| کد مطلب: ۹۷۵۸

پل ارس، به جای دالان توران

بررسی فرمان دیروز الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان برای ساخت راه ارتباطی جدید با ایران

بررسی فرمان دیروز الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان برای ساخت راه ارتباطی جدید با ایران

درحالی‌که حکمت حاجی‌اف، مشاور ارشد سیاست خارجی علی‌اف طی روزهای گذشته اعلام کرد که ایجاد دالان زنگزور دیگر جذابیتی برای باکو ندارد، روز گذشته نیز الهام علی‌اف فرمان اجرایی تخصیص بودجه «پل ارس» را صادر کرد. براساس این فرمان 14 میلیون منات (معادل 8 میلیون و 200 هزار دلار) برای تکمیل جاده هورادیز - آغبند و ساخت پل بر روی رودخانه ارس برای اتصال به ایران اختصاص خواهد یافت و وزارت دارایی جمهوری آذربایجان نیز موظف شده است به میزان تعیین‌شده در بخش یک این فرمان اجرایی، منابع لازم را تأمین کند. همچنین به اعضای کابینه وزیران جمهوری آذربایجان دستور داده شده که مسائل مربوط به این فرمان اجرایی را حل‌وفصل کنند. این در حالیست که باکو نزدیک به سه سال بر سر ایجاد دالان تورانی ناتو و اشغال جنوب ارمنستان که باکو از آن با عنوان دالان زنگزور یاد می‌کرد و با ایجاد آن، ارتباط مرزی ایران و ارمنستان نیز از بین می‌رفت، به فعالیت و ماجراجویی پرداخت و با وجود مخالفت صریح ایران درصدد بود از طریق اقدام نظامی این هدف را دنبال کند که منجر به پیام‌های قاطع آشکار و پنهان ایران شد. ایران ضمن برگزاری سه رزمایش نظامی در مرزهای مشترک با جمهوری‌آذربایجان پیام قاطعی به باکو و آنکارا ارسال کرد. مسئولان سیاسی و نظامی ایران قبل از برگزاری هر رزمایش از کانال‌های دیپلماتیک و رسانه‌ای مواضع روشن و شفاف خود را در قبال تغییرات ژئوپلیتیکی گوشزد و اعلام کردند که ایران اجازه هیچ‌گونه تغییر در مرزها و ژئوپلیتیک کشورهای همسایه را نمی‌دهد. با این حال الهام علی‌اف ضمن تکرار ادعاهای خود در زمینه عزم باکو برای ایجاد دالان تورانی ناتو به‌طور ضمنی به تهدید ایران نیز پرداخت. علی‌اف در یکی از تندترین موضع‌گیری‌های خود بدون اشاره به این موضوع که تحرکات نظامی باکو و قصدش برای تصرف جنوب ارمنستان منجر به بی‌ثباتی در منطقه قفقاز شده است، اظهار داشت: «من با سه رئیس‌جمهور گذشته ایران کار کرده‌ام. در تمام این سال‌ها، هرگز وضعیتی شبیه امروز به وجود نیامده است. ایران هرگز در عرض چند ماه دو رزمایش نظامی در مرز ما برگزار نکرده است. هیچگاه بیانیه‌ای پر از نفرت و تهدید علیه باکو صادر نشده است. ما همیشه به هر اظهارات و اقدام ضدجمهوری آذربایجان پاسخ داده و خواهیم داد. هیچ کس نمی‌تواند ما را بترساند.» باکو و آنکارا نیز طی سه سال گذشته بیش از ده مانور نظامی مشترک در نخجوان و خاک اصلی جمهوری آذربایجان برگزار کردند و در آخرین تلاش باکو و آنکارا، رجب‌طیب اردوغان پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری در بازگشت از سفر به جمهوری آذربایجان گفت: «مشکلات مربوط به کریدور زنگزور مربوط به ارمنستان نیست، بلکه مربوط به ایران است. رفتار ایران، هم آذربایجان و هم ما را ناراحت می‌کند. من امیدوارم که به‌زودی مشکل را حل کنیم. اگر آنها با این موضوع برخورد مثبت می‌داشتند، امروز ترکیه، آذربایجان و ایران، هم از طریق جاده و هم از طریق ریلی با یکدیگر ادغام می‌شدند و شاید خط پکن-لندن افتتاح می‌شد.»

با جدیت تهران در مخالفت با این طرح در نهایت طرفین به سازوکار پیشنهادی ایران در قالب 3+3 تن دادند و وزیران امور خارجه ایران و روسیه و ترکیه در کنار ارمنستان و آذربایجان در غیاب گرجستان گردهم آمدند تا بر حفظ تمامیت ارضی کشورهای منطقه تاکید کنند. در بیانیه پایانی این نشست کشورهای حاضر اذعان کردند که: «با عنایت به اهمیت توسعه مناسبات دوستانه بین کشورها براساس منافع متقابل و حسن همجواری، در این راستا بر اهمیت حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات براساس منشور ملل متحد، احترام به حاکمیت، استقلال سیاسی، تمامیت ارضی، خدشه‌ناپذیری مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی، عدم مداخله در امور داخلی، منع تهدید یا توسل به زور و احترام به حقوق بشر تأکید نمودند.» درحالی‌که باکو و آنکارا همزمان با اجلاس در تهران نیز با رزمایش نظامی تلاش کردند به نشست در تهران دهن‌کجی کنند اما در نهایت به نظر می‌رسد دست‌کم در کوتاه‌مدت از اجرای طرح دالان تورانی ناتو دست کشیده‌اند و دستور اجرایی برای ساخت پل ارس از سوی علی‌اف پیامی مثبت به تهران است که باکو دست‌کم در حال حاضر و تا فرصتی دیگر دست از برنامه‌اش در قفقاز برداشته است. هرچند در سی سال گذشته نیز جمهوری آذربایجان برای دسترسی از خاک اصلی خود به نخجوان و ترکیه از راه امن و با ثبات ایران بهره‌مند بوده و با تصرف مناطق در اختیار ارمنی‌ها اکنون این فاصله با جاده و پل جدید نزدیکتر نیز خواهد شد اما بعید به نظر می‌رسد باکو و آنکارا از رویای اتصال بدون واسطه‌گری ایران برای همیشه چشم پوشیده باشند.

اقدام باکو مثبت است

حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل بین‌الملل در ارزیابی نیت مقامات جمهوری آذربایجان از اظهارات جدید در مورد دالان تورانی ناتو به هم‌میهن گفت: بعید می‌دانم که این پروژه را کلاً کنار بگذارند ولی این پل هم خودش نشان می‌دهد که باکو سعی کرده یک رفتار منطقی‌ نشان بدهد و به گسترش مناسبات با ایران توجه داشته باشد که می‌تواند منافع جمهوری‌آذربایجان را هم تأمین کند و به همکاری و ثبات و امنیت بیشتر درون منطقه کمک کند. بنابراین اقدام مثبت باکو را باید تأیید کرد و در عین حال نباید تصور کنیم که پس این به معنای کنار گذاشتن پروژه دالان است. فعلاً‌ به این جمع‌بندی رسیدند و ترجیح دادند که بتوانند با ایران، با ارمنستان و با کشورهای منطقه کار کنند بدون اینکه ادعای ارضی مطرح کنند و بخواهند با ادعای تاریخی، حاکمیت ملی یک کشور دیگر را نادیده بگیرند، بنابراین فکر می‌کنم شرایط مناسبی فراهم است برای اینکه کم‌کم آن مشکلات گذشته را کنار بگذارند و بروند به سمت اینکه یک همکاری منطقه‌ای در چارچوب 3+3، 2+3، یا هر نوع دیگری در منطقه شکل بگیرد. چون این همکاری‌ها براساس منافع مشترک است که پایدار می‌ماند، اما وقتی منافع یک‌طرفه حاکم باشد یا یک طرف بخواهد برطرف دیگری مسلط شود هیچ‌وقت همکاری باثبات و پایدار شکل نمی‌گیرد.

بهشتی‌پور با اشاره به تأکید بر تمامیت ارضی و مرزهای بین‌المللی در بیانیه پایانی نشست سازوکار 3+3 در تهران گفت: واژه‌ها در روابط بین‌الملل معنای خاص خودش را دارد. تأکید روی تمامیت ارضی فقط خواست ارمنستان نبود، اتفاقاً جمهوری آذربایجان هم به شدت می‌خواست با تصرف قره‌باغ وقتی در بیانیه تأکید می‌شود بر حفظ تمامیت ارضی کشورها، باکو به‌نوعی به نفع خود بهره‌برداری کند که عملاً‌ قره‌باغ جزئی از جمهوری آذربایجان است. چون واقعیتش این است که در زمان شوروی طی هفتاد سال، این قره‌باغ جزء جمهوری آذربایجان محسوب می‌شده است و در بیانیه یا بگوییم معاهده آلماتی در دسامبر 1991 این کشورهای برجا مانده از شوروی سابق به صراحت اعلام کردند که مرزهای بین‌المللی را به رسمیت می‌شناسند، یعنی مرزهای شوروی را با سایر کشورها به رسمیت شناختند و مرزهای بین داخل خودشان را هم به رسمیت شناختند ولو اینکه پارلمان ارمنستان بعداً‌ آمد راجع به این موضع قره‌باغ اعتراض خود را اعلام کرد. ولی به هر حال رئیس‌جمهورش آن امضاء‌ را کرد و کشورهایی که عضو سازمان ملل شدند به خاطر همین به رسمیت شناخته شدن مرزهای بین‌المللی بود.

پروژه دالان همچنان در دستور کار است

شعیب بهمن، کارشناس مسائل اورسیا در گفت‌وگو با هم‌میهن در ارزیابی اظهارات جدید مقامات باکو گفت: پروژه‌ای که از آن به نام دالان زنگزور نام می‌برند با تمام مختصاتی که دارد، پروژه‌ای نیست که باکو و آنکارا به همین سادگی دست از آن بکشد. به این دلیل که اساساً تمام تحولات سه سال گذشته در منطقه قفقاز به دلیل پیشبرد این پروژه اتفاق افتاد. یعنی هم جنگ دوم قره‌باغ و هم سایر تحولاتی که در منطقه رخ داد، در راستای این کلان پروژه‌ای بود که در نوک پیشانی آن باکو و آنکارا حضور داشتند اما در پشت صحنه بازیگران دیگری هم حمایت و هدایت می‌کردند. بنابراین، این پروژه به‌هیچ‌وجه با کشیده شدن یا با احداث یک خط جدید ترانزیتی بین ایران و جمهوری آذربایجان به اتمام نخواهد رسید؛ چون این آرزوی دیرینه‌ای است که جریان‌های پان‌ترکی و پان‌تورانی دارند و آن را دنبال می‌کنند. به نظر می‌رسد سیاستی که آقای علی‌اف و دولت جمهوری آذربایجان تعقیب می‌کند یک نوع رفتار دوگانه است؛ به این معنا که حاکمیت آذربایجان قصد دارد با مطرح کردن مسیر جایگزین دولت ارمنستان را تحریک کند اما اولاً این مسیر ایران، مسیر جایگزین محسوب نمی‌شود. این مسیر از سی سال پیش وجود داشت و جمهوری آذربایجان با کمترین هزینه از آن استفاده کرده و بنابراین این مسیر به هیچ‌وجه مسیر جایگزین نیست. حتی اگر قرار باشد جاده جدیدی احداث شود و جایگزین جاده پیشین باشد، این مسیر، مسیری است که از دوران فروپاشی شوروی همیشه مورد استفاده قرار گرفته ولی هدف حکومت باکو از مطرح کردن موضوعاتی مثل پلن B، یا اینکه کریدور زنگزور دیگر جذابیت ندارد، تحریک دولت ارمنستان است مبنی بر اینکه القاء کند که ایران مانع از این شده که ایروان بتواند از مواهب اقتصادی مسیرهای ترانزیتی بهر‌ه‌برداری کند و از این طریق دولت پاشینیان تحریک شود و بخواهد مجدداً بحث احداث کریدور را این‌‌بار پای میز مذاکره بپذیرد. رصد رفتار و مواضع مقامات جمهوری آذربایجان نشان می‌دهد که آنها اتفاقاً به شکل خیلی ناشیانه‌ای دنبال پیشبرد این طرح از طریق شیوه‌های تبلیغاتی‌ای هستند که کاملاً نخ‌نما شده و مشخص است که در انتها دنبال چه چیزی هستند.

بهمن در ادامه با اشاره به توافقنامه آتش‌بس نهم نوامبر 2020 میان ارمنستان و آذربایجان با وساطت روسیه گفت: اگر بند نهم آن توافقنامه مدنظر قرار بگیرد، تأکید شده بود ارمنستان در ازای استفاده از کریدور لاچین برای دسترسی به قره‌باغ، باید اجازه ایجاد مسیرهای مواصلاتی را به طرف مقابل بدهد. الان که دیگر اساساً با تحولاتی که در منطقه رخ داده و قره‌باغ کاملاً تحت تسلط جمهوری آذربایجان قرار گرفته و دیگر عملاً مسئله کریدور لاچین هیچ‌گونه موضوعیتی ندارد و بنابراین آن توافقنامه ساقط است، نمی‌شود اساساً به آن توافقنامه استناد کرد. اما اینکه دولت پاشینیان به این موضوع تن بدهد یا ندهد، این موضوع و بحث دیگری است و به نظر می‌رسد که در سطح کلان دولت پاشینیان هم این تمایل را دارد که بخواهد مسیرهای ترانزیتی را در اختیار جمهوری آذربایجان قرار بدهد. سخنرانی و ارائه‌ای که پاشینیان اخیراً در گرجستان داشت و نقشه‌ها و خطوطی که بر آن نقشه‌ها نمایش داد، حکایت از این داشت که او ایجاد مسیرهای ترانزیتی را پذیرفته؛ البته با تعبیری کاملاً‌ متفاوت از آنچه که باکو و آنکارا دنبالش هستند. یعنی دولت ارمنستان می‌پذیرد که مسیرهای ترانزیتی باز شوند اما در عین حال از تعبیر کریدور یا دالان اجتناب می‌ورزد و معتقد است که باید صلاحیت و حاکمیت کنترل و نظارت بر این مسیرها بر عهده خودش باشد.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار