| کد مطلب: ۱۲۸۰۸

مطلوب گمشده

کدامین رویکرد قادر خواهد بود شادی را تفسیر کند و نوری بر مسیر شادکامی خود بیفکند؟

مطلوب گمشده
ویریا آدینه‌وند

ویریا آدینه‌وند

روزنامه‌نگار

شاید بسیاری از انسان‌ها میزان خوشبختی خود را با میزان شاد بودن‌شان در زندگی می‌سنجند و برای خیلی نیز رسیدن به شادی هدف غایی زندگی به‌شمار می‌رود. محبوبیت مفهوم شادی، تلاش برای تعریف آن و جست‌وجو برای یافتن آن، همگی نشان از آن دارد که برخورداری از این عنصر تا چه اندازه برای همگان مهم است. به‌رغم توافق گسترده بر سر اهمیت شادمانی در زندگی انسان‌ها، مفهوم «شادی» برای بسیاری از ما همچنان مفهومی معماگونه است. واقعاً یافتن این‌که چه‌چیزی ما را شاد می‌کند یا پاسخ به این پرسش که آیا «به‌راستی من شاد هستم؟» کار آسانی نیست. این مفهوم چالش‌برانگیز در درازنای تاریخ محل توجه و اقبال بسیاری از اندیشمندان بوده است. برای نمونه، برتراند راسل، شاد بودن را نتیجه‌ی نوعی تسلیم شدن در برابر عشق می‌پندارد، جان استوارت میل، کاستن از خواسته‌ها و نه برآورده کردن آن‌ها را راه رسیدن به شادی معرفی می‌کند و فیلسوفی چون آرتور شوپنهاور از اساس باوری به مفهوم شادی ندارد و زندگی را پاندولی می‌داند که میان ملال و رنج در حرکت است. مروری بر آرای فیلسوفان نشان می‌دهد که شادی موضوعی است که از دیرباز جایگاهی متعارف و برجسته در گفتمان‌های تاریخی و فلسفی در سراسر جهان داشته است.

اما آن‌چه در این میان جالب توجه می‌نماید، رویکرد متفاوتی است که متفکران شرقی و غربی در مواجهه با این مفهوم داشته‌اند. رویکرد فیلسوفان غربی که بیشتر متأثر از آرای افلاطون و ارسطو در این عرصه بوده است، شادی را امری فراگیر و پرنفوذ می‌پندارد که تقریباً تمام وجوه زندگی بشر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. حال‌آن‌که در شرق، مفهوم شادی متأثر از آیین‌هایی چون هندوئیسم و بودیسم تعریف می‌شود که چندان به جنبه‌های مادی این مفهوم وقعی نمی‌نهند و شادی را امری کاملاً درونی برمی‌شمارند. درحالی‌که فیلسوفان غربی در طول تاریخ اندیشه، غالباً شادی را بر مبنای رشد فرد در جهان مادی در نظر گرفته‌اند، فیلسوفان آسیایی اغلب آن را در رهایی خود از فردیت به‌ویژه وجود جسمانی فرد لحاظ کرده‌اند. اکنون پرسش این است که انسان مدرن که زندگی روزمره‌اش به‌شدت آمیخته با پیچیدگی‌ها و تضادهایی است که تاکنون تجربه نکرده است، با توسل به کدامین رویکرد قادر خواهد بود شادی را تفسیر کند و نوری بر مسیر شادکامی خود بیفکند؟

کتاب فلسفه‌ی شادکامی، مقدمه‌ای میان‌رشته‌ای به قلم لورین ال. بسر در راستای حل این معضل و در راستای یافتن تعریفی از شادکامی که درخور وضعیت و پیچیدگی‌های روحی و مادی انسان معاصر باشد، از منظری فلسفی به واکاوی پژوهش‌هایی می‌پردازد که در حوزه شادی انجام گرفته‌اند. او به منظور یافتن بنیان‌های نظری مطرح در تمام مناقشات مهم معاصر در مورد شادی با رویکردی دیرینه‌شناسانه مفهوم شادی را نزد فلاسفه به‌نظاره می‌نشیند و سپس با رویکردی تحلیلی انتقادی تلاش می‌کند نتایج حاصل از مکتب‌های فکری در مورد شادی را محل نقد و پرسش قرار دهد. افزون براین، تلاش بسر برای بررسی مفهوم شادی از تمام زوایای ممکن که از آن جمله می‌توان به منظر فلسفی، روان‌شناسی، اقتصاد، علم اعصاب و سیاست‌گذاری عمومی اشاره کرد، همان اقدام مؤثری است که باعث پیوند مطالعات مربوط به مفهوم شادی با رشته‌های دیگر می‌شود و درنتیجه، گستره‌ی وسیع‌تری از مخاطبان را خطاب می‌دهد. به‌زعم او، تحلیل مشارکت هر رشته در پژوهش‌های مربوط به شادی می‌تواند  از یک‌سو، بر مشارکت سایر رشته‌ها نیز تأثیر بگذارد و از سوی دیگر، درک وسیع‌تری نسبت به تمامیت شادی ایجاد کند. شایان ذکر است که ایجاد درک وسیعی از شادی سبب می‌شود که بسر به سراغ موضوعات و چالش‌هایی برود که برای پژوهشگران معاصر نیز جدال‌برانگیز است. برای نمونه، جدال بر سر این موضوع که آیا ارتباطی میان لذت و شادی و یا فضیلت و شادی وجود دارد؟ آیا برآوردن نیازها ما را شاد می‌کنند؟ آیا روش‌های معینی برای تفکر در مورد جایگاه ما در جهان وجود دارد که بیشتر منجر به شادی شوند؟ نویسنده کتاب اعتقاد دارد، زمانی که از منظر معاصر به بحث در مورد این پرسش‌ها و پرسش‌های دیگر می‌پردازیم، با پیشرفت‌ها و مطالعاتی در زمینه شادکامی روبه‌رو می‌شویم که به ما توانایی اندازه‌گیری و بررسی شادی را عطا می‌کنند. ازاین‌رو، کتاب فلسفه‌ی شادکامی، شادی را از منظری معاصر و عمدتاً غربی پوشش می‌دهد. بسر در بخش پایانی کتاب بر روی یکی دیگر از نقاط محل مناقشه برای پژوهش‌گران معاصر تمرکز کرده و این پرسش را مطرح می‌کند که آیا می‌توان از جنبه‌ی اجتماعی شادی چشم‌پوشی کرد و آن را تنها به جنبه‌ی فردی تقلیل داد؟ او در این بخش از کتاب به وجه‌ عمومی و اجتماعی شادی می‌پردازد و ارتقای سطح شادی شهروندان را به شدت وابسته به سیاست‌گذاری‌های عمومی می‌داند. او اعتقاد دارد، بهبود شرایط زندگی مردم، گسترش مراقبت‌های مرتبط با سلامت عمومی و اتخاذ رویکرد مناسب در برابر تغییرات اقلیمی می‌توانند شادی بیشتری را برای توده‌ی مردم به‌ همراه داشته باشد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی