گزارشی از کنشگری زنان فعال در فلسطین و فعالیت سازمانهای تحت رهبری زنان در خطرناکترین مناطق غزه
زنان رهبران آواره مقاومت
تبعیض جنسیتی، ناامنی و دسترسی ناکافی به خدمات حیاتی آسیبپذیری زنان را تشدید کرده است
یکماه پیش بود که بخش زنان سازمان ملل اعلام کرد که حداقل 557 هزار زن در غزه با ناامنی شدید غذایی مواجهند که نگرانکنندهترین وضعیت مربوط به مادران و زنان بالغ است که مسئولیتهای مراقبتی و خانگی را در چادرها و پناهگاههای موقت بهعهده دارند. بسیاری از آنها وعدههای غذایی خود را حذف میکنند یا مصرف خود را کاهش میدهند تا مطمئن شوند که فرزندانشان سیر میشوند.
نوزادان در چادرهایی به دنیا میآیند که بند نافشان را با هر چیز تیزی میبرند. سزارینی که حتی در شرایط عادی دردناک است، بدون هیچگونه بیهوشی توسط جراحانی انجام میشود که حتی مواد اولیه مانند آب برای شستن دستها یا آنتیبیوتیک برای جلوگیری از عفونت ندارند. زنانی که مردهاند اما کودکشان در رحم زنده مانده تا پا بر ویرانههای جنگ بگذارد. زنانی هم که زنده ماندهاند، نه دستشویی مناسبی دارند، نه اقلام بهداشتیای برای محافظت از خودشان. پارچههای پارهشده از چادر را برمیدارند تا در کمبود نوار بهداشتی، دوران پریود را بگذرانند و بیشترشان دچار عفونتهای واژنیاند. اینها همه زنانیاند که بهقول «امانی مصطفی» -که در کرانه باختری از کودکی جنگ را زیسته و حالا شده یکی از فعالانی که میخواهد دوران بهتری برای زنان درگیر جنگ در فلسطین بسازد- در آینه نگاه میکنند و دیگر خودشان را نمیشناسند.
۹ ماه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ گذشته؛ ۹ ماهی که هزاران نفر کشته، زخمی و آواره روی دست سرزمین فلسطین گذاشته و زنان بیشترین قربانیان آن هستند؛ آنها وضعیت فاجعهبار انسانی در نوار غزه را تجربه میکنند، بسیاری از مادران کشته شده و چندین هزار کودک را گذاشته و رفتهاند. بیش از یک میلیون گرسنه و وامانده و رانده، حتی غذای کافی برای خوردن، آبی برای نوشیدن و حتی دسترسی به توالت ندارند. زنان فلسطینی که وضعیتشان با جنگ اخیر در کرانه باختری و نوار غزه بهطور قابل توجهی بدتر شده و در زندگی روزمرهشان مورد تبعیض و محرومیتند؛ آنها حتی از حقوقی مشابه مردان در سیاست و سیستم قضایی برخوردار نیستند و به اندازه کافی در برابر خشونتهای جنسی، جنسیتی و زنکشی حمایت نمیشوند.
به گفته کارشناسان سازمان ملل، بسیاری از آنها مورد آزار و اذیت جنسی و تجاوز جنسی قرار گرفتهاند و در خانوادههایی که اقوام مسن یا اعضای خانواده دارای معلولیتی دارند که نمیتوانند حرکت کنند، این زناناند که بهعنوان مراقب بار سنگینی را بر دوش دارند. نزدیک به یک میلیون زن و دختر در پناهگاههای شلوغ زندگی میکنند که فاقد آب، سرویس بهداشتی و امکانات بهداشتی کافی، همچنین حریم خصوصی برای مدیریت بهداشت قاعدگیاند. همه اینها منجر به افزایش خطرات برای سلامتی، بهویژه برای ۱۵۵ هزار زن بارداری شده که در معرض زایمانند.
یکماه پیش بود که بخش زنان سازمان ملل اعلام کرد که حداقل ۵۵۷ هزار زن در غزه با ناامنی شدید غذایی مواجهند که نگرانکنندهترین وضعیت مربوط به مادران و زنان بالغ است که مسئولیتهای مراقبتی و خانگی را در چادرها و پناهگاههای موقت بهعهده دارند. بسیاری از آنها وعدههای غذایی خود را حذف میکنند یا مصرف خود را کاهش میدهند تا مطمئن شوند که فرزندانشان سیر میشوند. یک نظرسنجی که توسط زنان سازمان ملل در سراسر نوار غزه در ماه آوریل انجام شد، نشان داد که ۷۶ درصد از زنان باردار از کمخونی رنج میبرند و ۹۹ درصد گزارش کردند که با چالشهایی در دسترسی به منابع غذایی و مکملهای ضروری مواجهند.
این نظرسنجی نشان داد که زنان برای پختوپز تا حد زیادی به سوختن چوب، پلاستیک و سایر مواد زائد متکیاند که آنها را در معرض دود خطرناک و آلایندههایی که باعث مشکلات تنفسی و سایر مشکلات سلامتی میشوند، قرار میدهد. همچنین زنان فلسطینی آزادشده از زندانهای اسرائیل به «نیوعرب» گفتهاند که پس از آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه، از آب، برق، نور خورشید و درمان پزشکی در این زندانها محروم شدهاند. کمیسیون امور اسیران فلسطین هم گفته، ارتش اسرائیل قصد دارد با بستن اتاقهای بدون تهویه و خاموش کردن هواکشها در تابستان، زنان زندانی را سرکوب کند.
این وضعیت موجب شده بسیاری از گروههای فعال زنان فلسطینی بیشازپیش بر جنبش شکلگرفته زنان که از سالها پیش در این کشور نفس میکشد، تاکید کنند و بگویند راه رهایی زنان از مقابله با استعمار میگذرد. زنانی که همین حالا هم از ویرانههای غزه و رفح زندگی را بیرون میکشند و مقاومت را هر روز زندگی میکنند یا آنطور که امانی مصطفی میگوید: «این آخرین اشغال در جهان است. زنان فلسطینی با عزاداری، زندان، شکنجه و حملات روزانه روبهرو هستند. حتی اگر جنگ تمام شود، راه بهبودی طولانی و دشوار خواهد بود. بازسازی غزه و روند بهبود دهها سال طول خواهد کشید. درمواقع بحران، اضطراب درباره آینده طبیعی است، اما باید باور کنیم که فردا میتواند بهتر باشد. ما نمیتوانیم امید خود را از دست بدهیم. وقتی زمان بازسازی غزه فرا رسد، این زن فلسطینی است که در خط مقدم خواهد بود.»
بیرون کشیدن زندگی از ویرانی
بااینحال زنان فلسطینی فقط قربانیان جنگ، اشغالگری و ساختارهای مردسالار نیستند؛ آنها همچنان عوامل فعال و شکلدهندگان جامعه فلسطین و بهعنوان فعالان، روزنامهنگاران، دانشگاهیان، سیاستمداران، هنرمندان و... قاطعانه متعهد به بهبود وضعیتاند. باوجود کاستیهای قانونی در فلسطین و بیش از ۵۰ سال اشغال اسرائیل، جنبش زنان پُرجنبوجوش و شجاعی در این کشور وجود دارد که از حقوق خود دفاع میکنند. مبارزات و تعهد این جنبش به دوران شروع استعمار برمیگردد و این زنان متعهد به غلبه بر ساختارهای مردسالارانه و استثمار اقتصادیاند. آنها علیه محرومیت زنان در سطح سیاسی و با قوانین تبعیضآمیز مبارزه و صدای خود را برای پایاندادن به سیاست اشغالگری اسرائیل بلند میکنند و به فلسطینی آزاد، دموکراتیک و خودمختار متعهدند.
صدای بسیار کمی از این زنان که در برابر نقض حقوق بشر و قوانین بینالمللی میایستند و در عین حال تحت فشار شدید ساختارهای اقتدارگرایند، در جوامع غربی شنیده میشود و این به حاشیه راندن از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بیشتر شده است. بخش زنان سازمان ملل در چهارمین هشدار جنسیتی که درباره وضعیت زنان فلسطین و با تمرکز بر کار سازمان (WLO)۱ منتشر کرده، از ۲۵ سازمان تحت رهبری زنان فلسطینی که در غزه و کرانه باختری فعالیت میکنند، نام برده است.
گزارشی که نشان میدهد با وجود این وضعیت وخیم، این سازمانها در خط مقدم واکنشهای بشردوستانه قرار دارند. این ۲۵ سازمان پیش از این شبکهای متشکل از ۱۵۷۵ کارمند را در سراسر غزه و کرانه باختری داشته که ۸۹ درصد از سازمانهای مورد بررسی آسیب به دفاتر خود را تجربه کرده و ۳۵ درصد از آنها تخریب کامل را متحمل شدهاند. اما همچنان این دفاتر بهعنوان مراکز عملیاتی عمل میکنند و برای ارائه کمک و هماهنگی حیاتیاند. کار این سازمانهای تحت رهبری زنان در غزه و کرانه باختری به همان اندازه که در مورد بقای زنان است، درباره حفظ امید، عزت و امکان آیندهای بهتر برای کسانی است که به آنها خدمت میکنند.
زنانی که همین حالا از پس ویرانهها و آوارگی هم مقاومت را زندگی میکنند. سازمان مفتاح۲ جدیداً مجموعهای ویدئویی با نام «زنان فلسطین» منتشر کرده و نوشته است: «برای چندین دهه، زنان فلسطینی در خط مقدم مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل و ستون فقرات جوامع خود بودهاند.»
در یکی از این ویدئوها، زنان فلسطینی در مورد اینکه نقش خود را در جامعه فلسطین چگونه میبینند و «صُمود»۳ یا مقاومت برای آنها چه معنایی دارد، میگویند؛ به گفته این سازمان، در جریان نسلکشی مداوم، زنان غزه با وجود هدف قرار گرفتن در غم و اندوه دائمی، پا به عرصه وجود گذاشتند و نقشها و مسئولیتهای مختلفی را برعهده گرفتند. آنها پناهگاهها و آشپزخانهها را مدیریت و حمایتهای روانی-اجتماعی ارائه و از خانوادههای خود در چادرها مراقبت میکنند که همگی با منابع کم یا بدون منابع مالی درحالیکه از نسلکشی جان سالم بهدربردهاند، زندگی میگذرانند.
صفا، یک زن آرایشگر است که در غزه سالن زیبایی داشت و با درآمدش، خودش و خانوادهاش را تامین میکرد. او میگوید، در اولین حمله اسرائیل در چند ماه پیش، یک بمب جلوی سالن زیبایی او منفجر شد: «من همه وسایلی که از سالنم باقی مانده بود را برداشتم و به خانهام بردم. فکر کردم که شاید این راه امنتری برای ادامه کارم باشد اما بعد ما به اجبار آواره شدیم و به چادرهای پناهندگان در رفح پناه بردیم. وقتی که به غزه بازگشتم، دیدم چیزی از خانه نمانده و همه وسایل سالنم هم از بین رفته است. سالنم هم در زیر آشغالها مدفون شده بود. ما آنجا را تمیز و مرتب کردیم. تمام تلاشم را کردم که دوباره به کار بازگردم. سالن زیباییام تنها منبع ما برای گذران زندگی بود.»
«جمیله عابد»، ساکن «بیر نبالا» در استان قدس فلسطین و فعال اجتماعی است. او برای مقاومت، حفظ کردن میراث فرهنگی بهویژه لباس و سوزندوزی فلسطینی را انتخاب کرده است: «من ۷۶ ساله و همسن «یوم النکبة»ام. به فلسطینی بودنم افتخار میکنم. این مهمترین چیز برای من است. نقش مادری من در رتبه بعدی برایم است. وقتی که ازدواج کردم، خیلی جوان بودم و در اولین سال ازدواجم مادر شدم. آن زمان در آمریکا زندگی میکردیم و در اقلیت بودیم. ما مشتاق بودیم که هویت فلسطینیمان را حفظ کنیم. همان موقع شروع به گلدوزی طرحهای فلسطینی کردم. در آن زمان گلدوزی یک کار عملی برای گذران زندگی بود اما بهخاطر موقعیت ناپایدار ما فلسطینیها، گلدوزی تبدیل به یک سمبل شد و وقتی به رامالله بازگشتم شروع به دوختهای متقاطع گلدوزی خاص کردم. میراث فرهنگی برای همه مردم مهم است اما بهخاطر موقعیت ویژه ما که تحت اشغال زندگی میکنیم، آن هم اشغالی که میخواهد فرهنگ و میراث ما را بدزدد، حفظ کردن میراث فرهنگیمان برایمان خیلی مهم است.»
«فلتسیا»، مدیر شهرداری رامالله میگوید، بهعنوان یک زن فلسطینی معتقد است که باید از تجربیات دیگر زنان فلسطینی یاد بگیریم: «چون ما تجربیات بسیار الهامبخشی داریم. تجربیاتی درباره زندگی روزمره زنان خیلی غنی و موثقاند و این زنان میتوانند آنها را به نسلهای جوانتر منتقل کنند و این همان کاری است که زنان در غزه انجام میدهند. آنها معنی مقاومت را به ما یاد میدهند. آنها بسیار قابتقدم و مقاومند. همسران بسیاری از آنها یا در زنداناند یا به شهادت رسیدهاند. بسیاری از این زنان روی پای خودشان ایستادهاند و به تنهایی فرزندانشان را تربیت میکنند. آنها بیرون از خانه میروند، کار میکنند و در کارشان بسیار خلاقند. از زمانی که جنگ وحشیانه از اواخر ۲۰۲۳ شروع شد و هنوز ادامه دارد، مقاومت زنان فلسطینی توجه بسیاری از مردم جهان را به خود جلب کرده است. مقاومتی که نشاندهنده وضعیت غزه است و ما بهعنوان زنان فلسطینی به این زنان افتخار میکنیم.»
«امانی مصطفی»، مدیر سازمان بینالمللی زنان برای زنان (WfWI) ۴ در گفتوگو با «میدل ایست مانیتور» میگوید، کسانی که با تاریخ فلسطین آشنایند میدانند که زنان در طول تاریخ جامعه فلسطین را رهبری کردهاند: «زنان فلسطینی بسیاری تحصیل یا نقشهای رهبری را ایفا کردهاند؛ حتی بهعنوان کشاورز یا چوپان. زنان فلسطینی دائماً در حال ساختن و بازسازیاند تا زندگی را تغییر دهند. هربار که بحرانی پیش میآید، زنانی را مییابید که بار تمام خانواده را بر دوش خود حمل میکنند. بسیاری از داستانهای زنان فلسطینی تا حد زیادی ناگفته باقی مانده است. این زنان با وجود چالشهای روزانه، از پستهای بازرسی نظامی گرفته تا فشارهای اجتماعی، تلاش میکنند تا از خانوادههای خود محافظت و آنها را تأمین کنند.»
مصطفی که در کرانه باختری بزرگ شده، بهطور مستقیم تأثیر جنگ را بر زنان و کودکان تجربه کرده است: «ترس از یورش و بازداشت سربازان اسرائیلی در دوران کودکی من حضور دائمی داشت. این محیط ناآرام و نظامی، درک من را از اهمیت حمایت از زنان در مناطق درگیری شکل داد چون خودم عمیقاً ترس و اضطراب را درک میکنم.»
مصطفی میگوید که از روزهای اولیه تشدید تنشها، با زنان غزه در تماس نزدیک بوده است: «لحظههای زیادی باعث شد که من احساس فلجی کنم؛ نمیتوانم تصور کنم که چگونه کسی میتواند بدون نیازهای اولیه مانند دستشویی زندگی کند. زنان برای استفاده از حمام، اغلب در چادرهای موقت مملو از بیش از ۳۰ نفر، ساعتها در صف میایستادند. همچنین در مناطقی مانند حبرون که تحت قرنطینه کامل است، وضعیت خوبی برقرار نیست.»
براساس اطلاعات تاییدشده توسط سازمان ملل، از زمان حملات ۷ اکتبر به اسرائیل، حداقل ۵۰۵ فلسطینی در کرانه باختری اشغالی کشته شدهاند. این خشونت فزاینده WfWI را واداشته تا با همکاری نزدیک با شرکای محلیاش برای ارائه آموزشهای حرفهای، کمکهای روانی، اجتماعی، حقوقی و خدمات ضروری مانند خطوط تلفنی کمک و پناهگاهها برای بازماندگان خشونت، رویکرد خود را برای رفع نیازهای فوری زنان فلسطینی تطبیق دهد. یکی از گزارشهای این سازمان، تأثیر مخرب اشغال طولانیمدت اسرائیل را نشان میدهد که اغلب منجر به تغییرات اجتماعی محافظهکارانه میشود زیرا خانوادهها به دنبال محافظت از دختران خود هستند و گاهی اوقات به ازدواجهای زودهنگام بهعنوان ابزاری برای محافظت متوسل میشوند.
«امانی مصطفی» میگوید: «زنی از منطقه هبرون H۲ نحوه مواجهه دخترش با آزار و اذیت روزانه در ایستهای بازرسی را با ما به اشتراک گذاشت که مانع از دسترسی او به آموزش و آزادیهای اولیه میشود. او به من میگفت که از حقوق زنان و... صحبت نکن، زیرا ازدواج دخترانشان در سنین پایین، امنتر و بهتر از این است که دخترشان به دانشگاه برود و در ایست بازرسی مورد آزار و اذیت قرار گیرد.»
فلسطین و جنبش زنان
گرچه تلاشهای بسیاری برای حمایت از زنان در فلسطین شکل گرفته اما موضوعات فرهنگی و اقتصادی در فلسطین حق زندگی آزادانه را از بسیاری از زنان سلب و دسترسی همه آنها به تحصیلات مناسب، آزادی رفتن به بازار، جستوجوی کار یا ازدواج به دلخواه را محدود میکند. با وجود مشارکت قوی در اعتراضات علیه اشغالگری اسرائیل، نابرابریهای جنسیتی همچنان رشد سیاسی زنان را افزایش نداده و تبعیض جنسیتی، همراه با ناامنی ناشی از درگیری و دسترسی ناکافی به خدمات حیاتی، آسیبپذیریها را تشدید کرده است. اما کنشگری در جهت حقوق زنان همچنان در فلسطین ادامهدار است و سازمانهای تحت رهبری زنان در برخی از خطرناکترین و چالشبرانگیزترین مناطق غزه و کرانه باختری فعالیت میکنند.
زنان از همان ابتدای اشغال فلسطین تا به امروز برای آزادی فلسطین مبارزه کرده و گروههای مستقلی در جهت پیشبرد گفتمان فمینیستی به نفع زنان این کشور شکل دادند. آنطور که بخش زنان سازمان ملل اعلام کرده، سازمانهای تحت رهبری زنان، با بهرسمیت شناختن نقش محوری خود در بحران و بهبودی، از جامعه بینالمللی و ذینفعان میخواهند تا اقدامات قاطعانهای انجام دهند: «تأمین مالی فعالانه سازمانهای تحت رهبری زنان، که برای دستیابی به زنانی که بیشترین نیاز را دارند، حیاتی است. این تامین مالی برای حمایت از افزایش دسترسی بشردوستانه، این سازمانها را قادر میکند تا اقدامات نجاتدهنده خود را گسترش دهند.»
در مقالهای که سه دانشجوی اندونزیایی چند روز پیش در یکی از ژونالهای دانشگاهی بهنام unibabwi این کشور چاپ کردهاند، آمده که درگیری اسرائیل و فلسطین بهطور جداییناپذیری با مسائلی که زنان فلسطینی با آن روبهرو هستند مرتبط است: «آنها از نظر روانی، روحی و جسمی تحتتأثیر قرار گرفتهاند. جنبش استقلال فلسطین و مبارزات زنان فلسطینی پیوند ناگسستنی دارند. حمایت از حقوق زنان باتوجه به درگیری طولانی در فلسطین اهمیت بیشتری یافته است. تنشهای مرتبط با درگیری و فشارهای اقتصادی به افزایش خشونت خانگی کمک میکند. در مناطق درگیری، حقوق اساسی مانند آزادیبیان، سفر و مشارکت سیاسی اغلب نادیده گرفته یا محدود میشود.»
این مطالعه بررسی میکند که چگونه نهادهای دولتی و غیردولتی از حقوق زنان در فلسطین محافظت میکنند. این تحقیق کیفی مبتنی بر مطالعه موردی به بررسی چگونگی حفظ حقوق زنان در فلسطین با تشدید درگیری میپردازد: «باوجود ناملایمات بسیار، زنان فلسطینی در طول درگیری در نقش خود پایداری کردهاند. برای پیشبرد برابری جنسیتی در شرایط جنگ، موانع اساسی باید برطرف شود. زنان فلسطینی برای بهدست آوردن حقوق با چالشهای متعددی ازجمله درگیری با اسرائیل و معیارهای مردسالارانه مواجهاند. با وجود پیشرفت در زمینه سوادآموزی و اصلاحات قانونی، خشونت خانگی همچنان رواج دارد که با ضعف قدرت سیاسی تشدید شده است.
قطعنامه ۱۳۲۵ سازمان ملل ۵ مشارکت زنان در پروسههای صلح و برنامهریزی ملی را تشویق میکند که باید برای زنان در فلسطین هم بهکار گرفته شود. تصویب برنامههای اقدام ملی توسط فلسطین نشاندهنده تعهد به بیشتر کردن قدرت زنان در مواجهه با ناملایمات است. باوجود تلاشها برای ترویج برابری جنسیتی، مشکلاتی بهدلیل درگیریهای مداوم وجود دارد. با این وجود، کنشگری خستگیناپذیر نشاندهنده میل استوار به عدالت و فراگیری است.»
در این مقاله آمده است: «حمایت از حقوق زنان در فلسطین، در میان اشغالگری اسرائیل و معیارهای مردسالارانه، نیازمند استراتژی متنوعی است. این درگیری نابرابری موجود را بدتر میکند، دسترسی به خدمات را محدود میکند و به خشونت دامن میزند. حضور نداشتن زنان در رهبری، به حاشیه راندهشدن آنها را تداوم میبخشد و مانع از تلاشهای حمایتی میشود. زنان بهدلیل کمبود آگاهی و منابع محدود با موانعی برای کمک گرفتن مواجهند.»
این مطالعه نتیجه میگیرد که باتوجه به اشغالگری اسرائیل و هنجارهای مردسالارانه، یک رویکرد چندوجهی برای حمایت از حقوق زنان در فلسطین و ایجاد جامعه عادلانهتر در فلسطین ضروری است.
همچنین گروه بزرگ زنان موسوم به (WMG)۶ بهتازگی در بیانیهای ضمن لزوم تقویت جنبش زنان در فلسطین، از کشورهایی مانند آلمان، فرانسه، هلند، دانمارک، استرالیا و کانادا که در نسلکشی انجامشده در فلسطین شریک هستند، خواسته که از بهکار بردن اصطلاح «سیاست خارجی فمینیستی» یا «سیاست توسعه فمینیستی» خودداری کنند، چون جنبش فمینیستی برای مشروعیت بخشیدن به همدستی نسلکشی آنها استفاده نخواهد شد: «ما کالاییشدن فمینیسم را برای توجیه نسلکشی و اشغال رد میکنیم و میگوییم: این اسم ما نیست!».
پینوشتها:
1- یک نهاد غیرانتفاعی و غیردولتی متشکل از افراد و سازمانها از سراسر جهان است که بهعنوان یک سازمان مشورتی با شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد همکاری میکند و درباره ارتقای کیفیت زندگی و رفاه افراد، جوامع و ملتها فعالیت میکند.
2- سازمان مفتاح در سال 1998 بهعنوان یک نهاد مستقل جامعه مدنی فلسطینی که متعهد به تقویت اصول دموکراسی و گفتوگوی مؤثر است، تأسیس شد.
3- صمود، یک ارزش فرهنگی فلسطینی است. مضمون ایدئولوژیک و استراتژیک سیاسی که در پی جنگ ششروزه 1967 در میان مردم فلسطین درنتیجه ظلم و ستم به آنها و مقاومتی که الهامگرفته از آن بود، پدیدار شد.
4- WfWI، یک سازمان بشردوستانه غیرانتفاعی سازمانی که به حمایت از زنان بازمانده از جنگ و درگیری در برخی از کشورهای جهان ازجمله افغانستان، عراق، فلسطین، رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو اختصاص یافته است. این سازمان از طریق یک برنامه چندساله با کمکهای مالی مستقیم و مشاوره شامل آموزش مهارتهای زندگی، آموزش آگاهی از حقوق، آموزش بهداشت و مهارتهای شغلی، از زنان بازمانده جنگ حمایت میکند تا زندگی خود را پس از ویرانیهای جنگ بازسازی کنند.
5- قطعنامه 1325 در مورد زنان، صلح و امنیت، به اتفاق آراء توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد در 31 اکتبر 2000 به تصویب رسید. این قطعنامه تأثیر نامتناسب و منحصربهفرد درگیریهای مسلحانه بر زنان را تأیید کرد و خواستار اتخاذ یک دیدگاه جنسیتی برای در نظر گرفتن نیازهای ویژه زنان در طول جنگ، بازگشت و اسکان مجدد، توانبخشی، ادغام مجدد و بازسازی پس از جنگ است. این قطعنامه اولین سند رسمی و قانونی شورای امنیت بود که طرفین درگیری را ملزم میکرد از نقض حقوق زنان جلوگیری، از مشارکت زنان در مذاکرات صلح و بازسازی پس از جنگ و از زنان در برابر خشونت جنسی در زمان جنگ حمایت کنند.
6- WMG، در اجلاس زمین در سال 1992 در ریودوژانیرو برزیل ایجاد شد. جایی که دولتها زنان را بهعنوان یکی از 9 گروه مهم در جامعه برای دستیابی به توسعه پایدار بهرسمیت شناختند. این نهاد یک شرکتکننده رسمی در فرآیندهای سازمان ملل متحد در زمینه توسعه پایدار است.