| کد مطلب: ۱۶۱۲۰

در حال تغییر، با ریشه‌های بنیادی

در حال تغییر، با ریشه‌های بنیادی

حسین ایمانی‌ جاجرمی

جامعه‌شناس

واقعیت‌های علمی نشان می‌دهد که خانواده در ایران به شدت تغییر کرده است و این موضوع برای امروز و دیروز هم نیست. مرحوم دکتر جمشید بهنام که جامعه‌شناس قدیمی و شناخته‌شده‌ای است، کتابی با عنوان دگرگونی نهاد خانواده دارد که در آن کتاب به خوبی این اتفاق را در دنیا به‌ویژه خاورمیانه و ایران بررسی و درباره ایران هم که از دهه ۴۰ روی این موضوع کار کرده است، در آن کتاب تاکید کرده که به واسطه شهرنشینی و مسئله آموزش عالی، نیازهای اقتصادی و رشد فرهنگ فردگرایی و اینترنت، این دگرگونی سرعت بیشتری گرفته است.

حداقل دیدگاه‌های نسل جدید درباره ارزش‌های خانوادگی و نقش زنان نسبت به گذشتگان متفاوت شده است. گذشتگان بسیار محافظه‌کارانه دراین باره می‌اندیشیدند و بر نقش‌های سنتی زنان و مردان تاکید داشتند ولی نسل‌ امروزی یا همان نسل Z متفاوتند.

حتی پدر و مادرهای الان هم با نسل‌های گذشته خودشان فرق دارند که به نظر دلیل این تفاوت همین خانواده هسته‌ای باشد. هرچند خانواده هسته‌ای هم در ایران به واسطه افزایش طلاق و مسئله کاهش تعداد فرزندان، آن شکل کلاسیک خودش را ندارد و بسیاری از خانواده‌ها الان تک‌سرپرست یا تک‌فرزند هستند.

این مسائل بیشتر در شهرهای بزرگی مثل تهران به چشم می‌خورد تا در شهرهای سنتی‌تری مثل سیستان و بلوچستان و ایلام. اما حتی در این شهرها هم با پررنگ شدن مدرنیته تغییر ایجاد شده است.

از طرفی به هرحال اتفاقات در هر جایی که بیفتد متأثر از زمینه‌های اجتماعی، ‌اقتصادی و تاریخی است. مردم ایران هم از سال‌ها پیش در حال تغییرند اما یکسری مسائل ریشه بنیادی دارند و ممکن است تغییری در آنها به وجود نیاید.

موضوع روابط جنسی پیش از ازدواج که در موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان مورد بررسی قرار گرفته، از جمله این مسائل با ریشه بنیادی است که بیشتر پاسخ‌دهندگان با آن مخالفت کرده‌اند.

ممکن است اقلیتی این موضوع را قبول داشته باشند اما اکثریت مردم روابط جنسی پیش از ازدواج را درست نمی‌دانند؛ همین مردم با معاشرت‌ها و آشنایی‌های پیش از ازدواج مخالفتی ندارند، به‌طوری‌که تعداد قابل توجهی و نه همه، این موضوع را نسبت به گذشتگان پذیرفته‌اند.

بنابراین نمی‌شود حکم داد و گفت همه اتفاقاتی که در کشورهای دیگر افتاده و آنها زودتر از ما این مراحل را طی کرده‌اند، در ایران هم همان اتفاقات خواهد افتاد. اما در هرحال یک نکته خیلی مهم به نظر من استقلال اقتصادی و مسئله آموزش‌های تخصصی زنان است.

یعنی هر چقدر این موضوع بیشتر شود و رقابت اقتصادی شدت بگیرد،‌ نقش‌های سنتی و کلیشه‌ای شروع به ضعیف شدن می‌کنند و از بین می‌روند.

بنابراین تا زمانی که مردان نان‌آورند و قدرت اقتصادی دارند و به نوعی رئیس خانواده به حساب می‌آیند، با تصمیم‌گیری زنان در امور اقتصادی همانطور که در این پیمایش هم آمده، مخالفت می‌کنند اما وقتی زنان هم قدرت اقتصادی پیدا کنند، تصمیم‌گیری در این باره و نگرش به آن متوازن خواهد شد.

الان ما مواردی داریم که مردان بیکارند و زنان نقش اقتصادی خانواده را برعهده دارند و این موضوع بر تغییر نگرش‌های کلیشه‌ای جنسیتی تاثیر گذاشته است؛ به‌طوری‌که زنان دیگر تابع نیستند و به تبع در کلیت اجتماع نگرش به زنان تغییر می‌کند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی