تمنای بیشتر دیده شدن/درباره عکسی از آیسان اسلامی و نوید محمدزاده
هم آیسان اسلامی هم نوید محمدزاده سلبریتی به حساب میآیند. با این تفاوت که آقای بازیگر اعتبارش را از سینمای وطنی، نهادها، بنیادهای رسمی، وزارتخانهها و پلتفرم وطنی به دست آورده و آقای بلاگر اعتبارش را با وجود خودش ساخته.

همین اول ماجرا بگویم آدمیزاد به حکم انسان بودن و به حکم آزادی میتواند با هر کس که دلش خواست عکس بگیرد و هر کجا که دوست داشت منتشرش کند.
یکی دو روز است که فضای مجازی پر شده از عکسهای دیدار آیسان اسلامی و نوید محمدزاده. در واکنش به انتشار این عکس اما اظهارنظرهای شاذ و عجیبی در فضای فرهنگی و غیرفرهنگی کشور پیچیده است.
عدهای در مقام قیاس فلان بازیگر با آقای محمدزاده مقالات بلند و بالایی نوشتهاند و عده دیگر انتشار این عکس را وهن بازیگری دانستهاند. گروهی هم از راه رسیده و نرسیده نه بدتر طرف اول و دوم را جلوی چشمشان آوردند. مسلم است از آنجا که بستر انتشار این محتوا فضای مجازی است بنابراین عدهای طرفدار پروپاقرص هم هستند که به حکم هر چه آن خسرو کند شیرین بود، شروع به قربانصدقهرفتن دو طرف ماجرا کردهاند.
حساب فحاشان و فنها که سوای این نوشتار است. اما روی سخنم با آن دست از مقالهنویسهاست که یک طرف را روشنفکر و صاحب هنر دیدند و طرف دیگر را لوده و احمق.
واقعیت اما این است که موضوع، مواجهه با پدیده سلبریتی است. در تعریف، سلبریتی به کسی گفته میشود که به دلیل شهرت، موفقیت، یا حضور گسترده در رسانهها و شبکههای اجتماعی، توجه عموم را به خود جلب میکند و در جامعه شناخته میشود.
با این تعریف هم آیسان اسلامی هم نوید محمدزاده سلبریتی به حساب میآیند. با این تفاوت که آقای بازیگر اعتبارش را از سینمای وطنی، نهادها، بنیادهای رسمی، وزارتخانهها و پلتفرم وطنی به دست آورده و آقای بلاگر اعتبارش را با وجود خودش ساخته.
حالا اینکه این وجود چطور توانسته بدون صداوسیما و... جمع کثیری را دنبال خودش بکشاند بحث دیگری است. اما وقتی مقالهنویس و روشنفکر سلفی دونفره این دو سلبریتی را دون شأن آقای بازیگر میدانند یکی باید پیدا شود و بپرسد حقیقتاً نوید، چه چیزی بیشتر از آیسان دارد؟
تمام ماجرا این است که دو سلبریتی با هم عکس گرفتهاند و برای بیشتر دیده شدن منتشرش کردهاند. اتفاقاً درست به هدف زدند و بیشتر و بیشتر دیده شدند. ته حرفم این است که نوید محمدزاده در بهترین حالت یک بازیگر سلبریتی است. بنابراین توقع روشنفکر بودن، جای درست تاریخ ایستادن سالبه به انتفای موضوع است.