| کد مطلب: ۴۲۷۳۳

مذاکره کردن خوب است یا بد؟

سال‌هاست در ایران بحث مذاکره کردن، جاری است. عده‌ای مخالف و گروهی موافق هستند. درست است که بیشترین توجه‌ها برای «مذاکره کردن» به مذاکرات ایران و آمریکا باز می‌گردد اما موضوع آنقدر فلسفی شده که اکنون به نظر می‌رسد خود «مذاکره کردن» ( فارغ از کشور مورد مذاکره) زیر سوال است.

مذاکره کردن خوب است یا بد؟

حمید مشتاقیان کارشناس روابط بین‌الملل

سال‌هاست در ایران بحث مذاکره کردن، جاری است. عده‌ای مخالف و گروهی موافق هستند. درست است که بیشترین توجه‌ها برای «مذاکره کردن» به مذاکرات ایران و آمریکا باز می‌گردد اما موضوع آنقدر فلسفی شده که اکنون به نظر می‌رسد خود «مذاکره کردن» ( فارغ از کشور مورد مذاکره) زیر سوال است.  وجود چنین بحث‌هایی در بین عامه عجیب نیست زیرا عموم مردم، سمت‌وسوی فکری‌شان توسط رسانه‌ها به‌خصوص در زمان حال با فضای مجازی شکل می‌گیرد. خطر وقتی جدی است که این بحث در بین دیپلمات‌های وطنی وجود داشته باشد و آنها باشند که ندانند مذاکره کردن چه لزومی داشته و دارد.

در اینجا جا دارد که به فلسفه مذاکره به‌عنوان یک فن دیپلماسی بپردازیم.  همه می‌دانیم که مذاکره کردن هدف نیست بلکه یک ابزار است در دست اهل فن. مذاکره یک ابزار است. مثل ابزاری که یک مکانیک برای تعمیر یک خودرو به کار می‌برد. هیچ خودرویی بدون ابزار تعمیر نمی‌شود و اگر تعمیر نشد ابزار گناهی ندارند بلکه کسی که نتوانسته از این وسیله استفاده کند مقصر است.

ایرادی هم به مکانیک نیست که چرا تو مثلاً در مغازه‌ات ابزارآلات داری. مذاکره در دنیای امروز ابزاری برای بیان نقطه‌نظرات کشورهاست و دولت‌ها با استفاده از این ابزار، پیام‌های خود را به دیگر کشورها می‌رسانند. این موضوع هم به معنای تفاهم نیست. یعنی اگر دولتی به دولت دیگر پیام داد، می‌خواهد صرفاً بگوید حرف من این است و آماده شنیدن سخنان شما هستم.

البته ممکن است به نتیجه هم نرسد و دو کشور به خواسته یکدیگر وقعی ننهند، اما به حرف هم گوش می‌دهند. مذاکره کردن کانال ارتباطی با جهان خارج است و مانع از اشتباه و کج‌فهمی دیگران نسبت به خواست ما می‌شود. اگر ما به هر دلیلی نتوانیم خواسته و نیت‌مان را به دیگران ابلاغ کنیم ممکن است به ورطه درگیری و نهایتاً جنگ بیفتیم. مثال‌های بسیاری در تاریخ وجود دارد که درک نادرست از حرکات و رفتار طرف مقابل به جنگ منجر شده است.

داستانی از تیمور لنگ نقل می‌کنندکه وی مریض شد و دکترها به او گفتند باید آبلیمو تازه بخوری. تیمور برای شاه منصور مظفر از حاکمان شیراز پیامی فرستاد و از او درخواست چند ظرف آبلیمو کرد اما حاکم شیراز به جای درک موضوع، پاسخی تند فرستاد که «فکر نکن چون از مغول هستی من بنده تو هستم و اینجا هم عطاری نیست که هرچه می‌خواهی برایت بفرستم!»

این پاسخ احمقانه موجب شد که تیمور گورکانی با عبور از مرکز ایران ضمن فتح اصفهان و قتل عام مردم آنجا، به سمت شیراز برود. عمال دولتی شیراز که می‌دانستند نمی‌توانند در برابر لشکر تیمور مقاومت کنند و خبر اصفهان را شنیده بودند تصمیم گرفتند در‌های قلعه را باز کنند و شیراز سقوط کرد. حاکم مغول نیز با عفو مردم شیراز، پس از قتل عام خانواده شاه منصور مظفر، آنجا را به سمت بغداد ترک کرد. این درک نادرست از یک پیام، موجب نابودی خانواده مظفر گردید. ممکن است کسی بگوید کسی با مذاکره کردن مخالف نیست بلکه با مذاکره با آمریکا نتیجه‌ای ندارد و صحیح نیست.

پاسخ این است که مگر مذاکره کردن هدف است که ما منتظر نتیجه از آن هستیم. مذاکره کردن یک ابزار برای بیان نظرات‌مان به آنهاست و صرف مذاکره به هیچ‌کس هیچ امتیازی نمی‌دهد و مشروعیتی ایجاد نمی‌کند. برخی کشورها حتی در زمان جنگ هم از میز مذاکره فاصله نمی‌گیرند و از آن برای ابراز خشم‌شان استفاده می‌کنند. مذاکره نکردن در روابط شخصی مانند قهر کردن است به این مفهوم که شما طرف را لایق صحبت نمی‌دانید و همین موجب می‌شود که دیگران به میان شما بیفتند و دوبه‌هم‌زنی کنند.

مذاکره با آمریکا تابو نیست که خوب یا بد باشد. آن هم یک وسیله برای بیان خواست ملت ایران نسبت به دشمنانش است و البته پیگیری منافع ملی. اینکه هنوز بعد از 47 سال ما بحث آن را می‌کنیم که «ما بره‌ایم و دشمن گرگ!» نشان‌دهنده جا ماندن ما در زمان ابتدای انقلاب و نورس بودن نظام جمهوری اسلامی نیست. باید قبول کنیم که بالغ و عاقل هستیم و نیاز به طرف شدن با واقعیت‌های جهان پیرامون و نظام بین‌الملل داریم و نمی‌توانیم از پاسخگویی به بهانه مذاکره نکردن فرار کنیم.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار