سیمون شاهین سفیر هنرِ فلسطین
شاخه زیتون و تصویر پسربچه فلسطینی و پرچم فلسطین هیچگاه کلیشه نمیشوند تا مادامی که فلسطین تحت اشغال است.

شاخه زیتون و تصویر پسربچه فلسطینی و پرچم فلسطین هیچگاه کلیشه نمیشوند تا مادامی که فلسطین تحت اشغال است. با این حال، نمادهایی از فلسطین نیز وجود دارند که کمتر شناختهشدهاند ولی ظرفیت جهانیشدن بیشتری دارند؛ موسیقی فلسطینی یکی از آنهاست. به عبارت دیگر، روح سرزمین فلسطین هنوز در کالبد هنر زنده است.
«سیمون شاهین» سالهاست میکوشد موسیقی فلسطین را به جهانیان معرفی کند؛ تاکنون هیچکسی به اندازه او در این راه موفق نبوده. اگرچه در قلب آمریکا مینوازد، اما با شنیدن قطعاتش میتوان پرتاب شد به روستایی سرسبز در کرانه باختری رود اردن. ویژگی منحصربهفرد قطعات سیمون شاهین این است که ملودیهای کهن فلسطینی را بهروز میکند و در اجراهایی ارکسترال یا تلفیقی، به گوش مخاطبانش میرساند. او در سال 1990 گزیدهای از قطعات «محمد عبدالوهاب»، آهنگساز فقید مصری را بهصورت ارکسترال تنظیم و اجرا کرد.
هفت قطعهای که در این کشکول موسیقایی گنجانده شده، شاهکارهایی از عبدالوهاب هستند که در زمانه خود سرتاسر جهان عرب را مسحور خود کرده بود. سیمون شاهین به همین دلیل به اجرای مجدد این آهنگها پرداخت و ثمره عبدالوهاب را پربارتر کرد. البته دِین سیمون شاهین به میراث موسیقی عربی دو سال بعد منتشر شد. آلبوم «تُراث» که مجموعهای است از 11قطعه، در سال 1992روانه بازار موسیقی شد؛ شاهین در این آلبوم کوشیده تا منتخبی از مقامهای موسیقی عربی را معرفی کند.
به نظر من، این آلبوم نهتنها برای لذت بردن از موسیقی ناب، بلکه برای یاد گرفتن ملودی مقامهای موسیقی عربی نیز کارایی دارد؛ برخی از مقامهایی که در این آلبوم گنجانده شده، عبارتند از: «فرحفزا»، «سوزناک» و «نهاوند». همانطور که پیداست، نام شماری از مقامهای موسیقی عربی نامهایی هستند فارسی. این نزدیکی فرهنگی آنگاه هویداتر میشود که این قطعات را میشنویم و شباهتشان را با موسیقی دستگاهی ایران کشف میکنیم.
«اللهب الأزرق» (شعله آبی)، نام آلبومی دیگر است که او در آن با تلفیق موسیقی عربی و موسیقی غربی نهتنها غربیها را، بلکه بسیاری از دوستداران موسیقی آوانگارد را در سراسر جهان شیفته خود کرده است. این آلبوم که در سال 2000 منتشر شد، شامل 11قطعه است که بیشتر این قطعات ضربآهنگی تند دارند. در 2001 سیمون کوشید تا از موسیقی بیکلام به آهنگهایی بپردازد که خوانندگانی نامدار در ساخت و پرداخت آنها شرکت دارند؛ به همین خاطر در آلبوم جدیدش، خواننده مشهور سوری «صباح فخری» و خواننده نامدار لبنانی «ودیع الصافی» را به همکاری طلبید که اجرایی معرکه از خود بهجای گذاشتند.
افزون بر آثاری فاخر، نام سیمون شاهین در جهان عرب زبانزدتر شد؛ چراکه دیگر نامش صرفاً با یک سبک موسیقی گره نخورده بود، بلکه دامنه گستردهای از سبکهای موسیقی را کار کرده بود، ازجمله موسیقی پیشروی تلفیقی را. بسیاری از منتقدان بر این باورند که تلفیق موسیقیهای شرقی با موسیقی غربی، نشان از نوعی سلطه فرهنگی غرب دارد؛ چراکه موسیقیدانان خاورمیانهای میخواهند با اسلوبهای غربی، هنر خود را عرضه کنند تا به گوش مردم اروپا یا آمریکا خوش بیاید.
چه این نقد درست باشد، چه غلط بر قطعات سیمون شاهین وارد نیست. او شش سال پس از آلبوم شعله آبی، «سلطنة» را وارد بازار موسیقی کرد؛ این آلبوم شامل پنج قطعه دونوازی سیمون شاهین بههمراه نوازنده مشهور هندی «ویشوا موهان بات» است. ویژگی این آلبوم این است که موسیقی هندی با موسیقی عربی تلفیق شده است؛ آمیزشی که کمتر در دنیای موسیقی شهرت دارد.
سیمون شاهین در روستای «ترشیحا» که بخشی از الجلیل شمالی در فلسطین اشغالی است به دنیا آمد. پدرش نیز نوازنده مشهوری بود؛ «حکمت شاهین». افزون بر این، عموها و عمههایش نیز پیشه نوازندگی و خوانندگی داشتند. در چنین فضایی بود که سیمون چهارساله، ساز عود را در دست گرفت. ی سال بعد ساز ویولن در دست گرفت. پس عجیب نیست که گویی ویولن یا عود در دست او بخشهایی از بدنش شدهاند.
امروز او در قلب ایالاتمتحده آمریکا نهتنها یکی از نمایندگان موسیقی جهان عرب بهشمار میرود، بلکه موسیقی پربار و سنگین فلسطینی را نیز بهصورت آکادمیک در دانشگاهها تدریس میکند. اگرچه زخمههای او نمیتواند مرهمی باشد بر زخمهای فلسطین، اما میتواند به دیگران بفهماند که فلسطین فقط ویرانی، سنگ و بمباران نیست؛ در زیر پوست این جامعه، هنری غنی نهفته است که «سیمون شاهین» از آن برخاسته است.