زمان خروج از بنبست وفاق/ درباره مواجهه اقلیت با مسئله فیلترینگ که ایراد راهبرد پزشکیان را عیان کرده است
وقت بازنگری جدی در پیگیری استراتژی وفاق، حداقل در مواجهه با تندروهای نامنعطف فرا رسیده تا دولت و شخص رئیسجمهوری برای جلب رضایت عمومی و ساماندهی امور به استفاده از ظرفیتهای مغفول مانده و قانونی خود اعتنا کند و از مسیر فعلی خروجی معقول و متوازن کلید بزند.
نزدیک به ۱۵ماه از آغازبهکار دولت چهاردهم که شعار محوری و استراتژی اعلامی و اعمالی آن بر پایه «وفاق» ریلگذاری شده است، میگذرد. در این مدت، فارغ از همه قبضوبسطهای رخداده در سپهر سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی، دولت چهاردهم نتوانسته با بهرهگیری از استراتژی وفاق، به دستاوردهای محسوس و ملموسی در ارتباطات با رتقوفتق بهینه امور و تحقق اندک وعدههای انتخاباتی خود نائل شود و کارآمد عمل کند و رضایتمندی عمومی را حاصل کند و سرمایه اجتماعی خود را حفظ و ارتقا بخشد یا حداقل مانع ریزش در بدنه اجتماعی حامی خود شود. یکی از بارزترین وجوه ناکارآمدی استراتژی وفاق را میتوانیم در فرایند طیشده در مقوله رفع فیلترینگ شاهد باشیم.
1- یکی از اصلیترین وعدههای رئیسجمهوری در ایام تبلیغات انتخاباتی که همه نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیز به ناکارآمدی آن اذعان و تصریح داشتند و حتی در چند برهه نیز اعلام شد که در جلسه سران قوا نیز اتفاقنظر در این خصوص وجود دارد، مسئله فیلترینگ شبکههای اجتماعی بود. عموم کارشناسان و حتی وزیر ارتباطات نیز بارها بر تبعات امنیتی فیلترینگ تصریح و تاکید داشتهاند. اما بهرغم این اتفاقنظر همگانی در میان مسئولین و مردم و خواست عمومی در زمینه رفع فیلترینگ، درست در بزنگاه تصمیمگیری نهایی در شورایعالی فضای مجازی، خروجی غیرمنتظره رقم خورد و جریان اقلیتی که در همه حوزهها نگاه ترجیحی انسدادی و تصلبمدارانه دارد، حرف خود را به کرسی نشاند و با وتوی رفع فیلترینگ، دست دولت را در پوست گردو گذاشت و ناکامی دولت و شخص رئیسجمهوری نزد افکارعمومی را متبلور و طنینانداز کرد.
2- بدون هیچ تعارف و شرح و تفصیلی، شاید بتوان گفت تنها دستاورد ملموس و نمایان دولت در منظر افکارعمومی طی این یکسالواندی، درست در جایی رقم خورد که مسعود پزشکیان فارغ از رویه منعطفانه و ملاحظهگرانه همیشگی خود، بدون تعارف ایستاد و عنوان کرد که قانون عفاف و حجاب مصوب مجلس را اجرا نمیکند. اکنون حامیان دولت میتوانند مدعی باشند که این رویه متفاوت دولت چهاردهم نهتنها در زمینه حقوق شهروندی گامی روبهجلو بود که توانست هم از خطرات و تلاطمات و ایجاد گسلها و انشقاق سیاسی و اجتماعی آنهم در این برهه حساس و تعیینکننده، جلوگیری بهعمل آورد و هم منافع عمومی و هم ثبات ساختاری حکمرانی را مصون دارد و بهنوعی بازی برد-برد رقم بزند.
در مقابل، اما شاهد هستیم آنجایی که دولت و شخص پزشکیان سعی کرده در چارچوب وفاقورزی عمل کند و با جلب رضایت طیفی خاص پروسه را تکوین و تکمیل کند، به بنبست خورده و دچار ناکامی شده و اعتبارش نزد افکار عمومی مخدوش شده است. این نتیجه متفاوت برآمده از دو رویکرد مجزا بهخوبی نشان میدهد که دولت پزشکیان و شخص رئیسجمهوری باید در قالب چه راهبرد و نقشهراهی برای موفقیت و محبوبیت نزد افکارعمومی در کوتاهمدت و طی طریق در مسیر منافع عمومی و ثبات حکمرانی در بلندمدت حرکت کند.
3- نکته آنکه مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهوری و رئیس شوراهایعالی امنیتملی و فضای مجازی از اختیار و ظرفیتهای قانونی برخوردار است که بتواند نظر خود را در زمینه رفع فیلترینگ اعمال کند؛ اما طی این مدت خواسته در چارچوب وفاقگرایی عمل کند که نتیجه آن اظهرمنالشمس است و شاید وقت آن رسیده که از اختیارات خود برای خروج از بنبست وفاقگرایی بهخصوص در این زمینه استفاده کند. روشن است که با مرور زمان و فرسایشی شدن پرونده نزد افکارعمومی، آن مطلوبیت و کارآمدی معطوف به تحقق وعده نیز بهتدریج رنگ باخته و کارایی خود را از دست میدهد.
4- پس از رای منفی به رفع فیلترینگ در جلسه اخیر شورایعالی فضای مجازی که بهمثابه آب یخی بود که بر سر حامیان دولت ریخته شد و فارغ از شایعاتی مبنی بر رای منفی دو تن از اعضای کابینه در این زمینه که جای تأمل و پرسش فراوان دارد، واضح است که اعضای غیردولتی شورا که بعضاً مشی سیاسی مخالف با دولت مستقر را در کارنامه خود دارند، در این موضعگیری عجیب و تا حدی غیرمنتظره نقش عمده را داشتهاند. غیرمنتظره و عجیب از آن حیث که علیالظاهر همه طیفها بر ناکارآمدی فیلترینگ و تبعات امنیتی و ضد منافع ملی آن تاکید دارند و در ایام انتخابات هم، همه نامزدها در این زمینه متفقالقول بودند.
اما اینکه چه شده که چنین ساز مخالف کوک میکنند، از دو حالت خارج نیست. یا آنها با اشراف بر تاثیرگذاری وثیق رفع یا عدم رفع فیلترینگ بر افکارعمومی، تعمداً چوب لای چرخ دولت در این مسیر میگذارند و با کارشکنی میخواهند دولت را در این فرآیند مغبون و ناکارآمد جلوهگر کنند و یا آنکه آنان دچار توهم و نگاه انتزاعی به این مقوله هستند. چنان که شایع شده بود، برای رفع فیلتر تلگرام چندین و چند شرط عجیب و غریب گذاشتهاند و روز گذشته نیز اظهارات یکی از اعضای شورا نیز دال بر همین موضوع بود.
رسول جلیلی، عضو حقیقی شورایعالی فضای مجازی درباره رفع فیلتر تلگرام، روز گذشته گفته بود: «اعضای کمیته در حال بررسی و مذاکره هستند، اما از طریق پیگیریهای غیرمستقیم اطلاعاتی بهدست آوردهام که موجب نگرانیام شده؛ نگرانم مبادا توافقی امضا شود که بعدها سازوکاری مشابه «مکانیسم ماشه» در آن وجود داشته باشد و حقوق پایهای حکمرانی فضای مجازی نادیده گرفته شود.» وی در ادامه نیز گفته است: «مذاکره با سکوهای خارجی که ایرانیها در آن حضور دارند، ضروری است تا نیازمندیهای جامعه تامین شود؛ اما همزمان باید حکمرانی کشور هم اعمال شود تا کاربران در محیطی امن فعالیت کنند و نیروهای قضایی و انتظامی بتوانند در صورت لزوم از حقوق کاربران محافظت کنند.»
و جالبتر آنکه در روزنامه «جامجم» ارگان مطبوعاتی صداوسیما نیز مطلبی انعکاس یافته که طی آن خواستار آن شدهاند که کنترل فضای مجازی به صداوسیما سپرده شود چراکه این نهاد «بازوی فرهنگی حاکمیت» قلمداد شده است! چنین اظهارات و ادعاهایی نشان میدهد که فضای حاکم بر این طیف تا چه حد با واقعیات میدانی و سیر و روند تحولات اجتماعی در تضاد و تنافر است و آنان نگاه انتزاعی و فانتزی مالیخولیایی به بسترهای فضای مجازی و نقش و جایگاه حکمرانی داخلی در این زمینه دارند.
5- تجربه نزدیک به ۱۵ماه سپریشده بهخوبی نشان میدهد که حرکت کجدارومریز دولت در مسیر آنچه وفاقگرایی خوانده میشود، جز اتلاف وقت و فقدان کارآمدی در عمل به وعدهها و رتقوفتق بهینه امور ثمری ندارد و هیچگاه نتوانسته طیف منتقد دولت را راضی و مجاب به همراهی و همدلی کند. از مقوله سیاست خارجی گرفته که مهمترین عرصه برای زمینهسازی اتفاقات موثر و مطلوب است و دولت و دستگاه دیپلماسی در طول این مدت همیشه زیر ضرب فشار و تخطئه نسبت به هرگونه تعامل و ابتکار و اقدام موثر بوده است و در عمل هرگونه کارایی از آن سلب شده و هیچ نشانهای از تغییر نگاه تندروها در این زمینه دیده نمیشود تا مقولههای فرهنگی و آزادیهای اجتماعی که هنوز آنان بر کوس تصلبنگری و انسداد و انشقاقگرایی میکوبند و در حوزههایی چون فیلترینگ نیز در عمل دولت را آچمز کردهاند و در گوشه رینگ انداختهاند.
همه این موارد نشان میدهد که وقت بازنگری جدی در پیگیری استراتژی وفاق، حداقل در مواجهه با تندروهای نامنعطف فرا رسیده تا دولت و شخص رئیسجمهوری برای جلب رضایت عمومی و ساماندهی امور به استفاده از ظرفیتهای مغفول مانده و قانونی خود اعتنا کند و از مسیر فعلی خروجی معقول و متوازن کلید بزند. همانگونه که حضرت علی(ع) میفرماید: «الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ،فانتَهِزُوا فُرَصَ الخَیرِ». (فرصت، چون ابر مىگذرد. پس، فرصتهای کار خوب را غنیمت شمارید).