تقلا برای بقا / رجب طیب اردوغان رئیسجمهور اقتدارگرای ترکیه این روزها فضای اندکی برای مانور قدرت دارد
تنها راه اردوغان برای ماندن در قدرت این است که یا قانون اساسی ترکیه را اصلاح کند یا در سناریویی محتملتر، پارلمان ترکیه را متقاعد کند که خواستار انتخابات زودهنگام شود و به او اجازه دهد دوباره نامزد انتخابات شود.

هنری بارکی تحلیلگر مسائل ترکیه
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری پوپولیست و اقتدارگرای ترکیه، اکنون برای بقای سیاسی خود میجنگد. مخمصهای که او در آن گرفتار شده، کاملاً ساخته و پرداخته خودش است: در ساعات اولیه ۱۹ مارس سال جاری، اردوغان دستور داد نیروهای پلیس به خانه اکرم امام اوغلو، شهردار محبوب استانبول یورش ببرند. در این حمله، حدود ۲۰۰ افسر پلیس به کار گرفته شدند.
امام اوغلو، رقیب سیاسی اردوغان که از او به عنوان یکی از اصلیترین رقبای اردوغان در انتخابات آینده ریاستجمهوری نامبرده میشد، دستگیر شده و به اتهامات بسیار مشکوکی، از جمله اتهامات بیاساس فساد و حمایت از تروریسم، متهم شد. با وجود ممنوعیت تجمعات عمومی در ترکیه، این دستگیری باعث وقوع بزرگترین تظاهرات ضددولتی ترکیه در بیش از یک دهه اخیر شد که به اکثر استانهای این کشور گسترش یافت. برخی از اعتراضات در استانبول بیش از یک میلیون شرکتکننده داشت که بسیاری از آنها جوان بودند.
ممکن است اکرم اماماوغلو شخصیتی کاریزماتیک و شایسته باشد و برای اردوغان رقیبی منحصربهفرد و تهدیدآمیز به حساب بیاید اما در حقیقت، تصمیم اردوغان برای دستگیری امام اوغلو این بحران را ایجاد نکرد. تصمیم اردوغان نشاندهنده یک ضعف رو به رشد بود. اردوغان از قبل با نارضایتی مردمی گسترده از شیوه حکمرانیاش روبهرو بود.
غرور و سبک رهبری سلطهجویانه او، شور و شوق گسترده سابق در میان مردم درباره اردوغان را از بین برده و موجب شد که او بیش از پیش برای مهار نارضایتی غیرقابل کنترل کنونی، ناامید شود. نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در مارس 2024 نشان داد که 55 درصد از بزرگسالان ترکیه نظر نامطلوبی نسبت به اردوغان دارند و به همین علت حزب او در انتخابات شهرداریها در سال 2024 شکست خورد.
عمق، دامنه و مدت اعتراضات اخیر پدیدهای جدید است: تظاهرکنندگان اعتراضات خیابانی خود را با تحریمهای سازمانیافته علیه کسبوکارها و صنایع طرفدار اردوغان، فعالیتهای آنلاین و نافرمانی مدنی ترکیب کردند. دستگیری اماماوغلو همچنین بیثباتی جدیدی را برای اقتصاد ترکیه ایجاد کرد؛ اقتصادی که پیشتر هم در وضعیت نامطلوبی قرار داشت. اردوغان با تشدید فشارها و دستگیریهای پی در پی صدها نفر از نزدیکان اماماوغلو، از جمله همکاران، دوستان، شرکای تجاری سابق، اعضای جامعه تجاری ترکیه و اعضای خانواده، به این رخدادها واکنش نشان داده است.
این سرکوبها اکنون کمتر شبیه اعمال یک حاکم اقتدارگرای قدرتمند و بیشتر شبیه به سرکوب یک حاکم در معرض تهدید است که احساس ناامنی و خطر میکند. اپوزیسیون ترکیه جسورتر شده است. اپوزیسیون ترکیه اکنون تحت رهبری جدید سازماندهیشده و بسیار پویاتر عمل میکند. برای اولین بار در سالهای گذشته، اپوزیسیون ترکیه به جای واکنشی عمل کردن، خود ابتکار عمل را به دست گرفته و تظاهراتهایی را در پایگاههای متعلق به حزب حاکم سازماندهی میکند.
اگرچه اماماوغلو همچنان در زندان است، اما این اردوغان است که در دام افتاده است. مهمترین الزام اردوغان تمدید دوره ریاستجمهوری است، زیرا ماندن او در قدرت طبق قانون اساسی به دو دوره محدود شده است و دوره ریاستجمهوری او در سال 2028 به پایان میرسد. اما کاهش شدید محبوبیت او، تواناییاش را برای تغییر قانون اساسی یا برگزاری انتخابات زودهنگام کاهش داده است.
چهار سال دیگر، اردوغان مطمئناً دیگر رئیسجمهور ترکیه نخواهد بود. این واقعیت که بسیاری از شهروندان جوان ترکیه جرأت کردند علیه او تظاهرات کنند، نشاندهنده تخریب غیرقابل برگشت محبوبیت اوست. اردوغان بهعنوان تنها رهبری که این جوانان تا به حال شناختهاند، زمانی رهبری ابدی به نظر میرسید و به یکی از واقعیتهای روزمره زندگی مردم ترکیه تبدیل شده بود. اما دیگر اینطور نیست.
اشتباهات اردوغان او را محکوم به فنا کرده است. نظرسنجیها نشان میدهد که اگر همین فردا انتخاباتی در ترکیه برگزار شود، او پیروز نخواهد شد. صرفنظر از تحولات آینده، سرنوشت میراث اردوغان احتمالاً با تصمیم او برای زندانی کردن رقیب اصلیاش مشخص خواهد شد. شاید در آینده بگویند که زمانی یک رهبر قدرتمند اقتدارگرا مانند اردوغان، چطور از حدود اختیارات خود فراتر رفت و دست به زندانی کردن مهمترین رقیبش زد.
مشت محکم
اماماوغلو اولین رقیب سیاسی برجستهای نیست که اردوغان زندانی کرده است. صلاحالدین دمیرتاش، رهبر شناختهشده اپوزیسیون کُرد، از سال ۲۰۱۶ پس از دریافت حکم عجیب ۴۲ سال زندان به جرم «تضعیف وحدت ملی» به همراه سه سال زندان دیگر به جرم «توهین به اردوغان» هنوز در زندان به سر میبرد. تنها «جرم» واقعی او برخورداری از حمایت قوی در میان مردم کُرد بود که تهدیدی برای جاهطلبیهای اردوغان برای تغییر شکل چشمانداز سیاسی ترکیه محسوب میشد.
اما تا پیش از آنکه اماماوغلو به صحنه بیاید، اردوغان موفق شده بود از مخالفتهای عمومی یا ظهور رقبا به عنوان بهانههایی برای تقویت بیشتر اقتدار خود استفاده کند. اردوغان پس از به قدرت رسیدن در سال ۲۰۰۳، وعده داد کشوری را که ارتش قدرتمندش سابقه طولانی در مداخله در سیاست داشت، دموکراتیزه کند. با این حال، هنگامی که ارتش ترکیه به حاشیه رانده شد، مانع چندانی بر سر راه توانایی اردوغان برای تحکیم قدرت وجود نداشت.
رویه اصلاحطلبانه او به تدریج جای خود را به یک ساختار اقتدارگرا داد که در آن اردوغان بر تمام جنبههای حکومت و جامعه نظارت داشت. اردوغان مانند بسیاری از رهبران اقتدارگرا، از غیرقابل پیشبینی بودن برای حفظ توانایی خود در دستکاری نهادها و دولت استفاده کرده است. او از انتخابات محلی نسبتاً آزاد حمایت کرده و نتایج آن را در صورت مناسببودن پذیرفته و در صورت نامناسب بودن، نادیده گرفته است.
در سال ۲۰۱۳، معترضان به طرح دولت برای تخریب پارک گزی استانبول، به عنوان یکی از آخرین فضاهای سبز شهر، اعتراض کردند. اردوغان که نگران بود جنبشی اعتراضی به سبک بهار عربی در ترکیه شکل بگیرد، به سرکوب معترضان پرداخت. او از اتهاماتی نظیر مشارکت در اعتراضات برای هدف قرار دادن مخالفان واقعی و خیالی، مانند عثمان کاوالا، یک فعال جامعه مدنی، که به دلیل سازماندهی و تأمین مالی تظاهرات به همراه دیگر همدستان به حبس ابد محکوم شد، استفاده کرد.
یک دهه گذشته و اردوغان هنوز از اعتراضات پارک گزی به عنوان سلاحی برای پیگرد قانونی خودسرانه استفاده میکند: به عنوان مثال، در ماه ژانویه سال جاری، عایشه بریم، صاحب یک آژانس استعدادیابی، در جریان اعتراضات دستگیر شده و به برنامهریزی برای سرنگونی دولت متهم شد؛ اگرچه برخی معتقدند که مقامات به دلایل نامربوط، او را هدف قرار داده بودند.
در سال ۲۰۱۶، کودتای نافرجام توسط جناحی در ارتش ترکیه، فرصتی را برای اردوغان فراهم کرد تا وضعیت اضطراری را اعمال کند؛ که به او اختیار دور زدن پارلمان و دادگاهها و پاکسازی دولت از بیش از 125 هزار کارمند دولت، افسر نظامی، معلم، قاضی و دادستان مظنون به خیانت را داد. بسیاری از آنها ظرف یک هفته پس از کودتای نافرجام برکنار شدند، که این خود نشان میدهد اردوغان فهرست دشمنان خود را از قبل آماده کرده بود. اردوغان با سوار شدن بر موج محبوبیت پس از کودتای نافرجام، در سال ۲۰۱۷ همهپرسی قانون اساسی را برگزار کرد. این همهپرسی، نظام پارلمانی ترکیه را به یک نظام ریاستجمهوری متمرکز تبدیل کرد و عملاً تفکیک قوا و حاکمیت قانون را از بین برد و پارلمان را به یک ماشین مهرزنی تبدیل کرد.
دولت اردوغان، بهویژه در شهرهای با اکثریت کردنشین، شهرداران منتخب متعددی را برکنار و جایگزین کرده است. به همین ترتیب، او تصمیمات صادرشده توسط دادگاه قانون اساسی، به عنوان تنها نهاد دولتی ترکیه که تا حدودی از او استقلال دارد را نادیده گرفته است. اگرچه او تصویری از قدرت مطلق و خطاناپذیری را در ذهن خود پرورش میدهد، اما به طرز استثنایی آسیبپذیر است.
زندانهای ترکیه اکنون مملو از سیاستمداران، روزنامهنگاران، دانشگاهیان و شهروندانی است که سخنان یا اعمالشان توهینآمیز یا مخالف دولت تفسیر شده است. افراد اغلب ماهها در بازداشت به سر میبرند و منتظر محاکمه به خاطر جرائم ادعایی به کوچکی انتشار یک پست در رسانههای اجتماعی مربوط به سالهای گذشته هستند که توهین به رئیسجمهور تلقی میشود. تنها بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰، دولت اردوغان تقریباً ۱۶۰ هزار شهروند ترکیه را به دلیل توهین به رئیسجمهور مورد تحقیق قرار داد و ۳۵ هزار نفر را تحت پیگرد قانونی قرار داد.
اما موفقیت ظاهری اردوغان در تثبیت قدرت خود و تضعیف مخالفان، شکنندگیهایش را پنهان کرد. دستگیری اماماوغلو اولین شاخص برای تشخیص تزلزل قدرت اردوغان نبود. در اوایل سال جاری، مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره انجمن قدرتمند صنایع و بازرگانی ترکیه از دولت ترکیه به دلیل توقیف شرکتها و داراییهای افرادی که پیش از محکومیت، به جرم جنایی متهم میشوند، انتقاد کردند. واکنش اردوغان صریح بود: او تحقیقات جنایی علیه رهبران انجمن را آغاز کرد. این اقدام به گفته خودش، به دلیل «اظهارنظر در مورد چیزی که از آن به خوبی مطلع نبودند و انتشار اطلاعات نادرست» انجام شد. با این حال، زمانی که امام اوغلو در ماه مارس دستگیر شد، به یک تهدید متمایز و شاید وجودی برای اردوغان تبدیل شده بود.
امام اوغلو، درست مثل اردوغان، به عنوان یک شهردار توانمند و محبوب در بزرگترین شهر ترکیه به شهرت رسید و در انتخابات سال ۲۰۱۹ با وجود تلاش اردوغان برای لغو پیروزیاش با ابطال و تجدید انتخابات، پیروز شد. امام اوغلو با تمرکز بر ارائه خدمات کارآمد، جذب رأیدهندگان از طریق ارتباط دوستانه و تبلیغ خود بهعنوان یک جایگزین دموکراتیک برای رویکرد انزواگرایانه و اقتدارگرایانه اردوغان، موفق به ایجاد یک تصویر ملی جذاب از خود شد.
او تبدیل به اولین رقیب سیاسی اردوغان در سالهای اخیر شد که به طور جدی قدرت او را به خطر انداخته است. امام اوغلو آشکارا اقتدارگرایی اردوغان را به چالش کشید و این رفتار او از سوی بسیاری از شهروندان ترکیه مورد استقبال قرار گرفت. او به عنوان یک شهردار با سابقه، خود را در یک حزب مخالف که مدتها برای پرورش نامزدهای الهامبخش یا اجرای استراتژیهای سیاسی موفق تلاش کرده بود، مطرح کرد.
در سال ۲۰۲۲، اماماوغلو به جرم توهین به اعضای شورای انتخابات کشور محاکمه، به زندان محکوم و از مشارکت در سیاست منع شد. این اقدامات با کمپینهای بیوقفه و سازمانیافتهی بدنامسازی اماماوغلو که توسط رسانههای طرفدار دولت سازماندهی شده بود، تکمیل شد. اما با وجود تمام تلاشهای اردوغان، نفوذ اماماوغلو افزایش یافت. اماماوغلو به محکومیت خود اعتراض کرد و در نتیجه، تا زمان مشخص شدن نتیجهی دادخواست، از سمت خود تعلیق شد.
بنابراین اردوغان شروع به استفاده از هر اهرمی که در اختیار داشت، کرد. یک روز قبل از دستگیری امام اوغلو، دانشگاه استانبول، در یک اقدام عجیب و تحت تاثیر نفوذ دولت، مدرک لیسانس امام اوغلو را - که ۳۱ سال قبل گرفته شده بود - به دلایل فنی باطل کرد. از آنجایی که قانون اساسی ترکیه الزام میکند که نامزدهای ریاستجمهوری باید دارای مدرک دانشگاهی باشند، این ابطال مدرک به عنوان بهانهای برای ممانعت از هرگونه نامزدی امام اوغلو در آینده عمل میکند.
دستگیری امام اوغلو چهار روز قبل از انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری برنامهریزی شده توسط حزبش رخ داد. احزاب سیاسی ترکیه معمولاً انتخابات مقدماتی برگزار نمیکنند و اماماوغلو تنها نامزد حزبش بود. اردوغان که عادت به تقسیم قدرت ندارد، متوجه شد که انتخاب امام اوغلو، موجب میشود که او تا انتخابات عمومی بعدی که ممکن است تا سال ۲۰۲۸ برگزار نشود، به جایگاهی برابر ارتقا یابد.
اردوغان میخواهد با تکیه بر زور و استفاده از ابزار خشونت، مانند آنچه در اعتراضات پارک گزی در سال ۲۰۱۳ انجام داد، از این بحران عبور کند اما زیادهروی او ناخواسته مخالفان ترکیه را متحد و پرانرژی کرده است. برچسب زدن به اعتراضات و مجازات اقتصادی به بهانه حمایت از تروریسم یا خیانت یا ممنوعیت برگزاری راهپیمایی، امروزه کمتر موفقیتآمیز است، زیرا مخالفان اردوغان اکنون یک رهبر جذاب به نام اماماوغلو و همچنین یک ایده متحدکننده دارند و آن ایده این است که ترکیه شایسته فرصتی برای ساختن دموکراسی است. پس از سالها نتایج ناامیدکننده، مخالفان شروع به بازسازی خود کردهاند و تحت رهبری جدید، سازماندهی بهتر و نوآوری بیشتری داشتهاند.
همزمان با اوجگیری اعتراضات سراسری پس از دستگیری اماماوغلو، حزب مخالف اردوغان از همه شهروندان ترکیه دعوت کرد تا به عنوان نشانهای از حمایت، در انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری در تاریخ ۲۳ مارس شرکت کنند. بیش از ۱۵ میلیون ترک ساعتها در صف منتظر ماندند تا به نامزدی که در زندان بود رأی دهند. آزار و اذیتهای اردوغان، اماماوغلو را به رهبر بلامنازع مخالفان تبدیل کرده است. اماماوغلو از زندان ارتباط خود را با عموم مردم ترکیه حفظ کرده و این تصور را ایجاد کرده است که اردوغان کنترل اوضاع را از دست داده است.
در یک نظرسنجی که اخیراً توسط موسسه KONDA، که یک شرکت نظرسنجی ترکیهای است انجام شد، ۶۷ درصد از پاسخدهندگان موافق بودند که انتخاب مجدد اردوغان برای ترکیه «بد» خواهد بود، درحالیکه این رقم در نظرسنجی سال ۲۰۲۳، ۴۹درصد بود. همین نظرسنجی نشان داد که بیش از ۶۰ درصد از شهروندان ترکیه اتهامات علیه اماماوغلو را باور ندارند. هر چه اماماوغلو بیشتر در زندان بماند، جایگاه او بیشتر تثبیت میشود. تنها مسئله گذر زمان است تا مقایسههایی بین او و چهرههایی مانند انور ابراهیم، نخستوزیر مالزی یا واسلاو هاول، نمایشنامهنویس چک، انجام شود.
محدودیت دوگانه
رفتار اخیر اردوغان، تبدیل ترکیه به یک دولت اقتدارگرای معمولی را آشکار میکند. دولتی که در آن انتخابات صرفاً برای تقویت قدرت حاکم فعلی عمل میکند. اما به نظر میرسد که او اعتقاد خود را به جایگاه خود و حمایت بیدریغ پایگاه مردمیاش از دست داده است. میزان زمان و تلاشی که اردوغان صرف دفاع و توجیه پرونده جنایی علیه اماماوغلو کرده است، صرفاً شدت ناامیدی و اضطراب او را نشان میدهد.
دستگیریهای قبلی او که انگیزه سیاسی داشتند، اغلب ناشی از میل به انتقامجویی بود، اما بازداشت اماماوغلو به وضوح از ترس ناشی میشود. از قضا، آزار و اذیت اماماوغلو توسط اردوغان با تجربهای که خودش داشته مشابه است: زمانی که اردوغان به عنوان شهردار استانبول خدمت میکرد، به ناحق زندانی شد. این اتفاق بود که وجهه ملی او را ارتقا داد و آینده سیاسی او را تضمین کرد.
زندانی شدن شهردار استانبول، دستگیری سایر مقامات و توقیف داراییهای شرکتها، موجی از شوک را در بازارهای مالی ترکیه ایجاد کرده و اعتماد به اقدامات تثبیتکننده دو ساله با هدف بهبود تراز ارزی و کاهش تورم را از بین برده است. موفقیت طرح تثبیت به جذب سرمایهگذاری خارجی بستگی دارد، اما اقدامات همزمان اردوغان برای تضعیف بیشتر حاکمیت قانون، مانع از چنین سرمایهگذاریهایی میشود. دو روز پس از دستگیری اماماوغلو، لیر ترکیه به پایینترین حد خود رسید و بانک مرکزی مجبور شد ۴۶ میلیارد دلار از ذخایر خود را برای جلوگیری از کاهش بیشتر ارزش پول خرج کند. برای جلوگیری از سقوط بازار سهام ترکیه به پایینترین سطح، باید بارها و بارها از قطعکنندههای مدار استفاده میشد.
اردوغان ممکن است خود را خوششانس بداند که اکنون دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا است. برخلاف جو بایدن، که روابط خوبی با اردوغان نداشت، ترامپ با شور و شوق از اردوغان تمجید کرده و رویکرد سیاسی جدید ایالات متحده به ترکیه را نشان داده است؛ دولت ترامپ در مورد دستگیری اماماوغلو سکوت کرده است. اما رابطه نزدیک اردوغان با ترامپ میتواند بهایی داشته باشد: اردوغان معمولاً با متهم کردن ایالات متحده به دشمنی با ترکیه و مقصر جلوه دادن سیاستهای ایالات متحده برای توجیه کاستیهای دولت خودش، حمایت پایگاه رای خود را افزایش میداد. اکنون، او دیگر نمیتواند به راحتی آمریکای دونالد ترامپ را سرزنش کند.
یک رویداد خوشایند برای ترکیه اردوغان آغاز روند اولیه صلح با اقلیت کُرد این کشور است. البته اگر این رویداد با بحران امام اوغلو ترکیب شود ممکن است سلطه اردوغان بر قدرت را در هم بشکند. در اکتبر 2024، در یک رخداد شگفتانگیز، شریک ائتلافی اردوغان - دولت باغچلی، ملیگرای مشهور ترکیه – گفتوگو با حزبی که نماینده بسیاری از مناطق با اکثریت کُرد ترکیه در پارلمان است و همچنین مذاکره با عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)، که ترکیه آن را یک سازمان تروریستی نامیده است، آغاز کرد.
در ماه مه، این گفتوگو به جایی رسید که پ.ک.ک رسماً مبارزه مسلحانه 40 ساله خود را کنار گذاشت و اعلام انحلال کرد. حتی اگر اردوغان به گفتوگوی باغچلی با کردها چراغ سبز نشان داده باشد، به نظر نمیرسد که در مورد این روند و نتایج آن چندان مشتاق باشد. گفتمان او در مورد این روند بیش از حد بر مسائل امنیتی متمرکز بود، لحنی تنبیهی داشت و از بحث در مورد نقشه راه اجتناب میکرد. رهبران کُرد با اذعان به اینکه مبارزه مسلحانه پ.ک.ک به محدودیتهایی برخورده است، خواستههای خود را در قالب یک درخواست استراتژیک و واحد خلاصه کردند و آن چیزی نیست جز آغاز فرآیند دموکراتیزاسیون در ترکیه. آنها میدانستند که یک دولت و جامعه دموکراتیک که تحت حاکمیت قانون و با تفکیک واقعی قوا اداره شود، بهتر میتواند با چالشهای ترکیه، از جمله چگونگی اعطای حقوق زبانی به کردها، برخورد کند.
بنابراین اردوغان با یک معضل روبهروست: اصلاحات و مصالحههای لازم برای آغاز چنین فرآیند دموکراتیزاسیونی، او را مجبور به برچیدن ساختار دولت اقتدارگرایی میکند که با دقت آن را ساخته است. اما تلاشهای بیوقفه او برای نگه داشتن اماماوغلو و متحدانش در زندان نشان میدهد که اردوغان به هیچ عنوان قصد ندارد از اقتدارگرایی دست بردارد. اما اگر او روند صلح با کُردها را ابتر کند مجبور است با خطر از دست دادن ائتلاف با باغچلی مواجه شود و اردوغان برای حفظ اکثریت انتخاباتی و پارلمانی به باغچلی و حزبش نیاز دارد و از سوی دیگر باغچلی نیز در ۷۷ سالگی مشتاق است میراث سیاسی خود را با یک توافق تاریخی صلح با کردها تثبیت کند.
بنابراین تنها راه اردوغان برای ماندن در قدرت این است که یا قانون اساسی ترکیه را اصلاح کند یا در سناریویی محتملتر، پارلمان ترکیه را متقاعد کند که خواستار انتخابات زودهنگام شود و به او اجازه دهد دوباره نامزد انتخابات شود. اما حتی اگر او بتواند برگزاری انتخابات زودهنگام را تضمین کند، تغییر محسوس در احساسات افکار عمومی به این معنی است که پیروزیاش در انتخابات تضمینشده نخواهد بود. اردوغان که به طور فزایندهای منزوی شده و در محاصره چاپلوسان قرار گرفته، احتمالاً به روش کار خود پایبند خواهد ماند و این روش عبارت است از واکنش به هر چالشی با استفاده از ابزارهای تنبیهی دولت. اما محدودیتی در میزان ممنوعیتها، دستگیریها و برکناریهای خودسرانه مقامات محلی منتخب وجود دارد.
واقعیت این است که اردوغان تسلیمناپذیر دیگر فضایی برای مانور ندارد. با انتخاب زمان و نحوه خروج خود از قدرت، میتواند به تسهیل گذار سیاسی به یک رهبری جدید در ترکیه کمک کند و تضمین کند که ترکیه با خودش از در صلح درآمده است. او هنوز هم میتواند میراث خود را شکل دهد. با این حال، شخصیت او نشان میدهد که بعید است چنین تغییری را آغاز کند. اگر او به رویکرد معمول خود پایبند باشد، خطر قابل توجهی وجود دارد که مردم ترکیه قاطعانه علیه او دست به اعتراض بزنند. علاوه بر این، دوران طولانی و پرماجرای ماندن او در قدرت، بیشتر به عنوان دوران استبدادی ترکیه در خاطرهها خواهد ماند.