| کد مطلب: ۵۵۲۸۷

زیمر، غلام باستانی و محبوبه و رحیم

شنبه‌شب رفته بودم هتل اسپیناس‌پالاس فیلم-کنسرت اجراهای هانس زیمر. او دو باری تا لب مرز ما آمد و در ابوظبی اجرا کرد.

زیمر، غلام باستانی و محبوبه و رحیم

شنبه‌شب رفته بودم هتل اسپیناس‌پالاس فیلم-کنسرت  اجراهای هانس زیمر. او دو باری تا لب مرز ما آمد و در ابوظبی اجرا کرد. متاسفانه مخارج سفر در سال‌های اخیر آن‌قدر زیاد شده که حتی نتوانستم برای کنسرت هانس زیمر بروم. و خب همین یک افسوس بزرگ است. نه اینکه چرا پول سفر رفتن نداریم؛ اینکه چرا برای اجراهای درست‌وحسابی باید به استانبول یا دوبی و ابوظبی سفر کرد.

از اجرای خوانندگان ایرانی حرف نمی‌زنیم که بحث ممنوعیت و عدم‌ممنوعیت مطرح باشد. در آن دوران برجام که حالا همه منتقدش شده‌اند، درها باز شد و هنرمندانی مثل اولافور آرنالدر، لودیکو اینائودی و گروه شیلر در ایران کنسرت گذاشتند.

هنرمندان مستقل‌تر هم در فرهنگسرای نیاوران اجراهای کلاسیک و جز می‌گذاشتند. حالا از همان‌ها محروم شده‌ایم؛ چه برسد به اینکه آرزو کنیم راجر واترز به‌جای استانبول و زیمر به‌جای ابوظبی به ایران بیایند. از دسترسی به موسیقی درست‌وحسابی و تراز اول حرف می‌زنم. یعنی بحث ابتذال هم نمی‌تواند مطرح باشد. به‌عنوان یک علاقمند پروپاقرص موسیقی می‌دانم موسیقی خوب چیست و این‌ها موسیقی خوب‌اند.

خلاصه در این خلأ فرهنگی، بخش خصوصی با آنچه در دست دارد، سعی می‌کند نیازهای مخاطبان را برطرف کند. وقتی می‌بینم مردم برای دیدن یک تصویر روی پرده‌ی بزرگ یا اجرای ارکستر از موسیقی‌هایی که با آن‌ها خاطره دارند چطور ذوق می‌کنند، قلبم فشرده می‌شود. وقتی جمعیت علاقمندی را می‌بینم که یک سالن بزرگ را پرمی‌کنند و حاضرند بلیت گران‌قیمت بخرند، فکر می‌کنم ما واقعاً ملت هنردوستی هستیم و حق‌مان این است که هنر راحت‌تر و بی‌دردسرتر در اختیارمان باشد. 

در رابطه با هنر اما به‌جز تلاش‌های بخش خصوصی اینکه ارکستر سمفونیک تهران برای اولین‌بار با رهبری یک زن روی صحنه رفت، اتفاق فرخنده‌ای در بخش دولتی بود. به‌خصوص‌که اثری از آهنگساز زن ایرانی، گلفام خیام را هم اجرا کردند. اگر از گلفام خیام چیزی نشنیده‌اید، باید بگویم در خسرانید.

این شانس را داشتم که یک اجرای بداهه‌اش را بروم و بعدتر هم اجرای ارکسترال کارهایش را دیدم و شنیدم که اتفاقاً یک رهبر ارکستر زن کانادایی، خانم باربارا هانیگان، در هلند و جاهای دیگر روی صحنه برده بود. متاسفانه نشد اجرای پانیذ فریوسفی با ارکستر سمفونیک تهران را بروم. اولین‌بارها همیشه باشکوهند. من این اولین‌بار را از دست‌ دادم، اما اتفاق فرخنده‌ی هفته‌ی گذشته همین بود.

فیلم «پیرپسر» را در همان فرصت کوتاه اکران آنلاین دوباره دیدم. یک نکته فارغ از متن و کارگردانی، نظرم را جلب کرد. دوستانی‌که با هم فیلم را دیدیم هیچ‌کدام از کاراکتر غلام باستانی وحشت نکردند و این ترسناک‌ترین بخش قضیه است. غلام باستانی‌ها آن‌قدر زیاد شده‌اند که دیگر کسی از تماشایشان نمی‌ترسد. حالش به‌هم‌نمی‌خورد. حتی بعضی‌ها پدران‌شان را در همین قالب می‌بینند. این همه خشم و عقده‌ی فروخفته‌ی آدم‌ها اگر جایی سر باز کند، اتفاق مهیبی خواهد افتاد.

این عادی‌شدن سیاهی و پلیدی برای آدم‌ها اصلاً عادی نیست. این نکته‌ی «پیرپسر» موقع اکران عمومی باید بیشتر از این‌ها موردتوجه قرار می‌گرفت، چون یک مسئله‌ی روانی و اجتماعی مهم محسوب می‌شود. نشانه‌ای بر افول اخلاقیات و مهربانی و حتی عامل و فاعل‌بودن نسبت به سرنوشت در یک جامعه. غلام باستانی، مهیب است اما دور از انتظار یا عجیب‌وغریب نیست. می‌تواند دوروبرمان باشد. و آن پسرها بازنده‌اند و خب این روزها خیلی‌هایمان بازنده‌ شده‌ایم. 

این سریال «بامداد خمار» هر قسمت برایم عجیب‌تر می‌شود. این خطوط داستانی که کارگردان اضافه کرده، نمی‌دانم قرار است به کجا برسد. اپیزود پنجم سروکله‌ی عمو و منصور پیدا شد و عمو، مردی است طرفدار مردم و ضدشاه که خطابه‌ی سیاسی قرایی کرد که حداقل فعلاً خط و ربطی به قصه‌ی عاشقانه ندارد.

ازآن‌طرف، در اینستاگرام و برنامه‌های مختلف «بامداد خمار» تبدیل به یک پدیده شده. بخشی از آن، به‌خاطر تعداد کسانی است که به پلتفرم شیدا اضافه شده‌اند؛ کاری‌که «سووشون» نتوانست انجام بدهد و بخشی دیگر، قدرت تیم تبلیغاتی سریال است که گویا توانسته نقطه‌ضعف‌های آشکارش را بپوشاند.

این درحالی‌است که یک سریال واقعاً خوب شبکه‌ی نمایش خانگی یعنی «کنکل» به‌دلیل ورشکستگی پلتفرم پخش که استارنت بود، روی هوا رفته و هیچ‌کس هم پاسخگوی عوامل سریال یا مخاطبان‌اش نیست. «بامداد خمار» همه‌ی آن چیزهایی را که «کنکل» داشت، ندارد: به‌‌رغم اقتباس از کتاب، متن و دیالوگ‌ها فاجعه‌اند. بازی‌ها یکی از دیگری بدتر و ریتم آن، کشنده است. در پنج قسمت اول تقریباً هیچ اتفاق ویژه‌ای نیفتاده و تا جایی‌که از کتاب یادم می‌آید، هنوز به صفحه‌ی ۲۵ هم نرسیده‌ایم. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار