رقیبهراسی
هرگروه یا کمپین انتخاباتی که چیزی برای اثبات خود ندارد، راهبرد تبلیغاتی خود را معطوف به رقیبهراسی و نفی دیگران میکند و در ادامه مجبور میشود که دراین راه از هیچ دروغ و جعل و تزویری فروگذار نکند.
مسئله اینجاست که افکار و عقاید یکی از نامزدهای ریاستجمهوری چنان است که مطلقاً - تاکید میکنیم مطلقاً - قادر به بیان منسجم و شفاف آن بهویژه در یک مبارزه سیاسی انتخاباتی نیستند. در واقع و اصولاً، حضور آنان دراین فضای انتخاباتی نیز محل سوال است؛ زیرا آنان برای رأی مردم جایگاهی قائل نیستند و معلوم نیست که چرا و به چه دلیل میخواهند از مردمی رأی بگیرند که هیچ اعتباری برای رأی و نظر آنان در مشروعیتبخشی به حکومت قائل نیستند؟
متاسفانه در ادامه سرمقاله دیروز که در خصوص تند کردن فضا و با استفاده از امکانات و رسانههای عمومی و دولتی از سوی یک نامزد انتخاباتی یا طرفداران آنها نوشتیم، روز دوشنبه بر شدت این جریان تنشزا افزوده شده و بهرغم انعکاس مطلب به مسئولین قضایی و اداری کشور، همچنان همین خط مشی را دنبال میکنند و این برای انتخابات ایران یا هر انتخاباتی زیانبار است.
گرچه این تبلیغات نادرست و تخریبی که با استفاده از منابع عمومی انجام میشود، ممکن است بر آرای آقای پزشکیان اثر منفی نداشته باشد و شاید مثبت هم باشد، ولی موجب بیاعتبار شدن امر سیاسی در ایران میشود و به دلسردی و ناامیدی بیشتر مردم خواهد انجامید.
ازاینرو، بهطور جدی توصیه میکنیم که صاحبان قدرت و اقتدار بهویژه نزد بزرگان اصولگرا و نهادهای عمومی مانع از این اقدامات شوند، اجازه دهند که این انتخابات بهنحوی پایان پذیرد که خاطره خوشی از آن در ذهن مردم ایران باقی باشد. اجازه ندهید که دوباره رویکرد طرد و نفی انتخابات تبدیل به جریان غالب سیاسی نزد مردم ایران شود.
آیا ۶۰درصد تحریم و عدممشارکت برای کسب درسآموز نیست؟ اگر نیست پس چه موقع درس باید گرفت؟ اگر کمپین دکتر پزشکیان بخواهد در مسیر رقیبهراسی حرکت کند، بدون تردید جریان انتخابات دوقطبی خواهد شد و این به سود جامعه و مردم نیست.
البته، حدی از این دوقطبی شدن فضای عمومی بهویژه فضای مجازی معقول و متعارف است؛ ولی اتکا به نیروهای حکومتی و استفاده از منابع عمومی جریان سیاسی را دچار اختلال میکند.