از همسویی تا سهگانگی /بررسی مواضع و بیانیههای احزاب و گروههای سیاسی درباره مذاکره ایران و آمریکا
برخی در خصوص مذاکره با آمریکا میگویند، از روی ناچاری، تحمیل شده است. این حرفها بخاطر این است که ما قدرت تحلیل و فهم عمیق نداریم و به مبانی دینی خیلی آشنا نیستیم، تاریخ را نمیشناسیم

پس از اینکه دونالد ترامپ خبر مذاکره با ایران را اعلام کرد، مذاکرات دو کشور تبدیل به مهمترین محوری شد که فضای سیاسی ایران را در برگرفت؛ جریانی که به صورت طبیعی به احزاب و گروههای سیاسی هم کشیده شد و آنها هم دست به تحلیل ماجرا زده و مواضع خود را بیان کردند. این گزارش نگاهی به مواضع رسمی احزاب و گروههای اصلاحطلب و اصولگرا خواهد داشت و در پایان به این جمعبندی میرسد که آنها چه گفتهاند؟ البته ذکر این نکته ضروری است که در بررسیهای صورتگرفته، تنها به بیانیههای احزاب و اعلام مواضع رسمی از سوی دبیرکلها و یا سخنگو پرداخته شده است.
اصلاحطلبان و میانهروها
جبهه اصلاحات
بهعنوان نهاد اجماعساز اصلاحطلبان از همان روزهای ابتدایی که خبر انجام مذاکرات منتشر شد، بررسی این موضوع را در دستور کار قرار دادند. ابتدا آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات بیستم فروردین در صفحه توئیتر خود اعلام کرد که اصلاحطلبان خبر آغاز مذاکره را به فال نیک خواهند گرفت و «از هر اقدام مدبرانهای که موجب رفع تحریمها، بهبود شرایط اقتصادی،کاهش رنج مردم، افزایش امید، حفظ منافع ملی و عزت کشورمان باشد» حمایت خواهند کرد. او 5 روز دیگر در صفحه توئیترش به تریبونها و سخنگویان بخشهای سیاسی هشدار داد که: «با نتانیاهو و همکیشان او همنوا نشوید.»
اما علاوه بر اظهارنظرهایی که رئیس جبهه اصلاحات در این زمینه در صفحه توئیترش بیان کرد، جبهه در روز دهم اردیبهشت بیانیه تحلیلی خود را درباره مذاکرات منتشر کرد؛ بیانیهای که میتوان 5 مورد را از دل آن استخراج کرد:
1- مذاکره رویکردی عقلانی در مسیر کاهش تهدیدات است: جبهه اصلاحات با تاکید بر اینکه «مذاکره به معنای انفعال و تسلیم نیست» در بیانیه خود آورده بود: «بهرهگیری از این روش دیپلماتیک، رویکردی عقلائی و عرفی معطوف به کاهش تهدیدات و خلق فرصتهای مناسب براى تأمین منافع ملی کشور در حوزه روابط بینالمللی است.» 2- حمایت از اراده سطوح عالی نظام: آنها در بخش دیگری از بیانیه خود پشتیبانی از این تصمیم را اعلام کرده و آوردند: «برنامهریزی و سازماندهی منسجم برساخته از تدبیر، درک شرایط و اراده محکم سطوح عالی نظام را اقدامی مناسب میدانیم و حمایت و پشتیبانی خود را از آن اعلام میکنیم.» 3- توصیه به درسآموزی: جبهه اصلاحات، با مثال زدن برجام توصیه کرده بود که از تاریخ درس گرفته شود.
آنها نوشتهاند: «توافق برجام متناسب با ظرف زمانی خود، مهمترین دستاورد سیاست خارجی ایران بود. انجام آسیبشناسی علل و عوامل خارجی و داخلی مؤثر بر نافرجامی آن را به متولیان مربوطه توصیه میکنیم.» 4- تنها مذاکره با آمریکا گرهگشا نیست: جبهه اصلاحات در بخش دیگری از بیانیه خود به این نکته اشاره میکند که تنها مذاکره کفایت نخواهد کرد و باید دست از رویکردهای خودتحریمی برداشت. آنها در بیانیه خود تاکید میکنند که برای تصویب FATF، معاهده پالرمو و CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام بیشتری شود. 5- هشدار به نهادهای امنیتی: آنها در قسمت مهمی از بیانیه خود با بیان اینکه «رژیم صهیونیستی، دول خارجی ذینفع، کاسبان تحریم و افراطىهاى داخلی» از تنش در روابط ایران و آمریکا ذینفع هستند، به نهادهای امنیتی هشدار دادند که مراقب «بحرانسازیهای کاذب با هدف اخلال در روند مذاکرات ایران و آمریکا» باشند.
اتحاد ملت
بهعنوان یکی از احزاب تاثیرگذار در جریان اصلاحات، خبری از صدور بیانیه توسط حزب اتحاد ملت در مسیر مذاکرات ایران و آمریکا نبود و اعلام موضعشان تنها به موردی خلاصه شد که 26 فروردین توسط سخنگوی حزب عنوان شده بود. در جلسه دفتر سیاسی این حزب، پس از اعلام خبر مذاکرات، موضوع مورد بررسی قرار میگیرد و حزب اتحاد ملت، ضمن اعلام حمایت از تصمیم گرفتهشده، هشداری مهم را در راستای درسآموزی از گذشته مطرح میکند. بنابر آنچه که سخنگوی حزب گفته است: «دفتر سیاسی این حزب ضمن تأکید بر ادامه رویکرد منطقی و مسئولانه ایران در مواجهه با گفتگوهای سازنده و احترامآمیز موجود، با یادآوری تجربههای گذشته و بهویژه رفتارهای پرنوسان، غیرقابل پیشبینی و بعضاً غیرمسئولانه دولت آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور بر ضرورت هوشیاری، دقت و محاسبهگری دقیق در این مسیر تأکید کرد.»
توسعه ملی ایران
شاید یکی از نکات عجیب این باشد که پربیانیهترین حزب سال گذشته ایران، درباره موضوع مهم مذاکرات ایران و آمریکا اقدام به صدور بیانیه نکرده و اعلام موضع حزب توسعه ملی ایران هم مانند حزب اتحاد ملت تنها مربوط به بحثی است که در جلسه دفتر سیاسی صورت گرفته است. سخنگوی دفتر سیاسی حزب توسعه ایران با اعلام حمایت این حزب از روند مذاکرات، تاکید میکند که براساس نظر این حزب «با توجه به تعارض منافع نتانیاهو و راست افراطی صهیونیست، براندازان خارجی و کاسبان تحریم داخلی با موفقیت این مذاکرات، همه نیروهای میهندوست و صلحطلب را به اتخاذ مواضع یکپارچه در حمایت از تنشزدایی، رفع تحریمها و منزوی ساختن جنگطلبان فراخواندند.» اما آنها در بخش دیگری به مقامات توصیه میکنند که بهدنبال رفع تحریمها باشند. بنابر اعلام سخنگوی دفتر سیاسی حزب توسعه ملی «هدف جمهوری اسلامی ایران از این مذاکرات باید رفع کامل تحریمها علیه کشور و زمینهسازی برای همکاریهای اقتصادی و تکنولوژیک با کشورهای پیشرفته باشد، از این رو برای تحقق این هدف لازم است ایران علاوه بر موضوع فعالیت هستهای از مذاکره درباره دیگر موضوعات و اختلافات فیمابین استقبال کند.»
کارگزاران سازندگی
بهعنوان قدیمیترین حزبی که در جبهه اصلاحات عضویت دارد، روند کاریشان اصولاً به گونهای است که چندان علاقه به بیانیه دادن و اعلام موضع رسمی به صورت حزبی ندارند. تنها موردی که پیرامون حزب کارگزاران در جریان مذاکرات وجود دارد و میتوان به آن اشاره کرد، اظهارنظری است که سیدحسین مرعشی، دبیرکل این حزب در روز 19 فروردین انجام داده بود و در حمایت از مذاکراتی که قرار بود آغاز شود، گفته بود: «مذاکرات، چه مستقیم و چه غیرمستقیم باید واقعبینانه از سوی هر دو طرف دنبال شود تا در یک بازه زمانی کوتاه به نتیجهای ملموس برسد. دستیابی به توافق میتواند بستر لازم را برای اجرای پروژههای بزرگ اقتصادی و جذب سرمایهگذاریهای وسیع در جغرافیا و سرزمین ایران فراهم آورد؛ پروژههایی که میتوانند منافع متقابل هر دو کشور ایران و آمریکا را تامین کنند.»
اعتماد ملی
در بین احزاب شناختهشده و مطرحی که در جبهه اصلاحات عضویت دارند، تنها حزبی است که در مسیر مذاکرات ایران و آمریکا اقدام به انتشار بیانیه کرد. نگاهی به بیانیه حزب اعتماد ملی که در تاریخ پنجم اردیبهشت منتشر شد، میتواند در سه محور خلاصه شود:
1- توقع غیرواقعی ایجاد نکنید: این حزب در بخشهای ابتدایی بیانیهاش تاکید داشته که باید براساس عقل و منطق و آرامش پیش رفت. آنها نوشتهاند: «حزب اعتماد ملی ایران بدون هرگونه خوشبینی افراطی به طرف مذاکرهشونده که سابقه پیمانشکنیهای زیادی در رابطه با توافقات پیشین میان دو کشور را دارد و با پرهیز از ایجاد انتظارات غیرواقعی در داخل کشور ضمن اعتماد کامل به شرافت، خردورزی و هوشمندی مذاکرهکنندگان کشور و در سایه همدلی همه ارکان نظام و پشتیبانیهای مقام معظم رهبری در راستای منافع ملی حمایت قاطع خود را از اصل و روند مذاکرات موجود اعلام مینماید» 2- بدون در نظر گرفتن نتیجه، گامی مهم بود: در بخش دیگری از بیانیه این حزب، آنها نکته مهمی را درباره آینده بیان میکنند.
در این قسمت نوشته شده است: «فارغ از هر نتیجهای که از این مذاکرات بدست آید آن را گامی خردمندانه در مسیر درست منافع ملی، گسترش صلح و حل مشکلات کشور و منطقه میداند.» 3- توقع از مردم، نخبگان و گروهها: آنها در قسمت دیگری از بیانیهای که منتشر کردند، آوردهاند: «انتظار میرود همه مردم، نخبگان و نیروهای اجتماعی، احزاب و گروههای سیاسی نیز با حمایت از اصل مذاکره و مذاکرهکنندگان و تصمیمگیران کشور و اعتماد به آنها از طرح موضوعات تفرقهبرانگیز و ناامیدکننده در این شرایط حساس خودداری و با نمایش همدلی و وحدت ملی، راه را برای تقویت اقتدار کشور و حذف تحریمهای ظالمانه و کاهش مشکلات اقتصادی مردم هموار کنند.»
ندای ایرانیان
پیش از اعلام موضع رسمی از سوی این حزب، شهابالدین طباطبایی، دبیرکل ندای ایرانیان پس از اعلام خبر مذاکرات متنی که بیشتر یادداشتی تاریخی محسوب میشد و دبیرکل حزب ندا، به بیان سابقه ایران در گفتوگو پرداخت و مسیری که دولت چهاردهم در پیش گرفته را ادامه راهی دانست که پیش از این در دولتهای سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی در پیش گرفته شده بود. در بخش ابتدایی متن شهابالدین طباطبایی آمده است: «ایران هیچگاه در هیچ دورهای، هیچ میز مذاکرهای را ترک نکرده و پیمانی را نشکسته است. همواره نیز بر تفاهم و دوستی با جهان تأکید و تصریح داشته است.»
اما روز 14 اردیبهشت، پس از برگزاری جلسه شورای سیاستگذاری ندای ایرانیان، موضع آنها درباره مذاکرات عنوان شد. هرچند این اعلام موضع با انتشار بیانیه همراه نشد اما حاوی 3 نکته مهم بود:
1- از گذشته درس بگیریم: آنها نیز تاکید بر درس گرفتن از تاریخ دارند و گفتهاند: تجربههای گذشته بهوضوح نشان داده که هرگاه دیپلماسی فعال، مبتنی بر واقعگرایی و تدبیر در دستور کار قرار گرفته، مسیر برای کاهش تنشها، کاهش فشارهای اقتصادی و تقویت موقعیت ایران در معادلات منطقهای هموارتر شده است. از این منظر، حزب ندای ایرانیان با نگاهی راهبردی به آینده کشور، خواستار تقویت گفتمان دیپلماتیک در سطح ملی و تداوم حمایت حاکمیتی از مسیر گفتوگوهای مؤثر و نتیجهبخش است.» 2- نیاز به اجماع ملی: یکی دیگر از موارد مورد تاکید این حزب وحدت داخلی و اجماع است.
آنها در بخشی از بیانیه خود تاکید کردهاند: «حل و فصل پروندههای پیچیده سیاست خارجی از مسیر تعامل و گفتوگوی مستقیم، نیازمند اجماع داخلی، انسجام راهبردی و پرهیز از مصلحتسنجیهای کوتاهمدت و جناحی است. از اینرو، شورا از همه نیروهای مؤثر در حاکمیت میخواهد که با نگاه ملی و فراجناحی، از ابتکارهای دیپلماتیک در این مسیر حمایت کنند.» 3- تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی: آخرین نکتهای که توسط ندای ایرانیان بیان شده، تاکیدی است که آنها روی وضعیت معیشت مردم داشتهاند: «توافقی که بتواند در عین حفظ اصول و استقلال کشور، مسیر را برای بازگشت به مدار تعامل سازنده با جهان و بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی و فناورانه در سطح بینالمللی فراهم سازد.»
نهضت آزادی
نهضت آزادی که قدیمیترین حزب فعال در صحنه سیاسی ایران محسوب میشود - که البته در جایگاه اصلاحخواهی نه اصلاحطلبی مرسوم عالم سیاست قرار دارد - در ارتباط با موضوع مذاکره فعالیت داشت. اولین اعلام موضع آنها 23 فروردین توسط محمدحسین بنیاسدی اعلام شد. دبیرکل این جریان سیاسی در بخشی از مصاحبهای که با دیدارنیوز داشت در بیان علت حمایت نهضت آزادی از مذاکره گفته بود: «ما اعتقاد داریم که مذاکره میتواند سطح خشونت را کاهش دهد حتی اگر توافقی حاصل نشود. برای همین نهضت آزادی ایران با رعایت منافع ملی همیشه موافق مذاکره است. در هر مذاکرهای خط قرمز، منافع ملی و دفاع از حقوق ملت است که باید از آن دفاع شود.»
آنها در این ارتباط بیانیهای را هم در یازدهم اردیبهشت منتشر کردند که در بیان آنچه این بیانیه مورد اشاره قرار داده، میتوان به 4 محور اشاره کرد:
1- گفتوگو بهترین راه است: آنها در بخش ابتدایی بیانیه خود که در حمایت از مذاکرات منتشر شده است، نگاهی فراتر از مذاکرات ایران و آمریکا را داشته و به بیان ضرورتهای گفتوگو پرداخته و نوشتهاند: «اصولاً گفتوگو و مذاکره، ضرورتی تردیدناپذیر و رویکردی موثر در تمامی مناسبات انسانی و سیاسی است که در راستای کاهش سطح تنش، تحقق وفاق ملی، خروج از بحرانهای ساختاری، مهار جنگ، ارتقای زمینه همکاریها، صلح و تقویت فرآیند گذار به دموکراسی و توسعه پایدار و متوازن، کارآمد و ثمربخش است.» 2- راه رسیدن به منافع ملی: آنها تاکید دارند که رسیدن به بیشترین سطح از منافع ملی از دریچه مشارکت مردم میگذرد.
در بخشی از این متن نوشته شده: «براساس تجربه معاصر جهان و ایران اعلام میکند که دیپلماسیِ متکی بر مشارکت فراگیر مردم و پشتیبانی ملی، از ظرفیتی عظیم برخوردار است که میتواند بیشترین سطح از منافع ملی را نیز فراهم آورد.» 3- پیششرط تحول در سیاست خارجی: این جریان سیاسی، در بخش دیگری از بیانیه خود پیششرطهایی را برای تحول در سیاست خارجی مطرح کرده و به مسئولان توصیه کرده است که «تحول در ساختار سیاست خارجی و ورود موثر به عرصه مناسبات بینالمللی، بدون تحقق حقوق اساسی و تحول در مناسبات ناظر بر سیاست داخلی، تقویت ارزشهای دموکراتیک، ارتقای شاخصهای سرمایه اجتماعی، وفاق و همبستگی ملی میسر نخواهد بود.»
اعتدال و توسعه
این حزب که مطرحترین حزب میانهرو و به عبارت دیگر اعتدالگرای ایران محسوب شده و به عنوان حزب نزدیک به حسن روحانی مطرح است، درباره بحث مذاکرات موضعگیری رسمی نکرده است و اعلام موضع آنها شبیه به حزب کارگزاران سازندگی از طریق دبیرکلشان بوده است. محمدباقر نوبخت، دبیرکل این حزب سیاسی 20 فروردین در بخشی از مصاحبهای که با خبرگزاری ایرنا انجام داد حمایت خود را از مذاکرات اعلام کرده و ابراز امیدواری کرد که «دستگاه دیپلماسی حقوق کشورمان را در مذاکرات استیفا خواهد کرد و ملت ایران به صورت شرافتمندانه از آثار آن بهرهمند میشوند.»
اصولگرایان
جامعه روحانیت مبارز
خبری از صدور بیانیه از سمت جامعه روحانیت مبارز نیست اما یک اظهارنظر از سوی مصطفی پورمحمدی باعث شد تا آنها را بتوان در زمره حامیان مناظره دانست. دبیرکل این گروه سیاسی اخیراً در سخنرانیای که داشته گفته است: «در حال حاضر خیلی از ماها سکوت کردهایم و راجع به مسائل سیاسی و مذاکرات، اصلاً حرف نمیزنیم و حتی از مواضع رهبری نیز دفاع نمیکنیم. برخی در خصوص مذاکره با آمریکا میگویند، از روی ناچاری، تحمیل شده است. این حرفها بخاطر این است که ما قدرت تحلیل و فهم عمیق نداریم و به مبانی دینی خیلی آشنا نیستیم، تاریخ را نمیشناسیم و با تحولهای تاریخی نیز آشنایی نداریم، به اصول حفظ کیان اسلام و جامعه اسلامی هم توجه نمیکنیم.»
جبهه پایداری
در بین احزاب و گروههای اصلی اصولگرا، تنها جریانی هستند که اقدام به صدور بیانیه در ارتباط با مذاکرات کردهاند، بیانیهای که نشان از عدم رضایت آنها از مذاکرات دارد. جبهه پایداری بیانیهای را 20 فروردین صادر کرد که با مطالعه آن، میتوان 3 محور را استخراج کرد:
1- باز هم باید درس بگیرید: بخش ابتدایی بیانیهای که جبهه پایداری صادر کرده، حاوی این نکته است که آنها رضایتی از مذاکره ایران و آمریکا ندارند و این موضوع را درس مجدد برای هواداران مذاکره دانستهاند. در بخشی از این متن آمده است: «در شرایط کنونی و به لحاظ تاکتیکی مذاکرات غیرمستقیم در صورت مدیریت صحیح از سوی وزارت امور خارجه میتواند به عنوان درسی مجدد برای آنهایی باشد که فکر میکنند با این مذاکرات تحریمهای ظالمانه برداشته میشود.» 2- پیشداوری درباره نتیجه: آنها قبل از اینکه مذاکرهای برگزار شود، پیشبینی کردهاند که این مذاکره نتیجهای نخواهد داشت.
در این ارتباط نوشتهاند: «این مذاکرات با فردی که نه به توافقات دوطرفه و نه به تعهدات بینالمللی هیچ پایبندی ندارد، به لغو تضمین شده تحریمها نخواهد انجامید.» 3- توصیه به مقامات: نکته بعدی مورد اشاره آنها، توصیهای است که به مقامات کشور داشته و از آنها خواستهاند راه گذشته را رفته و بدون توجه به مذاکرات حرکت کنند: «دولتمردان و نمایندگان محترم مجلس در کنار مذاکراتی که آغاز میشود نباید به هیچ عنوان کشور را در مسیر پیشرفت معطل نمایند و ضرورت دارد با عزمی راسخ و همتی مضاعف و با تکیه بر تواناییهای داخلی و همکاری با کشورهای مختلف همسو در جهت رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم تلاش نمایند.»
شریان
یکی از عجیبترین موارد پس از اعلام خبر مذاکرات ایران و آمریکا، روندی است که شریان در پیش گرفته است. آنها هر قدر طی بیش از دو سالی که از تاسیسشان میگذرد، در صحنههای مختلف فعال بوده و اظهارنظر کردهاند، در ارتباط با بحث مذاکرات موضع سکوت را پیش گرفتهاند و خبری از موضعگیری رسمی و یا صدور بیانیه از سوی آنها نیست و تنها میتوان به یک مورد اظهارنظر از سوی دبیرکل شریان اشاره کرد. ابوالقاسم جراره، 7 اردیبهشت در بخشی از نطق خود در مجلس، نکتهای کوتاه را درباره مذاکرات در غالب نوعی هشدار، مورد اشاره قرار داد و گفت: «مراقبت کنیم گفتوگوهای غیرمستقیم ایران - آمریکا تبدیل به نماد مقدسی نشود که برای حفظ آن تحت هر شرایطی، از خباثت دشمنان و سیاستِ معروف به هویج و چماق چشمپوشی شود.»
رزمنا
هرچند در بین گروههای اصولگرا گروهی جوان محسوب میشود اما قرار داشتن چهرههای شاخص چون حسین اللهکرم به عنوان دبیرکل در رأس هرم رزمنا، باعث خواهد شد تا آنها هم مورد توجه قرار گیرند. آنها که از نظر دیدگاه تقریباً شبیه «شریان» هستند، موضعی رسمی درباره مذاکرات نگرفتند و تنها میتوان به اظهارنظر اللهکرم اشاره کرد که یازدهم اردیبهشت در بیان مخالفت خود با مذاکره، بحث مقاومت را پیش کشید و گفته بود: «هدف آنها از مذاکره تضعیف مقاومت است تا بگویند رهبر مقاومت که ایران است بیتفاوت به جنایات اسرائیل در غزه و لبنان و بمباران یمن توسط آمریکا است. این در حالی است که ایران بااطمینان از ایستادگی مقاومت به «انسجام داخلی» فکر میکند تا اگر آمریکا روی حذف قدرت موشکی ایران آمد و ایران نپذیرفت و به جنگ کشیده شد، در آن حالت هم انسجام ملی داشته باشیم. البته بنده معتقدم جنگ، بلوفی بیش نیست.»
بسیج دانشجویی
در بین گروههای سیاسی دانشجویی که سمتوسوی اصولگرایی دارند، بسیج دانشجویی 6 دانشگاه معتبر تهران بیانیهای را در مخالفت خود با مذاکرات صادر کردند که در آن، «مذاکرات پوچ» و به معنای «سازش با قاتل» عنوان شده است. در بخشی از این بیانیه که از سوی بسیج دانشجویی دانشگاههایی مانند تهران صادر شده، آمده است: «دولت چهاردهم باید بداند که ضعف در طراحی برنامهریزی و استفاده از ظرفیتهای درونی را نمیتواند با برساخت رسانهای از مذاکرات پوچ پنهان کند.»
آنها در بخش دیگری از بیانیه خود اینگونه نوشتهاند: «در شرایطی که جنایت و خباثت دشمن صهیونیستی در غزه مظلوم به حداکثر خود رسیده و رئیسجمهور جنایتکار آن در دیدار با نخستوزیر رژیم جعلی سخن از کمک ۴۰ میلیارد دلاری آمریکا برای نسلکشی در غزه میگوید و مضافاً آنکه نیروی نظامی آمریکا هر روز و شب دست به حمله مستقیم به مواضع و جان و مال ملت غیور یمن میزند در چنین شرایطی مذاکره به معنای سازش با قاتل مظلومین است.»
دفتر تحکیم وحدت (طیف شیراز)
یکی دیگر از گروههای دانشجویی است که در اختیار اصولگرایان قرار گرفته و درباره مذاکرات، بیانیهای را در مخالفت صادر کرد که در بخشی از آن نوشته شده بود: «به مذاکرات غیرمستقیم هم خوشبین نیستیم و معتقدیم بسیاری از ناکامیهای امروز ریشه در متن ضعیف قراردادها و اعتماد بیجا به طرف آمریکایی دارد که برجام بزرگترین نمونه آن است. بردن کاپ اخلاق و انداختن توپ به زمین آمریکا نهتنها کمکی به مردم ایران نخواهد کرد بلکه سبب توهم پیروزی در برابر قلدری خواهد شد. دشمنی که با بمبافکن و سلاح خود به مردم و کودکان فلسطینی و سوری و یمنی رحم نکرده، مذاکره را به چشم ابزاری برای خلع سلاح ایران میبیند تا به قول خود پروژه لیبیسازی در ایران را آغاز کند.»
احزاب چه میگویند؟
براساس آنچه در این گزارش مورد اشاره قرار گرفت، میتوان به این نکتهها اشاره کرد:
در بین احزاب و گروههای مطرح اصلاحطلب و میانهرو که موضعگیری خود درباره مذاکرات را بیان کردهاند، شاهد نوعی همسویی هستیم. همه آنها حامی مذاکره و سیاست در پیش گرفته هستند و جملهای نگفتهاند که نشان از عدم رضایت داشته باشد. البته به اشکال مختلف توصیههایی را به مجموعه دولت و حاکمیت داشتهاند که در صدر آنها میتوان اشاره به این نکته داشت که خواهان درس گرفتن از گذشته هستند و از سیستم درخواست داشتهاند برای بهبود وضعیت تلاش بیشتری کند.
درباره اصولگرایان فضا برخلاف اصلاحطلبان است و شاهد سهگانهای از «حمایت، انتقاد و سکوت» از سوی آنها هستیم. در بین گروههایی که موضع رسمی گرفتهاند، اکثریت گروههای تندرو، اصولگرا محسوب میشوند که مخالف مذاکره بوده و در همین راستا هم موضع گرفتهاند. اما اگر از جامعه روحانیت مبارز به عنوان تنها گروه حامی عبور کنیم، نکته عجیب سیاستی است که حزب موتلفه در پیش گرفته و سکوت کردهاند؛ سکوتی که البته با توجه به سابقه علاقه موتلفه به چپ نشان از عدم رضایت آنها دارد.
اما اینکه چیزی نمیگویند شاید کمی حاکی از ماندنشان در فضایی مبهم باشد؛ به عبارتی شاید بتوان گفت آنها در موضوع مذاکرات دلشان با تندروهاست اما نمیخواهند چیزی بگویند که شبیه آنها شوند. شاید بتوان گفت روی حرفی که اخیراً مصطفی پورمحمدی زده با آنها بوده که گفته بود: «خیلی از ماها سکوت کردهایم و راجع به مسائل سیاسی و مذاکرات، اصلاً حرف نمیزنیم و حتی از مواضع رهبری نیز دفاع نمیکنیم.»