مجلس ایران رادیکال شد، اما سیاست خارجی عملگرا خواهد ماند
در اول مارس، ایرانیان برای انتخاب ۲۹۰ کرسی مجلس و ۸۸ کرسی مجلس خبرگان پای صندوقهای رای رفتند. این انتخابات، اولین انتخابات پس از اعتراضات گسترده در سال قبل بود. شورای نگهبان ایران، با ردصلاحیت اکثر نامزدهای اصلاحطلب، نارضایتی ایجاد کرد. دامنه ردصلاحیتها به ابعاد عجیبی رسید و حتی حسن روحانی، رئیسجمهور دو دوره پیشین و عضو مجلس خبرگان رهبری به مدت ۲۴سال، از کاندیداتوری مجلس خبرگان رهبری منع شد. این انتخابات کمترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی را به ثبت رساند. طبق آمار رسمی ۴۱درصد واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کردند که رقم بسیار کمی بود. بنابراین مجلس جدید تحت سلطه جناحهای تندرو خواهد بود. میانهروهایی که به مجلس راه یافتهاند به اقلیت حاشیهای حدود ۲۰ نماینده تقلیل خواهند یافت. نزول جایگاه محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، نمایی از آینده را ترسیم میکند. قالیباف یک محافظهکار سنتی و عضو سپاه است که گهگاهی رفتار عملگرایانه نشان میدهد. قالیباف با کسب ۴۰۹ هزار رای در تهران از بین ۳۰ نماینده تهران چهارم شد. او در دوره قبلی ۱ میلیون و ۲۶۰ هزار رای کسب کرده بود. به نظر میرسد که منتفع اصلی افول رای قالیباف، محمود نبویان یک روحانی تندرو است که با ۵۳۵ هزار رای در تهران اول شد و ظاهراً به شدت با قالیباف مخالف است. نبویان یک بار قاطعانه بیان کرده بود که روحانی، رئیسجمهور سابق و جواد ظریف، وزیر امور خارجه وی عمداً توافق با گروه ویژه اقدام مالی (FATF) که یک ناظر بینالمللی مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم است، امضا کردند تا قاسم سلیمانی، فرمانده کل سپاه قدس را در ازای تحریمها به آمریکا بدهند. نبویان عمدتاً با چنین اظهاراتی مشهور شده است. در فوریه ۲۰۱۸، بهعنوان کارمند امور خارجی، عضوی از هیئت اعزامی پارلمان اروپا به ایران بودم که طی آن با همتایان خود در مجلس ایران دیدار کردیم. هیئت ما شاهد درجه قابل قبولی از تکثرگرایی در عرصه سیاسی ایران بود که از محافظهکاران تندرو، اصولگرایان عملگرا تا اصلاحطلبان آشکار را شامل میشد. ریاست مجمع بر عهده علی لاریجانی، محافظهکار عملگرا بود.آن مجلس در سال ۲۰۱۶ با نرخ مشارکت ۴/۶۱ درصد انتخاب شد که منعکسکننده روحیه خوشبینانه در ایران پس از امضای توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ است. با این حال، انتخابات سال ۲۰۲۴ [اسفند۱۴۰۲] در شرایط حساسی برگزار شد و بیش از آنکه مربوط به مجلس باشد، مربوط به انتخابات همزمان مجلس خبرگان بود. این نهاد هر ۸ سال یک بار انتخاب میشود و وظیفه انتخاب رهبر جدید را برعهده دارد. حذف چهرههایی نظیر روحانی از کورس انتخابات خبرگان ممکن است نشاندهنده این واقعیت باشد که ظاهراً ساختار مسیر کمدردسری را برگزیده است. به نظر میرسد که ساختار سیاسی ایران در شرایط فعلی بیشتر بهدنبال شرایط سیاسی آرام و باثبات در داخل است. این اجتناب از ریسک میتواند توضیح دهد که چرا سیاست خارجی ایران در عمل معتدلتر از آنچیزی است که در مواضع شفاهی بیان میشود. تمرکز ایران بر اثبات رهبری دیپلماتیک و اخلاقی خود در جهان اسلام بهعنوان رهبر «مقاومت» است نه اینکه بهدنبال رویارویی نظامی با اسرائیل و یا آمریکا باشد. چنین رویارویی میتواند هزینههای امنیتی و اقتصادی غیرقابل قبولی داشته باشد و ایران را از مسیر اصلی خود خارج کند. ظاهراً اولویت نظام ایران، مدیریت دقیق وضعیت سیاست داخلی در سالهای پیش رو است. تهران، حتی تحت مدیریت دولت اصولگرای کنونی نیز گهگاه توانایی معامله با واشنگتن را نشان میدهد که مثالش مبادله زندانیان و آزادسازی داراییهای ایران در سپتامبر ۲۰۲۳ بود. اگرچه انتخابات اخیر در ایران نشان داد که برخی جریانات در داخل کشور چندان وقعی به جمهوریت نظام نمینهند اما با این حال بعید است که نتیجه این انتخابات، تغییری اساسی و جدی در سیاست خارجی ایران ایجاد کند. تهران احتمالاً به گفتوگوهای سخت خود با آمریکا ادامه میدهد و در صورت امکان به دنبال توافق خواهد بود.