| کد مطلب: ۲۴۰۲۶
در جنگ اوکراین سیاست بی‌طرفی در پیش بگیریم

در جنگ اوکراین سیاست بی‌طرفی در پیش بگیریم

امروز اگر وضعیت روابط خارجی ما به جایی رسیده‌است که موضع‌گیری‌های اروپا در قبال ما در برخی موارد حتی از آمریکا نیز تندتر است، به این دلیل است که ما در مورد جنگ روسیه و اوکراین نتوانسته‌ایم آثار مترتب بر تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های خودمان را درست ارزیابی کنیم.

علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان: معمولاً سیاست خارجی آمریکا و اروپا بسیار به یکدیگر نزدیک است.  قدرت‌های دو سوی آتلانتیک تلاش می‌کنند تا در سیاست خارجی هماهنگ با یکدیگر عمل کنند، فقط در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، رابطه آمریکا و اروپا خدشه‌دار شده‌بود و دو سوی آتلانتیک با هم مشکل پیدا کرده‌بودند.

اما از آنجا که این رابطه یک رابطه استراتژیک است، با کنار رفتن دونالد ترامپ و روی کار آمدن جو بایدن مشکلات جبران شد. به دلیل وابستگی شدید سیاست خارجی اروپا به سیاست‌های آمریکا، متاسفانه ما شاهد ایفای نقشی که اتحادیه اروپا شایسته آن است در سطح بین‌المللی نیستیم. 

در قاره اروپا کشورهای مؤثرتر و میدان‌دار سیاست خارجی، فرانسه و بریتانیا هستند. در دو دهه گذشته با تشکیل تروئیکای اروپایی که بعداً به EU3 و پس از جدایی بریتانیا از اتحادیه به EU2+1 تغییر نام داد، سه قدرت اصلی اروپا یعنی آلمان، بریتانیا و فرانسه تلاش کردند تا نقش بیشتری در عرصه سیاست بین‌المللی بازی کنند. 

به‌رغم این تحولات باز هم شاهد هستیم که اروپا همچنان از ایفای نقشی که از این قاره انتظار می‌رود تا بتواند نقش تعیین‌کننده‌ای در سیاست بین‌المللی داشته‌باشد، ناتوان است. نکته دیگری که وجود دارد این است که در دهه‌های اخیر کمتر پیش می‌آمد که اتحادیه اروپا در روابط با کشوری مانند ایران، رویکرد افراطی‌تری نسبت به آمریکا اتخاذ کند.

اما متاسفانه در دو سال گذشته و پس از حمله روسیه به اوکراین، به‌ویژه بعد از اتهام‌هایی که به ایران در خصوص ارسال سلاح به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین وارد شد، شاهد هستیم که اروپایی‌ها رویکردی تندتر از واشنگتن نسبت به ایران گرفته‌اند.

در همان ماه‌های ابتدای جنگ اتهام ارسال پهپادهای انتحاری از سوی ایران برای روسیه مطرح شد و در ماه‌های اخیر هم این اتهام به ایران وارد شده‌است که موشک‌هایی در اختیار روسیه قرار داده‌است. من شخصاً اطلاعات روشنی از این موضوع ندارم که آیا ایران در جنگ اوکراین حمایت تسلیحاتی از روسیه انجام داده‌است یا نه، اما وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این موضوع را قویاً تکذیب کرده‌است.

این اتهام‌ها، فارغ از درستی و نادرستی آن، باعث شده‌است که اتحادیه اروپا چند گام پیشتر از آمریکا بایستد و از نزدیکی به ایران پرهیز کند.  نباید فراموش کنیم که زمانی که مذاکرات منتهی به توافق برجام انجام می‌شد، اتحادیه اروپا، سه کشور اروپا و به‌ویژه آلمان که خود من در این کشور سفیر بودم، بسیار فعالانه برای توافق با ایران تلاش می‌کردند. 

به یاد می‌آورم که در آن دوران آلمان تلاش زیادی می‌کرد تا حتی مواضع فرانسه و بریتانیا را تعدیل کند. الان بار اصلی جنگ روسیه علیه اوکراین بر دوش اروپا است.  آمریکا به لحاظ جغرافیایی و سرزمینی نسبت به میدان جنگ فاصله زیادی دارد و این جنگ خطر امنیتی جدی برای آمریکا ایجاد نمی‌کند.  بار منفی جنگ روسیه و اوکراین را اروپایی‌ها تحمل می‌کنند و تقریباً همه کشورهای اروپایی تحت تاثیر این جنگ قرار گرفته‌اند.

هم هزینه‌های حمایت نظامی و اقتصادی از اوکراین در جنگ و هم هزینه‌هایی که بر اثر ورود پناه‌جویان به کشورهای اروپایی تحمیل شده‌است، فشار زیادی به کشورهای اروپایی وارد می‌کند.  احساس خطر اروپا از جنگ اوکراین و اتهام‌هایی که به ایران در خصوص حمایت از روسیه وارد شده‌، باعث شده‌است که اروپایی‌ها ایران را نیز به عنوان یک عامل تهدید تلقی کنند. اگر ما بخواهیم کاری کنیم که موضع اروپا برگردد باید سیاست رسمی ایران در جنگ اوکراین دست‌کم بی‌طرفی باشد و این موضع اعلان و اعمال شود.

گهگاه از سوی دستگاه دیپلماسی ایران اعلام می‌شود که ما به دنبال صلح میان روسیه و اوکراین هستیم، اما این اظهارنظرها به تنهایی کافی نیست. حتی چین که بسیار به روسیه نزدیک است، در این جنگ عملاً هیچ طرفداری از مسکو نکرده‌است. در سیاست خارجی چین، همه چیز در خدمت یک هدف اصلی و محوری قرار دارد.  چین به دنبال این است که تولید ناخالص داخلی این کشور در دنیا رتبه نخست پیدا کند و از آمریکا پیشی‌بگیرد.

 تمامی سیاست خارجی چین در خدمت این هدف است و سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های کلیدی در سیاست خارجی چین بر مبنای این هدف کلیدی انجام می‌شود.  در ایران اما هیچ ویژگی مشخصی را نمی‌توان برای جهت‌گیری کلی سیاست خارجی کشور عنوان کرد. کسی نمی‌داند هدف یا اهداف اصلی و محوری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست.

برای شخص من، به‌عنوان دیپلماتی که دهه‌ها در دستگاه سیاست خارجی ایران فعالیت کرده‌ام، روشن نیست که هدف اصلی جهت‌گیری سیاست خارجی ما چیست؟ در ایران نمی‌توان به صورت واضح مشخص کرد که تصمیم‌ها در چه راستا و با چه هدفی گرفته‌می‌شوند، اما اگر تک‌تک تصمیم‌های چین در سیاست خارجی را بررسی کنیم، تقریباً بلااستثنا همه تصمیم‌ها در یک جهت و با یک هدف هستند.

امروز اگر وضعیت روابط خارجی ما به جایی رسیده‌است که موضع‌گیری‌های اروپا در قبال ما در برخی موارد حتی از آمریکا نیز تندتر است، به این دلیل است که ما در مورد جنگ روسیه و اوکراین نتوانسته‌ایم آثار مترتب بر تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های خودمان را درست ارزیابی کنیم. به‌‌رغم تندتر شدن موضع اروپا نسبت به ایران، من بعید می‌دانم که در میان مدت شاهد این باشیم که وخامت روابط ایران و اتحادیه اروپا از کنترل خارج شود و وضعیت رابطه ایران با اروپا هم مانند رابطه تهران و واشنگتن به نقطه بحرانی برسد.

باید به این نکته توجه داشت که به لحاظ تمدنی و فرهنگی، نگاه کشورهای اروپایی به ایران نسبت به کشورهای پیرامونی متفاوت است.  به تصور من در چارچوب سیاست کلی خاورمیانه‌ای کشورهای اروپایی، نگاه این کشورها به ایران نسبت به نگاه آمریکا به ایران و پویایی‌های منطقه متفاوت است.  اروپا علاقه‌مند است که در یک جهان چندقطبی، دست‌کم جایگاه قدرت سوم جهانی را در اختیار خود داشته‌باشد و تا حد زیادی بتواند سیاست خارجی مستقلی اتخاذ کند.

اروپایی‌ها تلاش می‌کنند که ضعف‌های خود را در سیاست خارجی در روسیه و خاورمیانه جبران کنند.  به همین دلیل بعید است روابط ایران و اروپا به وضعیت خصمانه‌ای که اکنون در رابطه تهران و واشنگتن وجود دارد برسد، هرچند که ضروری است خصومت میان ایران و آمریکا هم نهایتاً روزی به پایان برسد اما تا جایی که برای من روشن است، نگاه اروپایی‌ها به تمدن ایران خیلی مثبت‌تر از نگاه‌شان به کشورهای عربی است.

دیدگاه

آخرین اخبار