| کد مطلب: ۲۸۸۱۹

آرژانتین خاویر میلی، بهشت در حال ساخت روی کره زمین است یا هواپیمایی در حال سقوط؟

دشمن دولت

میلی مثل ترامپ با المان‏‌های مرتجع طنازی می‏‌کند بدون آنکه آن را کاملاً تایید کرده باشد.«امروز من یکی از سیاستمداران به‌‏روز روی کره زمین هستم. یکی ترامپ است و دیگری من.» این را میلی در یک گفت‌‏وگوی تلویزیونی می‌‏گوید

دشمن دولت

جان لی اندرسون روزنامه‌نگار نیویورکر

 جان لی اندرسون، نویسنده و خبرنگار تحقیقی، گزارشگر جنگ و عضو تحریریه نیویورکر است. او در سفر اخیر خود به آرژانتین با خاویر میلی دیدار می‌کند و گزارش مفصلی درباره شخصیت جنجالی رئیس‌جمهور آرژانتین و سیر سیاسی این کشور دارد. سوال اینجاست که آیا رئیس‌جمهور آرژانتین که یک اقتصاددان لیبرترین است، می‌تواند از رویکرد شوک‌درمانی جان سالم به‌در ببرد؟ 

آیا من یک سلفی می‌خواستم؟ خاویر میلی، رئیس‌جمهور آرژانتین پیشنهادش را داد. بسیاری از حامیان  او سلفی می‌خواستند. اینترنت پر شده از عکس‌هایی از میلی با حامیان به‌وجدآمده‌اش، رهبران منطقه‌ای و گردشگران بین‌المللی مثل ایلان ماسک. در دفتر کارش، در ژست مرسوم خود نشسته بود؛ صورت به‌سمت زاویه نور خوب، لب‌های جمع‌شده و در حال نشان دادن دو انگشت شست. فضا حس ناخوشایند آشنایی دارد. بعداً فهمیدم که من را یاد کاراکتر الکس در فیلم «پرتقال کوکی» استنلی کوبریک می‌اندازد. پرسیدم: La Naranja Mecanica?. چشمان میلی برق زدند، سرش را به‌پایین تکان داد، خنده شیطانی کرد و دوباره بااکراه ژست گرفت. 

برای میلی، که خود را یک «آنارکو-کاپیتالیست» توصیف می‌کند که عزم‌اش بازسازی کشورش است، این نمایش که استایل پانکی دارد برای موفقیت‌هایش اتفاقی نیست. طرفداران میلی به او «مرد دیوانه» و «کلاه‌گیس» می‌گویند؛ اشاره‌ای به مدل موهای ژولیده پولیده و خط ریشی که کنار صورت به‌موازات دو گوش به سمت پایین می‌آید و چانه را دربر نمی‌گیرد. مدل دیسکویی. میلی گفته است که موهایش توسط «دست نامرئی» بازار درست شده اما وقتی که با او ملاقات کردم این لیلیا لموین، استایلیست میلی بود که دستی به موهای رئیس‌جمهور آرژانتین کشید.

میلی گفت: «او می‌خواهد من را شبیه کسی بین الویس و ولورین درست کند.» ولورین شخصیت خیالی ابرقهرمان از داستان‌های کمیک استریپ است. با پیروزی حزب میلی در انتخابات لموین هم به‌عنوان قانون‌گذار انتخاب شده. (او پیشتر بدل‌پوش، تهیه‌کننده جلوه‌های ویژه و برای مدتی دوست‌دختر میلی بوده است.) 

میلی که 54 ساله ا‌ست، دیرهنگام وارد سیاست شد. پیش از آنکه یک کرسی را در کنگره از آنِ خود کند، سال 2021، یک اقتصاددان چراغ‌خاموش بود و سپس مهمان مکرر برنامه‌های گفت‌وگوی شبانه شد که با طرح اتهامات بسیار تند علیه دولت، به شهرت رسید. آرژانتین، پس از یک دهه چالش‌های اقتصادی در شرایط بحرانی قرار گرفته بود. هنگام کمپین‌های میلی برای ریاست‌جمهوری، نرخ تورم به بیش از 200درصد رسید و حدود 40درصد از جمعیت در فقر زندگی می‌کردند. میلی گروهی از سیاستمداران، روزنامه‌نگاران، اتحادیه‌های کارگری و فرهیختگان را در دارودسته فاسدی موسوم به la casta قرار داد که آنها را مقصر مشکلات می‌دانست. 

او راه‌حل خروج از مشکلات را کاهش شدید قلمرو دولت می‌دانست. او یک‌بار اعلام کرد: «دولت پدوفیلی در مهدکودک است که در آن کودکان زنجیرشده و غرق در وازلین‌اند.» او وعده داد تا پزوی آرژانتین را به نفع دلار آمریکا حذف کند، پیشنهاد داد تا بانک مرکزی کشور را از بین ببرد و از بازاری به‌شدت نامحدود حمایت کند که امکان تجارت اعضای بدن انسان را هم فراهم می‌کرد.

یک اره‌برقی را با خود همه‌جا حمل می‌کرد که می‌خواست با آن چربی و فساد la Casta را ببُرد. در طول کمپین، میلی پای تابلو اعلاناتی می‌ایستاد که نام وزرای دولت روی کاغذی به آن چسبیده بود، سپس آنها را یکی پس از دیگری پاره می‌کرد و فریاد می‌زد: «Afuera» به‌معنای «بیرون»! 

دفتر ریاست‌جمهوری اتاقی بزرگ در کاسا روزادا، کاخ پرزرق و برق قرن نوزدهمی که نام آن برگرفته از نمای خارجی صورتی‌رنگ آن است. در طول بازدیدم، پنجره‌های بلند آن با پرده‌های سنگین طلایی پوشیده شده‌اند و به‌دقت بسته شده‌اند تا هیچ نوری نفوذ نکند. میلی برای توضیح فضای گرگ و میش به چشم‌هایش اشاره می‌کند و می‌گوید که به نور حساس است.

او به من می‌گوید که وظیفه مبارزه با تورم او را مجبور کرده تا از صبح تا دیروقت کار کند. او با تاسف لبخند می‌زند، به سرش ضربه می‌زند و می‌گوید: «دارم چندتا موی سفید پیدا می‌کنم. (موهای) بالای سرم نازک شده‌اند.» 

او می‌گوید هفته‌ای یک‌بار می‌تواند با سگ‌هایش که آنها را فرزندان چهارپایش خطاب می‌کند به پیاده‌روی برود. میلی 4 سگ ماستیف شبیه‌سازی‌شده دارد که نام هر کدام برگرفته از یک اقتصاددان مشهور است: موری، از موری راتبارد، میلتون از میلتون فریدمن، رابرت، از رابرت لوکاس و لوکاس، باز از رابرت لوکاس. در گفت‌وگوها، میلی اصرار دارد که 5 تا سگ دارد که کونن، ماستیف اصلی محبوب‌اش هم یکی از آنهاست.

نام کونن برگرفته از کونن باربریان است و از دی‌ان‌ای او برای بقیه سگ‌ها در آزمایشگاهی در ماساچوست استفاده شده است. ظاهراً کونن در سال 2017 مُرده اما میلی برحسب عادت برای اشاره به او از زمان حال استفاده می‌کند و می‌گوید با او تله‌پاتی دارد. (من سوالی درباره کونن نپرسیدم، به من گفته شده بود تابویی نسبت به این سوال وجود دارد.)

در ملأعام، میلی خشم خود را به اقتصاد محدود نمی‌کند. او مخالفان خود را مسخره می‌کند، آنها را «...نشور» خطاب می‌کند. لوئیس ایناسیو لولا دا سیلوا، رئیس‌جمهور برزیل را «فاسد» و «کمونیست» خطاب می‌کند، پاپ فرانسیسِ اصلاح‌طلب ملایم را «چپ‌گرای کثیف» و «نماینده شیطان روی زمین» توصیف می‌کند. با فرارسیدن پایان یک‌سالگی ریاست‌جمهوری میلی، ثبات روحی او مسئله‌ای به گمانه‌زنی‌های سراسری تبدیل شده و در کشوری که روان‌درمانی، علاقه‌مندی فراگیر است، تقریباً هر کسی را که دیدم تشخیص خود را داشت. اکثراً موافقند که میلی دست‌کم نامتعادل است. 

میلی اصرار دارد که برنامه دقیقی را اجرا می‌کند چون که فقط اوست که می‌تواند آرژانتین را دوباره باعظمت کند. زمانی که او را در پاییز امسال ملاقات کردم، بودجه دولت را 30درصد کاهش داده بود و کاهش تورم آغاز شده بود. اما او این کار را با تغییر پیمان میان دولت آرژانتین و شهروندانش انجام داده بود؛ توقف افزایش هزینه‌های زندگی برای بازنشستگان، افزایش بودجه آموزش و تامین آشپزخانه‌های سوپ‌پزی در مناطق فقیرنشین. بسته به اینکه با چه کسی صحبت کنید، آرژانتین میلی یا بهشت در حال ساخت روی کره زمین است یا هواپیمایی در حال سقوط. 

آرژانتین می‌تواند کشوری از اقتصادانان به‌نظر برسد. توصیف پرآب و تاب هزاران کارشناس و آماتور از تئوری‌های مالی مثل گپ‌وگفت‌های سایر مردم جهان درباره تاکتیک‌های دفاعی لیگ برتر است. تقریباً هر کسی می‌تواند نرخ تبدیل دلار به پزو (رسمی و بازار سیاه) و جزئیات نوسانات قیمت سوخت را لیست کند و دفاع سرسختانه‌ای از نظر خود درباره اینکه کدام‌یک از دولت‌های گذشته بیشتر از بقیه اوضاع را خراب کرده‌اند، ارائه دهد. 

تلاش کردم حواس میلی را از اقتصاد پرت کنم و از او پرسیدم که کدام جنبه از ریاست‌جمهوری برای او هیجان دارد. او به‌سرعت پاسخ داد: «اینکه می‌دانم بهترین دولت در تاریخ را به‌همراه تیم‌ام تشکیل می‌دهم.» او چگونه این موضوع را می‌‌دانست؟  «چون به عنوان یک اقتصاددان که در زمینه رشد اقتصادی تخصص دارد، تقریباً مجبورم که از طریق ساختار حرفه‌ای به اطلاعات درست دسترسی و خوانش خوبی از داده‌ها داشته باشم.» 

میلی تا 15 دقیقه بعد، از آمار و ارقام نرخ بهره، رشد درآمدهای دولت و تغییر در تولید ناخالص داخلی گفت. بیشتر صحبت‌های او را می‌توان در دو جمله مورد علاقه‌اش جمع‌بندی کرد: «دولت ما بدترین میراث اقتصادی در تاریخ آرژانتین را به ارث برده» و «هیچ پولی نیست». 

در انظار عمومی، میلی با برافروختگی ادعا می‌کند که آرژانتین زمانی «ثروتمندترین کشور روی زمین بود.» ارجاع او به عصر طلایی، دهه‌های پیش از جنگ جهانی اول است. در آن روزها، چنانچه تجارت بین‌المللی با کشتی‌های مجهز به یخچال، متحول شده بود، آرژانتین اصلی‌ترین صادرکننده غلات و گوشت بود که بر اساس برخی معیارها میزان آن با آمریکا برابری می‌کرد. آرژانتین همچنین مقصدی برای مهاجران اروپایی در حد و اندازه‌ای تبدیل شده بود که فقط می‌توان آن را با آمریکا مقایسه کرد؛ تازه‌واردها آن را ایالات متحده آمریکای جنوبی خطاب می‌کردند. 

با این حال در قرن بعدی، آرژانتین سلسله‌ای از رونق متوسط و ورشکستگی توان‌فرسایی را تجربه کرد. گندم و گوشت همچنان صادر می‌شوند و صادرات سویا به چین رو به افزایش است. نفت و کالاهای صنعتی هم در آرژانتین تولید می‌شوند اما بدهی‌های این کشور به سطح بحرانی رسیده‌اند. آرژانتین در میان کشورهای آمریکای لاتین بیشترین میزان بدهی را به کشورهای خارجی دارد که بیش از 400 میلیارد دلار است. در سال 2001، پس از مداخله مدیریت‌نشده صندوق بین‌المللی پول، این کشور توانست پرداخت بدهی خود را به‌تعویق بیاندازد. از آن زمان تاکنون دو بار دیگر هم این اتفاق رخ داده است. 

دلایل آن پیچیده است. اقتصاد کشور عمدتاً بر مبنای استخراج و کشاورزی است که آن را به‌شدت در برابر نوسان قیمت‌ها آسیب‌پذیر کرده است. در ادوار حکومت نظامیان، رشد و توسعه دچار مشکل شد که شامل دوران ویران‌کننده سال‌های 1976 تا 1983 که در آن گروه‌های مرگ «جنگ کثیف» را علیه چپ‌گرایان آرژانتین به‌راه انداختند و به آدم‌ربایی، شکنجه و کشتار هزاران غیرنظامی پرداختند. 

Juan_Domingo_Perón

اما برای میلی، دلایل مهم سقوط، سوءمدیریت دولت، فساد و بالاتر از همه سیاست‌های «کمونیستی» بود؛ به‌ویژه جنبش بزرگ دولتی که نام آن برگرفته از خوان دومینگو پرون، دیکتاتور سابق است که با گذشت یک‌ونیم قرن از مرگ او، میراث او همچنان بر سیاست‌های آرژانتین سایه انداخته است. 

پرون که از موسولینی الهام می‌گرفت یک حزب سیاسی را ایجاد کرد که در نهایت شامل مقاماتی از چپ افراطی تا راست‌گرایان را دربرمی‌گرفت. تقریباً تمام آنها به تشکیل یکی از بزرگترین کشورهای رفاهی در جهان کمک کردند و همه‌چیز را از خدمات عمومی گرفته تا بانک مرکزی، ملی کردند. 

برای جبران هزینه‌ها دولت پول بیشتری چاپ کرد و تورم به‌عنوان یکی از حقایق زندگی آرژانتینی‌ها پذیرفته شد. هرچه مردم اعتماد خود را به بانک‌ها و پزو از دست دادند، دلارهای بازارسیاه به پول نیمه‌رسمی کشور تبدیل شدند؛ در طول زمان، تصور می‌شود آرژانتینی‌ها حدود 277 میلیارد دلار را پنهان کردند که احتمالاً بزرگترین مخزن خارج از ایالات متحده به‌شمار می‌رود. 

پرونیست‌های چپ‌گرا اکثر دو دهه گذشته را در قدرت بودند. از سال 2003 نستور کرشنر، یک دوره خدمت کرد، سپس همسرش، کریستینا فرناندز دی کرشنر، دو دوره. او که به سی‌.اف‌.کی شناخته می‌شود، شخصیتی کاریزماتیک و دمدمی‌مزاج داشت که به‌طور فزاینده‌ای در رسوایی‌های فساد گیر افتاده بود. در سال 2015، مائوریسیو ماکری، تاجر راست میانه، روی کار آمد اما او هم اقتصاد را دست‌کاری کرد و کریستینا کرشنر به قدرت بازگشت؛ این بار به‌عنوان معاون یکی از مشاوران پیشین دست‌چین شده، آلبرتو فرناندز. دولت آنها در رقابتی دردسرساز به سمت فروپاشی بود که با همه‌گیری بیماری کووید-19 تشدید پیدا کرد. آرژانتین یکی از سخت‌گیرانه‌ترین قرنطینه‌های جهان را اعمال کرد. 

در دوران ریاست‌جمهوری فرناندز بود که میلی تصمیم گرفت در انتخابات کنگره شرکت کند. او فعالیت خود را به‌عنوان عضوی از ائتلاف الکتورال لیبرترین آغاز کرد اما خیلی زود حزب خود را تشکیل داد. اعضای این حزب خود را لیبرتاریوز به‌معنای آزادی‌خواهان خطاب می‌کردند و جنبش خود را Libertad Avanza به معنای «آزادی پیشرفت می‌کند» نام گذاشتند. 

میلی در کنگره غرایز نمایش‌گردانی خود را نشان داد. او اعلام کرد که حقوقش «پولی بود که دولت از مردم دزدی کرده بود.» او اعلام کرد که حقوق‌اش را با قرعه‌کشی ماهیانه از طریق برنامه تلویزیونی اهدا خواهد کرد. در عرض چند ساعت، حدود 250هزار نفر برای این برنامه ثبت‌نام کردند و همانطور که قرعه‌کشی ادامه داشت افراد بیشتری عضو شدند. زمانی که میلی کمپین ریاست‌جمهوری را آغاز کرد دست‌کم 3 میلیون آرژانتینی در این برنامه مشارکت کرده بودند. 

بوئنوس آیرس در امتداد خطوط پاریس ساخته شده، (به‌دلیل شباهت ساختمان‌هایی که به سبک فرانسوی ساخته شده‌اند). مرکز شهر پر است از ساختمان‌های عمومی نئوکلاسیک، خیابان‌های پهن و پارک‌های بزرگ. برخلاف رکود اقتصادی، شهر نوعی از پالایش جهان‌وطنی را حفظ کرده که دارای فرهنگ کافه‌ای پرجنب و جوش و یک خانه اُپرا در سطح جهانی است. ساکنان آن با علاقه درباره پیوندهای فرهنگی خود با خورخه لوئیس بورخس، خولیو کورتاسار، کارلوس گاردل و لیونل مسی صحبت می‌کنند. با این حال در اطراف پایتخت که زاغه‌نشینی آن را احاطه کرده و محلی‌ها آن را «Villas Miseria» یا ویلاهای بدبختی خطاب می‌کنند، نمی‌توان انحطاط دهه‌های اخیر را نادیده گرفت. 

حدود دو هزارتا از این ویلاها در بوئنوس آیرس وجود دارند، بسیاری از ساکنان در پناهگاه‌های سرهم‌بندی‌شده در خیابان‌های آسفالت‌نشده زندگی می‌کنند. اغلب اوقات هیچ سیستم فاضلاب یا برق رسمی دیده نمی‌شود و هیچ نیروی پلیسی حضور ندارد. در عوض، گنگ‌ها و مصرف فراوان مواد مخدر دیده می‌شوند. 

یکی از راه‌های جلب حمایت برای میلی تبدیل اقتصاد نظری به موضوعی قانع‌کننده برای افرادی است که می‌خواهند جامعه را متحول کنند. در مراسم تحلیف در دسامبر گذشته، او با برگزاری مراسم بیرون از ساختمان کنگره آرژانتین سنت‌شکنی کرد؛ جایی که مقابل بنری ایستاد که روی آن نوشته شده بود: «رئیس‌جمهوری که از تاریخ عبور می‌کند کسی است که تاریخ‌ساز می‌شود.»‌ حامیان میلی اشتیاق دارند سمبل‌های میلی را به نمایش بگذارند. جمعیتی، پرچم آرژانتین را به‌دست و کلاه‌هایی را به سر داشتند که روی آن نوشته شده بود «آرژانتین را دوباره باعظمت کنیم.» 

خاویر میلی 

«گلادیاتوری که دستگاه حکومتی آن را دست‌کم گرفته، دروازه‌بان، شومن، جدال‌گرا، ضدکمونیست، اونی که موهایش را شانه نمی‌کند، افشاگر، ایدئولوگ و سیاستمدار» مجموعه‌ای از شخصیت‌های میلی است که در کتاب‌های بیوگرافی درباره او نوشته می‌شوند. 

میلی که در بوئنوس آیرس بزرگ شده، به این تعریف‌ها عادت ندارد. او فرزند یک راننده اتوبوس به‌نام نوربرتوست بود که در نهایت مالک یک شرکت حمل و نقل شد. به‌گفته میلی، پدرش او را بی‌رحمانه کتک می‌زد و متلک می‌گفت.  او را «آشغال» خطاب می‌کرد و می‌گفت که از گرسنگی خواهی مُرد. مادر میلی، آلیسیا، خانه‌دار بود که این آزارها را به‌راه می‌انداخت. نزدیک‌ترین فرد خانواده به میلی، کارینا خواهرش بود که سه سال از او کمتر سن داشت. 

trump copy

«امروز من یکی از سیاستمداران به‌روز روی کره زمین هستم. یکی ترامپ است و دیگری من.» این را میلی در یک گفت‌وگوی تلویزیونی می‌گوید. زمانی که برای اولین بار میلی با ترامپ دیدار کرد، در پشت‌صحنه رویدادی در مریلند بود. میلی وارد اتاق شد و با هیجان فریاد زد: «رئیس‌جمهور!» 

سپس برای به آغوش کشیدن ترامپ می‌شتابد: «دیدار شما لذت بزرگی است، رئیس‌جمهور!، افتخار بزرگی برای من است، از حرف‌هایی که در مورد من زدید ممنونم. من خیلی خوشحالم و حرف‌هایتان خیلی سخاوتمندانه بود. خیلی از شما ممنونم. خیلی از شما ممنونم. واقعاً می‌گویم.» 

 

پس از آنکه ایلان ماسک هدف تقریباً غیرممکن خود مبنی بر کاهش 2هزار میلیارد دلاری از بودجه فدرال آمریکا را اعلام کرد، میلی گفت که او «الگوی اره‌برقی و حذف نظارت دولتی را به‌تمام جهان صادر می‌کند» حتی در شرایطی که تورم و میزان هزینه‌های دولت در آمریکا کسر کوچکی از میزان آن در آرژانتین است. اما امر مهم‌تردر  پشت‌صحنه خود را نشان داد. میلی از ترامپ می‌خواهد به او کمک کند تا مذاکره درباره وام 44 میلیارد دلاری به صندوق بین‌المللی پول را دوباره به جریان بیاندازد. 

میلی مثل ترامپ با المان‌های مرتجع طنازی می‌کند بدون آنکه آن را کاملاً تایید کرده باشد. ویکتوریا ویاروئل معاون رئیس‌جمهور، به‌شدت موافق فرهنگ محافظه‌کار و سنتی است و همانقدر که میلی روی مسائل اقتصادی متمرکز است، مسائل اجتماعی هم برای ویاروئل در مرکز توجه‌اند. ویاروئل گذاره «دیکتاتوری اقلیت‌ها» را بی‌ارزش می‌داند و با اصرار به بازنگری در جنگ کثیف، مدافعان حقوق بشر را برافروخته کرده است. در دوران ریاست‌جمهوری کرشنرها، دولت صدها نفر از مقامات و مسئولان را که در عملیات ترور دولتی شرکت کرده بودند زندانی کرد. ویاروئل، دختر سرهنگ دوم آرژانتینی است و سال‌هاست که از نیروهای مسلح به‌عنوان «سایر قربانیانی» تروریسم یاد می‌کند. 

زمانی که از میلی درباره دیدگاه‌های ویاروئل پرسیدم، با کج‌خلقی پاسخ داد که می‌توانم «با خودش صحبت کنم». من اصرار کردم و او گفت که معتقد است هر دو طرف در دوران جنگ کثیف «افراط» کرده‌اند با اینکه او اضافه می‌کند، «تفاوت این است که زمانی که شما دولت هستید و منوپولی خشونت را در دست دارید، نمی‌توانید افراط‌گرایی کنید.» او به‌نظر مشتاق بود تا درباره معاملات تجاری صحبت کند. 

بسیاری از حامیان میلی ظاهراً در پاسخ به سوال‌های اخلاقی فقط شانه‌بالا‌انداختن‌های کنایه‌آمیز را دریافت می‌کنند. در بوئنوس آیرس، با یک استراتژیست سیاسی جوان آشنا شدم که با کمپین میلی مرتبط بود. مکان دیدار را او انتخاب کرد: میخانه‌ای که در دوران دیکتاتوری نظامی مورد علاقه سرویس‌های مخفی بود. 

این استراتژیست که درخواست کرد با نام مانوئل شناخته شود می‌گوید که کمپین میلی تکنیک‌های ارتباطات ترامپ را از نزدیک مطالعه و بررسی کرد. مانوئل می‌گوید: «هیچ‌کدام از اعضای مهم تیم رسانه‌ای میلی نبودند که ندانند راجر استون کیست.» او در ادامه می‌گوید: «برای اینکه ترامپ در آمریکا وجود داشته باشد، باید زمینه مساعدی پیدا می‌شد. در مورد خاویر میلی در اینجا هم موضوع همین است.»‌با اینکه پوپولیسم هر دو در شرایط مختلفی به‌وجود آمده‌اند اما در هر دو مورد، رای‌دهندگان بر این باورند که نهادهای عمومی دیگر آنها را نمایندگی نمی‌کنند. 

از مانوئل درباره ویژگی‌های جذاب میلی پرسیدم. او می‌گوید: «در طول زندگی‌ام، هیچ‌وقت آرژانتین منظم و باثباتی را ندیده‌ام. میلی امید را پیشنهاد می‌دهد. او نماینده نفی وضع موجود است و برخی از اصول اخلاقی را در کنار این ایده آزادی‌خواهانه به‌ارمغان می‌آورد. «آیا کار می‌کند؟» مانوئل شانه‌هایش را بالا می‌اندازد. انقلابی‌های جدید در جبهه راست قرار دارند: «چپ‌ها، دست‌کم آنچه پرونیست‌ها که در بیشتر طول عمر من ادعا می‌کنند، شکست خورده‌اند.

آنها همچنین بیش از حد نهادینه شده‌اند و نمی‌توان انقلابی بودن را از درون نهادها در نظر گرفت.» او ادامه می‌دهد: «میلی نماینده راست جدید است، که آزمایش نشده و به‌روز نیست، حتی بی‌مغز است، چون تا الان فقط بر اساس یک ایده است. ببینیم چه کاری را می‌تواند انجام دهد چون هیچ مسترپلنی وجود ندارد. فقط امید است که در دکترین جاساز شده.» 

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
سرمقاله
آخرین اخبار