اندیشکدهها
دلیل نزدیکی بلاروس به روسیه

دلیل نزدیکی بلاروس به روسیه
بلاروس ممکن است هر چیزی باشد اما بهطور قطع کشوری نیست که بهطور تمام و کمال تابع روسیه باشد. چند سال پیش بود که بلاروس توانست تعادلی بین مسکو و غرب برقرار کند. مینسک خیلی مراقب بود که بیش از حد با هر یک از طرفین دشمنی نکند و در عین حال، بیش از اندازه با یک طرف دوستی نیز نکند و موفق شده بود که بهطور کلی از موقعیت خود بهعنوان یک مسیر حمل و نقل بین روسیه و اروپا استفاده کند. مینسک حتی سعی کرد در اواخر دهه 2010 بین کییف و مسکو میانجیگری کند. اما همه چیز در سال 2020 تغییر کرد. در آن سال، الکساندر لوکاشنکو در انتخاباتی که عموماً بهعنوان یک انتخابات ساختگی تلقی میشد، دوباره پیروز شد. تظاهرات متعاقب این انتخابات، لوکاشنکو را در مقابل تظاهرکنندگانی قرار داد که او مدعی بود توسط کشورهای غربی سازماندهی شده بودند. اوضاع بهطور فزایندهای وخیم به نظر میرسید تا اینکه روسیه، یکی از تنها کشورهایی که مشروعیت لوکاشنکو را به رسمیت شناخت، وارد عمل شد. این امر به تشکیل یک ذخیره امنیتی برای مقابله با اعتراضات کمک کرد و حتی یک میلیارد دلار بدهی بلاروس به روسیه را پوشش داد. به زبان ساده، لوکاشنکو موقعیت خود را مدیون روسیه
است؛ موقعیتی که بلاروس را بیشتر از غرب دور و در عین حال این کشور را از نظر اقتصادی و سیاسی بیشتر به روسیه وابسته کرده است. این مسئله توضیح میدهد که چرا بلاروس از همان ابتدا از مداخله روسیه در اوکراین «حمایت» کرده است. در سالگرد حمله روسیه به اوکراین، لوکاشنکو به جهان یادآوری کرد که او معتقد است این درگیری نه توسط روسیه، بلکه ناشی از تجاوزات غرب است. او قول داد در کنار روسیه در اوکراین بایستد. اما اظهارات او میتواند دولت او را از جانب اپوزیسیون در معرض خطر قرار دهد.
مطمئناً تهدید بیثباتی هنوز وجود دارد. اپوزیسیون بلاروس ممکن است تکهتکه شده باشد اما همچنان از حمایت احزاب همفکر در اروپا برخوردار است. سوتلانا تیخانوفسکایا، که رقیب اولیه لوکاشنکو در انتخابات 2020 بود، هنوز به سراسر جهان سفر میکند تا دیگران را با هدف خود همراه کند و فراموش نکنیم که بلاروس با یک منطقه جنگی فعال هممرز است که در آن نیروهای روسی با اوکراین و نیروهای طرفدار غرب که شامل داوطلبان بلاروسی نیز میشوند، میجنگند. بلاروس کاملاً نگران است که اختلاط این عناصر بتواند دولت را بیثبات کند. اپوزیسیون بلاروس جنگ در اوکراین را محکوم کرده و کمپینی از اعتراضات ضدجنگ به راه انداخته است. اپوزیسیون بلاروس حتی گروه متشکل از 17 هزار شبهنظامی را بسیج کرده و به اوکراین اعزام کرده تا با روسیه بجنگند. مینسک نمیتواند 17هزار سرباز در اوکراین را فراموش کند. ممکن است نیروها که در میانشان ناسیونالیستهای بلاروس ضددولتی هم هستند، در نزدیکی مرز بلاروس متمرکز شوند. هرچه اوکراین بیثباتتر میشود، مینسک بیشتر نگران میشود و بیشتر مجبور میشود به روسیه روی آورد. اگرچه ارتش بلاروس مستقیماً در جنگ اوکراین شرکت نکرده است،
اما مینسک به طرق دیگر خود را در اختیار روسیه قرار داده است. نیروهای روسیه بهطور مداوم در بلاروس مستقر هستند و بهطور منظم تمرینات مشترکی از جمله در نزدیکی مرز با اوکراین برگزار میکنند. در ماه آوریل، روسیه موشکهای بالستیک اسکندر-ام را به بلاروس فرستاد که قادر به حمل سلاحهای هستهای تاکتیکی هستند و برخی هواپیماهای بلاروس به سلاحهایی مجهز شدهاند که قادر به نابودی تجهیزات هستهای هستند. در همین حال، ایده «دولت اتحادیه» بین روسیه و بلاروس با توجه به تحریمهای غرب بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مینسک و مسکو حتی برنامهای را برای تهیه یک مفهوم امنیتی برای پروژه ادغام دولت اتحادیه اعلام کردند که در آن چالشهای خارجی شناسایی شده و برنامههایی دربارهاش تدوین میشود. دولت مینسک درک میکند که روسیه به همان اندازه که بلاروس به روسیه نیاز دارد به بلاروس نیاز دارد، بنابراین هرچه کمکهای نظامی بیشتری ارائه کند، در ازای آن بیشتر از روسیه تسهیلات مالی مطالبه خواهد کرد.