برنامه انرژی را اعلام کنید
واقعیت این است که منابع فراوان انرژی نفت وگاز که نقطه قوت ایران بود، در عمل جانشین فسفر مغز مدیران شد و مدیریت امور را دچار اختلال و کژکارکردی کرد؛ بهطوریکه قدر و ارزش آن را ندانستند و امروز همان نقطهقوت ما به نقطهضعف تبدیل شده است. اگر معاون جدید هرچه زودتر برنامه خود که مورد تایید رئیسجمهور است را اعلان کنند، گام بلندی برای شفافسازی در این زمینه برداشتهاند.
به نظر میرسد که مخالفتها با انتصاب معاون انرژی موجب شد که رئیسجمهور در جلسه دیروز هیئت دولت به این موضوع بپردازد و بگوید: «از نخستین روز آغاز به کار، موضوع حل ناترازیهای انرژی برای من و مجموعه دولت یکی از اصلیترین، مهمترین و حیاتیترین مسائل کشور بوده است. بر همین اساس، از گروههای متعدد صاحبنظر، ایدهپرداز و دارای برنامه دعوت شد تا دیدگاهها و پیشنهادهای خود را در این زمینه ارائه کنند. از میان این طرحها و مباحث و برنامهها، تحلیلها و تسلط تیم و شخص آقای سقاباصفهانی جامعتر، دقیقتر و کارآمدتر بود؛ ازاینرو ایشان برای ریاست سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی برگزیده شدند تا انشاءالله با همکاری همه دستگاهها، امور و برنامهها در مسیر صحیح هدایت شود.»
قصد مچگیری نداریم؛ ولی پرداختن به این مسئله مهم آن هم پس از ۱۵ماه که از آغاز به کار دولت میگذرد، اصلاً پذیرفتنی نیست. هنوز یک گزارش یکخطی ندادهاید که در این ۱۵ماه چه مسائلی درباره انرژی در دولت مطرح شده و چرا هیچ نتیجهای تاکنون نداشته است. بهتر است توجیهی هم نیاورید، چون شنیده نمیشود.
هیچکس هیچ اطلاع رسمی از مسائل پیرامون انرژی در دولت ندارد. طرح مورد نظر منسوب به معاون فعلی هم از سالها پیش مطرح بوده و هیچ چیز جدیدی نبود و نیست؛ فقط نیازمند یک اراده بود که ۱۵ماه برای آن وقت تلف شد، هنوز هم معلوم نیست اجرایی شود.
هرچند برنامه دارند که در اردیبهشت اجرا کنند. آنان قبلاً هم میخواستند اجرا کنند؛ ولی در آخرین مراحل افراد ترسو یا دنبال قدرت یا افراد ذینفع مانع از تصویب و اجرایش میشدند. از همین افراد در دولت شما هم هست. اکنون هم احتمال زیادی برای اجرایش نیست؛ مگر اینکه همه ساختار و جامعه پای کار بیایند. تا آنجا که میدانیم، هدف اصلی این طرح حذف کامل قیمتگذاری در حاملهای انرژی البته بهصورت پلهای برای حاملهای انرژی است. چه بهصورت سوخت و چه بهصورت ماده اولیه و خوراک کارخانجات.
این ملیترین طرحی است که در دوره احمدینژاد بهصورت پرداخت پول نقد ۴۵۰۰۰تومان در ماه تخریب شد. اگر همان زمان بهجای این مبلغ، ۴۵لیتر بنزین به همه مردم تعلق میگرفت، بدون تردید تا امروز قیمت همه حاملهای انرژی درست شده بود و از بخش مهمی از خسارات مادی که به کشور وارد شده است، مصون میماندیم. همه هم راضی میبودند و اقتصاد کشور هم در وضع مناسبی قرار میگرفت.
این طرح بهصورت محدودی در عراق اجرا شده است که امیدواریم گزارشی از جزئیات آن تهیه و ارائه شود. پرسش اساسی این است که اگر با انتصاب آقای سقاب مخالفت نمیشد، آیا رئیسجمهور چنین توضیحی میدادند؟ آیا برای انتخاب وزرا یا دیگر مدیران خود هم همین روند مبتنی بر برنامه را طی کردند؟ آیا ایشان برنامه سقاب را بهصورت نهایی پذیرفتهاند یا مثل دولت قبل از ترس رای نیاوردن، آن را کانلمیکن خواهند کرد؟
همچنان که ظاهراً یکبار هم در همین دولت چنین شده است. چرا پیش از اعلام حکم انتصاب وی، این توضیحات داده نشد؟ و مهمتر اینکه چرا بهطور رسمی این طرح یا حداقل کلیات آن را اعلام نمیکنید؟ آیا همین رفتارها به منزله آن نیست که در اجرای این طرح خیلی هم جدی نیستید؟
واقعیت این است که منابع فراوان انرژی نفت وگاز که نقطه قوت ایران بود، در عمل جانشین فسفر مغز مدیران شد و مدیریت امور را دچار اختلال و کژکارکردی کرد؛ بهطوریکه قدر و ارزش آن را ندانستند و امروز همان نقطهقوت ما به نقطهضعف تبدیل شده است. اگر معاون جدید هرچه زودتر برنامه خود که مورد تایید رئیسجمهور است را اعلان کنند، گام بلندی برای شفافسازی در این زمینه برداشتهاند.