران میتواند به یک فضای اقتصادی متفاوت وارد شود.
با توجه به تاریخچه و تغییرات غیرمنتظره سیاستهای آمریکا در قبال ایران، این سوال مطرح است که آیا ایران میتواند به آمریکا بهعنوان یک شریک قابل اعتماد نگاه کند. تجربه نشان داده است که حتی پس از مذاکرات و توافقات، ممکن است آمریکا بهطور یکجانبه تصمیماتی بگیرد که بر روابط و اقتصاد ایران تأثیر منفی بگذارد. بنابراین، ایران باید با احتیاط بیشتری به سیاستهای آمریکا نگاه کند و در کنار مذاکره، مسیرهای دیگر برای تقویت اقتصاد خود ایجاد کند. اگرچه ایران بهطور مستقل قادر به مقابله با تحریمها است، اما نیاز به رفع این تحریمها برای احیای واقعی اقتصاد و افزایش توان تولیدی و صادراتی احساس میشود.