حجتالله صیدی، اطهره نژادی و حجت میرزایی در آیین رونمایی از کتاب «تراژدی توسعه» موضوع عقبماندگی اقتصاد ایران از سایر کشورها را بررسی کردند
حلقه مفقوده توسعه
اگر قرار باشد که ایران کشور اول منطقه در حوزه توسعه شود، باید حتما از کشورهای عربستان و ترکیه پیشی بگیرد. این در حالی است که یک فاصله ۸۰ میلیارد دلاری بین ایران و این کشورها وجود دارد.
آیین رونمایی از کتاب «تراژدی توسعه» روز شنبه، 21 مهرماه سال 1403 برگزار شد. در این نشست، مهمانان ضمن ارائه توضیحاتی درباره توسعه و مسیر آن که از دیرباز یکی از دغدغههای ایرانیها بوده است، مطالعه کتاب مذکور را پیشنهاد کردند. در این نشست حجتالله صیدی، رئیس سازمان بورس، اطهره نژادی، معاون وزیر راه و شهرسازی، حجت میرزایی، اقتصاددان و محمدرضا کارچی، نویسنده کتاب در خصوص توسعه در ایران و کژکاردیها در این مسیر صحبت کردند.
جواد طباطبایی در کتاب «مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی» درباره تجددخواهی عباسمیرزا نوشته است: «سدههایی از تاریخ ایران که پیشتر دور گذار نامیدهایم، با چیره شدن آقامحمدخان بر بخش بزرگی از این کشور به پایان رسید. جانشین او، فتحعلیشاه، در سال 1213 هجری، فرزند خود، عباسمیرزا را بهعنوان ولیعهد به دارالسلطنه تبریز اعزام کرد و شش سال پس از آن، نخستین دوره جنگهای ایران و روس به فرماندهی نایبالسلطنه آغاز شد.
این جنگ از نخستین رویاروییهای ایران و نظام اجتماعی و سیاسی آن با وجهی از پیامدهای دوران جدید بود که روسیه بهرهای از آن یافته بود. نظام سیاسی ایران مبتنی بر فرمانروایی ایلی و متکی بر ایلات و عشایر بود و در این جنگ، ارتش از شیوههای کهن و منسوخ لشکرکشی سنتی سود میجست و جنگافزارهای آن، بهطور عمده شمشیر، تیر و کمان یا تفنگهای فتیلهای بود. درحالیکه ارتش روسیه به جنگافزارهای جدید از جمله توپخانه سنگین مجهز بود و با شیوههای جدید اروپایی به جنگ میپرداخت. در این جنگ، ارتش ایران شکست سختی متحمل شد و دور نخست جنگهای ایران و روس با معاهده صلح گلستان (29 شوال 1228 / 21 اکتبر 1812) به پایان رسید و ایالتهای شمالی ایران تا گرجستان به تسلط روسیه درآمد. شکست ایران موجب شد که عباسمیرزا و کارگزاران حکومتی دارالسلطنه تبریز به فکر اصلاحات بیفتند که از پیامدهای مهم آن بازسازی ارتش با شیوههای نو راهبرد نظامی و جنگاوری بود.»
بالاخره، در عصر دلگیر یکی از روزهای استقرار حکمرانی قاجاریه بر کشور، عباسمیرزا خطاب به نماینده ناپلئون، سخنانی گفت و از دلایل پیشرفت غربیها پرسید. آنچه که امروز میدانیم آن است که حلقه مفقوده در پرسشهای نائبالسلطنه قجری، توسعه بوده است. عباسمیرزا آن روز پرسیده بود: بیگانه! آن چه قدرتی است که شما را تا این اندازه از ما برتر ساخته است؟ دلایل پیشرفت شما و ضعف ثابت ما کدام است؟ شما هنر حکومت کردن، هنر پیروز شدن، هنر بهکار انداختن همه وسایل انسانی را میدانید.
درصورتیکه ما گویی محکوم شدهایم که در منجلاب جهل غوطهور باشیم و به زور درباره آینده خود بیاندیشیم. آیا قابلیت سکونت و باروری خاک و توانگری مشرقزمین از اروپای شما کمتر است؟ اشعه آفتاب که پیش از آن که به شما برسد نخست از روی کشور ما میگذرد، آیا نسبت به شما نیکوکارتر از ماست؟ آیا آفریدگار نیکیدهش که بخششهای گوناگون میکند، خواسته است که با شما بیش از ما همراهی کند؟ من که چنین اعتقادی ندارم. پسای بیگانه به من بگو که چه باید بکنم تا جان تازهای به ایرانیان بدهم. آیا من هم باید که مانند این تزار مسکو که کمی پیش از این از تختش پایین میآمد تا شهرهای شما را تماشا کند از ایران و تمام این دستگاه پوچ ثروت دست بکشم؟ یا بهتر آن است که مرد خردمندی جستوجو کنم و هرچه را که شایسته و بایسته یک شاهزاده است از او بیاموزم؟
هنر توسعهورزان
حجتالله صیدی، رئیس سازمان بورس در این آیین، چشمانداز ایران در مسیر توسعه را تشریح کرده و گفت: توسعهورزان روزگار سختی را گذراندهاند. آنهایی که در راه توسعه گام برمیدارند، میدانند که چه کار سختی پیش روی خود دارند. در این کتاب به چشمانداز توسعه در سال 1404 ایران پرداخته شده است. رئیس سازمان بورس یادآوری کرد: اگر قرار باشد که ایران کشور اول منطقه در حوزه توسعه شود، باید حتماً از کشورهای عربستان و ترکیه پیشی بگیرد. این در حالی است که یک فاصله 80 میلیارد دلاری بین ایران و این کشورها وجود دارد.
صیدی اظهار کرد: اکنون بر اساس ارزش اسمی، اقتصاد امارات از ما جلوتر است و در حال حاضر کشور ما ایران، در رده چهارم منطقه قرار گرفته است. همچنین بر اساس شاخص قدرت خرید، کشور سوم در منطقه هستیم. برای بهبود این وضعیت در سال آینده، باید معادل 56 درصد رشد در اقتصاد داشته باشیم تا بتوانیم جایگاه کشور اول منطقه را از آن خود کنیم. این مهم ملزم آن است که سالانه 15 درصد رشد را در برنامه اقتصاد کشور بگنجانیم.
صیدی در ادامه به یک نوع دیگر از برنامهریزی اشاره کرد و گفت: یک برنامه دیگر که کشور میتواند داشته باشد، حفظ جایگاه کنونی ایران است. برای اینکه موقعیت فعلی خود را حفظ کنیم و به روال سابق، کشور سوم منطقه بمانیم هم باید تلاش کنیم. چراکه در سالهای گذشته، حفظ همین روال نیز سخت شده است. رشد از طریق سرمایهگذاری رخ میدهد و تشکیل سرمایه سالهای اخیر در کشور، نرخ منفی داشته است.
این بدان معناست که استهلاک سرمایه از میزان سرمایهگذاری ایران بیشتر بوده است. صیدی همچنین به برنامههای لازم برای حفظ جایگاه فعلی ایران پرداخت و ادامه داد: کشور به حدود 200 میلیارد دلار در سال سرمایه نیاز دارد تا بتواند جایگاه فعلی خود را در همین رتبه حفظ کند. راز افزایش سرمایه در کتاب، این است که نحوه بهکارگیری سرمایه هم روش صحیحی داشته باشد و این تنها هنری است که از دست توسعهورزان برمیآید. به همین دلیل به همه دغدغهمندانی که نگران آینده ایران هستند، توصیه میکنم همگی این کتاب را بخوانند تا ایران سربلند و توسعهمحور شود.
بحران انباشتزدایی
محمدرضا کارچی، نویسنده کتاب ضمن تشکر ویژه از مهمانان گفت:250 سال است که ایران درگیر آن است که چه چیز در غرب، کدام موضوع و کدام مفهوم در غرب، توانست آنان را به توسعه برساند؟ ایران با همه ظرفیتها و منابع نتوانسته به مفهوم توسعه آن طور که شایسته است دست یابد. سوال این است که چه اتفاقی رخ میدهد که ما، کشوری که مدعی توسعه است نتوانسته آنطور که شایسته ایران است به توسعه دست یابد؟ کارچی که در ادامه از اشاره به موقعیت ایران در زمان ایلات و عشایر امتناع کرد، توضیح داد: به قول آقای فراستخواه که به خلقیات ایرانیها اشاره میکنند به واسطه روح غارتگری که در ایران رسوخ کرده بود و به دلیل آنکه زمانی ایران در ثبات نبود، مفهوم توسعه و پایداری هم در کشور وجود نداشت.
کارچی ادامه داد: نکته اساسی که در توسعه و تضاد با کشور وجود دارد، مفهوم انباشتزدایی بوده است. این بدان معناست که سرمایههایی در کشور به دست آمده است اما هنگام استفاده از این سرمایهها در برنامهریزی توسعه موفق نبودیم. درست است که اکنون هم عقب نیستیم اما در حکمرانی خلأهایی داریم. مخاطب توسعه در ایران، مخاطب همگانی نیست.
مردم کشور توسعهیافته، توسعهخواهانی هستند که باید با تمام وجود خود توسعه را بخواهند. نویسنده کتاب تراژدی توسعه اظهار کرد: اینکه کشور در یک فضای اخلاقی به توسعه دست یابد، خود تبدیل به مانعی برای توسعه شده است. ما در حال حاضر در یک وضعیت نافرمی هستیم که با رزومهسازی فرهیختگان فیک و غیراصیل مواجه شدهایم. در این مفهوم، این غیراصیلان به مرجعیت نخبگان تبدیل شدهاند. تبدیل عادل فردوسیپور به مهران رجبی است که فضای نخبگی را تبدیل به فضای زرد کرده است.
محمدرضا کارچی در ادامه بیان کرد: ما مردمان ایران، بیشتر از همیشه نیاز داریم که روح زمانه تبدیل به یک جریان توسعهخواه شود. با توجه به روح خلقیات مردم، ما بیشتر از آنکه به انباشت سرمایه فکر کنیم، به تفکر انباشتزدایی رسیدهایم. دکتر کاتوزیان در کتاب ایران جامعه کوتاهمدت، به جامعه کوتاهمدت اشاره میکنند. ما در همین جامعه، جامعه بلندمدتی که افق بلندمدت برای ایران متصور شوند را نداشتهایم.
این نویسنده با تاکید بر همین موضوع یادآوری کرد: ما نیاز به سازمان تحقیق و توسعه آر.اند.دی در کشور داریم. دنیا هم همین مسئله را تجربه کرده است. سهمی که کشور از جیدیپی برداشت میکند، کمتر از یک درصد است. مدیران ردهبالایی و میانی کشور هنوز به فضای مطمئن نرسیدهاند و اطمینان ندارند که چطور از این سهم استفاده کنند. این یک حقیقت است که هر چقدر به آر.اند.دی اختصاص دهیم، دوباره به تولید کشور و چرخه صنعت بازمیگردد. این محقق همچنین گفت که در طول سه سالی که دولت سیزدهم بر روی کار بود، کتاب تراژدی توسعه مجوزهای لازم را دریافت نمیکرد.
او با اشاره به همین مسئله بیان کرد: تمام حرف من این است که باید بررسی شود چرا از 30 درصد تحقق برنامهها فراتر نمیرویم؟ تحقیق و توسعه دو فرایند درهمتنیده هستند که خروجی آنها منجر به توسعه زیرساختها و خلق محصولات جدید و استفاده از نوآوریهای فناورانه میشود. بیتردید همه عوامل و عناصر درگیر از سازمانهای دولتی گرفته تا سازمانهای خصوصی و شرکتها، بایستی در این بسته حرکتی و در قالب یک فرایند قرار بگیرند.
جوانان توسعهمحور
حجتالله میرزایی، اقتصاددان هم یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود. او بیان کرد: آقای کارچی دارای تفکر و دلسوز توسعه کشور هستند. اینکه چگونه جامعه را پرورش دهیم به چند نکته نیاز دارد که من در شرق آسیا دیدهام. سوال این است که جوانان ما دانشمند هستند پس چرا نمیتوانیم به هدف مهم توسعه برسیم؟ زمانی که یک کودک در کره، ژاپن یا چین به دنیا میآید و سه سال او تمام میشود، به کودکستان و در آموزشگاههای خاص میرود. این کودکان اصلاً چیزی را حفظ نمیکنند، یاد میگیرند که چگونه باید زندگی کنند.
در نتیجه، این جامعه به صورت همراه با توسعه پیش میرود و کودکان از همان بچگی آموختهاند به توسعه فکر کنند. فکر کنید ما قطار یعنی جوانان را در اقتصاد داریم اما ریلی برای پیشبرد اهداف ملی نداریم تا مدلها به خوبی پیش برود. البته هماهنگی و پیشرفت نیاز به بررسی دارد و شرایط دو کشور باهم متفاوت است.
او ادامه داد: حدود 10 تا 11 درصد منابع جهان در اختیار ماست و هر کس متعلق به این جغرافیا است به طور بالقوه ثروتمند محسوب میشود. ما نیاز داریم که یک سامانه مدیریتی قوی داشته باشیم که بتوانیم این منابع را به ثروت تبدیل کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم. اینکه ما ثروتمند نیستیم و شرایط دیگری داریم بر این دلیل استوار است که هماهنگ کردن و تلاش در یک جهت برای رسیدن به اهداف بزرگ، مشکلات خاص خود را دارد.
باید اگر فرصتی بود همه چیز را تغییر دهیم. مهم است که به سمت خصوصیسازی برویم. تعداد جمعیت دولتی در ایران بسیار زیاد است.در ژاپن این نفرات هستند که اقتصاد را توسعه میدهند و هر کس به زعم خود برای توسعه اقدام میکند.
او به انتقاد از مراکز دولتی و نیمهدولتی پرداخت و بیان کرد: سازمانها و شرکتهایی که نیمهخصوصی هستند هم در ایران از رانتها استفاده میکنند. بنا بر همین داده اگر بخواهیم هر چه زودتر به مفهوم توسعه برسیم، باید خیلی سریعتر به سمت خصوصیسازی شرکتهای اقتصادی برویم. انسانها باید در برابر مسئولیتی که بر عهده گرفتهاند مسئولیتپذیر باشند و راه را به درستی پیش بروند تا به توسعه مورد نیاز کشور عزیزمان ایران برسیم.
حجت میرزایی در ادامه با اشاره به وضعیت نامناسب سهم اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی، بر لزوم حرکت به سمت توسعه، اقتصاد مولد، خلق ارزشافزوده جدید، کاهش تصمیمات اشتباه و افزایش جذابیتهای منطقهای تأکید کرد و گفت: امروز سرنوشت اقتصاد ما به تصمیمات سیاسی گره خورده است. بخشی از آن به بهبود حکمرانی در عرصه سیاست داخلی و بخش دیگر هم به تغییرات مناسباتمان با دنیا مربوط است و تا اینها حل نشود هیچ اقتصاددانی نمیتواند کاری انجام دهد.
کسی که اندکی اقتصاد بداند، متوجه میشود که وضعیت اقتصاد ما، با همین وضعیت روزمره زندگی مردم و حسی که مردم و اهالی کسبوکار دارند و گزارشهای بانک مرکزی و مرکز آمار ارزیابی ارائه میدهد، نه با تصوراتی که در ذهن دولتمردان است و این گزارشهایی که از وضعیت تورم و بازار کار و مبادلات بینالمللی و هر شاخص دیگری وجود دارد، حاکی از آن است که روزبهروز درحال بدتر شدن است.
حل مسئله اقتصاد ایران هم نیاز به ۷ هزار صفحه ندارد بلکه ۷ صفحه برای آن کافی است. وضعیت امروز اقتصاد ایران نتیجه دو عامل مشخص یعنی مناسبات مبتنی بر ستیز و رویارویی با ارزشهای تثبیتشده جهانی و حکمرانی اقتصادی نامطلوب در داخل است. وضعیت امروز نتیجه یک نظام سرمایهداری کاملاً رفاقتی و فساد و تضعیف حقوق مالکیت و دولت ناکارآمد است. دیگر مشخصههایی که با عنوان حکمرانی نامطلوب میتوان نام برد نیز مانند نبود شفافیت و قانونگریزی در کشور و دیگری مناسبات نامطلوب در سطح دنیا و رویارویی با اقتصاد جهانی است.
میرزایی ادامه داد: ما در جایی ایستادهایم که با نظام ارزشی و اجتماعی و سیاسی دنیای امروز وارد رویارویی شدهایم. کشورهایی که شبیه به ما هستند و هیچ وجه مکملی هم با ما ندارند نیز بسیار محدود هستند. امروز فقط ۴ کشور ایران، ونزوئلا، کره شمالی و زیمبابوه این وضعیت را دارند و هیچ وجه تکمیلی هم نداریم. امروز حتی ونزوئلا هم درحال مذاکره و فروش نفت است.
زنان و توسعه
اطهره نژادی، معاون وزیر راه و شهرسازی در این نشست با بیان اینکه موضوع زنان و توسعه از دو منظر مورد بررسی قرار میگیرد، گفت: نخست موضوع توسعه و دوم اینکه زنان به عنوان نیمی از مخاطبان جامعه هستند و مهم این است که دولت یا دولتها که در بخشهای مختلف برنامهریزی میکنند، چگونه برای شرایط و حقوق زنان برنامهریزی لازم را انجام دهند.
او تاکید کرد: طبق گفته آقای پزشکیان، توان دختران ما نباید در راه احقاق حقوق آنها انجام شود بلکه باید ظرفیت آنها در راه پیشرفت کشور صرف شود. اگر پزشکیان موضوع فیلترینگ فضای مجازی را رفع کند، به این دلیل است با رفع فیلترینگ مشکلات بسیاری از زنانی که از طریق فضای مجازی امرار معاش میکنند، حل خواهد شد.
وی همچنین اظهار کرد: باید ابتدا همه راهکارها را شنید و جمعبندی کرد. بر همین اساس در مرحله نخست دولت آقای پزشکیان بر کارآفرینی زنان تاکید دارد. البته بیشتر زنان به دلیل شرایط مالی، اقتصادی یا استقلال مالی به دنبال اشتغال هستند. ولی کارآفرینی حوزهای است که هم به اقتصاد کشور و هم به اشتغال آنها کمک خواهد کرد. رسیدن به منابع مالی برای کمک به اشتغال زنان، ارتقاء مهارتهای دیجیتال و بهبود مهارتهای کارآفرینی از جمله برنامههایی است که دولت پزشکیان اجرایی خواهند کرد.