محمد درویش: قبح مازوتسوزی ریخته است
فعال و پژوهشگر حوزه محیط زیست گفت: خودروهای فرسوده را باید حذف کنیم؛ تحت هیچ شرایطی و به هیچ قیمتی نباید اجازه دهیم این خودروها در شهر فعالیت کنند
به گزارش هممیهن آنلاین و به نقل از جماران، فعال و پژوهشگر حوزه محیط زیست با تأکید بر اینکه هر ایرانی تقریبا دو برابر متوسط هر شهروند جهان دارد سوخت مصرف میکند، گفت: خیلیها نگران این هستند که قیمت سوخت واقعی نیست و چون قیمت سوخت واقعی نیست، مردم بیرویه مصرف میکنند. ولی واقعیت این است که الآن خسارت ناشی از استفاده خودروهای فرسوده و خودروهای غیر استاندارد به اقتصاد کشور به مراتب بیشتر از یارانهای است که ما روی سوخت میدهیم. بنابراین دولت اگر میخواهد کار مهمتر و جدیتری انجام بدهد، به جای افزایش قیمت سوخت سراغ توقف خودروهای فرسوده برود.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با محمد درویش را در ادامه میخوانید
به نظر شما امسال که هوا آنقدر هم سرد نشده که کارخانهها مجبور به مازوتسوزی شوند، مهمترین عامل آلودگی هوا چیست؟
من اخیرا هرمزگان بودم و در شهرک صنعتی بندرعباس دیدم که اتفاقاً ۲۴ ساعته نیروگاه حرارتی هرمزگان دارد مازوت میسوزاند. در «نکا» همین اتفاق افتاده و گزارشهایی که از خیلی جاهای دیگر دریافت کردم این است که دارند مازوت میسوزانند و دیگر اصلا قبحش هم ریخته است. اگر ذرات آلاینده موجود در هوا مورد بررسی دقیق و بیطرفانه قرار بگیرد، از میزان مشتقات گوگرد میشود فهمید که چقدر از وضعیت آلودگی هوا مربوط میشود به سوخت مازوت و در واقع فرآیندهای ناشی از افت کیفیت گازوئیل که چنین وضعیتی را ایجاد کرده است.
در عین حال یک نکته بسیار مهم ایران که تقریبا در هیچ جای دیگر جهان چنین وضعیتی نیست، این است که هر ایرانی تقریبا دو برابر متوسط هر شهروند جهان دارد سوخت مصرف میکند. یعنی ایرانیها روزانه حدود یک لیتر بنزین و ۸۸ صدم لیتر گازوئیل مصرف میکنند که این رقم در دنیا نصف است. به خاطر اینکه خودروهای فرسوده در ایران بسیار زیاد هستند و از رده خارج نشدهاند و همچنین اغلب خودروهایی که ساخته میشوند استاندارد لازم را ندارند و مجبور هستند چند برابر استانداردها در ۱۰۰ کیلومتر بسوزانند. این باعث شده که ما با حجم بزرگی از آلودگی هوا ناشی از افت کیفیت صنایع خودروسازی خودمان هم روبرو باشیم.
اینها را باید اضافه کنید به اینکه ما با بدترین خشکسالی خودمان روبرو هستیم، بسیاری از پهنههای آبی را از دست دادهایم و آنها تبدیل به چشمههای گردوخاک شدهاند، فعالیتهای معدنی در کشور به شدت ادامه دارد و اینها بزرگترین منبع تولید گردوخاک هستند و ترکیب اینها باعث شده که ما با یک دوره آلایندگی بسیار شدید روبرو باشیم که تقریبا همه ایران درگیر آن است. یعنی چه در شهرهای شمالی که من تازه آنها بودم، از صومعهسرا تا پارک ملی گلستان، و چه در جنوب کشور و مرکز کشور هم که همیشه درگیر این آلودگی بوده و متأسفانه الآن هم که کمترین میزان سرانه آبی را دارد، بیشترین طغیان ریزگردها را شاهد هستیم.
یعنی به نظر شما مهمترین عامل آلودگی هوای شهرهای بزرگ کشور ما استاندارد نبودن خودروهایی است که تردد میکنند، هم به لحاظ فرسودگی و هم به لحاظ کیفیت خودروهای ساخت داخل است؟
شهرهایی مثل تبریز، مشهد، تهران و کرج دقیقا اینگونه است. یعنی استاندارد نبودن خودروها، تعداد بیش از حد خودروهای فرسوده و استاندارد نبودن سوخت خودروها مهمترین عوامل اصلی تولید کننده آلایندگی هستند. شهرهایی مثل اصفهان، اردکان و برخی دیگر از شهرهای صنعتی مثل اراک، تلفیقی از آلایندههای صنعتی و سوخت بیکیفیت خودروها سبب این ماجرا شده و در بقیه مناطق کشور هم خشک شدن تالابها و تشدید ذرات گرد و غبار.
اگر بتوانیم خودروسازان را ملزم کنیم که خودروهای با مصرف سوخت کمتر تولید کنند و یا به سمت تولید خودروهای هیبریدی بروند، میتواند تا حد زیادی از آلودگیهایی که در شهرهای بزرگ هست جلوگیری کند؟
بله، همین طور است.
در چه بازه زمانی میتوانیم امیدوار باشیم سیاستگذاریهایی که ظاهرا شروع شده به نتیجه برسد؟
خوشبختانه لازم نیست چرخ از اول اختراع کنیم. شما چین را نگاه کنید که همین یک دهه پیش یکی از آلودهترین کشورهای جهان بود و اغلب کلانشهرهایش جزء آلودهترین شهرهای جهان بودند. چین دو کار مهم کرد؛ یکی اینکه منبع تولید انرژی را به سمت استحصال انرژیهای تجدیدپذیر، یعنی خورشیدی و بادی، برده و دوم اینکه بخش قابل توجهی از ناوگان حرکتی خودش را خودرو، اتوبوس و موتورسیکلتهای برقی کرده و بیش از ۴۰ تا ۴۵ برابر از سهم آلایندگی را در یک دهه کاهش داده است.
بنابراین حرکتی که در کشور راه افتاده و داریم روی استحصال انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری میکنیم، به خصوص انرژی خورشیدی، بسیار امیدبخش است. اگر از محل تولید این انرژی، صنایع خودروسازی ما خودروهای برقی تولید کنند، کمتر از ۱۰ سال همان تجربه مثبت چین را در ایران هم داشته باشیم.
به نظر شما در کوتاه مدت مثلاً برای امسال و سال آینده چه برنامهای میتوانیم داشته باشیم؟
اگر قانون هوای پاک را اجرا کنند در کوتاه مدت هم جواب میگیرند. یعنی خودروهای فرسوده را باید حذف کنیم؛ تحت هیچ شرایطی و به هیچ قیمتی نباید اجازه دهیم این خودروها در شهر فعالیت کنند. کارخانههای خودروسازی را باید موظف کنیم که به شرطی شما خودرو جدید تولید کنید که به ازای هر خودرو دست کم دو خودرو فرسوده را از رده خارج کنید. به این ترتیب در واقع ما به سمت بهبود کیفیت خودروهایمان برویم و همچنین صنایع تولید کننده سوخت را باید موظف کنیم که دست کم استاندارد یورو چهار را رعایت کنند. بعد باید سراغ سازمان حفاظت محیط زیست برویم که بتواند از قدرت لازم برای گرفتن حقابه تالابها برخوردار باشد؛ بعد از شرب و قبل از کشاورزی و صنعت.
اگر کارخانههایی که شما به برخی از آنها در بخش اول اشاره داشتید، موظف کنیم که مازوتسوزی را کنار بگذارند، چقدر میتواند در این قضیه تأثیرگذار باشد؟
واقعا تأثیر قابل توجهی دارد. ولی مسأله اینجا است که الآن ما با یک ناترازی ۳۰ هزار مگاواتی روبرو هستیم. گاز به اندازه کافی نداریم و اگر این کارخانهها فعالیت نکنند؛ به خصوص نیروگاه حرارتی تولید کننده برق، تبعاتش در قالب خاموشیها میتواند خسارتهای سنگینتر و نارضایتی بیشتری ایجاد کند. ما باید سرعت جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش بدهیم. همه کشور به سمت تحقق قول رئیس جمهور بروند که گفته تا پایان برنامه ۵ ساله هفتم باید ۳۰ هزار مگاوات تولید کنیم. بعد از اینکه این اتفاق افتاد، عملا دیگر نیازی به مصرف سوخت نیست. ما یکی دو سال بحرانی را باید سر کنیم تا بتوانیم مشکل مازوت را حل کنیم اما از رده خارج کردن خودروهای فرسوده میتواند به کمک فرماندهی انتظامی فوری انجام شود؛ چون جزء قانون هوای پاک هم بوده و از تصویب مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان هم گذشته است.