تداوم کلیشههای خانوادگی موافقت با رفع تبعیض
اواخر سال گذشته دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران پیمایشی با عنوان «موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان» رونمایی کرد که به گفته صابر جعفریکافیآباد، رئیس مرکز طرحهای ملی، قرار است مجلدی از نتایج آن بهزودی منتشر شود. بخشهایی از پیمایش در اختیار بعضی مراکز دادهکاوی مانند «شناخت» که یک مرکز تحقیقات اجتماعی و دادهکاوی است، قرار گرفته و یک نسخه آن به دست خبرنگار «هممیهن» رسیده است.
جامعه آماری این پیمایش در کل کشور 15 هزار و 878 نفر است و براساس پاسخهای مجموع افراد بالای ۵۱ سال خانوارهای شهری و روستایی ساکن در ۱۵ استان کشور در زمان اجرای آن به دست آمده است.
در بخش «ارزشها و هنجارهای خانوادگی» این پیمایش که مربوط به آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بهویژه مسائل مربوط به زنان است، متغیرهایی مثل سن مناسب ازدواج برای دختران و پسران، ملاکهای اقتصادی ازدواج، ملاکهای فرهنگی و ازدواج، معاشرت و دوستی پسران و دختران قبل از ازدواج، زندگی دختران و پسران بدون ازدواج رسمی (شرعی و قانونی)، سهم ارثبَری برابر زن و مرد، حق طلاق برای زنان، کار بیرون از خانه برای زنان، تمایل به فرزندآوری و... بررسی شده است.
بعضی از نتایج این پیمایش درحالی نشان از تغییر نگرش مردم به مسائل مربوط به روابط زنان و مردان دارد که همچنان دیدگاههای کلیشهای درباره نقشهای سنتی مردان و زنان در پاسخهای پاسخدهندگان دیده میشود؛ مثل اینکه مردان باید تصمیمگیرنده اصلی خانوادهها در امور مهم اقتصادی باشند یا اینکه خانهداری زنان به حفظ کانون خانواده کمک میکند.
اما از طرفی این پیمایش چند سوال مختص به زنان و وضعیتشان دارد که دیدگاه پاسخدهندگان درباره نقشهای کلیشهای آنها ازجمله خانهداری، ارثبَری برابر زنان و مردان و حق طلاق برای زنان مثل مردان را پرسیده است و پاسخها نشان از تغییر دیدگاه افراد و موافقت آنها با رفع تبعیضهای قانونی علیه زنان دارد.
شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس در گفتوگو با هممیهن میگوید بخش زیادی از نتایج این پیمایش نشان میدهد که شیب تغییرات اجتماعی فرهنگی در ایران صعودی است، اما تغییر نگرشها سختتر است: «موضوعاتی مثل اینکه بیشتر پاسخدهندگان موافق رفع تبعیضهای قانونی علیه زنان بودهاند، ناشی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی است که در جامعه ما در حال اتفاق افتادن است، نه تغییر نگرشها. نگرشها بهمرور زمان تغییر میکند؛ نوگرایی و... در رفتارهای آدمها تأثیر میگذارد و در ایران هم همینطور است.
شبکههای اجتماعی، سواد، اشتغال زنان و... موجب تغییرات اجتماعی شده است؛ همانطور که در این پیمایش هم مشخص شده تمایل به فرزندآوری کم شده و حتی زنان خانهدار مایل نیستند بیش از دو فرزند بیاورند، نشانه همین تغییرات اجتماعی است و موجب شده جمعیت ایران صعودی نباشد و شیب نزولی داشته باشد. این واقعیت است که نگرشهای سنتی در همه جامعه ایران وجود دارد، ممکن است تغییراتی کرده باشد اما این نگرشها بسیار در ایران ریشهدار است و تغییر آن سخت است.»
او ادامه میدهد: «بخشی از پاسخدهندگان این پیمایش، زنان خانهدار هستند و خب طبیعتاً آنها کار خانهداری زنان را تایید میکنند. از طرف دیگر نصف جامعه آماری، مرد هستند و خب بیشتر مردان ایرانی با خانهداری زنان موافقند. حتی مردانی که همسرانشان شاغلند و از نظر اقتصادی نیاز دارند که همسرانشان شاغل باشند، باز هم میگویند زن، خانهدار باشد بهتر است.»
سن ازدواج برای دختران و موضوع کودکهمسری
در این پیمایش از پاسخگویان پرسیده شده به نظر شما مناسبترین سن ازدواج برای دختران چه سنی است؟ 45/5 درصد از پاسخگویان معتقد بودند که سن 21 تا 25 سال، مناسب ازدواج برای دختران است. 38/9 درصد از پاسخگویان سن 16 تا 20 سال، 11 درصد سن 26 تا 30 سال و 3 درصد، 36 سال به بالا را سن مناسب برای ازدواج دختران دانستهاند.
سهم کسانی که معتقدند سن 9 تا 15 سال سن مناسب ازدواج برای دختران است، تنها 3/2 درصد بوده و میانگین سن ازدواج برای دختران از نگاه پاسخگویان، 22/4 سال بیان شده است. یک موضوع مهم در این نظرسنجی این بوده که کسانی که بیسواد محسوب میشوند، بیشترین کسانیاند که با سهم 16/3 درصدی، موافق ازدواج دختران در سنین 9 تا 15 سالگی بوده و قشر دانشگاهی با 1/3 درصد، کمترین رأی را به ازدواج دختران در این سنین دادهاند.
این موضوع در متغیر زمینهای شغل هم نتایج مشابهی داشته؛ یعنی 7/4 درصد از کسانی که بیکارند موافق ازدواج دختران در بازه سنی 9 تا 15 هستند. پاسخدهندگان در استان کهگیلویه و بویراحمد هم با درصد 8/7، بیشترین کسانی بودهاند که موافق ازدواج دختران در سن کودکی بودهاند.
معیارهای ازدواج و حجاب
در بخش دیگری از این پیمایش با عنوان «ملاکهای اجتماعی و فرهنگی ازدواج»، سوالات متعددی ازجمله «ازدواج با چه کسی را مناسب میدانید؟»، پرسیده شده که 75/8 درصد پاسخگویان معتقدند، ازدواج با کسی مناسب است که به لحاظ تحصیلی با هم همسطح باشند. درباره همقوم و همزبان بودن 75/6 درصد، درباره خویشاوند بودن 33/1، همدین و هممذهب بودن 83/1 درصد، ایرانی بودن 84/1، درباره ازدواج با فردی که قبلاً ازدواج کرده است 29/6 درصد و در مورد محجبه بودن 61 درصد (که فقط از مردان پرسیده شده است) معتقدند که ازدواج با این افراد مناسب است که در مورد آخر، 51/2 درصد از مردان مجرد و 67/6 درصد مردان متاهل به گزینه باحجاب بودن زنان آری گفتهاند. مردان استان خراسان جنوبی با 80/4 درصد، بیشترین رأی مثبت را به باحجاببودن زنان دادهاند.
روابط پیش از ازدواج و یک چالش
موضوع دیگر، سنجش معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج بوده؛ از پاسخگویان پرسیده شده «تاچه اندازه با معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج موافقید؟» و 34/7 درصد پاسخگویان با این موضوع مخالف، 12/1درصد نه مخالف و نه موافق بودند و 53/3 درصد پاسخگویان هم با معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج موافق و کاملاً موافق بودند. یکی از موارد قابلتوجه این آمار که نشان از تغییر سبک زندگی و دیدگاه افراد نسبت به این نوع روابط در مقایسه با دهههای پیش دارد، نظر افراد با تحصیلات دانشگاهی بوده که با 47 درصد، بیشترین موافقان روابط دختران و پسران پیش از ازدواج بودهاند.
اما موضوع قابلتوجه در این پیمایش، سنجش روابط جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج بوده؛ با اینکه بیش از نیمی از پاسخدهندگان با روابط دوستی و معاشرت دختران و پسران قبل از ازدواج موافق بودهاند، 88/5 درصد آنها با روابط جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج مخالف و کاملاً مخالف و تنها 6/8 درصد از آنها با این روابط موافق و نیمدرصد کاملاً موافق بودند.
از میان سطوح مختلف تحصیلی، 66/4 درصد بیسوادان و در میان مشاغل، 63/4 درصد بیکاران با روابط جنسی دختران و پسران پیش از ازدواج کاملاً مخالفت کردهاند. از طرفی 13/6 درصد از بوشهریها در میان استانها بیشترین موافقان روابط پیش از ازدواج بودهاند. این مخالفت شدید در متغیر بعدی این پژوهش که درباره زندگی دختر و پسر بدون ازدواج رسمی (شرعی و قانونی) پرسیده شده، باز هم تکرار شده است. بهطوریکه 87/6 درصد پاسخگویان با این نوع زندگی مخالف و کاملاً مخالف بودند.
3/4 درصد نه مخالف و نه موافق و 10 درصد پاسخگویان هم با زندگی دختر و پسر بدون ازدواج رسمی موافق و کاملاً موافق بودهاند که مردان با 10/9 درصد بیشتر از زنان با این نوع زندگی کاملاً موافقت کردهاند. همچنین 15 تا 29 سالهها با 11/6 درصد بیشترین موافقان روابط جنسی دختران و پسران پیش از ازدواج بودهاند.
بازتولید یک کلیشه مردانه یا تغییر سبک زندگی؟
یکی از سنجههای مهم این پیمایش، نگرش افراد نسبت به تصمیمگیری در خانواده درباره امور مهم اقتصادی (مثل خریدوفروش خانه و ماشین) است که نتایج آن گرچه تغییراتی را در نگرش خانوادهها نسبت به نقشهای کلیشهای زنان و مردان در خانوادهها نشان میدهد اما همچنان بیشتر پاسخدهندگان یعنی 35/3 درصد معتقدند، پدر/شوهر درباره امور مهم اقتصادی (مثل خریدوفروش خانه و ماشین) در یک خانواده باید تصمیمگیرنده باشد. 32/8 درصد به پدر/شوهر و مادر/زن با هم رأی داده و 26/6 درصد معتقدند، همه اعضا با هم باید درباره امور مهم اقتصادی تصمیمگیرنده باشند.
نکته قابلتوجه در پاسخ به این پرسش این بوده که مردان با 41/3 درصد، بیشترین موافقان تصمیمگیری پدر/شوهر و زنان با 37/3 درصد بیشترین موافقان تصمیمگیری پدر/شوهر و مادر/زن با هم بودهاند. همچنین بیسوادان با 49/3 درصد بیشترین موافقان تصمیمگیری پدر/شوهر و دانشگاهیان با 33/8 درصد، بیشترین موافقان تصمیمگیری پدر/شوهر و مادر/زن در امور مهم اقتصادی کشور و در میان شغلها هم خانهدارها با 39/3 درصد، بیشترین موافقان تصمیمگیری پدر/شوهر و مادر/زن با هم بودهاند. پاسخدهندگان استان کرمانشاه با 54/5 درصد هم بیشترین موافقان تصمیمگیری پدر/شوهران در امور مهم اقتصادی بودهاند.
درحالی پاسخدهندگان همچنان به نقش پررنگ مرد خانواده و نقشهای سنتی او همچون تصمیمگیری درباره امور مهم اقتصادی قائلند که در پاسخ به پرسش بعدی این پیمایش نظرشان تعدیل شده است. در این پرسش از پاسخگویان پرسیده شده؛ «به نظر شما در یک خانواده در مورد امور مهم اجتماعی (مثل تغییر محل زندگی و مدرسه فرزندان) چه کسی باید تصمیمگیرنده باشد؟»؛
نتایج به این شکل است که 37/9 درصد پاسخگویان معتقدند که پدر/شوهر و مادر/زن با هم در مورد امور مهم اجتماعی (مثل تغییر محل زندگی و مدرسه فرزندان) در یک خانواده باید تصمیمگیرنده باشد. 26/6 معتقدند همه اعضاء با هم باید درمورد امور مهم اجتماعی تصمیمگیرنده باشند. 24/4 درصد هم معتقدند پدر/شوهر باید درمورد امور مهم اجتماعی تصمیمگیرنده باشد.
نکته قابلتوجه اینکه پاسخدهندگان سیستان و بلوچستانی با 39/7 درصد، بیشترین موافقان تصمیمگیری پدر/شوهر و مادر/زن با همدیگر درباره امور اجتماعی خانواده بودهاند. نتایج جالب دیگر در حوزه خانواده در این پیمایش درباره آزادیدادن به فرزندان در سبک زندگی و پوشش بهدست آمده است. بهطوریکه 34/7 درصد پاسخگویان با این موضوع مخالف و کاملاً مخالف، اما در مقابل 46/1 درصد پاسخگویان موافق آزادیدادن به فرزندان در سبک زندگی و پوشش بودهاند.
دانشگاهیان و محصلان هم بیشترین موافقت را با این موضوع داشتهاند. اما این پایان ماجرا درباره روابط والدین و فرزندان نیست؛ در سوالی از پاسخگویان پرسیده شده؛ «تا چه اندازه با واداشتن فرزندان به انجام تکالیف دینی (نماز، روزه و...) توسط والدین موافق یا مخالفید؟» نتایج به این شکل بود که 44/3 درصد پاسخگویان با واداشتن فرزندان به انجام تکالیف دینی (نماز، روزه و...) توسط والدین مخالف و کاملاً مخالف بودند. 9/5 درصد نه مخالف و نه موافق بودند و 46/2 درصد پاسخگویان هم با واداشتن فرزندان به انجام تکالیف دینی (نماز، روزه و...) توسط والدین موافق و کاملاً موافق بودند.
بیشترین موافقان این واداشتن هم مردان با 43 درصد، خانوادههایی که بین 3 تا کمتر از 9 میلیون تومان درآمد دارند با 50/5 درصد و والدین 50 ساله بهبالا و بیسواد بودهاند. اهالی کرمان و خراسان جنوبی با 58/1 درصد، در صدر موافقان این اجبارند و بوشهریها با 47/1 درصد، بیشترین مخالفت را دراینباره داشتهاند.
لبه تیغ تمایل به فرزندآوری
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر مورد بحث و تحلیلهای زیادی بوده، موضوع فرزندآوری و افزایش جمعیت است. بعد از سالها تلاش دراینباره، قانونی موسوم به جوانی جمعیت چندسال پیش تصویب و حتی قرارگاهی دراینباره دایر شده است.
بنابراین قابل حدس است که در این پیمایش بزرگ هم تمایل به فرزندآوری مورد پرسش قرار بگیرد. از پاسخگویان پرسیده شده: «آیا تمایل دارید در آینده صاحب فرزند شوید؟»؛ نتایج به این شکل بوده که 51 درصد از پاسخگویان تمایل داشتند در آینده صاحب فرزند شوند و 24 درصد، قصدی برای فرزنددار شدن در آینده نداشتند. همچنین 16/2 درصد گفتهاند تعداد فرزندانشان کافی است.
مردان با 58/7 درصد و زنان با 43/3 درصد، جواب آری به این سوال دادهاند و 79/4 درصد از کسانی که مجرد بودهاند گفتهاند، تمایل دارند در آینده بچهدار شوند اما این عدد در بین متاهلان، 36/7 درصد بوده است. از بین مشاغل، بیکاران با 66/3 درصد و سیستان و بلوچستانیها با 66 درصد، بیشترین موافقان و گیلانیها با 30/8 درصد بیشترین مخالفان فرزندآوری در آیندهاند.
68 درصد موافق حق طلاق زنان
موضوع بعدی که در این پیمایش مورد پرسش قرار گرفته، درباره فضیلت مادری است. از پاسخگویان خواسته شده تا نظر خود را دراینباره اظهار کنند که «مادری یک فضیلت و ارزش است»؛ نتایج اینگونه بوده که 96/7 درصد پاسخگویان موافق و کاملاً موافق بودند که مادری یک فضیلت و ارزش است. مردان، کسانی که تحصیلات ابتدایی داشتهاند و خانهداران بیشترین موافقان این گزاره بودهاند.
حق طلاق برای زنان (درصد)
سوالات پایانی این بخش از پیمایش به موضوعات مربوط به زنان و حقوقشان پرداخته؛ در سوالی از پاسخگویان خواسته شده تا نظرشان را درباره این سوال بگویند: «وظیفه زنها خانهداری است و نباید بیرون از خانه کار کنند.»؛ نتایج نشان میدهد که 77/5 درصد پاسخگویان مخالف و کاملاً مخالف بودند که وظیفه زنها خانهداری است و نباید بیرون از خانه کار کنند. 70/6 درصد مردان کاملاً مخالف و در مقابل 20/2 درصد از آنها موافق این موضوع بودهاند.
همچنین از بین مدارج تحصیلی، بیسوادان با 38/5 درصد، بیشترین موافقان خانهداری زناناند. اهالی چهارمحال و بختیاری هم بیشترین مخالفان این گویه با 71/7 درصد بودهاند. سوال بعدی درباره حق طلاق برای زنان است؛ از پاسخگویان خواسته شده تا نظر خود را در مورد این گویه بگویند: «زنها باید مثل مردان حق طلاق داشته باشند»؛ نتایج اینگونه بوده که 68/3 درصد پاسخگویان موافق و کاملاً موافق بودند که زنها باید مثل مردان حق طلاق داشته باشند و 23/2 درصد با این موضوع کاملاً مخالف بودهاند.
البته مردان با 53/2 درصد کمتر از زنان که رأی موافق 64/6 درصدی به این گویه دادند، بودند. از میان شغلها هم خانهداران و از میان استانها هم هرمزگانیها، بیشترین موافقان دادن حق طلاق به زنان هستند. این موافقت در گویه بعدی که از پاسخدهندگان درباره سهم ارثبَری برابر برای زن و مرد پرسیده شده، تکرار شده است؛ بهطوریکه 77/3 درصد پاسخگویان موافق و کاملاً موافق بودند که امروزه زن و مرد باید در ارث، سهم برابری داشته باشند.
گرچه 22/1 درصد مردان با این گویه کاملاً مخالفت کردهاند اما در مقابل 62/2 از آنها با این سهم برابر موافقند. خانهداران هم بیشترین موافق این سهمبَری برابر از ارث بودهاند. موضوع آخری که درباره زنان است از پاسخگویان میپرسد: «در جامعه ما شرایط برای پیشرفت زنان فراهم است. چقدر موافق یا مخالفید؟»؛ 42/5 درصد پاسخگویان موافق و کاملاً موافق بودند و 47/7 درصد هم مخالف.