| کد مطلب: ۳۴۹۱۴

جغرافیای معنوی "تبریز غزه قدس چناق قلعه" تقلیل پذیر به ترکیه نیست

باید به اردوغان پاسخ داد. اما نباید به شیوه رسانه های تفرقه افکن او را به چیزی که نگفته متهم ساخت بلکه باید به استناد خروارها سند تاریخ به شمول آرشیوه عثمانی وآرشیو های برجای مانده در عراق، به اردوغان گفت آن "جغرافیای معنوی" که تو می گویی، یک اسم مشخص دارد: از چناق قلعه تا عماره وکوت؛ جغرافیای معنوی جهاد امت برضد اشغالگران انگلیسی.

جغرافیای معنوی "تبریز غزه قدس چناق قلعه" تقلیل پذیر به ترکیه نیست

چه کسی گفت " تبریز جزئی از جغرافیای معنوی ترکیه است" ؟

اردوغان یا رسانه های داخلی کشورمان که تیتر مذکور را برای سخنان اردوغان انتخاب کردند؟ اردوغان دقیقا چنین نگفت.بلکه دقیقا چنین گفت: "از سوریه تا غزه از حلب تا تبریز،از موصل تا قدس، درسراسر جغرافیای معنوی ما، شهدا در کنار یکدیگر در چاناق قلعه آرمیده اند"

واژه "ترکیه " در سخنان مذکور وجود ندارد و اساسا نمی توانست وجود داشته باشد.زیرا کشوری به نام ترکیه چند سال پس از نبرد چناق قلعه اعلام موجودیت کرده و آن نبرد رهایی بخش وضد اشغالگری امپریالیستی ذیل عنوان عثمانی انجام شد.آن هم دقیقا در شرایط ودر ایامی که نه فقط تبریزی ها بلکه مراجع وعلمای مجاهد وآگاه ما در بخش دیگری از همان جغرافیای جهاد ورهایی، درکنار اردوی عثمانی برضد همان اشغالگران انگلیسی جانانه جنگیدند.دقیقا در جبهه جنوبی همان نبرد ضد انگلیس در کوت وعماره وبصره ومدائن و بغداد...

علمای نجف رفته ما از خراسان و خوانسار وشیراز وتبریز و دیگر شهرها،در آن جغرافیای جهادی پیشتاز بودند،حتی پیشتاز تر از علمای اهل سنت عراق که سستی آنها زخمها بر پیکر امت در عراق وارد آورد وپشیمانی ها در دل خود آنها کاشت که بی فایده بود.

ناسیونال صهیونیسم "نه غزه نه لبنان " که همکناری نام غزه وتبریز وموصول وقدس را برنمی تابد متوسل به انواع حیل درتحریف تاریخ شد تا درخشش جهاد ضد انگلیسی چناق قلعه 1915 تا قیام 1920 علمای مجاهد شیعه را به محاق مرزبندی های استعماری ببرد.آنچنان که گویی تاریخ همه آن چهارقرن پسا چالدرانی را باید زیر برق شمشیرهای چالدران قرائت کرد و ما همسایگان فقط با یکدیگر جنگیده ایم و هر روزمان چالدران بوده واز این پس هم باید راهبرد چالدرانی اتخاذ کنیم تا جنایات صهیونیسم درغزه وتهدید ها هرروز وبالفعل آن منسی شود وکسی جرئت نکند نام تبریز را در کنار قدس وغزه وموصل وچناق قلعه بیاورد.

خوشبختانه وبه عنوان یک مثال بارز، کتاب "خاطرات ومبارزات آیه الله شیخ محمد خالصی زاده" چاپ شده و آن چه را رسانه های جنگ طلب می کوشند از خاطرات وحافظه جمعی علمای ما بزدایند تا در زمین بکر وبایر جهل تاریخی بذر کین ونفرت همسایگانی در سطح امت پراکنده کنند،می تواند به خاطر آورد.

آیه الله شیخ محمد خالصی زاده که تبار او به قبیله مشهور وخوش نام بنی اسد می رسد یکی از علمایی بود که در کنار دیگر علمای خراسانی وشیرازی وخوانساری ما "منزل به منزل درکنار مردم عراق وقشون عثمانی جلوی اشغالگران {انگلیسی} مقاومت کرد وبا خطبه های گیرایش همه را به جهاد فراخواند." حتی پس ازآنکه "اواخر جنگ اول جهانی عثمانی ها سپر انداختند.عراق به اشغال انگلیس درآمد.عراقیان به فتوای مراجع تقلید انقلاب کردند واستقلال خواستند." (مقدمه کتاب مذکور،ص 3)

این همان جهاد استقلال طلبی علمای ماست که امام خمینی بارها ،از 15 خرداد تا نامه اعتراضی به البکر رئیس جمهور عراق تا سخنرانی های پس از انقلاب بدان افتخار می کرد وخود را در جانب آنان قرار می داد واز سر "مااندیشی" جهادی برضد اشغالگری ضد عثمانی انگلیسی ها،می گفت "ما" بودیم که استقلال عراق را گرفتیم. به عبارت دیگر اگرچه چناق قلعه در سال 1915 واندکی بعد حماسه شیعی-عثمانی نبرد کوت وعماره ومدائن آخرین درخشش های تاریخ عثمانی قبل از فروپاشی بود اما علمای ما و بخصوص مراجعی بزرگ همچون میرزا محمد تقی شیرازی پس از سقوط عثمانی نیزاز جغرافیای جهاد چناق  قلعه وکوت وعماره وکاظمین وبصره به اقلیم جهاد استقلال عراق منتقل شدند وبه جهاد خود ادامه دادند.

جغرافیای معنوی جهاد چناق قلعه کوت عماره مدائن..

برخلاف بازی خوردگی نهادینه و تیترگزینی ناشیانه وکاذب رسانه ها در فضای تیروتار اختلاف پراکنی ،نبرد چناق قلعه  در سال 1915 "جزئی از جغرافیای معنوی جهان ترک" نبوده،"،همچنین "جزئی از جغرافیای معنوی ترکیه " هم اصلا نبوده.برعکس،چنانچه به عنوان مثال از خاطرات وتجربه زیسته مبارزاتی آیه الله خالصی زاده می خوانیم،آن نبرد،جزئی از یک جغرافیای جهادی وسیع تری بوده که که نویسنده،بارها با عنوان "نیروهای اسلام" برضد انگلیس توصیف می کند.

به عبارت دیگر آن تیتر که رسانه ها به نحو ناآگاهانه واز سر منفی نگری وجذاب سازی خطوط گسل همسایگانی برگزیده اند نه در سخنانی که خودشان در ذیل آن تیتر از اردوغان آورده اند یافت می شود ونه می توان آن تیترگزاف را به واقعیت جغرافیای جهادی آن دوران از چناق قلعه تا بصره وکوت وعماره نسبت داد.

به فرض اینکه اردوغان هم همان سخن را گفته باشد که تیترهای تفرقه افکنانه به او نسبت دادند،باید به او پاسخ دقیق ومستند وشایسته  والبته قاطع داد.البته ایراد اصلی به خود اردوغان وارد است:تبریز را می گوید کوت و بقیه ایران و اهواز و آنسو واینسوی اروند و همدان را نمی گوید که بخشی از همان جغرافیای معنوی جهادی بود برضد اشغالگری انگلیسی :

"انگلیس هاوقتی از اشغال بغداد مایوس شدند به روس ها گفتند از سمت ایران به بغداد حمله کنند....فرمانده عثمانی در عراق با این یورش دست پاچه شد ولشکری از نظامیانی را که در کوت داشت به فرماندهی علی احسان بک،جلوی روس ها فرستاد.این نیروها با سپاهیان روس درگیر شد وآنها را تا آن سوی همدان عقب راند.مردم ایران از قوای مسلمان عثمانی استقبال گرم ومحترمانه ای کردند ولشکر عثمانی در همدان مستقر گردید." (آیه الله خالصی زاده،پیشین،ص 109)

به این ترتیب وقتی به یمن خاطرات زیسته مبارزاتی آیه الله خالصی زاده خودمان را در موقعیت راهبردی آن جغرافیای جهادی وسیع قرار می دهیم برخلاف آنچه که جماعت ایرانشهری های سفید از سر کین توزی استعماری برای تفرقه افکنی وجنگ افروزی به تحریفی خشونت بار می گویند،در لحظه جهادی چناق قلعه تا کوت وهمدان واهواز،در نقطه چالدرانی چهار قرن پیش قرار نداریم وسخن از حضور ایران واست وهمدان وتبریز واهواز دربخشی از جغرافیای معنوی جهادی برضد اشغالگری انگلیسی.

آیه الله مجاهد ما چنانچه به تفصیل درخاطرات مذکورآورده، درعین تقدیس روح معنوی جغرافیای جهادی مذکور،هرجا خطا خودسری وبدرفتاری قشون عثمانی با مردم عراق می بیند،انتقاد می کند وتسلیم نمی شود:" به هرحال آن کارهای موجب نفرت تمام عراقیان شد که نمی دانستند اگر انگلیس ها بیایند رفتارشان بسیار بدتر وتلخ تر از اینهاست."(ض 109)

اصفهانی ها،شیرازی ها،کاشانی ها  پیشتازِجغرافیای معنوی جهادی

"فوج کاظمین ودر پیشاپیش آنان سید مهدی حیدر وپسران بزرگوارش وعلمای همراهشان وسید مصطفی کاشانی و شیر پسرش سید ابوالقاسم کاشانی،همچنین شیخ الشریعه اصفهانی وعلمای نجف که همراهش بودند با محمدرضا که به نیابت از پدرش میرزا محمدتقی شیرازی آمده بود(چون میرزا قادر به حرکت نبود) به فرماندهی عثمانی ملحق  و روبروی قرنه مستقر شدند.قبایل الازبرج والبومحمد وبسیاری از قبایل بنی لام والبودراج نیز دنبال آنها رفتند.قبایل اطراف ...هور ومجنون وهور عظیم نیز به آنها پیوستند.پدرم با عمویم شیخ صادق خالصی وبرخی علمای کاظمین درعماره ماندند که مهیای سفر اهواز گردند.نامه هایی نیز برای عشایر وایلات ایران نوشتند.سید محد،پسر سید کاظم یزدی،هم به نیابت از پدرش (که قادر به حرکت نبود) به اینان پیوست.خیلی از علمای نجف هم آمدند وجزو این دسته شدند.سید محمد سعید الحبوبی،سید علی داماد وبسیاری از علمای نجف عازم شعیبیه شدند.تمام قبایل فرات از حله وکوفه تا بصره به آنان پیوستند که اگر بخواهم نام ببرم خیلی طولانی می شود."(ص 78)

آنچه اردوغان نمی گوید :پیوستارجغرافیای جهادی چناق قلعه،کوت-هور اهواز...

ایرادی بر جریان های رانتی ایرانشهری های سفید نیست که چرا از امت نمی گویند ودرجهت تفرقه افکنی ها وتمهید گفتمانی جنگ همسایگانی جغرافیای جهادی امت از چناق قلعه تا بصره ونجف را به محاق جنگ چالدرانی چهار قرن پیش می برند.زیرا آنها به قول معروف شمشیر علیه امت را از رو بسته اند.آکادمسین های رانتی آنها در دانشگاه ها درجهت مفصل شکنی آن پیوند ها ومفصل هایی که قانون اساسی میان ملت-امت پدید آورده سعی درترور گفتمانی تعلق فرامرزی امت مسلمان برضد اشغالگری صهیونیستی دارند ودرهمایش ها و دانشنامه نویسی ها وروزنامه ها سعی در دوقطبی سازی امت-ملت دارند تا به زعم آنها  ایران با قطع پیوندهای همسایگانی ،چنان خود را د رمنطقه تنها ببیند که چاره ای جز انحلال استقلال خود درپروژه صهیونیستی نداشته باشد.این ایراد براردوغان وارد است که ادعای وحدت امت دارد و هر ازگاهی خطابت خود را به گفتمان شریف قرآنی امت می آراید.به جهاد چناق قلعه که می رسد تبریز می گوید وبه درستی از جغرافیای معنوی تبریز،چناق قلعه ،قدس،غزه موصل می گوید و پیوستار آن جغرافیا را فراموش می کند که به توصیف درخشان آیه الله خالصی زاده :

"یکی از جلوه های اخلاص در این جنگ آن بود که یک نفر می گفت سید مهدی حیدر،این پیرمرد محترم که در کاظمین چنان ملاحظه کاربود که شب تنها به کوچه نمی رفت،درمیدان جنگ دیدم میان خیمه اش روبری توپخانه دشمن نشسته است.یکی از سران قبایل آمد وگفت :"آقابروید دراین گودال کوچک نزدیک خیمه تان".سید مهدی گفت:" نخیر! همین جا خوب است.من اهل فرار از شهادت نیستم".دیگران نیز چنین بوند.

با این خلوص وصدق نیت بود که مسلمانان بردشمن غلبه کردند.این جنگ مانند جنگ های صدر اسلام بود که مسلمانان به یاری حق وبا صدق نییت خود کشورگشایی کردند وبرشرق وغرب دنیا چیره گشتند وقدرت بی منازع جهان شدند.

از چیزهای به یاد ماندنی این جنگ،شجاعت سلیمان عسکری فرمانده سپاه عثمانی بود.دل وجرئتی بیش از تخصص نظامی اش داشت.بدین سبب شخصا به میدان جنگ می رفت ومانند یک سرباز می جنگید.چند گلوله به پایش زدند وافتاد اما اثری بر نیروها نگذاشت ولرزشی ایجاد نکرد..." (پیشین،ص،79)

از کوت تا چناق قلعه

"همین که به منزل میزبان فرود آمدیم وقراری یافتیم پدرم فرمود بروپیش نورالدین بک ویگو که رسیده ایم.رفتم وگفت وگویی طولانی در باره جنگ با آن فرمانده کردم وگفتم چه برسرما ودیگران آمده است واو نیز به من خبر داد که ایتالیا به جانبداری ازانگلیس وارد جنگ شده است.همچنین خبردرگیری های هولناک چناق قلعه را داد ونیز گفت حسین،شریف مکه،به هواداری از انگلیس وعلیه دولت عثمانی شورش کرده وپسرانش فیصل وعلی درشام با جمال پاشا مذاکره کرده ولی ناراضی برگشته اند.سپس با نیروهای عثمانی مستقر در جده به جنگ پرداخته اند.."(پیشین،ص 98)

از همین جا برمی خیزد اهمیت تاریخ قیام شیعیان ایران وعراق برضد اشغالگران انگلیسی که درست در نقطه اوج "سیاست شریفی انگلستان" در برکشیدن جاسوسانی چون "شریف مکه"،"شریف عراق" و"شریف اردن" ودرست درهمان هنگام که متاسفانه برخی شیوخ اهل سنت عراق وجهان عرب بازی انگلیس خورده وبه عثمانی پشت کردند،دست از جهاد نشسته وحتی پس از سقوط عثمانی نیز به جهاد خود ادامه دادند...

باید به اردوغان پاسخ داد. اما نباید به شیوه رسانه های تفرقه افکن او را به چیزی که نگفته متهم ساخت بلکه باید به استناد خروارها سند تاریخ به شمول آرشیوه عثمانی وآرشیو های برجای مانده در عراق، به اردوغان گفت آن "جغرافیای معنوی" که تو می گویی، یک اسم مشخص دارد: از چناق قلعه تا عماره وکوت؛ جغرافیای معنوی جهاد امت برضد اشغالگران انگلیسی.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه سیاست