تحلیل حمیدرضا جلاییپور از راه عبور از شرایط جنگ
استاد جامعهشناسی دانشگاه نوشت: شایسته است یک نکته در میان نخبگان ما جا بیفتد. نکته این است که کثیری از نخبگان و بخشی از مردم بهدرستی حرفشان این است که میشد کشور به نحوی اداره شود که کار کشور به جنگ نکشد. این سخن درستی است، ولی فعلا دشمن به کشور حمله کرده است.

به گزارش هممیهن آنلاین، حمیدرضا جلاییپور، جامعهشناس و فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی برای کانال راهبرد نوشت:
حدس من این است که اسرائیل جنایتکار (با پشتیبانی آمریکا و سه کشور اروپایی) باز به ایران و ج.ا حمله خواهد کرد (خواه با ضربات امنیتی و ترور یا با ضربات نظامی و موشک). لذا پاسخ روشن است هر سه بخش جامعه (حکومت، جامعه مدنی و شهروندان) شایسته است هشیار و آماده باشند. و اگر دشمن نسلکش هم در برابر قدرت موشکی ایران موفق به انجام عملیات نشد، چه بهتر ما ضرر نکردیم.
هفت عامل
من معتقدم در جنگ دوازده روزه (از ۲۳خرداد تا دومتیر سال۱۴۰۴) هفت عامل باعث شد که وقتی اسرائیل به ایران حمله کرد و فرماندهان نظامی و هزار نفر مردم ایران به قتل رساند، به هدفش (که فروپاشی سیاسی و به هم ریختن ایران بود) نرسید. لذا برای خنثی سازی جنگ بعدی اسرائیل هم شایسته است باز این هفت عامل فعال باشند.
این عوامل اینها بودند:
١- وقتی اسرائیل به ایران حمله کرد، رهبری و نیروهای نظامی کوتاه نیامدند و متقابلا محکم پاسخ دادند. به بیان دیگر ایران شروع کننده جنگ نبود، اما قاطع پاسخ دشمن را داد و از ایران دفاع کرد.
٢- قاطبه مردم ایران تجاوز به خاک ایران را محکوم کردند و با دشمن همراهی نکردند و در مقابل یک جنبش خودجوش «دفاع میهنی» راه انداختند.
٣- خدماترسانی دولت در تامین سوخت، آرد، بهداشت و درمان و خدمات بانکی در سراسر کشور موثر بود.
۴- احساس مسئولیت کردن اشخاص بانفوذ در جامعه از دکتر عبدالکریم سروش و علیرضا رجایی تا هنرمندان و ورزشکاران ایرانی.
۵- جمعیت چندبرابر شده نمازجمعهها در هشتصد شهری که امامجمعه داشتند، بعضی نمازجمعهها زیر صدای ریزپرندههای اسرائیل متجاوز انجام شد.
۶- کار موثر نیروی انتظامی و سازمان بسیج در برقراری امنیت شهرها و جادهها، و کار موثر دستگاههای اطلاعاتی در خنثی کردن ستون پنجم اسرائیل در شهرهای ایران.
٧- دیپلماسی فعال شبانه روزی جمهوری اسلامی مخصوصا در شب آتشبس.
بنابراین، به نظر میرسد تا اطلاع ثانوی (یعنی تا وقتی دیپلماسی برای عبور از وضعیت جنگی به نتیجه مورد قبول ایران برسد،که افق زمانیاش معلوم نیست)، شایسته است دست نظامیان آماده روی ماشه باشد و نگذاریم شش عامل دیگر ضعیف شود.
نکته کلیدی
شایسته است یک نکته در میان نخبگان ما جا بیفتد. نکته این است که کثیری از نخبگان و بخشی از مردم بهدرستی حرفشان این است که میشد کشور به نحوی اداره شود که کار کشور به جنگ نکشد. این سخن درستی است، ولی فعلا دشمن به کشور حمله کرده است.
مشکل از اینجا شروع میشود که بعضی نخبگان فکر میکنند اگر حکومت در برابر نتانیاهو و ترامپ کوتاه بیاید، دشمن ایران و ج.ا را رها میکند. این نگاه خطاست.
اگر در شروع جنگ دوازده روزه هم ابتدا حکومت کوتاه آمده بود، دشمن خاک ایران را مثل سوریه ویران میکرد. لذا هماکنون شایسته است توجه کنیم تا اطلاع ثانوی، ایران راهی جز «مقاومت» در برابر دشمن (نتانیاهو-ترامپ) ندارد.
در اینجا نقش روشنگری افراد و کارشناسانی مثل دکتر جواد ظریف که در میان نخبگان اعتباری دارند، مهم است. اتفاقا شایسته است باز جواد ظریفها کت خود را در بیاورند. همچنان که در دوره جنگ دوازده روزه عبدالکریم سروش و دیگر هزینهدادگان کتشان را در آوردند.
دیپلماسی گشوده
اشاره شد «مقاومت» در برابر دشمن متجاوز راه عبور از شرایط جنگی است. اما همه ما میدانیم برای عبور از وضعیت جنگی، کار مالا با دیپلماسی و مذاکره است. لذا خیلی اهمیت دارد که دستگاه دیپلماسی ما با دست باز و دید باز کار کند. از این لحاظ شایسته است به جناب عراقچی باید کمک شود.
در این دیپلماسی استفاده از ادبیات «محو» بهداشتی نیست، ما میتوانیم از حقوق فلسطینیان دفاع کنیم و از ادبیات محو هم استفاده نکنیم؛ در این دیپلماسی لازم نیست که دیپلماتهای ما حاکمیت ایران را ضد نظم و سازوکارهای نظام ناعادلانه جهانی نشان دهند؛ اتفاقا با این دیپلماسی موسعتر کشورهای عربی و چین و روسیه بهتر با جمهوری اسلامی همراهی میکنند.
هدف اصلی دستگاه دیپلماسی نباید این باشد که طوری عمل کند که رادیکالهای داخل به وزیر خارجه مرحبا بگویند. این رادیکالگرایی و خالصگرایی خود یکی از عواملی بود که کشور را به تله تحریمها انداخت.
به هر تقدیر، فعلا هدف اصلی دیپلماسی باید این باشد که کشور را با عزت از این «وضعیت جنگی» خارج کند (اهداف بعدی سیاست خارجی باید رفع تحریم و خدمت به توسعه اقتصادی کشور باشد).
راه عبور از شرایط جنگی
چند نکته دیگر
تغییر در مدیریت صدا و سیما مثل نان شب است. با یک صداوسیمای حرفهای و مردمی میشود در دل بحران با مردم حرف زد و مردم را در صحنه نگه داشت. با حاملان واژه «آغل» میتوان به صورت مردم سیلی زد نه آنان را در صحنه نگه داشت. متاسفانه پس از آتشبس موقت، صداوسیما در دنیای دیگری است. همچنان آرزو فروشی میکند.
اجرای پیشنهاد سردار حسین علایی خیلی مهم است. محدودیتها از شخصیتهای ایراندوست و ضددشمن برداشته شود. آخر شایسته است به این مردم شایسته تقدیر، که دشمن متجاوز اسرائیل را ناکام گذاشته، پاداش داد. تا کی قرار است تنگنظری و خالصگرایی ادامه پیدا کند.
وقت آن رسیده است که از سوی نیروهای جامعه مدنی (نه صداوسیما یا قوه قضائیه) نیروهای ایرانی و خائن جنگ روانی دشمن و نیروهای رسانهای وطنفروش در تلویزیونهای ماهوارهای با ذکر خیانتهاشان به جامعه معرفی شوند.
در این زمینه ماشاءلله شمسالواعظین، چاوشییان و دکتر تفرشی کارهای مستند درخور توجهی در کلابهاوس انجام داهاند. متاسفانه شاهد بودیم پابهپای اینکه اسرائیل با موشکها، پهبادها و ریزپرندههایش در جنگ دوازده روزه به ایرانیان شلیک میکرد و هزار ایرانی را پرپر کرد، این خبرنگاران وطنفروش، ایرانیان را بمباران روانی میکردند. اینها از اسرائیلیها خائنتر بودند.