اپستین؛ مردی که نمیمیرد (قسمت چهارم)
گیلین میخواهد زنده بماند
در این یک روز که از روایت بخش دیگری از داستان اپستین گذشته است، تکاپوی ترامپ برای انحراف اذهان از پرونده اپستین و تئوریها توطئه مربوط به فهرست سیاه مشتریان اپستین، ادامه دارد.

به گزارش هممیهن آنلاین، خبرها یکی پس از دیگری حاکی از سرکشی و مقاومت طیف گستردهای از حامیان او است. آنان همچنان اصرار دارند که فهرستی ویژه از مشتریان خاص اپستین در میان است که بزرگان عالم سیاست و تجارت را شامل میشود. اینان که سالها است لیبرالها و دموکراتها و هرکس که افراطی و ... نباشد و به خصوص بر اساس ایدههای یهودیستیزانه، چهرههای معروف یهودی را اعضاء باندهای بزرگ بهرهکشی جنسی میدانند، حالا فراتر از زمزمه، فریاد میزنند که شاید ترامپ که رفیق اپستین بود، خودش در این فهرست است که اجازه انتشار آن را نمیدهد.
ترامپ حالا ظاهرا و دستکم تا پنجشنبه، میخواهد پرونده اسناد اپستین را به یک بازپرس ویژه بسپرد. از این طریق او هم پرونده را از انظار عمومی دور میکند و مشمول زمان میکند و همه زمینه ایجاد توهمات تازه و دروغهای تازه را فراهم میکند و خودش شروع کرده است به جا زدن دموکراتها و لیبرالها به عنوان سازندگان دروغها درباره اپستین! دروغهایی که خودش چند بار بخشهایی از آنها را تکرار کرده!
ترامپ در یکی دو روز اخیر، اشارهای به امکان انتشار "مطالب معقول" کرده است؛ با این حال، آنچه که اهمیت یافته است و خبرساز است، داستان گیلین است.
لجن وقتی برق میزند، چشم هر کسی را نمیگیرد. این واقعیتی است که باید در نظر داشت. شاید یک انگشتر بدلی یا شیشه شکسته در لجنزار است که نور به آن افتاده و چشم کسی را بگیرد. واقعیت زندگی گیلین مکسول هم همین است. زنی که خودش را وقف پدر کرد و با پایان زندگی پدرش که روایت کردیم، با بدنامی عمیق و افتضاحات مالی پدر، با خانواده از همپاشیده که خواهران و برادرش پیشاپیش از آن گریخته بودند، خودش که همهکاره پدر بود، به آمریکا رفت.
داستان آشنایی او با جفری اپستین را همه جوره روایت کردند و یکی از آشنایی آنها در ورونا میگوید و یکی هم از دیدار ابتدایی آنها در نیویورک که مرکز زندگی اپستین بود و شهر گیلین هم شد. به هر حال، این دو به هم پیوستند بی آنکه وابستگی در میانشان باشد. اپستین که زندگی جنسی کثیفی داشت، به کسی وفادار نبود که بخواهد پای گیلین بماند و این دو به عنوان زوج همراه همدل، در همه محافل بزرگ و باشکوه حاضر میشدند بی آنکه اپستین به راستی همدم گیلین باشد. گیلین، همدم اپستین نبود! او همهکاره اپستین شد. مدیر و همهکار اپستین شدن هم به معنای مشارکت جدی در فراهم کردن طعمههای جنسی او بود. تعدادی از دختران نوجوان قربانی اپستین را گیلین نشان زد به چنگ او انداخت. گیلین که قربانی خشونت پدری بود و این خشونت را در ذهن خود به وقف پدر شدن و تبدیل شدن به یکی یکدانه او تبدیل کرد، پس از رابرت مکسول، پدر کلاهبردار و سیاهکارش، خودش را وقف جفری کرد و برق آن انگشتر بدلی در لجنزار، او را غرق کرد.
شهادتها و پروندههای متعدد دختران قربانی اپستین، پرده از نقش گیلین برداشت و او در سال 2022 و پس از مدتها رسیدگی قضایی به زندان طویل المدت محکوم شد. جلسات دادگاه و شهادتها، برای هر ذهن و رویکرد پاک، غیرقابل تحمل بود. دخترانی که یا به خاطر فقر و یا به خاطر وسوسه ساده، گرفتار شدند و دست به دست شدند.
گیلین حالا برای زنده ماندن تقلا میکند در زندانی که در آن دست و پا میزند و حالا که خبرهای اپستین همه چیز را تحت تأثیر قرار داده، هم مدعی است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد و هم خواهان اعاده دادرسی است. تصاویری از او ثبت شده که به صراحت مدعی است که اپستین را کشتند و او خودکشی نکرد!
داستان یکی از این دختران را باید گفت. ویرجینیا رابرتز که پس از ازدواج، به نام همسرش، ویرجینیا جوفره نام گرفت، دختری بود که با اثبات ادعاهایش درباره طعمه شدن به دست گیلین و قربانی شدن به دست اپستین، شهرت یافت. زندگی او را این دو تباه کردند و سادهدلی نوجوانانه او به حدی مورد سوء استفاده قرار گرفت که از او برای به دام انداختن دختران دیگر نیز استفاده کردند. ویرجینیا رابرتز و داستانش، پای یک چهره کلیدی داستان اپستین را هم به روایت ما باز میکند: پرنس اندرو، فرزند ملکه فقید و پادشاه فعلی بریتانیا!
ویرجینیا زندگی خوبی نداشت. تلاشهایش برای احقاق حق و روایت آنچه بر او رفت، همه چیز زندگی را تحت تأثر قرار داد. زندگی مشترک بیست و چند ساله او نیز دست آخر به جدایی کشید و در نهایت هم... همین سه ماه پیش خودش را کشت؛ در همان روزهایی که حامیان ترامپ برای انتشار فهرست مشتریان اپستین، هیاهو به راه انداخته بودند.