انتخاب پزشکیان میتواند باری بر دوش اسرائیل باشد
راز زیمت، پژوهشگر مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل
نامه حمایتآمیزی که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب ایران روز ۸ ژوئیه برای سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان فرستاد، از دیدگاه اسرائیل بهعنوان شاهدی دیگر بر این اعتقاد قوی تعبیر شد که انتخاب یک رئیسجمهور اصلاحطلب در ایران باعث هیچ تغییری در جمهوری اسلامی نخواهد شد. پزشکیان در پاسخ به پیام تبریک نصرالله وعده داد که به حمایت از محور مقاومت که توسط ایران در منطقه پشتیبانی میشود، ادامه دهد.
پزشکیان در این نامه نوشتهبود: «جمهوری اسلامی ایران همواره پشتیبان مقاومت مردم منطقه در مقابل رژیم نامشروع صهیونیستی بوده است. حمایت از مقاومت ریشه در سیاستهای اصولی نظام جمهوری اسلامی ایران... داشته و با قدرت تداوم خواهد داشت.» در واکنش به این پیام، یک پژوهشگر اسرائیل در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر کسی اینجا رویاپردازی میکرد که رئیسجمهور جدید ایران، پزشکیان، ممکن است تغییری در سیاست شبهنظامی رژیم ایران که خواستار نابودی اسرائیل است، داشته باشد، این نامه برای او نوشته شدهاست.»
در شرایطی که واکنش اسرائیل به انتخاب پزشکیان به شکل قابل درکی بدبینانه بود، واکنش جهانی کاملاً تفاوت داشت. جامعه جهانی و به ویژه غرب، عجلهای ندارد که اعتماد و خوشبینی خود را برای رئیسجمهور جدید ایران عرضه کند، بهویژه که در مقابل رؤسای جمهوری عملگرای قبلی ایران با ناامیدی مواجه شدهاست. برای مثال برنامه هستهای و برنامه موشکهای بالستیک ایران در دوران ریاستجمهوری محمد خاتمی (۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵) با پیشرفت بسیاری مواجه شد. حمایت ایران از گروههای غیردولتی در منطقه نیز در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی عملگرا (۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱) با گسترش زیادی مواجه شد.
با این حال به رئیسجمهور جدید هم احتمالاً فرصتی دادهخواهد شد. احتمال انتخاب عباس عراقچی، مذاکرهکننده پیشین هستهای و معاون پیشین وزیر امور خارجه به عنوان وزیر امور خارجه دولت پزشکیان، باعث ایجاد امیدهایی برای مشارکت مجدد ایران در گفتوگوهای دیپلماتیک با غرب با هدف پیدا کردن یک راهکار سیاسی برای مسئله هستهای یا حتی پیدا کردن راهکاری برای کاهش تنشهای روزافزون ایران و ایالات متحده در خاورمیانه شدهاست.
از سوی دیگر رقیب او در انتخابات، سعید جلیلی، تندروترین نامزد انتخابات ریاستجمهوری، میتوانست به اسرائیل کمک کند تا جامعه جهانی را قانع کنند که هیچ انگیزهای برای تعامل با ایران وجود ندارد و ضروری است که فشار بیشتری به ایران وارد شود. بسیار غیرمحتمل است که رئیسجمهور جدید ایران بتواند یا بخواهد که رویکرد ایران را نسبت به اسرائیل تغییر دهد یا تحولی در حمایت ایران از گروههای نیابتی منطقهای ایجاد کند. نهتنها قدرت رئیسجمهور ایران به شدت محدود به مسائل داخلی است، بلکه نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به طور اخص نیروی قدس سپاه در مسائل منطقهای به شکل مؤثری ظرفیت رئیسجمهور برای اقدام را محدود میکند. به همین دلیل دور از انتظار نبود که کل دوران ریاستجمهوری حسن روحانی به رقابت میان دولت او و سپاه پاسداران گذشت.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت در یک فایل صوتی که درست پیش از پایان دوره ریاستجمهوری روحانی در سال ۲۰۲۱ درز پیدا کرد، گفتهبود که بسیاری از تصمیمها توسط سپاه پاسداران گرفتهمیشود و تصمیمهای دولت را وتو میکند و توصیهها را رعایت نمیکند. ظریف در این فایل سهساعته که بخشی از پروژه تاریخ شفاهی بود که عملکرد دولت را مستند میکرد، گفتهاست: «در جمهوری اسلامی، میدان حاکم است.» او میگوید: «من میتوانم بهجرأت بگویم که من دیپلماسی را بیشتر هزینه کردم برای میدان [جنگ] تا اینکه میدان برای دیپلماسی هزینه شود.» با توجه به این موضوع، دیدگاه پزشکیان نسبت به اسرائیل هم بازتاب اجماع کنونی میان سیاستگذاران ایرانی در این خصوص است. این نامزد اصلاحطلب بعد از آنکه در دور نخست انتخابات ریاستجمهوری رای داد به روزنامهنگاران گفت که امیدوار است کشور تلاش کند با «همه کشورها به جز اسرائیل» رابطه دوستانه برقرار کند.
۲۷ سال پیش، انتخاب یک رئیسجمهور اصلاحطلب در ایران باعث ایجاد امیدواریهای زیادی در اسرائیل شد. روز ۲۸ مه ۱۹۹۷، دیوید لوی، وزیر خارجه وقت اسرائیل در یک جلسه کنست اسرائیل در واکنش به انتخاب خاتمی به عنوان رئیسجمهور توضیح داد که تحول پرقدرتی در ایران رخ دادهاست که باید آن را از نزدیک دنبال کرد. لوی تاکید کرد که سیاست خارجی ایران عمدتاً توسط رهبر معظم دیکته میشود که مخالف روابط با غرب است، اما اظهار امیدواری کرد که به لطف خاتمی شاهد تغییراتی باشیم که مدتها منتظر آن بودیم، چراکه خاتمی «فردی است که تحصیلات و دانشهایی در زمینههای مختلف دارد و با جهان غرب آشنا است.»
او از سخنان خود اینگونه نتیجهگیری کرد که «ما خیلی خوشحال خواهیم شد اگر ایران به تلاشها برای کاهش تنشها در منطقه بپیوندد، تروریسم را متوقف کند، روشهای همکاری و صلح را دنبال کند … و شاید عاقبت شاهد آن تغییری باشیم که همه انتظار داریم.» با این حال در سه دهه گذشته مشخص شدهاست که رئیسجمهور ایران، هر اندازه هم که اصلاحطلب یا عملگرا باشد، ظرفیت محدودی برای تغییر سیاستهای ایران در مورد مسائل مرتبط با امنیت اسرائیل دارد.
علاوه بر این در طول سالهای اخیر رویارویی میان دو طرف به شدت افزایش پیدا کردهاست. پیشرفتهای هستهای ایران، ساخت و توسعه سلاحهای پیچیده مانند موشکهای دوربرد و پهپادها، مداخله روزافزون منطقهای و استمرار حمایتش از سازمانهای تروریستی (از جمله حزبالله، حماس و جهاد اسلامی فلسطین) همگی تهدیدهایی علیه امنیت اسرائیل محسوب میشوند. در نتیجه اسرائیل و بهویژه اسرائیلِ تحت حاکمیت بنیامین نتانیاهو، تلاشهایش را برای به صف کردن جامعه جهانی علیه جمهوری اسلامی تشدید کرد. در این شرایط رؤسایجمهور تندرویی مانند محمود احمدینژاد و ابراهیم رئیسی که علناً خواستار نابودی اسرائیل میشوند، به سرمایهای برای اسرائیل تبدیل میشدند. دو عضو رؤسایجمهور عملگراتر به عنوان چالش باری بر دوش اسرائیل به حساب میآیند که میتوانند کار اسرائیل را برای اقناع بقیه جهان برای پیوستن به کارزار ضدایرانی و اجتناب از مذاکره با ایران سخت کنند.
به همین دلیل غیرمنتظره نبود که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل درست اندکی بعد از انتخاب روحانی بهعنوان رئیسجمهور ایران در تابستان ۲۰۱۳ از او به شدت انتقاد کرد. نتانیاهو در سخنرانی خود در پاییز ۲۰۱۳ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از رئیسجمهور جدید ایران با عنوان کادوپیچ شده یاد کرد و گفت: «روحانی شبیه به احمدینژاد حرف نمیزند، اما وقتی کار به برنامه هستهای ایران برسد، تنها تفاوت این است که احمدینژاد گرگی در لباس گرگ بود و روحانی گرگی در لباس میش است.»
انتخاب پزشکیان در دورهای رخ میدهد که نگرانیها در مورد ایران در اسرائیل افزایش پیدا کردهاست. آویگدور لیبرمن، از اعضای تندرو اپوزیسیون دولت اسرائیل در کنست، روز ۵ ژوئن گفتهبود که ایران برای هلوکاست در اسرائیل در دو سال آینده برنامهریزی میکند. رهبر حزب اسرائیل بیتنو گفتهبود: «ما در میانه برنامه حذف شدن توسط ایران هستیم و ادعا کرد که به ایران اجازه دادهشدهاست که یک «چتر اتمی» ایجاد کند و از بازدارندگی ناشی از آن استفاده خواهد کرد تا حمله نابودکنندهای انجام دهد.
روزنامه هاآرتص میانه ماه ژوئن از ایهود باراک، نخستوزیر پیشین اسرائیل نقل قولی منتشر کرد که هشدار میداد بین ۶ ماه تا یک سال آینده ایران جنگ فرسایشی از چند جبهه علیه اسرائیل با هدف سقوط یا نابودی آن به راه میاندازد. این اظهارات همزمان با به کارگیری استراتژی «وحدت میادین» از سوی ایران علیه اسرائیل پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و گزارشها در مورد پیشرفت نگرانکننده برنامه هستهای ایران منتشر میشوند.
رهبران ارشد ایران با پرچمداری رهبر این کشور [آیتالله] علی خامنهای به تازگی اعلام کردهاند که پایان اسرائیل نزدیک است. این موضوع به نگرانیهای اسرائیل در مورد انگیزههای ایران افزودهاست. رهبر ایران در بزرگداشت سالروز درگذشت بنیانگذار انقلاب اسلامی، آیتالله روحالله خمینی گفت که حمله حماس علیه اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ ضربه عظیمی به «رژیم صهیونیستی» وارد کرد؛ ضربهای که بازگشتی از آن وجود ندارد.
[آیتالله] خامنهای در دیدار با رهبر حماس در حاشیه مراسم تشییع ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور فقید ایران، گفت: «وعده... محو رژیم صهیونیستی... قابل تحقق است و به لطف الهی آن روزی که فلسطین از «بحر» تا «نحر» تشکیل شود، فرا خواهد رسید.» این اظهارات در اسرائیل به عنوان تغییر ذهنیت در ایران تعبیر شدهاست و این برداشت ایجاد شدهاست که رهبران ایران باور دارند که استمرار جنگ در غزه و تضعیف اسرائیل شرایطی را فراهم کردهاست که دورنمای ایدئولوژیک نابودی اسرائیل را ممکن کردهاست. در این شرایط است که ممکن است جهان شانسی دیگر به رئیسجمهور بعدی ایران بدهد و اسرائیل بیش از پیش مضطرب است که این امکان وجود دارد که ضروری شود به تنهایی در مقابل سوءنیت ایران ایستادگی کند.
منبع: شورای آتلانتیک