فارسی فناورانه/ستار هاشمی در مراسم بزرگداشت حافظ شیرازی از لزوم استفاده از ظرفیتهای هوش مصنوعی برای ترویج زبان فارسی سخن گفت
هوش مصنوعی با بررسی الگوهای زبانی و معنایی میتواند در تفسیر اشعار کلاسیک و فهم دقیقتر مضامین عرفانی و فلسفی نقش مهمی ایفا کند.

هر سال بیستم مهرماه و در روز بزرگداشت حافظ شیرازی، در گوشه و کنار ایران مراسم متعددی برگزار میشود تا شاهدی باشد بر درستی دیدگاهی که بهاءالدین خرمشاهی چندینسال پیش در کتاب «حافظ حافظه ماست» ابراز داشت و با وامگیری از اندیشه کارل گوستاو یونگ از این سخن گفت که حافظ «پردازنده و بازسازنده خاطره ازلی / قومی و سخنگوی ناخودآگاه جمعی» ماست و بدینترتیب «دیوان حافظ زندگینامه جمعی و خاطرهنامه قومی ماست و اعیان ثابته فرهنگی که دهها قلم، نوع و سنخ از آن برشمرده شده، از دوردستهای تاریخ و فرهنگ ما در درونلایهها و ژرفساختهای شعر، بطن در بطن او تراویده و تبلور یافته است.»
پرسشی که اما با چنین تفاسیری ممکن است برای خواننده این متن پیش آید، این است که اگر حافظ یکی از عالیترین نمایندگان روح و هویت ایرانی است، تا چه حد توانستهایم او را در تراز جهانی بازتاب دهیم و اندیشه او را آیینهای کنیم برای نمایاندن فرهنگ میهنمان؟ شاید البته برخی گمان کنند که حافظ در کنار فردوسی و سعدی، نامورترین شاعران ایرانی در جهان هستند. میدانیم که ادیبانی چون گوته، شاعر آلمانی «دیوان شرقی» و ویکتور هوگو، نویسنده معروف رمان «بینوایان»، به حافظ علاقه فراوانی داشتند و اشعار او نیز به ۴۰ زبان دنیا ترجمه شدهاند. بااینهمه واقعیت آن است که حکیم عمر خیام دراینزمینه شناختهشدهتر است و به زبانهای بیشتری نیز ترجمه شده است.
شعر فارسی و هوش مصنوعی
بههرروی حافظ یا خیام، مولانا یا فردوسی، همگی این چهرههای تابناک، گلهاییاند از گلستان فرهنگ ایرانی و آنچه باید در جهان امروز ـ که «قدرت نرم» از مهمترین مؤلفههای قدرت شده ـ مورد توجه قرار گیرد، معرفی آنهاست به جهانیان. این نکتهای است که در سخنرانی کوتاه وزیر ارتباطات، ستار هاشمی، در مراسم بزرگداشت لسانالغیب، به بحث گذاشته شد.
هاشمی در این مراسم از نسبت ادبیات کلاسیک فارسی با انقلاب فناوریهای محتواپایه نظیر هوش مصنوعی پرسید و گفت: «انقلابهای صنعتی گذشته تأثیر چندانی بر ادبیات فارسی نداشتند، اما امروز در برابر پدیدهای بهنام هوش مصنوعی قرار داریم که میتواند هم فرصت و هم تهدید باشد. باید بیاندیشیم که چگونه میتوان گنجینههای ادبی فارسی را با ابزارهای مدرن به نسلهای جدید و جهانیان معرفی کرد.»
او در ادامه نیز ابراز امیدواری کرد که هوش مصنوعی بتواند در بازسازی و دیجیتالسازی نسخههای خطی و کهن ادبیات فارسی موثر افتد، از نابودی آثار ارزشمند جلوگیری نماید، با الگوریتمهای پیشرفته به بازخوانی متون مخدوش کمک کند و زمینه دسترسی پژوهشگران و علاقهمندان را در سراسر جهان به آثار حافظ و دیگر بزرگان ادب فارسی فراهم آورد.
هاشمی جز اینها به چند نکته دیگر نیز اشاره کرد. یکی اینکه، هوش مصنوعی با بررسی الگوهای زبانی و معنایی میتواند در تفسیر اشعار کلاسیک و فهم دقیقتر مضامین عرفانی و فلسفی نقش مهمی ایفا کند. همچنین در آموزش و ترویج ادبیات فارسی نیز نقش پلتفرمهای هوشمند را نباید دستکم گرفت؛ زیرا این سکوها با بهرهگیری از رویکردی تجربی و تعاملی، جدا از تفسیر شعر، میتوانند به زبان شعر با مخاطب گفتوگو کنند، نسل جدید را به دنیای ادبیات فارسی پیوند دهند و با زبانی تازه، ولی برخوردار از روح شعر فارسی، پیام حافظ را به نسل امروز منتقل سازند.
هوش مصنوعی؛ جایگزینی یا خدمتگزاری؟
با تمام این امیدواریها، سخنان هاشمی عاری از نگرانی نبود. او ازاینمنظر به این نکته اشاره کرد: «گاهی این فناوری چنان در نقش شاعر فرو میرود که ابیاتی تازه میسراید و آن را به حافظ نسبت میدهد؛ پس باید مراقب بود که شعر جعلی هوش مصنوعی، جای شعر اصیل را نگیرد.» در کنار این، هاشمی با طرح این امر که هیچ فناوریای نمیتواند جای روح انسانی و عاطفه ناب شعر حافظ را بگیرد، از این گفت که باید هوش مصنوعی در خدمت تعالی فرهنگ و ادب فارسی باشد، نه جایگزین آن.
بخش پایانی سخنان وزیر نیز اعلام حمایت وزارت ارتباطات از سکوهایی بود که بر پایه هوش مصنوعی و با هدف ترویج ادبیات فارسی فعالیت میکنند. او دراینزمینه «بومیسازی مفاهیم هوش مصنوعی» و همکاری با پژوهشگاههای ادبیات فارسی برای آموزش و بومیسازی هوش مصنوعی را از اولویتهای این وزارتخانه دانست و ابراز امیدواری کرد که با تمهید پلی میان فناوری و فرهنگ، میراث ادبی ایران در جهان دیجیتال نیز بدرخشد.
لزوم بومیسازی هوش مصنوعی
اولویتهای ستار هاشمی در زمینه پیوند هوش مصنوعی و ادبیات، البته به تصدیق بسیاری از پژوهشگران ادبیات فارسی نیز رسیده است. بااینهمه بدون تمهید مقدمات حقوقی و زیرساختهای فنی لازم، امید چندانی نمیتوان به تحقق آنها داشت. فاطمه راوند کلور و فاطمه بهمنی در مقاله «نقش هوش مصنوعی در آموزش زبان و ادبیات فارسی»، چالشهای استفاده از هوش مصنوعی در این حوزه را چنین برشمردهاند: ۱ـ فقدان منابع دادهای مناسب به زبان فارسی ۲ـ پیچیدگیهای زبانی و ادبیات کلاسیک فارسی ۳ـ ضعف زیرساختهای فناورانه در نظام آموزشی ایران. آنها راهحل این معضلات را نیز بومیسازی ابزارهای هوش مصنوعی، همکاری میان متخصصان زبانشناسی و علوم رایانه، ایجاد بانک داده استاندارد از متون فارسی و آموزش معلمان برای استفاده از ابزارهای هوشمند دانستهاند.
محمدرضا ضیاء، حافظپژوه و دکترای ادبیات فارسی نیز درهمینزمینه به «هممیهن» میگوید: «نخست باید مسئله حقمؤلف حل شود. الان پایگاه انتشار و تولید دادههای زبانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی (پیکرهگان)، سامانه بسیار خوب و تا حدود بسیار زیادی دقیق است، اما آنهم مشکل حقمؤلف دارد. امثال نورمگ و... هم این مشکل را دارند. این مسئله، جایی باید بهطور اصولی حل شود.
معضل دوم دراینزمینه، نبود ارتباط بین متخصصان دو رشته است. بهزبانیدیگر، اغلب کسانی که ادبیات میدانند، از علوم کامپیوتر بیاطلاعاند و کسی نیز که تخصص کامپیوتر دارد، هرگز با آن دغدغههایی که یک ادبیاتی موقع جستوجو دارد، با متون ادبی مواجه نمیشود. برای نمونه گاهی در تحقیقات ادبی ما دنبال کلمهای دو جزئی هستیم. برای مثال اگر زایندهرود را با فاصله در پیکره فرهنگستان جستوجو کنیم، حدود ۱۴ نتیجه میآید اما اگر با نیمفاصله وارد کنیم، 300 نتیجه نشان داده میشود.»
رویهمرفته در تحلیل این پژوهشگر ادبیات فارسی که در زمینه تصحیح متون نیز فعالیتهایی داشته است، مسئله حقوق مؤلف در پیوند با انتشار و استفاده عمومی از این تصحیحها، اهمیت زیادی دارد: «در همان حوزه کپیرایت باید گفت، کلی تحقیقات ادبی صورت میگیرد تا به نسخهای منقحتر و تصحیحشده برسیم. این نسخه را هم سرانجام در ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نسخه چاپ میکنیم.
عموم مردم اما مطلقاً به چنین کتابی دسترسی ندارند و همان نسخههای پر از غلط موجود در اینترنت است که میان مردم دستبهدست میشود. حال اگر نهادی به این ماجرا ورود کند، با حمایت مالی حقوق مؤلف را بپردازد و آثار را در سامانه بارگذاری کند، هم استفاده از آن نسخهها بسیار بیشتر میشود و هم بهتبعآن، محقق نیز پولی که میخواهد از هزار نفر خریدار بگیرد، از آن سامانه دریافت میکند.»
چت خطاکار
نگاه ضیاء به CHAT GPT نیز چندان مثبت نیست: «در حوزه هوش مصنوعی هم شاهد وضعیت عجیب و تأسفباری هستیم. حداقل تجربه چندباره من در کار با CHAT GPT نشان میدهد که هربار از او خواستهام دنباله شعری را مثلاً از حافظ برایم بفرستد، اشتباه فرستاده است. نمیدانم در کشورهای دیگر نیز چنین است یا این خطاهای رخداده بهخاطر نپیوستن ایران به قانون کپیرایت است.
بههرحال شما نیز میتوانید این را تجربه کنید.»بعید است کسی در مطلوبیت آنچه وزیر ارتباطات بر زبان آورده است، تردید بهخرج دهد. هرچه باشد تکیهگاه هویت ایرانی در طول تاریخ، فرهنگ این سرزمین بوده است و چه بهتر که از ظرفیتهای صلحآمیز و نگرشهای انسانی آن پلی بسازیم برای تعامل با نسل جوان خود و جهان. بااینهمه تجربه طرحهای مشابه نشان میدهد که در نبود نگرشی راهبردی در سطوح کلان تصمیمگیری کشور، بسیاری از این آمال و آرزوها شباهتی پیدا میکنند به آنچه خود حافظ سروده است: «خیال حوصله بحر میپزد هیهات/ چههاست در سر این قطره محالاندیش». امید باید داشت که فارسی فناورانه به چنین سرنوشتی دچار نشود.