| کد مطلب: ۳۹۰۱۰

از قطعنامه ۵۱۴ تا قطعنامه ۵۹۸

دو واقعیتی که نباید فراموش شود اما یکی همان نازنین‌شمشمادها هستند و دیگری همان که یک بار از زبان جواد ظریف بیان شد: «نمی‌خواهم بگویم جمهوری اسلامی در جنگ برنده شد، ولی یک وجب از خاک کشور را از دست ندادیم. حتی شاه، بحرین را داد، اما ما یک وجب خاک کشور را از دست ندادیم.»

از قطعنامه 514 تا قطعنامه 598

برآنم از سال‌گرد بازپس‌گیری بندر خرمشهر در سوم خرداد 1361 دوگونه یاد کنم. یکی عاطفی - احساسی و دیگری تاریخی – سیاسی.

اولی یاد یک دوست به مثابه نمونه‌ای از جوانان آن دوران و دیگری ارجاع به قطعنامه 514 شورای امنیت سازمان ملل و این که 6 سال زودتر از قطعنامه 598 می‌توانست به جنگ خاتمه دهد یا نه؟ قطعنامه 514 در تیر 61 تصویب شد و قطعنامه 598 در تیر 66 و ایران در تیر 67 پذیرفت.

نخست از «نازنین شمشاد»: حسین اسلامیت. این تعبیر را از شعر اصغر واقدی (‌صدای گام‌های نور) وام گرفته‌ام اگرچه 9 سال قبل از شروع جنگ، سروده بود اما برای شهیدان فتح خرمشهر در دشت شلمچه مصداق و مناسبت دارد:

بیا و گریه کن با یادِ گل‌هایی که دستِ باد، پرپر کرد

بیا و دشت را با چشمهٔ چشمت نوازش کن

و بر گورِ هزاران لالهٔ وحشی نیایش کن

تو‌‌ای خو کرده با صد تاولِ چرکین

سرودِ زخم‌های کهنه را تکرار کن، تکرار...

[در پایان هم می‌گوید:]

برادرهای من با بادها رفتند

برادرهای من از یادها رفتند 

برادرهای من

آن نازنین‌شمشادها رفتند...

جدای دوستی نزدیک خانوادگی بدان سبب که حسین اسلامیت فرزند رئیس وقت اتحادیه حمل و نقل و از خانواده‌ای متمکن بود چندان که  دوران کودکی را در آلمان گذرانده و در تهران در خیابان ظفر زندگی می‌کردند و سال 59 در عنفوان جوانی با سیمایی دوست‌داشتنی و قد و قامتی بالا اتومبیل بنز پدر هم در اختیار او بود. همه را اما رها کرد و داوطلبانه به جبهه‌ها شتافت و در شلمچه در راه فتح خرمشهر به خون خفت.

و اما داستان قطعنامه 514: خرمشهر که پس گرفته شد قطعنامه‌ای تصویب شد که بدون مخالف و ممتنع به تصویب رسید. ایران اما نپذیرفت. دلیل رسمی‌ای که اعلام شد معرفی نکردن دولت عراق به عنوان آغازگر جنگ و ادامه حضور در بخشی از خاک ایران بود؛ هرچند به موجب قطعنامه باید عقب می‌نشست ولی دلیل پنهان این بود که پیشنهاددهنده قطعنامه اردن بود که در آن زمان متحد عراق شناخته و در خبرهای صداوسیما از پادشاه آن به عنوان «حسین» بدون عنوان «مَلِک» یاد می‌شد.

به هر رو پنج عضو دائم (شامل آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و چین) به اضافه هر 10 عضو غیردائم در آن زمان (21 تیر 1361) رأی موافق دادند: گویان،  جمهوری ایرلند، اردن،  ژاپن،  پاناما،  لهستان،  اسپانیا،  توگو، اوگاندا و زییر.

در قطعنامه 514 تصریح شده بود: شورا، خواهان آتش‌بس و خاتمهٔ فوری کلیهٔ عملیات‌های نظامی  و عقب‌نشینی نیروها به مرزهای بین‌المللی است و گروهی از ناظران سازمان ملل را برای نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی اعزام می‌دارد.

ایران، نه‌تنها قطعنامه را نپذیرفت که تصریح کرد به قصد تنبیه متجاوز او را دنبال خواهد کرد و پس از خرمشهر وارد خاک عراق شدیم. وزارت خارجه این قطعنامه را حمایت شورای امنیت از پیش‌روی عراق در خاک ایران دانست و شورا را متهم کرد ایران را از حق طبیعی خود در دفاع از خود بازمی‌دارد و به حفظ حکومت صدام  حسین کمک می‌کند.

تعبیر «وضعیت بین ایران وعراق» به جای «جنگ» یا «تجاوز» هم راضی‌کننده نبود.  به هر رو چون در این قطعنامه سخنی از تنبیه متجاوز به میان نیامد نه‌تنها نپذیرفت که دسیسه «حسین، شاه اردن» برای نجات «‌صدام حسین» تفسیر شد و تا مدتی با شورای امنیت هم قهر کردیم و نماینده ایران در جلسات آن حاضر نمی‌شد.

هنوز بر سر این که بعد از بازپس گرفتن خرمشهر باید جنگ تمام می‌شد یا نه بحث درمی‌گیرد و حساسیت‌های قبلی فروکاسته و از این رو 8 سال جنگ به سه دوره 2 و 5 و یک‌ساله تقسیم می‌شود: دوسال اول تا پس گرفتن خرمشهر، 5 سال بعد تا صدور قطعنامه 598 در تیر 66 و یک سال آخر تا تیر 67 که با قبول قطعنامه 598 جنگ به نقطۀ آخر رسید.

دو واقعیتی که نباید فراموش شود اما یکی همان نازنین‌شمشمادها هستند و دیگری همان که یک بار از زبان جواد ظریف بیان شد: «نمی‌خواهم بگویم جمهوری اسلامی در جنگ برنده شد، ولی یک وجب از خاک کشور را از دست ندادیم. حتی شاه، بحرین را داد، اما ما یک وجب خاک کشور را از دست ندادیم.»

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه جامعه
آخرین اخبار