نجات انرژی از باتلاق ناترازی؛ آیا سقاب اصفهانی موفق میشود؟
در حالی که ناترازی انرژی و قاچاق سوخت کشور را به مرز بحران کشانده، دولت با تشکیل سازمانی جدید و انتخاب اسماعیل سقاب اصفهانی برای هدایت آن، قمار بزرگی روی اصلاحات ساختاری کرده است؛ اقدامی که واکنشهای داغی در افکار عمومی برانگیخته و ضرورت آن همچنان محل گفتوگوست.
در حالی که ناترازی انرژی و قاچاق سوخت کشور را به مرز بحران کشانده، دولت با تشکیل سازمانی جدید و انتخاب اسماعیل سقاب اصفهانی برای هدایت آن، قمار بزرگی روی اصلاحات ساختاری کرده است؛ اقدامی که واکنشهای داغی در افکار عمومی برانگیخته و ضرورت آن همچنان محل گفتوگوست.
ایران سالهاست که در میانه بحرانی خاموش اما فزاینده در حوزه انرژی گرفتار است؛ بحرانی که از رشد افسارگسیخته مصرف و یارانههای سنگین تا قاچاق سازمانیافته سوخت، ناترازی گاز و خاموشیهای برق را در بر میگیرد. مجموعهای از مشکلات بههمتنیده که نهتنها اقتصاد کشور را تحت فشار گذاشته، بلکه سیاستگذاری انرژی را نیز به بنبست رسانده است. همین گرههای قدیمی سبب شد دولت پزشکیان سراغ تغییری ساختاری برود و با ایجاد «سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی»، فرمان اصلاحات را به دست اسماعیل سقاب اصفهانی بسپارد. اما این انتخاب و رویکرد تازه، با موجی از پرسشها و انتقادها در فضای مجازی روبهرو شد. برای بررسی اینکه این سازمان چرا شکل گرفته، چه خطرها و چه فرصتهایی دارد، و چه انتظاری میتوان از رئیس آن داشت، به سراغ گفتوگو با دکتر حسام مظفری رفتیم.
حسام مظفری، کارشناس اقتصاد سیاسی و استاد دانشگاه در خصوص سازمان مدیریت بهینه سازی انرژی گفت: این سازمان در برنامه هفتم توسعه پیشبینی شده و هدف اصلی آن، همانطور که در عنوانش آمده، بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی است. علاوه بر هدف اصلی، یک هدف فرعی نیز دارد که شامل ترکیب و بهرهبرداری از ظرفیتهای نهادهای موجود در حوزه انرژی است. برای مثال، سازمان میتواند ظرفیت شرکتهایی مانند شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، ساتبا (سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق) و ستاد مدیریت حملونقل را با هم ادغام کند تا یک ساختار یکپارچه و هماهنگ برای مدیریت انرژی شکل بگیرد. این اقدام در شرایط فعلی کشور اهمیت ویژهای دارد، زیرا ایران با ناترازی مزمن انرژی روبهروست؛ کسری تولید برق، گاز، آب و سایر حاملهای انرژی محسوس است و علاوه بر آن، اتلاف انرژی در بخش صنایع و مصرف خانگی بسیار بالاست. مصرف انرژی در کشور به مراتب بیشتر از متوسط جهانی است و این واقعیت غیرقابل انکار است. بنابراین، اگر این نهاد بتواند جهتگیری واحد و مشخصی داشته باشد و تمام توان خود را صرف هدف اصلی یعنی بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی کند، در شرایط فعلی بسیار مفید خواهد بود و میتواند نقش مؤثری در کاهش اتلاف، بهبود بهرهوری و مدیریت تقاضای انرژی ایفا کند.
هنوز صرفهجویی انرژی به یک ضرورت یکپارچه در همه وزارتخانهها تبدیل نشده است
او افزود: در کشور ما نهادهای متعددی در حوزه انرژی فعالیت میکنند و هرکدام مسیر و سیاست خاص خود را دنبال میکنند، بهگونهای که ساز خود را میزنند و هماهنگی لازم بین آنها وجود ندارد. علاوه بر این، وزارتخانههای مختلف برنامههای جداگانهای برای صرفهجویی انرژی دارند و هنوز صرفهجویی انرژی به یک ضرورت یکپارچه در همه وزارتخانهها تبدیل نشده است. تشکیل این سازمان میتواند تمرکز و انسجام لازم را ایجاد کند و سیاستهای پراکنده بهینهسازی مصرف انرژی در کشور را یکپارچه نماید. با این اقدام، تصمیمات میان وزارتخانهها برای کاهش اتلاف انرژی و مدیریت راهبردی انرژی، تداخل و تضاد نخواهند داشت و مسیرها هماهنگتر پیش خواهد رفت. نکته مهم دیگر این است که چنین سازمانی میتواند برنامهریزی میانمدت و بلندمدت برای مدیریت مصرف انرژی ارائه کند. در شرایط فعلی، برنامهها اغلب مقطعی و واکنشی هستند؛ به عنوان مثال، در زمستان به فکر گاز میافتیم، در تابستان به فکر برق و آب، و هیچ نگاه منسجم و طولانیمدتی وجود ندارد. این سازمان میتواند با برنامهریزی مؤثر، تخصیص منابع، زمان و هزینهها را بهینه کند و اقدامات لازم را بهصورت منسجم و راهبردی پیش ببرد. به این ترتیب، تشکیل چنین نهادی تصمیمی ضروری و اثرگذار است که هم بحرانهای کنونی انرژی را کنترل میکند و هم مسیر را برای خروج از بحرانهای آینده هموار میسازد. این سازمان میتواند نقش محوری در جلوگیری از تشدید ناترازیها و بهبود بهرهوری انرژی در کشور ایفا کند.
مظفری تاکید کرد: اگر اختیارات کافی به سازمان داده شود و سازوکارهای نظارتی به درستی اجرا شوند، این نهاد میتواند نقش مؤثری در اصلاح الگوی مصرف انرژی داشته باشد. البته تغییر الگوی مصرف انرژی مردم و صنایع که سالها به صورت اتلافگونه شکل گرفته، کار سادهای نیست، اما با اختیارات مناسب، سازمان میتواند اقدامات مؤثری انجام دهد. به نظر من، اصلاح الگوی مصرف نیازمند دو رویکرد مکمل است. اول، فرهنگسازی برای کاهش شدت مصرف انرژی و آگاهیبخشی به مردم در خصوص اهمیت صرفهجویی و بهرهوری. دوم، ایجاد مشوقهای اقتصادی برای افرادی که مصرف خود را کاهش میدهند یا از فناوریهای کممصرف در خانه و کسبوکار خود استفاده میکنند. این مشوقها میتوانند شامل تخفیفها، حمایتهای مالی یا تسهیلات دیگر باشند و انگیزه لازم برای تغییر رفتار مصرفی را فراهم کنند.
مهمترین نکته در مورد سقاب، عزم او برای ایجاد تحولات بنیادین است
این استاد دانشگاه تاکید کرد: برخلاف اقدامات سلبی و محدودکننده، که به دلیل شکلگیری طولانیمدت الگوی فعلی مصرف نمیتوانند چندان بازدارنده باشند، فرهنگسازی و مشوقهای مثبت اثربخشی بالاتری دارند و میتوانند الگوی مصرف مردم را به صورت پایدار اصلاح کنند. بنابراین، ترکیب اختیارات سازمان، نظارت مؤثر، فرهنگسازی و مشوقهای اقتصادی، کلید موفقیت در این حوزه است. درباره انتخاب آقای دکتر اسماعیل سقاب اصفهانی برای ریاست این سازمان باید گفت که سوابق ایشان بیارتباط با این مسئولیت نیست. ایشان پیش از این در دبیرخانه ستاد راهبردی تحول دولت و همچنین بهعنوان مشاور رئیس جمهور فعالیت داشتهاند و با نظام تصمیمگیری و سیاستگذاری عمومی آشنا هستند. هرچند سوابق آکادمیک ایشان در حوزه مدیریت دولتی و سیاستگذاری نیز مرتبط است، اما آنچه بیش از همه برای این سمت اهمیت دارد، عزم و اراده ایشان برای ایجاد تحولات بنیادین است. آقای سقاب اصفهانی ویژگیهای یک تحولگر فرابخشی را دارند که میتواند به این سازمان تزریق شود و جهتدهی لازم برای اصلاح ساختارهای قدیمی و معیوب انرژی در کشور را فراهم کند. این عزم و روحیه تحولگرایی، همراه با مقبولیت سیستمی ایشان در میان بخشهای مختلف دولت و نهادها، امکان اجرای اصلاحات بزرگ و تغییر پارادایم در یک چرخه معیوب را فراهم میکند.
او اضافه کرد: نکته مهم دیگر این است که برای اجرای اصلاحات اساسی در حوزه انرژی، همراهی نخبگان و مشارکت مردمی ضروری است. آقای سقاب اصفهانی با تکیه بر دو ستون مهم عزم شخصی و مقبولیت سیستمی، میتواند این مشارکتها را جلب کند و به اجرای موفق اصلاحات انرژی کمک کند. به همین دلیل، از نظر ارزیابی من، ایشان در این حوزه نمره قبولی کامل دارند و میتوانند هدایت سازمان را به سمت تحقق اهداف بلندمدت آن، از جمله بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی، بر عهده بگیرند.
باید به سمت حذف نظام چندنرخی انرژی حرکت کنیم
مظفری در خصوص مهمترین انتظارات جامعه نخبگان از سقاب اصفهانی گفت: مهمترین انتظار از ایشان در ماههای نخست حضور در این سمت، تمرکز بر سه محور اصلی است. نخست، تشکیل یک تیم قوی و متخصص که آماده باشد برای کشور هزینه بدهد و از فشارها و مافیای سنگین انرژی در ایران عبور کند. این تیم باید تخصص لازم برای طراحی و اجرای اصلاحات راهبردی در حوزه انرژی را داشته باشد و بتواند اقدامات مؤثر را پیش ببرد. دوم، جلب اعتماد مردم و سایر قوا، به ویژه مجلس، است. بدون حمایت و همراهی مردم و نهادهای قانونگذار، هیچ اصلاحات بنیادی در حوزه انرژی پایدار نخواهد بود. ایجاد این اعتماد، پیششرط اجرای تصمیمات دشوار و تغییرات ساختاری است. سوم، پیشبرد هدف تکنرخی کردن انرژی. در شرایط فعلی ممکن است امکان افزایش فوری قیمتها وجود نداشته باشد، اما سازمان باید به سمت حذف نظام چندنرخی انرژی حرکت کند؛ یعنی کنار گذاشتن دو یا سهنرخی بودن حاملهای انرژی و تثبیت یک قیمت واحد. این اقدام در گام اول میتواند تکلیف روشن برای آینده ایجاد کند و مسیر اصلاحات بعدی را هموار سازد. بنابراین، تمرکز اولیه بر تیم متخصص، جلب اعتماد اجتماعی و قانونگذار و تکنرخی کردن انرژی، سه رکن اساسی است که موفقیت سازمان و تحقق اهداف آن را تعیین میکند.
او ادامه داد: بزرگترین چالش پیش روی ایشان، همانطور که قبلاً اشاره شد، مقابله با مافیای انرژی، قاچاق و ذینفعان قدرتمندی است که از وضعیت موجود منتفع میشوند. اگر ایشان بتواند در برابر این فشارها ایستادگی کند و اقدامات مؤثر انجام دهد، گامی بزرگ در اصلاحات انرژی کشور برداشته خواهد شد. چالش مهم دیگر، جلب حمایت عمومی و اعتماد مردم است. بدون همراهی و پذیرش اجتماعی، هیچ اصلاح بنیادینی در حوزه انرژی ممکن نیست. موفقیت در اصلاحات انرژی مستلزم این است که مردم نه تنها از تغییرات مطلع باشند، بلکه آن را به عنوان یک ضرورت و مسیر درست بپذیرند. بنابراین، دو چالش اصلی پیش روی ایشان عبارتند از: مقابله با مافیای انرژی و جلب حمایت و اعتماد عمومی، که تحقق آنها شرط لازم برای موفقیت و اثرگذاری سازمان در اصلاح ساختارهای انرژی کشور است
در نهایت امیدواری اساساً یکی از مهمترین انگیزههای انسان است و شخصاً همیشه فردی امیدوار بودهام. در مورد آقای سقاب اصفهانی نیز، اگر ایشان بتواند یک تیم متخصص و متعهد تشکیل دهد، آماده هزینه دادن برای کشور باشد، عزم لازم برای مقابله با مافیای انرژی و قاچاقچیان حاملهای انرژی را داشته باشد و مهمتر از همه حمایت مردمی را برای اجرای اصلاحات جلب کند، میتوان با اطمینان گفت که جای امیدواری برای موفقیت این سازمان وجود دارد.
با این حال، نکته بسیار مهم این است که این امیدواری مبتنی بر عزم و اراده ایشان است. اینکه آیا موفق خواهد شد، تیم را به درستی میچیند یا نمیچیند و اصلاحات را بهطور کامل اجرا میکند، موضوعاتی هستند که زمان مشخص خواهد کرد. اما چیزی که مسلم است، این است که ایشان عزم جدی برای اصلاحات ساختاری در حوزه انرژی دارد، در حالی که بسیاری از افراد در دیگر بخشهای حاکمیت هنوز پذیرای این تغییرات نیستند.
اگر آقای سقاب اصفهانی به نکاتی که در این مصاحبه مطرح شد توجه کند و بر اساس آنها حرکت کند، میتوان امیدوار بود که روند بهینهسازی مصرف انرژی و مدیریت حاملهای انرژی در کشور بهبود پیدا کند و گامهای مؤثری در مسیر اصلاحات بنیادین برداشته شود