| کد مطلب: ۵۱۸۴۷

مزاحمت برای حمایت‌ها از فلسطین/چرا ابتکار صلح ترامپ و نتانیاهو برای غزه، با هدف صلح طراحی نشده است؟

درحالی‌که جنگ غزه وارد سومین سالش می‌شود، سازمان ملل متحد، هشتادمین سالگردش را با میزبانی نشستی درباره راه‌حل دودولتی گرامی داشت.

مزاحمت برای حمایت‌ها از فلسطین/چرا  ابتکار صلح ترامپ و نتانیاهو برای غزه، با هدف  صلح طراحی نشده است؟

زها حسن  کارشناس مسائل اسرائیل و فلسطین و وکیل حقوق بشری فلسطینی

درحالی‌که جنگ غزه وارد سومین سالش می‌شود، سازمان ملل متحد، هشتادمین سالگردش را با میزبانی نشستی درباره راه‌حل دودولتی گرامی داشت. این جلسه که در نیویورک برگزار شد، رسماً «نشست بین‌المللی سطح بالا برای تعیین تکلیف صلح‌آمیز مسئله فلسطین و پیاده‌سازی راه‌حل دودولتی، نام داشت و هدفش، برقراری شتاب برای اقدام جمعی و منفرد دولت‌ها بود، هم در حمایت از آتش‌بس دائمی در غزه و هم در حمایت از حق تعیین سرنوشت برای فلسطینیان. گروهی از کشورها، کشوربودن فلسطین را پیش و حین این نشست سازمان ملل متحد به رسمیت شناختند.

حالا نزدیک به ۱۶۰ کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند، شامل چهار عضو از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد. کشورهایی دیگر هم اشکال مختلفی از تحریم اقتصادی و محدودیت فروش سلاح به اسرائیل را اعلام کردند. به‌علاوه، درست پیش از نشست، کمیسیونی از سازمان ملل متحد تأیید کرد که اسرائیل، مسئول نسل‌کشی جاری در غزه و پاکسازی قومی در کرانه باختری است.

اما چند روز بعد، توجهات بین‌المللی به سمت برنامه صلح تازه‌ای برای غزه با ۲۰ ماده کشیده شد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در دیدارشان در واشنگتن، مشترکاً آن را اعلام کردند. دبیرکل سازمان ملل متحد و بیشتر کشورهای عربی، شامل تشکیلات خودگردان فلسطین، از تلاش‌های رئیس‌جمهور استقبال کردند، بدون اینکه نسبت به مواد مشخص این برنامه پذیرشی اعلام کنند.

حمایت بی‌چون‌وچرای آن‌ها، مشکل‌ساز می‌شد. سازمان ملل متحد و نشستش، پیشبرد استقلال و حق حاکمیت فلسطینیان را هدف گرفته بودند، در راستای نظر مشورتی دیوان بین‌المللی دادگستری، آی‌سی‌جِی و قوانین بین‌المللی. برعکس این‌ها، برنامه ایالات متحده، مسئله را به عنوان تندروی فلسطینیان چارچوب‌دهی می‌کند و می‌گوید این موضوع نیازمند طرف سومی است که مدیریت امور غزه را به دست گیرد، لااقل برای دوران حداقلی که مدت آن تعیین نشده و تا وقتی که اصلاح نهادهای فلسطینی ممکن باشد.

اگر بناست آتش‌بس دائم و راه‌حل دودولتی شانسی داشته باشند، سازمان ملل متحد و سهامداران کلیدی ماجرا باید با ایالات متحده کار کنند تا بازبینی قابل‌توجهی روی این برنامه شود، به این جهت که هماهنگی بیشتری با قوانین بین‌المللی داشته باشد. ناکامی در این کار، رنج را در غزه طولانی‌تر خواهد کرد، منطقه را محکوم به درگیری و بی‌ثباتی بیشتر خواهد نمود و ایالات متحده و دیگر سهامداران را تا مشغول خاورمیانه نگاه خواهد داشت، بدون اینکه پایانی برای این وضعیت مشخص باشد.

هدف نشست سازمان ملل این بود که اثری عملی برای نظر مشورتی آی‌سی‌جِی مربوط به ژوئیه ۲۰۲۴ ایجاد کند. این نظر از دولت‌ها می‌خواست از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان در غزه و کرانه باختری، شامل اورشلیم شرقی [بیت‌المقدس شرقی] حمایت کنند و به رفع اشغال اسرائیل کمک کنند. این دادگاه همچنین به کلیت مسئله فلسطین و اسرائیل چارچوب تازه‌ای داد، با این نتیجه‌گیری که اسرائیل در حال اجرای نظام آپارتاید در این قلمروهاست، اشغال بدون محدودیت زمانی غزه و کرانه باختری غیرقانونی است و تلاش‌ها برای اجبار فلسطینیان به امتیازدهی تحت اشغال، نامشروع است.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد نظر دادگاه را اتخاذ کرد و خواستار نشستی بین‌المللی برای پیاده‌سازی این نتیجه‌گیری‌ها شد. در روزهای منتهی به این نشست اخیر، فرانسه و عربستان سعودی، رؤسای مشترک این نشست، تلاش کردند کشورهایی را که فلسطین را به رسمیت نشناخته بودند، تشویق به این کار کنند؛ به‌علاوه، دولت‌های شرکت‌کننده در این نشست یا حامی آن، اعلامیه نیویورک را امضا کردند که به «اقدام جمعی برای پایان جنگ در غزه» و «پیاده‌سازی مؤثر راه‌حل دودولتی» و اهدافی دیگر، متعهد می‌شد. امضاکنندگان ضمناً موافقت کردند از این اهداف «در فرایندی با زمان‌بندی مشخص» حمایت کنند.

رونمایی از برنامه ایالات متحده و اسرائیل، مانعی بر سر راه این تلاش‌ها شد. هدف اعلامی این برنامه، رسیدن به آتش‌بسی دائم در غزه است، اما اولویت اصلی آن، خلع سلاح فلسطینیان و نظامی‌زدایی از غزه است، به جای اجرای قوانین بین‌الملل و حمایت از حق حاکمیت و استقلال فلسطینیان. وقتی این اولویت برنامه اجرایی شود، برای بازه زمانی نامعلومی، هدف تازه این خواهد بود که غزه توسط «هیئت صلح» با رهبری ترامپ توسعه یابد؛ هیئتی که سرمایه‌گذاری و مسائل اقتصادی را در این نوار مدیریت خواهد کرد.

برنامه ایالات متحده و اسرائیل، موجودیت فلسطینیِ «ناسیاسی» و «تکنوکراتیک» تصویر می‌کند که تنها به عنوان ارائه‌دهنده خدمات عمل خواهد کرد. این شبیه به نقشی است که تشکیلات خودگردان در کرانه باختری ایفا می‌کند. تحت قوانین فلسطین، تشکیلات خودگردان فلسطین، مأموری از سوی سازمان آزادی‌بخش فلسطین یا ساف است که به عنوان نماینده مردم فلسطین به رسمیت شناخته شده، اما برنامه آمریکا و اسرائیل آن را از هر گونه جایگاه حکمرانی در غزه مستثنی می‌کند، تا زمانی که برخی اصلاحات را با تعاریف نامعلوم و نامشخص، اعمال کرده باشد.

این اصلاحات شامل اصلاحاتی می‌شوند که در برنامه صلح ۲۰۲۰ ترامپ به آن‌ها اشاره شده بود و نیازمند این خواهند بود که تشکیلات خودگردان، پیگیری مسئولیت قانونی اسرائیل بابت جرائم جنگی را متوقف کند. نتانیاهو، شانه‌به‌شانه رئیس‌جمهور ایالات متحده، تکرار کرد که فلسطینیان باید، «جدال قانونی» را علیه اسرائیل در آی‌سی‌جی و دیوان بین‌المللی کیفری، آی‌سی‌سی، متوقف کنند. این خواسته، اهمیت ویژه‌ای دارد، از این رو که آی‌سی‌سی در سال ۲۰۲۴، برای نتانیاهو و وزیر دفاعش، یوآو گالانت، بابت جنایات جنگی، حکم بازداشت صادر کرد. این جنایات شامل تحمیل تعمدی گرسنگی به مردم غزه می‌شود. در پرونده آی‌سی‌جی علیه اسرائیل بابت اتهامات نسل‌کشی، هنوز تصمیمی بر مبنای مفاد پرونده صادر نشده است.

مشروط‌کردن بازگشت تشکیلات خودگردان به حکمرانی، به موافقتش با پس‌گرفتن پرونده‌های قانونی، تلاشی برای ممانعت از اجرای فرایندهای قانونی است؛ آن هم در شرایطی که تشکیلات خودگردان هیچ ظرفیت و امکانی برای توقف این پرونده‌ها ندارد. برنامه بیست‌ماده‌ای، رفع ممانعت از ورود غذا، دارو و دیگر ملزومات اساسی بشری را به پذیرش این توافق از سوی حماس وصل می‌کند. این کار، در واقع، پرونده آی‌سی‌سی را در موضوع تسلیحاتی‌کردن کمک‌های انسان‌دوستانه، قوی‌تر می‌کند. در هر صورت، این شروط به نظر زهرهایی می‌آیند که در میان بندهای توافق جاسازی شده‌اند.

اگر درباره جدی‌نبودن این برنامه تردیدی هم مانده بود، بعد از انتشار آن، نتانیاهو در سخنانی به زبان عبری تصریح کرد که سربازان اسرائیل در بیشتر مناطق غزه باقی خواهند ماند و او موافقتی نکرده که اجازه برپایی دولت مستقل فلسطینی را بدهد. در واقع، این توافق تنها می‌پذیرد که «ممکن است» شرایطی برای «مسیری معتبر به حق تعیین سرنوشت فلسطینیان و تشکیل کشور آن‌ها» ایجاد شود. نمی‌پذیرد که فلسطینیان حقی قانونی و پذیرفته‌شده به صورت بین‌المللی برای تعیین سرنوشت در قلمروهای فلسطینی دارند؛ قلمروهایی که از ژوئن ۱۹۶۷ توسط اسرائیل اشغال شده‌اند.

تلاش‌های نشست سازمان ملل متحد، مستقیم در تناقض با ابتکار آمریکایی‌اسرائیلی برای آتش‌بس در غزه قرار می‌گیرند. ایده آمریکا و اسرائیل، مسیر اعمال نظر مشورتی آی‌سی‌جی را تخریب می‌کند، با رفع اولویت از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان و پذیرش حضور اسرائیل در قلمروهای اشغالی فلسطینی، به عنوان مسئله‌ای بدون پایان مشخص. این برنامه، طراحی شده تا مانعی باشد، درست بر سر راه همان سازوکارهای قانونی بین‌المللی که کشورها را بسیج کرد تا کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند و برای اسرائیل، بابت رفتارش در غزه و کرانه باختری، مکافات اعمال کنند.

علی‌رغم این، کشورهای حامی اعلامیه نیویورک و حامی کار نشست سازمان ملل متحد، باید به پیگیری اقدامات جمعی و منفرد برای پایان‌دادن به جنگ غزه و رفع اشغال اسرائیل ادامه دهند. آن‌ها باید علاوه‌براین با دولت آمریکا هم کار کنند تا این برنامه ۲۰ماده‌ای را مورد بازبینی قرار دهد، به شکلی که هم‌راستایی بیشتری با مشروعیت بین‌المللی داشته باشد. هر چیزی کمتر از این، تضعیف تلاش‌های چندجانبه برای حل اختلاف و تضعیف قوانین بین‌المللی خواهد بود و این خطر را ایجاد می‌کند که کشورهایی ثالث را شریک جرائم جنگی کند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار