جلاییپور: مهمترین پاشنه آشیل کشور «دیر» تصمیمگیری درباره مهمترین مسائل کشور است
استاد جامعهشناسی سیاسی گفت: مهمترین پاشنه آشیل این است که درباره مهمترین مسائل کشور «دیر» تصمیم گیری میکنیم. حتی میتوان گفت با تشکیل دهها شوراهای غیرلازم نظام تصمیمگیری کشور اولا تکهتکه شده، ثانیا در امور خطیر کسی مسئولیت نمیپذیرد

به گزارش هممیهن آنلاین، آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی حمیدرضا جلاییپور با ایرنا است:
ایرنا: چه واقعیتی جنگ تحمیلی هشت ساله و جنگ ۱۲ روزه را به هم وصل میکند؟
ابتدا به دو ارزیابی اجمالی اشاره میکنم. ارزیابی اول این که به نظر من ایرانیها در ۴۶ سال گذشته کار بزرگ زیاد انجام دادهاند، اما سه مورد از این کارها خیلی بزرگ بوده است؛ ۱. پیروزی انقلاب مردمی در سال ۵۷ بهرغم تمایل بلوک غرب. ۲. دفاع ایرانیان در برابر تهاجم صدام که از حمایت کشورهای عربی و غربی برخوردار بود. ۳. ایستادگی در جنگ دوازده روزه که دو قدرت اتمی به خاک ایران در خرداد هزاروچهارصد و چهار حمله کردند.
ارزیابی دوم این که یک مفهوم کلیدی بنام «استقلال ایران» این سه رخداد بزرگ را به هم پیوند میدهد. همه میدانیم پس از شکست ایران از روسها در نیمه اول قرن ١٩، «استقلال ایران» به مهمترین خواست ایرانیان تبدیل شده بود. انقلاب ۵٧ در واقع بزرگترین انقلاب مردمی ایران در برابر «وابستگی» رژیم پهلوی به بلوک غرب بود. غرب در ایران حکومتی دست نشانده میخواست که مثل شهریور ١٣٢٠ هر وقت خواست گوش شاه کشور را بگیرند و از کشور اخراج کنند. در حالیکه در جنگ روسها علیه ایران ۱۷ شهر آباد از ایران جدا شد، در جنگ تحمیلی هشت ساله، دفاع از خاک و «استقلال ایران» در برابر رژیم صدام و حامیانش درخشان و تاریخی بود.
در جنگ اخیر هم ایران در حال مذاکره با آمریکا برای رسیدن به توافق هستهای بود که اسرائیل با حمایت همه جانبه ناتو (ارتش بلوک غرب) به ایران تجاوز کرد. این رژیم جنایتپیشه با صد مقام نظامی ما تماس گرفت و به آنها وعده «امان» داد، اما یک نفر هم تسلیم نشد. و بلافاصله نیروهای مسلح ما «اراده به دفاع از کشور» را با حملات متقابل موشکی به دشمن نشان دادند. مردم ایران هم بهرغم دو دهه تحریم اقتصادی، در برابر تجاوز اسرائیل یکپارچگی خود را نشان دادند و آرزوی وقوع شورش علیه حکومت را به دل دشمن گذاشتند. و در یک کشور هشتاد و هفت میلیونی ده نفر هم به نفع دشمن دست تکان ندادند.
ایرنا: از نظر شما مردم در حفظ و توفیق نظام جمهوری اسلامی در تهاجم سنگین دشمن در هر دو جنگ چه نقشی داشتند؟
تحلیل این دو جنگ ابعاد گوناگون و درسهای زیادی دارد. من در پاسخ شما فقط به یک علت اشاره میکنم که در هر دو جنگ وجود داشت. این عامل مشترک «پیوند در هم تنیده دولت و ملت» در برابر دشمن خارجی بود. وقتی صدام به ایران حمله کرد، تازه اول انقلاب بود و هنوز ارتش سامان نیافته بود و سپاه هم هنوز در مراحل اولیه شکلگیری بود. لذا در برابر ماشین جنگی صدام بعثی که میخواست تا یک هفته تهران را به تسخیر درآورد چه نیرویی ایستاد و این تجاوز را در همان مرزها سد کرد؟ این نیرو عبارت بود از ترکیبی از نیروهای داوطلب مردمی (که بعدا شد سازمان بسیج) و نیروی ارتش و سپاه و چون سدی محکم در برابر تجاوز ایستادند.
در جنگ ۱۲ روزه هم «پیوند دولت و ملت» مهم بود و تجاوز را خنثی کرد (اگرچه توقف جنگ هنوز موقتی است و ما همچنان در وضعیت جنگی هستیم). ساعتی پس از تجاوز اسرائیل، نظامیان کشورمان متکی به حمایت مردمی دست به مقاومت و ایستادگی زدند و زیر حملات هوایی دشمن، با پاسخ موشکی محکم، اسرائیل را به توقف جنگ وادار کردند. از آن طرف ترامپ وقیح مردم تهران و جان رهبر کشور را تهدید کرد. تعداد زیادی از مردم به شهرهای دیگر رفتند، اما همکاری مردم طوری بود که در سراسر کشور در یک صف نان و سوخت دعوا نشد، بیشتر مظاهر همیاری دیده شد. دولت هم خدمات اولیه (دارو، نان، سوخت، بهداشت و درمان و امنیت شهرها، روستاها و جادهها) را تامین کرد. اسرائیل تجاوزکار این پیوند «دولت - ملت» را محاسبه نکرده بود و اسیر دستگاه تبلیغاتی خودش مثل «تلویزیون اسرائیل اینترنشنال» شده بود.
ایرنا: توصیه شما به دولتمردان و سیاستمدارن برای حفظ دستاوردهای دو جنگ مذکور چیست؟
پاسخ به این سؤال هم تفصیلی است؛ من فقط به یک عامل مهم اشاره میکنم. مهمترین توصیه این است که دستگاه حکمرانی ما به «اجماعسازی کارشناسانه در امور اساسی کشور» بیشتر بها بدهد. اگر این اجماع کارشناسی جدی تلقی شده بود چه بسا ما جنگ هشت ساله را در اوج پیروزی و پس از فتح خرمشهر میتوانستیم تمام کنیم. چه بسا اگر اجماع کارشناسی در سیاست خارجه را در زمان جو بایدن جدی گرفته بودیم، کار کشور در خرداد ماه به وقوع جنگ نمیکشید.
ایرنا: به نظر شما چه چیزی در دشمن طمع تجاوز به خاک ما را برمیانگیزد و چه کنیم تا از این به بعد دشمن هوس تکرار تجاوز نکند؟
این که در کشور «مسیر توسعه پایدار و متوازن و مشارکتی» به درستی طی نشده و در جامعه انواعی از ناترازیها و نارضایتیها درست شده، لذا دشمن طمع حمله میکند و فکر میکند اگر یک ضربه بزند «دیگه تمومه ماجرا»!
ایرنا: پاشنه آشیل جمهوری اسلامی در مقابله با دشمنانش چیست؟
مهمترین پاشنه آشیل این است که درباره مهمترین مسائل کشور «دیر» تصمیم گیری میکنیم. حتی میتوان گفت با تشکیل دهها شوراهای غیرلازم نظام تصمیمگیری کشور اولا تکهتکه شده، ثانیا در امور خطیر کسی مسئولیت نمیپذیرد. شما دیدید سه ماه از جنگ گذشته ولی هنوز روشن نشده که چگونه دشمن توانسته بود در ایران ستون پنجم درست کند؟ ما کشوری بودیم که ریگی جیش العدل در جنوب شرق کشور را روی هوا دستگیر میکردیم.
ایرنا: با توجه به تفاوت ماهیت جنگهای امروزی که شناختی و ترکیبی هستند با جنگ هشت ساله، علاوه بر ضرورت حفظ آمادگی نظامی و دفاعی نحوه مقابله با این نوع جنگها چه مؤلفه های دیگری باید داشته باشد؟
به نظر من برتری نظامی دشمن در روزهای اول تهاجم اسرائیل-ناتو بخاطر دو عنصر بود. یکی برتری هوایی دشمن با داشتن هواپیماهای اف ۳۵ و پهپاد هرمس شناسایی بود. با این دو سلاح دشمن میتواند به ارتفاع خیلی بالا برود و نقاط را شناسایی کند و به اهداف روی زمین حمله کند، و پدافند هم کار جدی نمیتواند بکند. به این معنا نه فقط آسمان ایران بلکه آسمان غرب آسیا و روسیه هم ناامن است. زمان بایدن قلاده اسرائیل را بعنوان سگ هار منطقه میکشیدند (یعنی اجازه استفاده از این دو وسیله جنگی و هوایی را به نتانیاهو نمیدادند) اما ترامپ خودشیفته قلاده این سگ هار را در حمله به کشورها رها کرده و اسرائیل در تجاوز به کشورها از این وسیله استفاده میکند و علیه حمله به قطر هم استفاده کرد.
عنصر دوم که در این جنگ به اسرائیل برتری داد استفاده همزمان هوش انسانی و هوش مصنوعی بود. تجمیع دادهها و هوش مصنوعی به دشمن این امکان را داد که در ساعات اول جنگ بیست فرمانده ما شهید شوند.
بعد از آن اسرائیل تلاش کرد در سایه این دو برتری، یک جو روانی -تبلیغاتی راه بیاندازد که چه قدرت افسانهای دارد. شما دیدید اسرائیل در حمله به اهدافش در شورای امنیت ملی ایران و به قطر خطا کرد، ولی صدایش را در نیاوردند.
بنابراین اول باید ما قبول کنیم در «شرایط جنگی» هستیم و فعلا توقف جنگ موقتی است. لذا قوای نظامی ایران باید آماده و دست به ماشه باشند تا مثل دفعه قبل غافلگیر نشویم.
دوم این که ما در صنایع موشکی و پهپادی پیشرفت کردیم و شاید جزو ۱۰ کشور تولید کننده در جهان باشیم، اما در پدافند بومی و هوشمند نیازمند پیشرفت هستیم، این هم با «نخبهگزینی» درست میشود. اینکه گزینش را در همه امور وسیع کردیم و نخبههای دانشگاههای مادر جذب کارهای حساس و هوشمند نشدند و افراد غیرمتخصص و ناتوان را جذب کردیم. کیفیت سیستمهای هوشمند را پایین آوردیم.
سوم این که توجه یک اقدام راهبردی است که از همه مهمتر است. شما میدانید جمهوری اسلامی از بدو تاسیس تا ١٣٨۴ هم مخالف آمریکا و هم مخالف اسرائیل بود. اما به لحاظ امنیتی و نظامی ایران وارد صحنهای نمیشد که موازنه قوا در آن «نابرابر» بود. ولی در دو دهه اخیر به این اصل راهبردی کمتر توجه شد و ما وارد صحنهای شدیم که از اساس «نابرابر» است چون در همین جنگ دیدید طرف ما اسرائیل نبود طرف ما آمریکا و ناتو بود. جالب این که امام خمینی در همان دهه شصت متوجه این موضوع بود که میگفت جنگ با اسرائیل یعنی جنگ با بلوک غرب و راه قدس از کربلا (یعنی از حفظ خوزستان) میگذرد.
لذا به لحاظ راهبردی ایران باید تلاش کند با حفظ عزت و بدون «تسلیم» و یا «جنگ طلبی» از این «صحنه نابرابر جنگ» خارج شود، و به سیاستهای دو دهه اول باز گردد. (و این کار یک دیپلماسی فعال است). لذا سیاستی که الان حکومت دارد سیاست قابل دفاعی است. ایران اعلام کرده ما دنبال صلحیم و دنبال جنگ نیستیم ولی هر کشوری به ما حمله کند محکم دفاع میکنیم.
اتفاقا همین سیاست عاقلانه در جنگ دوازده روزه جواب داد. مردم ایران دیدند حکومت ایران دنبال مذاکره و توافق هستهای است. حکومت ۵ دوره مذاکره کرده بود، ناگهان دیدند اسرائیل متجاوز به خاک ایران و خانههای مردم حمله کرد. لذا اکثر مردم ایران، اسرائیل را متجاوز دانستند و از نظامیان ایران با قلبشان دفاع کردند.
ایران این سیاست «آمادگی برای دفاع از کشور» و سیاست «دیپلماسی فعال» را باید ادامه دهد. و از یک موضوع کلیدی که در قسمت اول گفتگو اشاره شد، هیچ وقت غافل نشود. آن عنصری که ایران را در برابر این صحنه نابرابر نظامی حفظ میکند جلب رضایت مردم است. در جنگ تحمیلی هم اگر مردم نبودند سرزمین ایران به مخاطره میافتاد.