| کد مطلب: ۲۸۷۱۱

گسست دولت-ملت و تجربه‌‎ای دیگر

وقتی قدرتمداران هر جامعه‌‎ای به جای تکیه بر واقعیت‌‎ها برای توجیه عمل خود به فریب دیگران دست می‌‎زنند، اول خود در باتلاق فریب‌شان فرو می‌‎روند و قربانی آمارسازی‌‎ها و اطلاعات نادرست می‎‌شوند و در نهایت از عرش به فرش می‌‎افتند.

گسست دولت-ملت و تجربه‌‎ای دیگر

«دیکتاتور سقوط کرد، پایان خبر»؛ این جمله مجری تلویزیون مخالفان بشار اسد بود که تنها چندی پس از انتشار به شکل گسترده وایرال شد. بشار اسد در پی جنگ داخلی کوتاه‌مدتی سقوط کرد؛ دیکتاتوری که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2021 سوریه مدعی شده بود 95/19 درصد آرا را کسب کرده است و با اعلام چنین پیروزی‎‌ای بر حضورش پس از 21 سال بر رأس دولت سوریه با همه مشکلات ادامه داد.

در سال 2011 که سوریه شاهد شروع جنگ داخلی بود؛ خبر از خشونت طرفین، دولت بشار و مخالفان مسلح رسانه‌‎ای می‌‎شد با همه این اتفاقات، مقاومت‌هایی که در برخی نقاط سوریه رخ داد و حمایت‌‎های خارجی؛ نگذاشت مخالفان آن روزهای دیکتاتور سوریه به نتیجه برسند و او البته (حالا که به گذشته نگاه می‎‌‌کنیم به نظر می‌‎رسد) حفظ دولتش را نه از مردم بلکه از حمایت‌‎های خارجی می‌‎دید و عملاً در همه سال‎‌های پس از آن هم که نارضایتی‎‌ها را دید، تلاشی برای همراه‌سازی مردمش آن‌طور که بایسته و شایسته بود، نکرد.

حالا پس از 13 سال مخالفان مسلح این‌بار با پرچم تحریرالشام در اندک زمانی دیکتاتور را ساقط کردند. به قول احمد زیدآبادی «برف هم به این سرعت ذوب نمی‌شود! گویی بر آب بنا شده بود. یا انگار سیل آمد و آن را با خود برد. گرچه سیل هم به این سرعت عمل نمی‌کند!»

سال‌ها اختلاف و جنگ در این دیار مانع از آبادی این کشور شد و البته دروغ‎‌هایی که متاسفانه باردیگر آنکه گولش را خورد، خود دیکتاتور بود. رای‌آوری 95 درصدی، محبوبیتی که ادعای آن از سوی حزب حاکم مطرح می‎‌شد و در نهایت وضعیت را به سمتی کشاند که با کاهش حمایت‎‌های خارجی از دولت مستقر، حتی ارتش تحت حمایت او هم دست از مقاومت برداشت و بسیاری از شهرها با کوچکترین مقابله‌‎ای تسلیم مخالفان مسلح شد و آنچه 12 سال پیش به سختی ممکن بود، به آسانی محقق شد.

در همین بازه زمانی انتشار خبر همه از آنچه بشار اسد بر سر سوریه آورد و آنچه سوری‌‎ها بر سر بشار اسد آوردند، سخن می‌‎گویند. از حکمرانی‌ای که به اشتباه صورت گرفت و بی‌‎توجهی‌‎هایی که به خواست مردم شد و البته هر آنچه فاصله حاکمیت و مردم یا همان دیکتاتور و جامعه در این منطقه را آنقدر زیاد کرد که دیگر به همان میزان که حاکمیت مردم را برای خود نداشت، مردم هم حاکمیت را از آنِ خود نمی‌دیدند و همین مهر پایان زد به حضور بشار اسد در کاخ الروضه.

چنانچه حتی خبرگزاری فارس که تا پیش از آن از سوریه و دولتش به نیکی یاد می‌‎کرد، در تحلیلی نوشته است:«بشار به اندازه کافی به توصیه‌های جمهوری اسلامی در خصوص مردم‌سالاری توجه نکرد؛ حتی تا همین چند روز قبل هم درخواست صریحی برای کمک نکرد.» و اغلب تحلیلگران از مصیبتی به نام دیکتاتوری در دنیای امروزی می‎‌گویند. مثلاً حسن نمکدوست، استاد علوم ارتباطات در حساب کاربری خود از مصیبت و مصائب دیکتاتوری می‌‎گوید و چنین می‎نویسد:«چرا دیکتاتوری مصیبت است و مصائب آن بی‌پایان؟چون دیکتاتوری مهم‌ترین مانع رشد آگاهی دموکراتیک و دستیابی شهروندان به نهادهای دموکراتیک است. همین سبب می‌شود مردم به‌جان آمده، اما کمتر آگاه، اغلب از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه ببرند. و الا دلیل آمدن ابومحمدالجولانی جای اسد چیست؟»

یا محمدرضا جوادی‌یگانه، جامعه‌شناس در حساب کاربری‌اش به این خبر اینگونه واکنش نشان می‎دهد که «اکنون جمهوری اسلامی مانده و همان سرمایه اولیه، یعنی مردم. همه قوت‌ها و قدرت‌های بعدی، تمام شده است. تنها راه بقای نظام، بازگشت به مردم است. برای اینکه جمهوری اسلامی مجدداً در تله «هواداران به‌جای مردم» نیفتد، باید تصریح کرد که مردم یعنی نظر اکثریت مردم در پیمایش‌های معتبر...»

و البته در پی همه اظهارنظرهایی که به نوعی دغدغه‌مندی این چهره‌‎ها را نشان می‌‎دهد، وجه اشتراک نگرانی از فاصله گرفتن حکومت‎ و مردم است؛ چنین تصوری که اگر مردم سوریه امیدی به بهبود وضعیت از طریق بشار اسد می‌‎دیدند، همچنان مانع از پایان حضورش می‎‌شدند و همچنان به او فرصت می‌‎دادند؛ همانند همه این سال‌ها که در نهایت بشار اسد با همه ایراداتی که به او بود در پی جنگ داخلی در قدرت باقی ماند.

شاید باید این را هم در کنار همین دغدغه‌‎ها گذاشت که وقتی قدرتمداران هر جامعه‌‎ای به جای تکیه بر واقعیت‌‎ها برای توجیه عمل خود به فریب دیگران دست می‌‎زنند، اول خود در باتلاق فریب‌شان فرو می‌‎روند و قربانی آمارسازی‌‎ها و اطلاعات نادرست می‎‌شوند و در نهایت از عرش به فرش می‌‎افتند. البته باشد که عبرت‌آموزان، عبرت بگیرند و این دعای صحیفه سجادیه را به کرات به یاد آورند و خواهان آن باشند که: «مرا مایه پند پندگیران، و وسیله عبرت عبرت‌آموزان، و باعث گمراهی نظرکنندگان قرار مده». 

دیدگاه

ویژه سیاست