| کد مطلب: ۹۷۲۹

پروژ راست افراطی

درباره تهدیدی که باید جدی گرفته شود: توطئۀ اخراج فلسطینی‌ها از نوارغزه و کرانۀ باختری به بهانۀ جنگ

درباره تهدیدی که باید جدی گرفته شود: توطئۀ اخراج فلسطینی‌ها از نوارغزه و کرانۀ باختری به بهانۀ جنگ

پیامدهای جنگ را نمی‌توان به‌طور کامل پیش‌بینی و کنترل کرد. در دنیای امروز، عوامل و طرف‌های بی‌شماری در جنگ‌ها نقش بازی می‌کنند و هر عامل و طرفی نیز می‌کوشد تا جنگ را در جهت اهداف و منویات خود هدایت کند. توطئه‌های مخوف نیز معمولاً در جریان جنگ‌ها امکان تحقق پیدا می‌کنند. همیشه نیروهای شروری در جوامع مختلف در کمین نشسته‌اند تا به محض بروز هرج و مرج و خونریزی، نقشه‌های شرورانۀ خود را به اجرا بگذارند و جهان را در مقابل عمل انجام‌شده قرار دهند. در منازعات نظامی، معمولاً «عمل انجام‌شده» به‌راحتی قابل بازگشت نیست و پس از مدتی به‌عنوان واقعیتی که تغییر آن پرهزینه و یا غیرممکن است، به رسمیت شناخته می‌شود. سیاست اسرائیل در طول حیاتش، استفاده از فرصت جنگ‌ها برای اجرای نقشه‌های پنهان خود، به‌عنوان «عمل انجام شده» بوده است. دولت اسرائیل در ابتدای تأسیس خود، به بهانۀ حملۀ ارتش‌های عرب، نیمی از سرزمینی که طبق قطعنامۀ سازمان ملل به فلسطینی‌ها اختصاص یافته بود، به تصرف خود درآورد و هفتصد هزار تن از ساکنان آن را آواره کرد. هر دوی این اقدامات به‌عنوان «عمل انجام‌شده» به تدریج به‌عنوان واقعیتی غیرقابل تغییر از سوی کشورهای جهان پذیرفته شد. اسکان یهودیان در بیت‌المقدس شرقی و کرانۀ باختری رود اردن، به بهانۀ تأمین امنیت و پیشگیری از حملات چریکی، نقشۀ دیگری برای جلوگیری از تأسیس کشور فلسطین و انضمام این مناطق به قلمرو خود به‌عنوان «عمل انجام‌شده» بوده است. در این میان اما خطرناک‌ترین توطئه‌ای که راستگرایان افراطی همواره در سر داشته و در پی فرصتی برای عملی کردن آن بوده‌اند، کوچاندن فلسطینی‌های ساکن نوار غزه و کرانۀ باختری به مصر و اردن برای تسلط بر سرزمین آنان و خلاص شدن از مشکلی به‌عنوان «سرنوشت مردم فلسطین» بوده است. راستگرایان افراطی در احزاب لیکود، صهیونیست مذهبی و اقتدار یهود، اینک عملیات طوفان‌الاقصی و جنگِ متعاقب آن را دستاویز قرار داده‌اند تا با کوچ دادن اهالی نوار غزه و همینطور کرانۀ باختری به مصر و اردن، به زعم خود «مسئلۀ فلسطین» را یک بار و برای همیشه از صحنۀ روزگار محو کنند. در همین روزها، یکی از سران لیکود با همکاری شماری از نیروهای امنیتی سابق اسرائیل، با تکیه بر شرایط جنگ جاری، طرحی را علنی کرده است که طبق آن به هر خانوادۀ فلسطینی ساکن در نوار غزه، ۲۰ تا ۲۵ هزار دلار پرداخت شود تا آنها داوطلبانه منطقه را ترک کرده و به‌عنوان شهروند در خاک مصر ساکن شوند. طبق این طرح، اگر فلسطینی‌های مقیم نوارغزه به این نتیجه برسند که زندگی در باریکۀ پرتراکم غزه ارزش تحمل سختی‌ها و مشکلاتش را ندارد، خود برای ترک منطقه داوطلب می‌شوند و مصر هم به دلیل نیاز شدید به ارز خارجی، از مخالفت با ورود آنها به خاک خود و اعطای حق شهروندی و اسکان‌شان در قاهره دست برمی‌دارد. در عین حال، «جامعۀ جهانی» هم که سرگرم بحران‌های پیاپی بین‌المللی است، نهایتاً با این واقعیت کنار می‌آید و آن را به‌عنوان «عمل انجام‌شده» می‌پذیرد. طبق این طرح، بعد از خالی شدن نوارغزه از ساکنانش، اسرائیل می‌تواند آن را ضمیمۀ قلمرو خود کرده و با ایجاد شهرک‌های یهودی‌نشین در آنجا، طرح توسعۀ آن را به اجرا بگذارد. چنین طرحی دربارۀ کرانۀ باختری گرچه به‌طور علنی اعلام نشده است، اما شهرک‌نشیان افراطی و احزاب حامی آنان در لیکود و صهیونیست مذهبی و اقتدار یهود، مدت‌هاست که در آرزوی فرصتی برای کوچاندن ساکنان آن به اردن به‌عنوان «راه‌حل نهایی مسئلۀ فلسطین» هستند. در روزهای اخیر شبنامه‌هایی در ماشین‌ها و منازلِ فلسطینیان کرانۀ باختری توزیع شده است که مردم آنجا را به «تکرار نکبت» تهدید می‌کند.

فلسطینی‌ها تأسیس اسرائیل را به‌عنوان «روز نکبت» نامگذاری کرده‌اند و اینک یهودیان افراطی با استفاده از این اصطلاح، آنان را به تکرار وقایع و کشتارهای سال‌های ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ تهدید می‌کنند. در شبنامه‌ها به فلسطینی‌ها توصیه شده که تا دیر نشده است اسباب و اثاثیۀ خود را بردارند و به سمت اردن فرار کنند وگرنه با همان مصیبتی روبه‌رو خواهند شد که پدران آنها در «یوم‌النکبه» تجربه کردند.
قاعدتاً نمی‌توان این قبیل تهدیدها از سوی عناصر نژادپرست و افراطی را به عموم اسرائیلی‌ها و احزاب سیاسی آنها تعمیم داد و یا در دنیای امروز امکانی جدی برای عملی شدن آنها متصور شد، اما نباید فراموش کرد که در جنگ و بی‌ثباتی بروز هر فاجعه‌ای ممکن است؛ همانطور که تاریخ منازعۀ اسرائیل و فلسطین آن را گواهی می‌دهد.
در واقع، سران مصر و اردن با توجه به همین تجربه‌های تاریخی است که مهمترین هدف خود را در جنگ جاری، پیشگیری از کوچاندن فلسطینی‌ها به خاک خود تعریف کرده‌اند و از سرایت شعلۀ آتش جنگ در کرانۀ باختری و فراگیر شدن آن در منطقه به شدت بیمناکند. احزاب عرب اسرائیلی و دولت خودگردان فلسطین نیز در این نگرانی کاملاً سهیم‌اند و به همین دلیل، حتی در مقابل اقدامات خشونت‌آمیز شهرک‌نشینان افراطی برای ایجاد جنگ و بی‌ثباتی، با احتیاط و خویشتن‌داری بسیار برخورد می‌کنند.
به نظر می‌رسد که جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا نیز به این خطر واقف شده است و از همین رو، می‌کوشد تا با محکوم کردن خشونت شهرک‌نشینان افراطی و ضرورت احیای راه‌حل دوکشوری برای مسئلۀ فلسطین، راهِ اخراج فلسطینی‌ها از نوارغزه و کرانۀ باختری را سد کند. با این حال، وقتی که بنیامین نتانیاهو جنگ جاری در نوارغزه را «جنگ دوم استقلال اسرائیل» می‌نامد و شهرک‌نشینان افراطی برای دامن زدن به خشونت در کرانۀ باختری و به آشوب کشاندن آن به تکاپو افتاده‌اند، خطر عملی شدن توطئۀ آنها برای اخراج فلسطینی‌ها را نباید دست‌کم گرفت.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی