| کد مطلب: ۳۲۹۸۴

باید تجدیدنظر کرد

تاکید دارم که باید در سیاست‌های کشور به‌ویژه در بحث سیاست خارجی تجدیدنظر صورت گیرد. توجه به این نکته ضروری است که مجموعه تجارت خارجی کشور ما با کشورهای زیادی نیست.

باید تجدیدنظر کرد

1- تداوم شرایط موجود برای کشور ممکن نیست، یعنی مجموعه شاخص‌ها و مؤلفه‌های موجود نشان می‌دهد که کشور ما در شرایط پرمخاطره‌ای قرار گرفته و تداوم شرایط موجود، هزینه‌های زیادی را به مجموعه حاکمیت و فشارهای مضاعفی را به جامعه تحمیل می‌کند. کسی نمی‌گوید و نمی‌خواهد که عزت و غرور ملی ما خدشه‌دار شود.

حتماً ما باید بر مبنای عزت، حکمت و مصلحت راهبردهای سیاست خارجی خودمان را تدوین و پیگیری کنیم، اما نکته‌ای که وجود دارد این است که در شرایط فعلی سیاست «نه جنگ، نه مذاکره» عملاً فرصت را برای دیگران مهیا می‌کند که آنها راجع به جمهوری اسلامی و ایران، تصمیم بگیرند. به عبارت دیگر، در صورتی که به این وضعیت ادامه دهیم، به جای اینکه ما خودمان فعالانه در نظام بین‌الملل حضور داشته باشیم و تلاش کنیم که منافع ملی کشور را تعقیب کنیم، موضوع مذاکراتی می‌شویم که قدرت‌های بزرگ با هم مطرح می‌کنند و بدون اینکه منفعتی متوجه کشورمان شود، وجه‌المصالحه و وجه‌المعامله آنها می‌شویم.

از این نگاه است که تاکید دارم که باید در سیاست‌های کشور به‌ویژه در بحث سیاست خارجی تجدیدنظر صورت گیرد. توجه به این نکته ضروری است که مجموعه تجارت خارجی کشور ما با کشورهای زیادی نیست. با کشورهای محدودی در سطح جهان ارتباط داریم و این موضوع هزینه‌های هنگفتی را متوجه اقتصاد ایران کرده است. مثلاً به دلیل شرایطی که از منظر تحریم‌ها داریم، ما مجبور هستیم نفت‌مان را با تخفیف بالا بفروشیم. یا اینکه آن کشورهایی که طرف معامله ما هستند، هر بار مطالبه و انتظار جدیدی را مطرح می‌کنند و این هزینه‌های زیادی را به جامعه تحمیل می‌کند. بر این مبنا، ما چاره‌ای جز تجدیدنظر در سیاست‌هایمان نداریم. 

2- در وضعیت کنونی، لازم است تا دولت برآوردی را داشته باشد مبنی بر اینکه تاب‌آوری جامعه تا چه حد است. دولت باید برآورد کند که مجموعه این سیاست‌ها، تحریم‌ها، نوسان‌های نرخ ارز، کم‌ارزش شدن پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم، کدام اقشار جامعه را بیش از همه در آستانه آسیب قرار داده است. بدون داده و رویکرد دقیق، سیاست‌گذاری ممکن نیست.

نکته بعدی این است که قضاوت کردن نسبت به آینده بر مبنای یکسری شعار بدون پشتوانه و از جیب مردم خرج کردن، شرایط را خیلی سخت خواهد کرد. به نظر می‌آید دولت ما به لحاظ اتاق فکر سیاسی و اجتماعی لنگ می‌زند و من جایی را در دولت سراغ ندارم که راجع به این قضیه فکر کرده باشد که پیامدهای اجتماعی این شرایط سیاست خارجی که کشور گرفتارش شده، چیست و بعد بر مبنای این فکر سیاست‌گذاری کرده باشد.

این ضعف خیلی جدی است و نشانه‌هایی دیده نمی‌شود که بر مبنای این فکر، سیاست‌گذاری کرده باشند. کارشناسان باید بر سر این ضعف هشدار دهند و بگویند که تاب‌آوری جامعه بی‌حد و نهایت نیست. مجموعه شرایط و شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی مانند دماسنج این موضوع را نشان می‌دهد که جامعه ایران در شرایط بسیار سخت و نگران‌کننده‌ای قرار گرفته است. 

3- جزء زودبازده‌ترین سیاست‌ها، سیاست خارجی است. بر همین اساس اگر گشایشی در سیاست خارجی کشور حاصل شود، شرایط اقتصادی خیلی خوب تغییر خواهد کرد و خودش را نشان خواهد داد. به‌دنبال این موضوع، وضعیت زندگی مردم بهتر شده، مبادلات تجاری اتفاق می‌افتد و کشور از این شرایط خارج می‌شود. اما اگر ما توفیقی پیدا نکنیم که با قدرت‌های بزرگ به جمع‌بندی برسیم، مذاکره کنیم و بر مبنای منافع ملی به نتیجه نرسیم، تداوم شرایط موجود خیلی شرایط را سخت خواهد کرد و آن زمان است که نیازمند سیاست‌گذاری‌های متفاوتی خواهیم بود.

4- سیاست‌گذاری متفاوت هم به این معناست که ما باید بتوانیم، حداکثر استفاده و بهره‌وری را از ظرفیت موجود کشور ببریم، یعنی بتوانیم مجموعه سرمایه‌هایی که در کشور است را جذب کنیم. شرایط ویژه‌ای را برای کارآفرینان فراهم کنیم، اعتماد بالایی را بین جامعه و دولت ایجاد کنیم، در سیاست‌گذاری‌ها و رویکردها، تغییر ایجاد کنیم، سیاست‌گذاری‌های اجتماعی‌مان را در ارتباط با اقشار آسیب‌پذیر، حمایتی‌تر کنیم و درباره طبقه متوسط، سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی‌مان را مورد تجدیدنظر قرار دهیم و یکسری از مضایقی که متاثر از تنگ‌نظری‌ها ایجاد شده را تغییر دهیم؛ یعنی تلاش‌مان بر این باشد که تنها عامل ناراضی‌کننده جامعه، شرایط اقتصادی باشد که مقدرات آن تا حدی از چارچوب اختیارات ما خارج است و مجبور هستیم بر مبنای مصالح ملی درباره آنها تصمیم بگیریم اما باید تلاش کنیم، سایر موارد ناراضی‌کننده را تقریباً به صفر برسانیم. 

5- موضوع قابل اشاره بعد، این است که اساساً در شرایط فعلی ایران و منطقه، پیش‌بینی و پیشگویی خیلی سخت است و ما حداکثر هفته به هفته و یا ماه به ماه قادر هستیم که تحلیل کنیم. اما چیزی که با مجموعه شرایط می‌توان تحلیل کرد، به شکلی است که شرایط پایداری را نشان نمی‌دهد و نوعی بی‌ثباتی را شاهد هستیم. مثلاً در بحث خارجی اسرائیل و ترامپ بعید است بتوانند به این شکل ادامه دهند. به نظر می‌آید منطقه در حال پوست‌اندازی و تحول به سمت نظم جدید است. در این نظم جدید اگر ما فعالانه برخورد کنیم، حتماً مانند گذشته جایگاه خودمان را خواهیم داشت اما هر قدر منفعل باشیم موقعیت کشور و منافع ملی ما تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. 

6- یکی از نکته‌های مهم، این است که ما باور کنیم قدرت ملی فقط در سلاح نظامی نیست. بی‌تردید، موشک و پیشرفت‌های دفاعی کشور، قدرت‌ساز بوده و هیچ‌کس هم تایید نمی‌کند که مجموعه نظام این قدرت را از دست بدهد و یا حتی اگر کسی بخواهد بر سر این قدرت معامله کند، حتماً جامعه آن را نخواهد پذیرفت. اما نکته‌ای که وجود دارد، این است که ما اگر قدرت اقتصادی در منطقه باشیم، تراز تجاری‌مان با شرایط فعلی متفاوت باشد، اگر که عدد بودجه‌مان خیلی بزرگ‌تر باشد و میزان تجارت خارجی‌مان بیشتر شود، طبعاً بقیه قدرت‌ها و سایر کشورها به شکل متفاوتی با ما برخورد خواهند کرد.

ایرانی که به لحاظ اقتصادی یک کشور مقتدر و یکی از بزرگترین قطب‌های اقتصادی منطقه باشد، آسیب‌پذیری کمتری خواهد داشت در برابر ایرانی که فقط متکی بر پتانسیل نظامی سیاست‌ورزی کند. در مجموع همت دولت‌مردان ما باید بر این باشد که ایران را تبدیل به قدرت اقتصادی کنند؛ در دنیای امروز هم این مورد بدون مبادلات تجاری با جهان و بدون سیاست‌های درهای باز در عرصه اقتصاد، ممکن نخواهد شد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه سیاست
آخرین اخبار