سرنوشت بشر را مدیریت مسئله هستهای تعیین میکند
ژنرال مکنزی، کمی قبل از مذاکرات ایران و آمریکا هم مصاحبه مفصلی درباره وضعیت تسلیحات هستهای در سطح جهان داشت.

ژنرال مکنزی، کمی قبل از مذاکرات ایران و آمریکا هم مصاحبه مفصلی درباره وضعیت تسلیحات هستهای در سطح جهان داشت. برای آشنایی بیشتر با نظرگاه نظامی آمریکایی درباره موضوع تسلیحات هستهای، بخشهایی برگزیده از این مصاحبه را نیز در ادامه میخوانید:
به نظر شما درباره استفاده از سلاح هستهای، تابویی بینالمللی در کار است؟
واقعاً مایلم این را باور کنم، اما همه آنچه درباره تاریخ جنگافزارها میدانم به من میگوید که از سلاح، استفاده میشود. به همین خاطر هم من نسبت به وضعیت فعلیمان درباره سلاح هستهای خوشبین نیستم. ما مجموعه متنوعی از توافقات تسلیحاتی با روسیه داشتیم، از دهه ۶۰ تا الان. این توافقها، کموبیش، راه سلاحهای راهبردی را بستهاند. همان طور که گفتم. توافقی روی سلاحهای تاکتیکی نداشتهایم و این بسیار به ضرر ما بودهاست؛ اما ما و روسها توافق کلی فعالی داشتیم که از این سلاحها استفاده نشود و فکر میکنم این روی بقیه کشورها هم اثر داشته است.
هیچکس نمیخواهد اولینی باشد که از این سلاحها استفاده میکند؛ اما فکر میکنم این تابویی نیست که تا ابد ماندگار بماند. در نهایت شاهد استفاده از این سلاحها خواهیم بود. میتوانید انتخاب کنید که به نظر شما کجا خواهد بود. آیا در شبهقاره هند خواهد بود، در درگیری بین هند و پاکستان؟ آیا تهدید ولادیمیر پوتین علیه ناتو خواهد بود، به خاطر چیزی که در اوکراین اتفاق خواهد افتاد؟ یا حتی در آینده و بعد از اوکراین؟ چون حتی اگر مسئله اوکراین، با هر نتیجهای حل شود، این سلاحها جایی نخواهند رفت؛ بنابراین، اینها مسائلی هستند که برای من خیلی نگرانکنندهاند.
وقتی به اوکراین نگاه میکنیم و چند کشور دیگر که این سلاحها را رها کردهاند، یعنی داشتهاند و کنار گذاشتهاند، مثل اوکراین در دهه ۹۰ و همینطور قزاقستان در دهه ۹۰ و آفریقای جنوبی، یا به کشورهایی مثل لیبی و ایران نگاه میکنیم که در مقطعی لب مرز داشتن سلاح هستهای قرار گرفتهاند، این کشورها الان و در طول تاریخ گسترش سلاح هستهای، چه پیامی دریافت میکنند؟
فکر میکنم برای برخی کشورها، این باور در کار است که اگر به دنبال سلاح هستهای بروید و داشته باشید، حتی ظرفیت ابتدایی تسلیحات هستهای، طور دیگری با شما رفتار میشود. کره شمالی نمونه این است. پاکستان هم از این الگو پیروی کرد. فکر میکنم آدمها به لیبی نگاه میکنند و فکر میکنند شاید معمر قذافی در یک چاله نمیمرد، اگر سلاح هستهای داشت. فکر هم میکنم خیلی دیکتاتورها در سراسر جهان به این نگاه کردهاند و از آن نتیجههایی گرفتهاند. همانطور که گفتید ۹ کشور و احتمالاً یکی بیشتر، سلاح هستهای دارند.
الان شاهد این نیستیم که کشورهای دیگر، با شدت و حدت به دنبالش بروند، چون لااقل در نمونه ناتو و چند کشور دیگر در محدوده اقیانوس آرام، برخورداری از بازدارندگی گسترشیافته آمریکا توانسته مانع از این شود که به دنبال برنامه تسلیحات هستهای مستقل بروند. بازدارندگی گسترشیافته یعنی آمریکا سیاست بازدارندگیاش در حوزه تسلیحات هستهای را به کشوری دیگر گسترش میدهد و اگر به آن کشور حمله شود، ما آن را با حمله به آمریکا یکسان میگیریم. این وضعیت ممکن است عوض شود، اگر این کشورها احساس کنند، تضمینهای بازدارندگی گسترشیافته آمریکا تغییر کرده است. افراد به ارزش این تضمینها نگاه میکنند و آن را ارزیابی میکنند و در ماهها و سالهای آینده تصمیم خودشان را در این باره خواهند گرفت.
اخیراً در رسانهها هم دیدهایم، برخی کشورها، متحدین و شرکای آمریکا، در حال بررسی گزینه سلاحهای هستهای خودشان هستند تا مطمئن شوند تا اگر این تضمین کنار رفت، خواهند توانست از خودشان دفاع کنند و اعتبار این تهدید رهبران اقتدارگرا مورد توجه قرار گرفتهاند. آیا تفاوتی هست که یکی از شرکای ما سلاح هستهای به دست بیاورد یا کشوری مثل ایران؟ فکر میکنید این چطور پیش خواهد رفت؟
به باور من، هر گونه گسترش تسلیحات هستهای، هر جا و به هر دلیلی که باشد، بد است. باید ما تلاش کنیم اگر میتوانیم تعداد سلاحهای هستهای را کاهش دهیم و تعداد کشورهای دارای سلاح هستهای را هم کم کنیم. به باور من، هر چه سلاحهای هستهای گسترش یابند، احتمال استفاده دولتی از سلاحهای هستهای یا استفاده غیردولتی، از طرف موجودیتی که آنها را از یک دولت میدزدد یا میخرد، بالا میرود. هیچ به نفع نوع بشر نیست.
البته؛ اما چند نظریه رئالیستی هستند که میگویند سلاحهای هستهای در واقع از طرقی حامل صلح هستند. تصویری هست که هیچ دو کشور مسلح به سلاح هستهای، جنگ گستردهای با هم نداشتهاند. بین هند و پاکستان فقط درگیریهایی در کار بوده. تصور اینکه بمبهای هستهای به شکلی صلح را حفظ میکنند، چون هیچ کس مایل نیست از آنها استفاده کند و اولینی باشد که چنین بمبی میاندازد. به نظر شما این ایده اعتباری دارد؟
این نظریه جالبی است و من هم از آن آگاهم. من مطمئن نیستم اگر کار به مسئله بقا بکشد، این فرض برقرار بماند. نظریه جالب و محرکی است. به نظر برای مدتی این فرض صادق بوده است؛ اما دلایل بسیارِ دیگری هم هستند که این کشورها درگیر جنگ نشدهاند و به این سطح نرسیدهاند. من باشم حاضر نیستم آیندهام را به آزمون این نظریه بگذارم. فکر میکنم رویکردی که خیلی بهتر است، تلاش بسیار جدی برای کاهش تعداد تسلیحات هستهای و کاهش تعداد کشورهای صاحب آنهاست. متأسفانه در دنیای امروز، این حس غالب نیست.
خب باز چندین کشور احتمالاً به دنبالشان هستند، برای امنیت خودشان، چون میبینند که با کشورهای هستهای واقعاً طور دیگری رفتار میشود؛ یعنی در این فهرست بودن، معمولاً منافعی هم دارد.
اما تنها چیزی که من به این اضافه میکنم این است: فقط تا وقتی که تعداد اندکی کشورهای هستهای هستند چنین است. من فکر میکنم این استدلال، کارآمدی خود را با افزایش تعداد کشورهای هستهای از دست میدهد. طبق تعریف، تزلزل این برنامههای هستهای به آنها هم میرسد؛ مثلاً، کشوری مثل بریتانیا یا فرانسه یا حتی هند یا پاکستان برنامههای تسلیحات هستهای برقرار دارند و چه ما موافق باشیم چه نه، میتوانند سلاح هستهای بسازند. این یک حقیقت است؛ اما کشوری که سلاحهای هستهای اندکی دارد و در حال تولید آنها بر اساس ساختاری نامطمئن است، مثل کره شمالی، چنین کشوری نوسان و بیثباتی بیشتری خواهد داشت و به این خاطر من این نظریه را درباره روابط بینالملل زیر سوال میبرم.
کاملاً. منطقی هم هست. هر چه سلاح بیشتری در کار باشد، شانس اینکه استفاده شود یا حادثهای رخ دهد بیشتر خواهد بود.
مثل هر پدیده دیگری؛ بهعلاوه، این حقیقت هم هست که هیچ وقت نشده نوع بشر، سلاحی را که در اختیارش قرار گرفته، به کار نبرد.
نکتهای هست که در آخر بخواهید بگویید، درباره گسترش محتمل تسلیحات هستهای از سوی کشورها یا استفاده احتمالیشان در میدان نبرد؟
به نظر من اینکه ما چگونه تهدید هستهای را مدیریت کنیم، تعیین خواهد کرد که چه بر سر نوع بشر میآید.