علی شریعتی فعال اقتصادی و عضو اتاق مشترک ایران و عراق میگوید:
جراحی اقتصادی رانتآور بود
علی شریعتی، عضو اتاق مشترک ایران و عراق، راهکار صادرات مازاد تولید را منطقی نمیداند. تحریمها، مهمترین مانع بر سر مبادلات تجاری و بهخصوص صادرات است. از سوی دیگر تا زمانی که مجامع بینالمللی به دلیل عدم پذیرفتن سوئیفت و افایتیاف به ایران اعتماد نداشته باشند، نمیتوان به تجارت با کشورهای خارجی پرداخت.
علی شریعتی، فعال اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی عراق در همین مورد به روزنامه هممیهن میگوید: «متاسفانه چشماندازی برای صادرات بیشتر نیست و اکنون در بازارهای هدف مانند عراق هم به مشکل خوردهایم.»
*شما هم معتقدید که سفره مردم کوچک شده و تقاضای داخلی برای فعالان اقتصادی ضعیف شده است؟
عرضه و تقاضا در بازارهای داخل، متأثر از شرایط اقتصادی و قدرت خرید مردم است؛ از یک طرف دولتیها اعتقاد دارند سفره مردم نسبت به گذشته هیچ تغییری نکرده است.
دولت معتقد است که میلیاردها دلار، برای واردات نهاده و گوشت ارز ترجیحی تخصیص میدهد. اگر این حرف درست باشد، نباید شاهد تورمی در قیمت این محصولات باشیم؛ اما متاسفانه، مردم کشور تورم با قدرت بیش از ۵۰ درصدی را احساس میکنند. تازه این تنها در حیطه 10 قلم کالای اساسی است. کالاهای مصرفی دیگر، متأثر از بازارهای بینالمللی هستند و با نوسانات ارز، تغییر قیمت میدهند.
*رئیس بانک مرکزی نیز چند وقت پیش اظهاراتی مشابه به آنچه منتقد آن هستید، داشت. به نظر شما مشکل از کجاست؟
از یک سو اعضای دولتی قیمت ارز را قبول ندارند و معتقدند این قیمت ارز تلگرامی است و نه ارزی که در بازار خرید و فروش میشود اما مشکل مواد اولیه و موارد دیگری که مردم درگیر آن هستند، این امر را تصدیق نمیکند و این یک چرخه معیوب است.
دولت میخواهد از افزایش آب دریاچه ارومیه هم دستاورد بسازد و این دوستان افزایش نزولات آسمانی را نیز دستاورد خود میدانند و این مسئله فضای گفتوگو را به شدت کاهش میدهد.
میگویند که قبول اشتباه و درک مسئله خودش ۵۰ درصد از راهحل است؛ اما ما اکنون شاهد این فرآیند نیستیم. به هرحال امسال، سال آخر دولت است و دولت سیزدهم هم قصد دارد که خود را دودورهای کند اما شرایط خیلی خاص است و روزبهروز بدتر هم میشود.
حل آن هم نیاز به تدبیر عمیقتری دارد. اینکه بگوییم اگر مردم در داخل محصولات را نمیخرند، میتوانیم همه مازاد محصولات خود را صادر کنیم، حرفی غیرکارشناسی است.
*یعنی امکان صادرات کاهش یافته است؟
ممکن است ما فضای صادراتی داشته باشیم اما اینکه بخواهیم این حجم از کاهش تقاضا را در بازارهای صادراتی سرریز کرده و اینگونه جبرانش کنیم، عملاً غیرممکن است. آن هم بازاری که امروز صادرکننده در آن با این همه مشکل مواجه است.
به هر حال ایران، بهشت واردات است و هر کس بتواند به هر طریقی که شده ارز دولتی میگیرد زیرا منافع واردکننده و دریافتکننده ارز دولتی، بسیار بیشتر از صادرکنندهای است که مجبور است ارز را وارد سامانه کند و با قیمتهای دولتی کار کند.
فرآیند و سیستم تجارت ما برای واردکننده، منافع و سود دارد. این عوامل همگی دست به دست هم داده و همه معلول همدیگر هستند. باید در نظر گرفت عدد تشکیل سرمایه اکنون در ایران منفی است.
در شرایطی که به رشد اقتصادی نیاز داریم تشکیل سرمایه منفی است. از سوی دیگر، با توجه به منازعات سیاسی، بحث سرمایهگذاری خارجی که یکی از شاخصهای بسیار مهم در رونق اقتصادی کشور است، روند نزولی داشت و عدد آن هم بسیار کم بود. البته همواره عوامل مختلف دیگری هم در مسائل مربوط به اقتصاد تاثیرگذار هستند.
*سال گذشته تراز تجاری منفی کشور رکورد زد. چنین شرایطی ناشی از چیست؟
نمیتوان درباره صادرات بحث کرد و از تحریم چیزی نگفت. در واقع تحریم آنچنان اثرگذار است که باید همه مبادلات خارجی را با توجه به آن سنجید و حتی نفت، که مهمترین کالای صادراتی کشور است که تحت هر شرایطی صادر میشود، به قول قدما به سبب تحریمها به ثمن بخس به فروش میرسد و دلیل آن هم مشخص است.
کشور تحریم است. پول نفت چگونه به کشور بازمیگردد؟ اصلاً چقدر باید نفت خود را زیر قیمت به فروش برسانیم، تا تحریمها مانع فروش نفت در کشور نشوند؟ از سوی دیگر، صادرکنندهای که نمیتواند پول خود را با شبکه جهانی سوئیفت انتقال دهد، چه کند؟
تاجران و فعالان اقتصادی، در بزرگترین بازار صادراتی کشور یعنی عراق هم دچار مشکلات زیادی شدهاند. دولت ایران باید بتواند کاری کند که روند گردش تجارت و مبادلات تجاری راحتتر شود و نه اینکه هر بار این فرآیند را پیچیدهتر از دفعه قبل کند.
*فعالان اقتصادی چشماندازی برای افزایش صادرات در سال جاری میبینند؟
در واقع، چشماندازی برای صادرات بیشتر نیست. سال گذشته صادرات در بسیاری از کشورهای هدف اصلی، با کاهش مواجه شد. دلیل این کاهش هم دردسرهای انتقالات پول و تحریم بود که روزبهروز حلقه تنگتری هم مییافت. عبور از این حلقه، نیازمند یک تدبیر عملیاتی است.
اکنون وضعیتی ایجاد شده که در ایران تنها صنایعی از شرایط خود راضی هستند که ارز دولتی استفاده میکنند؛ مونتاژکاران چینی که ماشینهایی بدون نام و نشان را که در هیچ جای دنیا به فروش نمیرسد، با چندین برابر قیمت در داخل به فروش میرسانند.
اینکه دولت تصمیم بگیرد ارز به برخی از صنایع دهد موجب چنین تفاوتی میشود. صنایع لوازم خانگی داخلی نیز وضعیتی مشابه دارند. سیاستگذار، افتخار میکند که در زمینه تولید مثلاً لوازم خانگی خودکفا شده است اما حتی یکی از این کالاها امکان فروش در خارج از ایران را ندارند.
تولید زمانی به اوج شکوفایی خود میرسد که صادراتمحور باشد و در سطح بینالمللی، رقابتی ایجاد کند. اینکه دولت ارز سهمیهای به صنایع دهد و آنها هم هر روز تقاضای ارز بیشتر کنند، هنر و راهکار نیست. جراحی اقتصادی که دولت مدعی انجام آن بود، منجر به ایجاد یک رانت پنهان شد.
دولت باید در سطح کلانتر برنامهریزی کند. اینکه اعضای دولت اعتقاد دارند احتیاجی به افایتیاف و سوئیفت نداریم، برای اهل تجارت شوخی خندهداری است. مگر میشود ما قوانین بینالمللی را خودمان وضع کنیم؟ دنیا باید ما را قبول داشته باشد.
دنیا باید بتواند با ما ارتباط برقرار کند. دولت میگوید اینها بهانه است اما داریم اثرات نپذیرفتنش را بر تراز تجاری کشور میبینیم. مشکلات یکییکی روی هم جمع شده است و در سطحی نیست که بگوییم با این بخشنامههای دستوری حل شود. صادرات دستوری انجام نمیشود نیاز به جراحی واقعی اقتصاد وجود دارد.
*نتیجه نهایی چیست؟
به هر حال وقتی دچار حلقه مسلط سیاه باشیم، این موارد به وجود میآید. کاهش تولید، باعث بیکاری شده و بیکاری منجر به فقر میشود. این دوره میچرخد و کمبود صادرات، منجر به کمبود ارز میشود.
ارزآوری پایین میآید و بودجه مملکت کاهش مییابد. دولت پول چاپ میکند و همین سبب تورم میشود. رکود تورمی هم به همین فرآیند میگویند زیرا هم رکود در کشور وجود دارد و هم برای جبرانش پول چاپ میشود که خود منجر به رکود تورمی میشود.