| کد مطلب: ۴۴۵۷۶

ملی‌گرایی در مقابل فشار خلع سلاح/تلاش حزب‌الله برای خروج از فشارهای داخلی در آستانه انتخابات ۲۰۲۶ به ملی‌گرایی اسلام‌گرایانه ختم خواهد شد

موعد برگزاری انتخابات سراسری لبنان در سال ۲۰۲۶ نزدیک شده است. در چنین شرایطی حزب‌الله لبنان به عنوان یک گروه نظامی و سیاسی در این کشور به‌طور طبیعی در تلاش است تا چهره‌ و توان خود را بازسازی کرده و خود را به عنوان یک جنبش مقاومت ملی‌گرا تصویر کند.

ملی‌گرایی در مقابل فشار خلع سلاح/تلاش حزب‌الله برای خروج از فشارهای داخلی در آستانه انتخابات 2026 به ملی‌گرایی اسلام‌گرایانه ختم خواهد شد

موعد برگزاری انتخابات سراسری لبنان در سال 2026 نزدیک شده است. در چنین شرایطی حزب‌الله لبنان به عنوان یک گروه نظامی و سیاسی در این کشور به‌طور طبیعی در تلاش است تا چهره‌ و توان خود را بازسازی کرده و خود را به عنوان یک جنبش مقاومت ملی‌گرا تصویر کند. این رویکرد حزب‌الله کاملاً طبیعی است. جنگ اخیر اسرائیل و حزب‌الله آسیب‌های زیادی به این گروه وارد کرد.

فرماندهان و رهبران حزب‌الله ترور شدند، اسرائیل بسیاری از مواضع و زیرساخت‌های نظامی حزب‌الله در دره بقاع، جنوب لبنان و جنوب بیروت را بمباران کرد و‌ آتش‌بسی که بعد از این جنگ به حزب‌الله تحمیل شد، مسیر را برای اعمال فشارهای بیشتر سیاسی و نظامی از جمله تاکید بر خلع‌ سلاح‌ حزب‌الله باز کرد. در چنین شرایطی طبیعی است که این گروه به دنبال اجرای یک استراتژی ملی‌گرایی تقویت‌شده برای ایجاد بالانس در سیاست داخلی و خنثی‌کردن تلاش‌های آمریکا و اسرائیل و دولت نواف سلام برای خلع سلاح حزب‌الله باشد. 

به‌طور طبیعی، یکی از الزامات این استراتژی ملی‌گرایانه این است که احتمال مداخله حزب‌الله در هر نوع درگیری احتمالی اسرائیل و ایران در آینده کاهش یابد. حزب‌الله نمی‌تواند یک استراتژی ملی‌گرایانه در پیش بگیرد اما در عین حال به نفع یک کشور دیگر به نام ایران، هر چقدر هم به آن نزدیک باشد، وارد جنگ شود. اکثریت مردم لبنان چنین چیزی را نخواهند پذیرفت و این اقدام با اصل و اساس ملی‌گرایی هم در تضاد است. این استراتژی البته یک چالش نیز برای حزب‌‌الله به همراه خواهد داشت و آن اینکه خطر جنگ با اسرائیل را افزایش خواهد داد. 

پس از جنگ دوازده‌روزه بین اسرائیل و ایران، دیپلمات‌های آمریکایی و اسرائیلی تلاش‌هایشان را برای تضعیف حزب‌الله و بهبود روابط اسرائیل و دولت لبنان شدت بخشیدند. در همین راستا، ایالات متحده پیشنهاد داد که دولت لبنان بپذیرد در ازای عقب‌نشینی اسرائیل از مناطق جنوبی و پایان حملات اسرائیل به این کشور، تلاشش را برای خلع سلاح حزب‌الله تشدید کند.

بررسی اخبار نشان می‌دهد که ظاهراً دولت نواف سلام به این پیشنهاد آمریکا پاسخ مثبت داده است. استدلال دولت لبنان این است که در صورت خروج اسرائیل از جنوب لبنان و توقف حملات ارتش اسرائیل به لبنان، حزب‌‌الله دیگر هیچ بهانه‌ای برای حفظ سلاح‌هایش نخواهد داشت. در واقع دولت لبنان به این نتیجه رسیده که وقتی تهدیدی نباشد چه نیازی به سلاح حزب‌الله است؛ بنابراین در چنین شرایطی می‌توان فشار بر حزب‌الله برای خلع سلاح را افزایش داد و حزب‌الله هم دیگر هیچ توجیهی برای حفظ سلاحش نخواهد داشت.

چراکه یکی از استدلال‌های همیشگی نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله این بود که تا زمانی که اشغال باشد و تا زمانی که اسرائیل جنوب لبنان را در اشغال خود داشته باشد، حزب‌الله به عنوان یک گروه مقاومت سلاحش را زمین نخواهد گذاشت. نعیم قاسم انتقادات تندی را نیز نسبت به کم‌کاری دولت لبنان در اعمال فشار بر اسرائیل برای خروج از لبنان و توقف حملاتش مطرح کرده بود. حالا دولت لبنان به این نتیجه رسیده اگر اسرائیل از جنوب لبنان خارج شود و حملاتش را نیز متوقف کند، انتقادات و استدلال‌های نعیم قاسم نیز بلاموضوع خواهند شد. تام باراک، فرستاده ویژه ایالات متحده، در تاریخ هفتم جولای اعلام کرده که به شکلی «باورنکردنی» از پاسخ لبنان به پیشنهاد آمریکا راضی است.

ظاهراً او در دیدار با مقامات لبنانی خواستار تدوین راهبردی شده که باعث شود حزب‌الله به جای عضویت در محور مقاومت به رهبری ایران، به یک حزب سیاسی معمولی در عرصه سیاست داخلی لبنان تبدیل شود. اما نشانه‌هایی نیز وجود دارند که ثابت می‌کنند حزب‌الله لبنان با سرعتی که آمریکا و اسرائیل خواهان آن هستند، با خلع سلاح موافقت نخواهد کرد. شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله، در ششم جولای گفت که حزب‌الله تا زمانی که اسرائیل طبق توافق آتش‌بس نوامبر ۲۰۲۴، عقب‌نشینی خود از جنوب لبنان را تکمیل نکند، چنین مسیری را در نظر نخواهد گرفت. 

بانک جهانی تخمین می‌زند که خصومت‌ها بین اسرائیل و حزب‌الله از سال ۲۰۲۳ تا سال ۲۰۲۴ تقریباً 8 میلیارد و 500 میلیون دلار برای لبنان هزینه داشته است. این مبلغ غیر از نیازهای گسترده لبنان برای دریافت کمک جهت خروج از بحران‌های اقتصادی، سوءمدیریت سیاسی و تبعات انفجار بندر بیروت در سال ۲۰۲۰ است. مقامات آمریکایی و اسرائیلی ابراز خوش‌بینی کرده‌اند که خسارات اخیری که به حزب‌الله وارد شده، موجب شود این گروه تحت فشار قرار گیرد تا از مواضعش کوتاه بیاید و درگیری‌های مکرر بین اسرائیل و لبنان پایان یابد.

به عبارت دیگر، حزب‌الله در طول جنگ بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ با اسرائیل، به واسطه ترور سیدحسن نصرالله، ترور برخی از فرماندهان نخبه‌اش و تخلیه یا نابودی بخشی از زرادخانه بزرگ موشکی و راکتی، متحمل خسارات نظامی و مالی قابل توجهی شد. سقوط بشار اسد، در سوریه که در دسامبر سال ۲۰۲۴ رخ داد، مسیر تدارکاتی مستقیم حزب‌الله با متحد اصلی‌اش، ایران را قطع کرد و همین امر موجب شد تا حزب‌الله نتواند پس از جنگ به سرعت خود را بازسازی کند. کمپین نظامی مشترک ایالات متحده و اسرائیل علیه ایران نیز نشان داد که حزب‌الله لبنان عملاً توان مداخله در این داینامیک درگیری را ندارد چراکه حزب‌الله لبنان تنها به صدور یک بیانیه محکومیت در خصوص حملات آمریکا و اسرائیل به ایران بسنده کرد و در دفاع از ایران هیچ مشارکت نظامی صورت نداد.

بعد از جنگ با اسرائیل، اولویت حزب‌الله این بوده که موقعیت خود را در لبنان در میانه فشارهای داخلی و بین‌المللی برای خلع سلاح بهبود ببخشد. در ماه نوامبر ۲۰۲۴، اسرائیل و حزب‌الله با آتش‌بس موافقت کردند. این آتش‌بس به‌طور ضمنی به اسرائیل اجازه حمله به اهداف حزب‌الله را می‌داد، زیرا اسرائیل معتقد بود که مکانیسم نظارتی تشکیل‌شده توسط ایالات متحده، فرانسه، لبنان، اسرائیل و نیروی موقت سازمان ملل متحد در لبنان، حزب‌الله را به‌طور مؤثر خلع سلاح نمی‌کند.

در نتیجه، اسرائیل به طور معمول عملیات نظامی، از جمله حملات به پایگاه‌های حزب‌الله در بقاع و بیروت و عملیات‌های ترور را برای تضعیف حزب‌الله و جلوگیری از بازسازی مجدد زرادخانه‌های تسلیحاتی این گروه انجام داده و می‌دهد. به موازات ادامه حملات اسرائیل که با ادعای جلوگیری از تلاش حزب‌الله برای تجدید تسلیحاتش در ماه‌های اخیر، انجام می‌شود، درخواست‌های داخلی و بین‌المللی برای خلع سلاح حزب‌الله تشدید شده است. علاوه بر این، پس از آتش‌بس، برخی از لبنانی‌ها، از جمله مقامات سیاسی، خواستار پایان ممنوعیت مطرح شدن گفتمان سیاسی در مورد عادی‌سازی روابط با اسرائیل شده‌اند.

برای مثال پائولا هاکوبیان، نماینده اصلاح‌طلب مجلس لبنان و ولید بارینی، نماینده طرفدار عربستان سعودی، اظهاراتی در این خصوص مطرح کرده‌اند که تا حدودی منعکس‌کننده احساسات بخشی از افکار عمومی لبنان در مورد تعامل با اسرائیل است. علاوه بر این، درخواست‌ها برای خلع سلاح کامل حزب‌الله و تبدیل شدن این گروه به یک حزب سیاسی در داخل لبنان، از سوی متحدان مسیحی سابق حزب‌الله مانند جنبش میهنی آزاد، افزایش یافته است. این تغییری در جهت‌گیری سیاسی نسبت به حزب‌الله نسبت به شرایط قبل از جنگ است. قبل از جنگ با اسرائیل، تعداد کمی از چهره‌ها و گروه‌های سیاسی در داخل لبنان مایل بودند جایگاه حزب‌الله را به عنوان یک گروه نظامی و سیاسی قدرتمند به چالش بکشند. 

حزب‌‌الله چه خواهد کرد؟

استراتژی حزب‌الله احتمالاً بر ادامه مخالفت گزینشی با دیپلماسی اسرائیل و لبنان متمرکز خواهد بود. این استراتژی موجب خواهد شد تا پیشرفت دیپلماتیک محدودی در مسائلی مانند تعیین مرز لبنان و اسرائیل، تا پیش از انتخابات 2026 لبنان فراهم شود. پیشرفت دیپلماتیک از هر نوع بین اسرائیل و لبنان، با توجه به بالانس فرقه‌ای ظریف و شکننده در لبنان و توانایی حزب‌الله در اثرگذاری بر فضای امنیتی لبنان به وسیله اعتراضات و اقدامات مسلحانه، به طور حتم مستلزم اجماع نظر دولت لبنان و حزب‌الله خواهد بود. دولت لبنان هنوز هم نمی‌تواند بدون جلب نظر حزب‌الله دست به اقدامات رادیکال و ناگهانی بزند. بالانس فرقه‌ای در لبنان با یک اشتباه کوچک محاسباتی ممکن است به کلی از بین برود و لبنان درگیر خصومت‌های فرقه‌ای شود.

در نتیجه، دیپلمات‌های آمریکایی، اسرائیلی و لبنانی مجبور خواهند شد بر حوزه‌های مورد اجماعی که خارج از مخالفت‌های حزب‌الله است، تمرکز کنند تا هیچ اقدامی لزوماً منوط به جلب نظر حزب‌الله نشود. نکته کلیدی در میان این موارد، عقب‌نشینی مرحله‌ای نیروهای اسرائیلی از چند پایگاه باقی‌مانده در خاک لبنان است که پس از حمله اسرائیل در سال ۲۰۲۴ ایجاد شده‌اند. اسرائیل قصد دارد این پایگاه‌ها را در کوتاه‌مدت به عنوان اهرم فشار علیه حزب‌الله حفظ کند، اما دولت لبنان در تلاش است از طریق لابی‌کردن با ایالات متحده، اسرائیل را برای عقب‌نشینی از این مواضع تحت فشار قرار دهد.

حزب‌الله هم آمادگی خود را برای تحمل عواقب مذاکرات تعیین مرز نشان داده است. این مذاکرات اگر به سرانجام برسد ممکن است اختلافات دیرینه اسرائیل و لبنان بر سر مرزها را پایان دهد. این اختلافات به تاسیس اسرائیل در سال 1948 برمی‌گردد و 77 سال قدمت دارد. بعید به نظر می‌رسد که حزب‌الله در مورد چنین مذاکرات غیرمستقیمی ناآرامی یا واکنش سیاسی ایجاد کند، زیرا به طور طبیعی به دنبال آن است که هم خود را به‌عنوان یک نیروی عملگرا در داخل لبنان تصویر کند و هم حمایت مردمی از خود در میان افکار عمومی لبنان را تقویت کند. 

اسرائیل هنوز پنج پایگاه نظامی در تپه‌های مهم استراتژیک در خاک لبنان دارد. این پایگاه‌ها، امکان نظارت بر تحرکات حزب‌الله و عملیات زمینی بالقوه را در صورت تلاش حزب‌الله برای نفوذ مجدد یا بازسازی قوای خود در جنوب لبنان فراهم می‌کند. بعید است که اسرائیل به راحتی و به خواست خود از این مواضع عقب‌نشینی کند، اما اگر تحت فشار مستقیم ایالات متحده قرار بگیرد یا اگر به این نتیجه برسد که حزب‌الله در مسیر خلع سلاح قرار گرفته، ممکن است این کار را انجام دهد.

اما یک مسئله وجود دارد که کار را به شدت پیچیده می‌کند که آن، مناقشه بر سر مزارع شبعا است. مزارع شبعا سرزمین کوچکی است که اسرائیل، لبنان و سوریه در ارتفاعات جولان ادعای مالکیت آن را دارند. این مناقشه ریشه در شیوه ترسیم مرز در دوران پس از جنگ جهانی و دوران پس از تاسیس اسرائیل دارد. اگرچه این منطقه از نظر سیاسی اهمیت دارد اما باید گفت که ارزش استراتژیک یا اقتصادی اندکی دارد اما در عین حال می‌تواند به عنوان یک اهرم مصالحه برای مذاکرات تعیین مرز عمل کند. حزب‌الله پیش از این با اقدامات عملی دیگری، از جمله تعیین مرز دریایی اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۲۲، که اکتشاف انرژی در هر دو خط ساحلی را تسهیل می‌کرد، موافقت کرده بود.

اگر این مذاکرات هم به نتیجه برسند باز هم حزب‌الله در برابر خلع سلاح مقاومت خواهد کرد و این امر باعث می‌شود کارزار بی‌پایان اسرائیل علیه حزب‌الله همچنان ادامه داشته باشد و شرکای لبنان تمایلی به ارائه کمک‌های قابل توجه برای بازسازی این کشور نداشته باشند.

شاخه نظامی حزب‌الله همچنان در مرکز هویت سیاسی و ایدئولوژیک و ساختار تصمیم‌گیری حزب‌الله قرار دارد و بعید است که این گروه با انحلال این شاخه موافقت کند، مگر اینکه تحت فشار شدید داخلی قرار گیرد. ممکن است این فشار شدید بر حزب‌الله شامل فروپاشی کامل حمایت مردمی و یا تهدیدات نظامی موجودیتی برای این گروه و نیروهایش باشد. اما تا زمانی که حزب‌الله نسبتاً عمل‌گرایی خود را حفظ کند، احتمال ظهور چنین فشار شدیدی کمتر است.

علاوه بر این، ترس از شروع یک جنگ داخلی دیگر نیز بر احساسات افکار عمومی تاثیر خواهد گذشت. افکار عمومی لبنان نگران خواهند شد و در نتیجه هرگونه اقدام دولت لبنان برای مجبورکردن حزب‌الله به خلع سلاح کامل، کُند خواهد شد. در نتیجه، مذاکرات خلع سلاح احتمالاً طولانی خواهد شد. در چنین شرایطی بعید است پیشرفت قابل‌توجهی در این عرصه حاصل شود و حزب‌الله در خوشبینانه‌ترین حالت صرفاً تنها در بخش‌های خاصی از کشور شاخه نظامی خود را خلع‌سلاح خواهد کرد و نه بیشتر. این مسئله موجب ادامه حملات مکرر اسرائیل به حزب‌الله و تأخیر در ارسال کمک‌های ایالات متحده و عربستان سعودی برای بازسازی لبنان خواهد شد. 

نکته جالب این است که اگر بپذیریم حزب‌الله در مسیر عملگرایی گام بردارد، باید گفت که یکی از اصلی‌ترین ملاحظات این نوع عملگرایی، مقاومت در برابر خلع‌سلاح کامل است. عملگرایی حکم می‌کند که حزب‌الله نه‌تنها در برابر خلع‌سلاح کامل مقاومت کند بلکه سعی کند هویت اصلی‌ خود را نیز حفظ کند. دلیل این استدلال نیز ساده است؛ برچیده شدن کامل شاخه نظامی حزب‌الله، موجب خواهد شد که این شبکه‌ها در معرض کنترل بالقوه فرقه‌ها یا جناح‌های رقیب قرار بگیرند. این روند پایگاه‌ قدرت بسیاری از چهره‌های برجسته شیعیان در حزب‌الله را تضعیف کرده و حتی از بین خواهد برد. 

بنابراین طبیعی است که حزب‌الله به دنبال بهره‌برداری سیاسی از کمپین نظامی بی‌پایان اسرائیل و کمک‌های به تاخیر افتاده برای بازسازی لبنان باشد و این استراتژی را تا زمان انتخابات سراسری 2026 ادامه خواهد داد تا بتواند حمایت از خود را بازسازی کند. در این مدت تا انتخابات سراسری، حزب‌‌الله مجبور خواهد شد به طور بالقوه از ایران فاصله بگیرد تا مقدمات معرفی خود به‌عنوان یک جنبش ملی‌گرای مقاومت که تحت تاثیر هیچ نیروی خارجی نیست را فراهم کرده باشد. حزب‌الله برای تطبیق جایگاه خود در آستانه انتخابات سال ۲۰۲۶، به دنبال تاکید بر توجه به حملات هوایی مکرر اسرائیل به لبنان و حضور نیروهای اسرائیلی در خاک لبنان خواهد بود. 

حزب‌الله همچنین سعی خواهد کرد از شبکه‌های حمایت اجتماعی و اقتصادی خود برای جبران کمبود کمک‌های خارجی برای بازسازی پس از جنگ لبنان استفاده کند و به این ترتیب پایگاه رای خود را در میان حامیان شیعه و متحدان مسیحی و سنی خود بازسازی کند. علاوه بر این، حزب‌الله همچنان نیم‌نگاهی به سوریه نیز خواهد داشت و بررسی خواهد کرد که آیا ممکن است بشود از خلأ قدرت در سوریه برای بازسازی برخی از مسیرهای تدارکاتی‌اش به شکلی جدید استفاده کند یا خیر. 

به‌طور کلی حزب‌الله ممکن است بخواهد هویت خود را از یک حزب مقاومت اسلامی به یک گروه شبه‌نظامی ملی‌گراتر لبنانی تغییر دهد، زیرا ایران در محافظت از این گروه در درگیری با اسرائیل نتوانست مطابق انتظار حزب‌الله عمل کند و دسترسی حزب‌الله به خطوط تدارکاتی از سمت ایران از طریق سوریه پس از فروپاشی حکومت بشار اسد که مورد حمایت ایران بود، مختل شده است.

اگرچه همه اینها به معنای پایان رویارویی حزب‌الله با اسرائیل نخواهد بود، اما به طور بالقوه رفتار حزب‌الله را از رفتار ایران متفاوت‌تر کرده و ممکن است موجب شود حزب‌الله به جای اینکه به عنوان نماینده ایران معرفی شود، به بازیگری مستقل‌تر تبدیل شود که صرفاً براساس الزامات و مقدورات خود با اسرائیل تعامل می‌کند. 

مداخله اولیه حزب‌الله در جنگ غزه در اواخر سال ۲۰۲۳ با درخواست این گروه از اسرائیل برای توقف حمله به نوار غزه مشروط شده بود. این مداخله در ابتدا تا زمان آغاز حمله متقابل اسرائیل در اواخر سال ۲۰۲۴ مورد حمایت نسبی مردم لبنان بود. با وجود شکست نظامی حزب‌الله در پیشبرد این استراتژی، تشکیل یک کشور فلسطینی همچنان در سراسر لبنان محبوبیت گسترده‌ای دارد.

دلیل این امر تا حدی به این برمی‌گردد که بسیاری از لبنانی‌ها، حتی آنهایی که با اسرائیل دشمنی ندارند، تمایل دارند شاهد برچیده شدن اردوگاه‌های پناهندگان فلسطینی در لبنان باشند که دهه‌هاست منابع لبنان را به خود اختصاص داده‌اند و از نظر برخی لبنانی‌ها تهدیدی برای ثبات سیاسی و امنیتی لبنان هستند. 

اگرچه بعید است که انتخابات سال ۲۰۲۶ لبنان منجر به تغییرات فرقه‌ای قابل توجهی در این کشور شود اما ممکن است رأی‌دهندگان شیعه بتوانند با رأی دادن به حزب‌الله یا یک حزب شیعه دیگر یا نمایندگان مستقل پارلمان، حمایت خود را به نمایش بگذارند. 

با فرض تضعیف کیفیت ارتباط حزب‌الله با ایران، کمپین‌های نظامی اسرائیل علیه لبنان و حزب‌الله می‌تواند باعث درگیری‌هایی مستقل از درگیری ایران و اسرائیل شود و دولت لبنان و جناح‌های طرفدار غرب در آن را تضعیف کند. اگر تلاش‌های دیپلماتیک اسرائیل و لبنان نتواند به اهدافش برسد و یا کمک‌های مالی غرب را برای لبنان به ارمغان بیاورد، بسیاری از لبنانی‌ها، به‌ویژه شیعیان، به حزب‌الله روی خواهند آورد. زیرا این گروه بیشتر به عنوان یک گروه ملی‌گرا عمل می‌کند تا نماینده ایران. تا زمانی که نیروهای اسرائیلی در لبنان باقی بمانند و اسرائیل به حملاتش به لبنان ادامه دهد، زمینه برای تشدید احتمالی درگیری‌های جدید بین اسرائیل و حزب‌الله وجود خواهد داشت.

چنین درگیری‌هایی بیشتر به داینامیک‌های سیاسی بین لبنان و اسرائیل وابسته خواهد بود تا به داینامیک‌های وابسته به اسرائیل و ایران، و احتمال کمتری وجود دارد که ایران به نمایندگی از حزب‌الله مداخله‌ای صورت دهد. این رویارویی‌های اسرائیل و حزب‌الله ممکن است لزوماً به عنوان جنگ‌های موشکی گسترده ظهور نیابد بلکه ممکن است به جنگ چریکی نظیر جنگ‌هایی که در زمان اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل در سال‌های ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰ رخ داد، تبدیل شود. در نتیجه، دولت لبنان به دلیل عدم پیشرفت در بهبود امنیت ملی و سر و سامان دادن به اقتصاد لبنان، تضعیف خواهد شد و این ضعف در برابر حزب‌الله نیز رخ خواهد داد. جناح‌های طرفدار غرب در لبنان نیز ممکن است به دلیل ناتوانی در حصول نتایج عملی و عینی برای لبنان، به طور فزاینده‌ای بی‌اعتبار شوند. 

اروپا و ایالات متحده و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس،  علاوه بر درخواست خلع سلاح حزب‌الله، از دولت لبنان می‌خواهند که اصلاحات مالی و اقدامات ضدفساد را اجرا کند. اما این اقدامات اصلاحی، نخبگان لبنانی را در سراسر طیف‌های فرقه‌ای تهدید می‌کند و به همین دلیل هم تا به اینجا به کُندی پیش رفته است. در نتیجه، حتی اگر حزب‌الله در جلب رضایت کمک‌کنندگان خارجی پیشرفتی داشته باشد، باز هم عوامل دیگری ممکن است روند کمک به لبنان را کُند کنند. 

اسرائیل باید اخراج شود

نماینده حزب‌الله در پارلمان لبنان، با تأکید بر پیوند ناگسستنی میان امنیت و بازسازی، خروج رژیم صهیونیستی از سرزمین‌های لبنان را شرط اساسی برای تحقق اصلاحات و ساخت این کشور دانست و از موضع یکپارچه دولت کشورش در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی حمایت کرد.«حسن عزالدین» عضو فراکسیون «وفاداری به مقاومت» با اشاره به موضع مثبت و یکپارچه‌ای که دولت لبنان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده است، بر لزوم پشتیبانی کامل از این رویکرد در عرصه داخلی تأکید کرد. عزالدین با اشاره به دیدارهای انجام‌شده میان سران قوای سه‌گانه لبنان و تحویل این موضع به فرستاده آمریکا، خاطرنشان کرد: موضع واحد و مثبتی که لبنان اتخاذ کرده، به‌وضوح بر لزوم اجرای توافق آتش‌بس تأکید دارد؛ توافقی که لبنان به آن پایبند بوده، اما رژیم صهیونیستی به آن عمل نکرده است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار