حرکت ترکیه به سوی قدرتمند شدن
شبهجزیره آناتولی زمانی مرکز یکی از قدرتمندترین امپراتوریهای تاریخ بود. امپراتوری عثمانی از قرن چهاردهم تا جنگ جهانی اول دوام آورد، پس از آن فروپاشید و متعاقباً توسط نیروهای بریتانیا و متفقین اشغال شد.

جورج فریدمن استراتژیست
شبهجزیره آناتولی زمانی مرکز یکی از قدرتمندترین امپراتوریهای تاریخ بود. امپراتوری عثمانی از قرن چهاردهم تا جنگ جهانی اول دوام آورد، پس از آن فروپاشید و متعاقباً توسط نیروهای بریتانیا و متفقین اشغال شد. جنبش سیاسی که در برابر اشغال مقاومت کرد، تا سال ۱۹۲۳ استقلال خود را به دست آورد و در قالب دولت-ملت که اکنون ترکیه مینامیم، ادغام شد. در قرن هفدهم، امپراتوری عثمانی بالکان و جنوب شرقی اروپا، خاورمیانه و شمال آفریقا، قفقاز جنوبی، خلیجفارس، دریای سرخ و مدیترانه شرقی را کنترل میکرد.
حاکمان آن با بهرهگیری از یک ارتش بزرگ و توانمند برای بهرهبرداری از اختلافات و نقاط ضعف بین و درون ملتهای این مناطق، امپراتوری را ساختند. اما پایه و اساس واقعی امپراتوری، موقعیت استراتژیک و ثبات نسبی خود ترکیه بود. به گفته مارک تواین، تاریخ تکرار نمیشود، اما قافیه دارد. قافیه لازم نیست به بزرگی شعر اصلی باشد و از آنجا که ترکیه موقعیت استراتژیک خود را حفظ کرده است - واقع در جنوب بالکان، شمال و غرب خاورمیانه، مجاور دریای سیاه اما عملاً با مدیریت انحصاری تنگه بسفر - این کشور پتانسیل تبدیل شدن دوباره به یک قدرت مهم را دارد. در طول حدود ۱۰۰ سال پایانی امپراتوری، بزرگترین دشمن عثمانیها روسیه بود که در طول تاریخ خود دوازده جنگ با آن انجام داده بودند.
عثمانیها دوباره در جنگ جهانی اول با روسیه جنگیدند. آنها از جنگ جهانی دوم اجتناب کردند اما خیلی زود در طول جنگ سرد به ناتو پیوستند. اما ترکیه دیگر به حفظ یک ارتش بزرگ و دائمی راضی نیست؛ بلکه در حال ایجاد یک نیروی چندجبههای و پایدار ملی است. اکنون که از روسیه سایهای از تهدیدی است که زمانی بود به جای مانده، ترکیه در نزدیکی مرزهای خود فعالتر شده است.
این کشور دارای پایگاههای نظامی در آلبانی، عراق، قطر، سومالی و قبرس شمالی است و در سال ۲۰۲۰، نیروهایی را برای کمک به مدیریت جنگ داخلی در لیبی مستقر کرد. همچنین به طور فعال در سوریه حضور دارد. ترکیه با حدود ۴۸۰ هزار سرباز فعال در ارتش و ۳۸۰ هزار نیروی ذخیره، دومین ارتش بزرگ در بین کشورهای عضو ناتو را دارد و پس از ایالات متحده قرار دارد. نیروی دریایی این کشور شامل ۴۵ هزار پرسنل فعال، ۱۳ زیردریایی، ۱۷ ناوچه و ۹ رزمناو است و تعداد بیشتری نیز در دست سفارش دارد. این کشور نیروی هوایی بسیار ضعیفتری دارد، هرچند که به دنبال اصلاح این مشکل نیز هست.
بزرگترین نقطه ضعف ترکیه، اقتصاد آن است که سالها رشد کرد و سپس تسلیم چالشهای ساختاری مختلفی از جمله کاهش ارزش پول، تورم و نرخ بهره بالا شد. با این حال، این کشور از نظر تولید ناخالص داخلی اسمی، شانزدهمین اقتصاد بزرگ جهان و از نظر قدرت خرید دوازدهمین اقتصاد بزرگ جهان است. این کشور همچنین یکی از اعضای بنیانگذار گروه ۲۰ بود. بنابراین، اگرچه دولت آنکارا مشکلاتی برای حل کردن دارد، اما قادر خواهد بود آنها را از پایههای نسبتاً محکمی حل کند. از نظر ژئوپلیتیکی، بزرگترین مزیت ترکیه این است که هیچ کس در مجاورت آن تهدید محسوب نمیشود.
تنها تهدید بالقوه - اسرائیل - آنقدر درگیر یک جنگ چندجبههای است که نمیتواند نگران ترکیه باشد و از آنجا که بقیه منطقه اطراف بسیار پراکنده است، آنکارا این فرصت را دارد که مستقیماً بر نتایج تأثیر بگذارد. نکته مهم این است که ترکیه تحت هیچ فشار موجودیتی برای اعمال اراده خود نیست؛ بلکه حق انتخاب را دارد که به صلاحدید خود بر رویدادهای منطقهای از نظر سیاسی یا نظامی تأثیر بگذارد.
در حالی که لهستان الزامات ژئوپلیتیکی دارد، ترکیه گزینههای ژئوپلیتیکی دارد. چالش اصلی ترکیه بهبود اقتصاد خود است. این موضوع یک بُعد ژئوپلیتیکی دارد. عربستان سعودی ثروتمندترین کشور خاورمیانه است. همچنین یکی از آسیبپذیرترین کشورها از نظر نظامی است. داشتن همزمان ثروت و ضعف نظامی، بهویژه در منطقهای با تنشهای مداوم و جنبشهای درونملی، پایداری ایجاد نمیکند. ثروت و ضعف، وضعیت خطرناکی است.
ثروت میتواند دشمنان را بخرد، اما میتواند آنها را به صورت منفی جذب نیز بکند. در این میان، ترکیه در بالکان ابتکار عمل را به دست گرفته و روابط بسیار نزدیکی با آذربایجان، حفظ کرده است. بر اساس این تکامل است که من ترکیه را یک قدرت بزرگ در آینده میبینم. با این فرض که این کشور قادر به دستیابی به نیروی هوایی بهتری باشد و بخش صنایع نظامی رو به رشد خود و حضورش در مدار پایین زمین را حفظ کند. تا زمانی که ترکیه توسط کشورهای ضعیفتر و متزلزل احاطه شده باشد، میتواند مسیر خود را به سوی قدرت بزرگ ادامه دهد.